مولود نجف
از آن هنگام که حضرت امام علی ـ علیه السلام ـ آن پیکر پاکی و راستی و عدالت در سرزمین نجف اشرف به خاک سپرده شد تا اندک زمانی پیش از این همیشه شهر مقدس نجف دیار دانش و دین و شهر جهاد و اجتهاد و سرزمین صفا و نور بود.
گویی با دفن جسم مقدس مولا علی ـ علیه السلام ـ، خورشید آسمان را نیز در خاک نجف دفن کردند.
نزدیک به چهارده قرن است که ستارگان آسمان دانش و تقوا از آن سرچشمه خورشید سر برآورده، سپهر صفا و صمیمیت را جذابیتی بیشتر و ملاحتی افزونتر بخشیدهاند و این همه چیزی نبود جز پرتوی از آن آفتاب که در دل شب و دور از چشم اغیار در سرزمین نجف به خاک سپرده شد.
در زمانی هم که بیش از هزار سال از پیشینه حوزه علمیه نجف میگذشت (۱۳۲۰ ق.) حلقههای درس و بحث هم چون گذشته و بلکه پر رونقتر در آن دیار دایر بود. هزاران نفر از طالبان دانش، وطن خود را ترک گفته، در کنار آستان مقدس مولا علی ـ علیه السلام ـ گرد هم آمده بودند تا ضمن ارادت به آستان ولایت و تحصیل علم و کمال، ارزشهای علوی را که چیزی جز اسلام پیامبر نیست، پاس دارند. آن روزها برای فضلای حوزه نجف روزهای پر باری بود چرا که اساتید بزرگ و ارزندهای چون آیه الله سید محمد کاظم یزدی و آیه الله آخوند خراسانی که در فیض بخشی دستی توانا و بیانی گویا داشتند و به خوبی تشنگان دشت طلب را سیراب میکردند، سر حلقه حوزویان بودند.
آن سال برای شیخ کاظم شوشتری سالی بس پر برکت و با میمنت بود. چنین مینمود که خدای رحیم، لطف بزرگی در حق او فرموده و چشمش را با میلاد پسری با استعداد و شایسته روشنی بخشیده است.[۱] پدر او را به نام نهمین پیشوای شیعیان «محمد تقی» نامید تا هر لحظه به یاد دوستی بزرگ از دوستان برگزیده خدا، یعنی حضرت جواد الائمه ـ علیه السلام ـ باشد و همیشه ذکر و سپاس حق گوید.
پدر و مادر
خاندان مادری محقق از خانوادههای متدین ایرانی بودند که از مدتها پیش، شهر نجف را برای سکونت برگزیده بودند. مادرش متولد نجف اشرف بود و در همان شهر با روحانی جوان شوشتر، محمد کاظم شوشتری ازدواج کرد.
شیخ محمد کاظم از تباری تابناک بود که نسل در نسل از نوریان و دانشمردان شوشتر بودند و پیش از میلاد محقق، مردان نام آور بسیاری چون شیخ جعفر شوشتری و … را در کهکشان درخشانشان نظارگر بودند.
پدر دانشمند محقق، یگانه مرجع شوشتر و از مردان مبارز آن دیار بود. او در دفاع از کیان مسلمانان به ویژه در حریم حجاب اسلامی، مرزبانی مبارز و مبارزی بیدار بود که توسط طاغوتیان از شوشتر به بروجرد تبعید شد و روزگار درازی را ـ هم در زمان رضا خان و هم در عصر محمد رضا پهلوی ـ دور از وطن، غریبانه در بروجرد زیست.[۲]
اقبال شوشتر
مولود نجف، با طراوتترین بهاران عمرش را تا هفت سالگی در نجف اشرف تنفس کرد. نخستین سالهای سبز زندگی را در آن شهر نجابت و نور، سپری ساخت. پس از آن همراه مادر مهربانش، ناخواسته شهر نجف را به قصد شوشتر ترک کرد و در حدود سال ۱۳۲۷ ق وارد آن شهر گردید.[۳]
آن روزها (۱۳۱۴ ش) روزگار ایران سیاه بود و دست نشانده بیگانگان، رضا خان میرپنج، آشکارا با مظاهر اسلامی به ستیز برخاسته بود! در این زمان طلبه فارغ التحصیل حوزه نجف، آقا محمد تقی شوشتری، شیخ شهر و به جای پدر مظلوم و تبعید شده خویش، مرجع مردم در آن دیار بود.
رجعت به شهر عشق
شیخ شوشتر که فرزند پدری چنان مبارز و بیدار بود تحمل هیچ تهاجمی را بر ساحت مقدس تشیع و اسلام روا نمیدید. چنین بود که عَلَم مخالفت با مزدوران اجانب را مردانه بر افراشت.
محقق برای بیداری مردم و تهییج آنان بر ضد طاغوت وقت، شوشتر را ترک گفته، همراه خانوادهاش راهی کربلا گشت … پس از چند صباحی که در کربلا مشغول زیارت و درد دل کردن با سالار شهیدان بود، ضمن گلگشتی که در حلقههای درسی آن شهر داشت به این نتیجه رسید که عازم نجف اشرف گردد تا به دریای دانشهایی که در حلقههای درس و بحث آن روز حوزه نجف موج میزد، بپیوندد.[۴]
همان روزها در نجف اشرف یکی از آثار پر بارش را با نام «قضاء امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ» (پیرامون قضاوتهای امام علی ـ علیه السلام ـ) برای نخستین بار به دست چاپ سپرد[۵] و با انتشار آن، چشم دانشورانِ نجف را معطوف خود