علل غیبت امام زمان(عج‌الله فرجه)

۱۳۹۸-۰۴-۲۲

150 بازدید

اشاره:

غیبت آخرین حجت الهی از انظار، چیستی و چگونگی و نیز فواید و فلسفه آن، از جمله مسائلی است که در میان مسلمانان از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ تا آنجا که همواره اندیشمندان و پژوهشگران درباره آن به تحقیق و تتبع پرداخته اند و دلایل بسیاری را در این زمینه برای آن بیان کرده اند. اما به راستی چرا آخرین حجت الهی باید قرن های متمادی از انظار مخفی بماند، در میان مردمان باشد و با آن ها زندگی کند؛ اما دیده ها عاجز از شناختن او باشند؟ در این نوشته به صورت مختصر به علت غیبت آن حضرت پرداخته شده است.

غیبت امام زمان(عج‌الله فرجه)سرّى از اسرار الهى

 غیبت امام زمان (عج‌الله فرجه)از امورى است که عقل بشر به تنهایى از کشف همه اسرار آن ناتوان است و پیوسته مورد سؤال قرار گرفته و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که بر اساس برخى روایات، علّت و فلسفه ى واقعى غیبت امام مهدى(علیه السلام)سرّى از اسرار الهى است که حکمت آن بر بندگان پوشیده است و جز خدا و امامان معصوم(علیهم السلام)کسى از آن اطلاع کافى و کامل ندارد و تنها بعد از ظهور آن حضرت این مطلب روشن خواهد شد؛ لذا پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:

«یا جابر! انّ هذا الأمر امرٌ من أمر الله و سرّ من سرّ الله، مطوّى عن عباده فایاک والشّک فى أمر الله فهو کفر»[۱]؛ اى جابر! (غیبت امام زمان) سرّى از اسرار الهى مى باشد که بر بندگان پوشیده است. مبادا در امر خدا شک کنى، چرا که تردید در امر خدا کفر است.

عبدالله بن فضل هاشمى روایت کرده است:

از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: همانا براى «صاحب الامر» غیبتى تخلف ناپذیر است، به طورى که اهل باطل در آن تردید مى کنند.

عرض کردم: یابن رسول الله! چرا غیبت مى کند؟

فرمود: به علتى که به ما اجازه نداده اند آشکار سازیم.

عرض کردم: چه حکمتى در غیبت اوست؟

فرمود: همان حکمتى که در غیبت حجّت هاى پیش از او بوده است. حکمت غیبتِ قائم بعد از آمدن خود او ظاهر مى شود، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتى توسط خضر و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، براى حضرت موسى(علیه السلام)ظاهر نگشت، مگر موقعى که خواستند از هم جدا شوند.[۲]

بنابراین، نمى توان به همه ى اسرار غیبت آن حضرت پى برد؛ امّا با استفاده از روایات معصومین(علیهم السلام) به برخى از این حکمت ها اشاره مى کنیم:

الف) آزمایش مردم

چنان که مى دانیم یکى از سنّت هاى ثابت الهى، آزمایش بندگان و گزینش صالحان و پاکان است، به طورى که صحنه ى زندگى همواره صحنه ى امتحان و آزمایش است، تا بندگان در پرتو ایمان و استقامت و تسلیم خویش در پیروى از اوامر خداوند تربیت شوند و به کمال برسند و استعدادهاى نهفته ى آنان شکوفا گردد؛ لذا در برخى از روایات آمده است که فلسفه ى غیبت امام زمان (عج) آزمایش مردم است. در این زمینه به چند روایت توجّه مى کنیم:

۱. رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:

«ذاک الّذى یغیب عن شیعته و اوْلیائه غیبهً، لا یثْبت فیها على القوْل بِامامتِه اِلّا من امْتحَن اللهُ قلْبَه للاْیمان»[۳]؛ او [امام زمان(علیه السلام)] کسى است که از یاران و شیعیانش غایب مى شود، غیبتى که در آن کسى در اعتقاد به امامت حضرت ثابت نمى ماند، مگر کسى که خدا قلبش را به ایمان آزموده باشد.

۲. امام حسین(علیه السلام) مى فرماید:

«له غیبه یرتدّ فیها اقوام و یثبت على الدّین فیها آخرون… أما انّ الصابر فى غیبته على الأذى والتکذیب بمنزله المجاهد بالسیف بین یدى رسول الله(صلى الله علیه وآله)»؛[۴] براى امام مهدى (عج‌الله فرجه) غیبتى است. در این غیبت برخى از دین برمى گردند و برخى ثابت قدم مى مانند. هر کس در این غیبت صبر کند و بر مشکلاتى که از سوى دشمنان ایجاد مى شود استقامت کند، به قدرى از اجر خداوند بهره مند مى گردد که گویا در کنار پیامبر(صلى الله علیه وآله) با شمشیر با دشمنان جنگیده است.

۳. پیامبر اسلام(صلى‌الله علیه وآله) ضمن حدیث مفصلى مى فرماید:

مهدى از دیدگان پیروانش غایب مى شود و جز کسانى که خدا دل هاى آنان را شایسته ى ایمان قرار داد، در اعتقاد و امامت او استوار نمى مانند.[۵]

۴. امام صادق(علیه‌السلام) فرمود:

«ان الله عزّوجلّ یحبّ أنْ یمتحن الشیعه»[۶]؛ خداى عزّوجلّ دوست دارد شیعه را امتحان کند (غیبت امام مهدى(عج‌الله فرجه) امتحان پیروان و شیعه است).

ب) آزادى از بیعت طاغوت هاى زمان

در برخى از روایات اسلامى آمده است که علّت و حکمت غیبت امام مهدى(علیه‌السلام) این است که آن حضرت به وسیله ى غیبت از یوغ بیعت با طاغوت هاى زمان آزاد مى شود و بیعت با هیچ حاکمى را بر عهده ندارد، تا بتواند در زمان قیام خود آزادانه تلاش کند. دیگر امامان، از روى تقیه، حکومت ها را به رسمیت مى شناختند، ولى امام مهدى(علیه السلام)مأمور به تقیه نیست و به همین جهت با حکومت ها و طاغوت هاى زمان بیعت نمى کند. اگر غیبت آن حضرت نباشد، این امر شدنى نیست.

امام حسن مجتبى(علیه السلام) در این باره فرمود:

«ما منّا احد الّا و یقع فى عنقه بیعه لطاغیه زمانه الّا القائم الّذى یصلّى روح الله عیسى بن مریم خلفه فانّ الله عزّوجلّ یخفى ولادته و یغیب شخصه لئلّا یکون لاحد فى عنقه بیعه…»[۷]؛ هر کدام از ما [امامان اهل بیت(علیهم السلام)] در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوت هاى زمان را از روى تقیه به عهده گرفته ایم، مگر امام مهدى(علیه السلام) که عیسى بن مریم به امامت آن حضرت نماز مى گذارد. خداوند ولادت او را مخفى نگه داشت و براى او غیبتى در نظر گرفت، تا زمانى که قیام مى کند بر گردنش بیعت حاکمى نباشد.

ج) حفظ جان امام مهدى (عج)

خداوند به وسیله ى غیبت امام دوازدهم(علیه السلام) جانش را از شر دشمنان حفظ نموده است. اگر غیبت امام مهدى(علیه السلام) نبود، «معتمد» عباسى که به خون آن حضرت تشنه بود، امام مهدى(علیه السلام)را نیز، مانند پدران بزرگوار آن حضرت، شهید مى کرد و زمین از حجت خداوندى خالى مى شد.

در این باره روایات فراوانى از امامان معصوم(علیهم‌السلام) به ما رسیده است؛ از جمله امام پنجم(علیه السلام)فرمود:

«انّ للقائم غیبه قبل أن یقوم، قال: قلت: و لم؟ قال: یخاف»[۸]؛ براى قائم ما [امام مهدى(علیه السلام)] قبل از آن که به پاخیزد غیبتى است.

راوى پرسید: براى چه؟ حضرت فرمود: به جهت این که ترس از کشته شدن او وجود دارد.

گفتنى است با توجه به متن و مدلول التزامى روایات، حکمت هاى دیگرى براى غیبت آن حضرت ذکر شده است که براى اطلاع بیش تر مى توان به کتاب هاى الغیبه شیخ طوسى و الغیبه نعمانى و کمال الدین و تمام النعمه، رجوع کرد.

پی نوشت:

[۱]. محمد باقر مجلسى، بحالارانوار، (تهران: المکتبه الاسلامیه، چ ۴، ۱۳۶۲)، ج ۵۱، باب ۱، ص ۷۳، حدیث ۱۸.

[۲]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، (تهران: چاپ اسلامیه، ۱۳۷۹ ق)، ج ۲، ترجمه ى آیت الله کمره اى، ص ۴۸۲.

[۳]. محمد باقر مجلسى، بحالارانوار، ج ۳۶، ص ۲۵۰.

[۴]. همان، ج ۵۱، ص ۱۳۳، باب ۳، حدیث ۴.

[۵]. صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، (تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۳ ق)، ص ۱۰۱، فصل ۱، باب ۸، ح ۴.

[۶]. اصول کافى، ج ۱، ص ۳۳۷، باب فى الغیبه، حدیث ۵.

[۷]. محمد باقر مجلسى، همان، ج ۵۱، ص ۱۳۲.

[۸]. همان، ج ۵۲، ص ۹۸.

منبع: سایت اندیشه قم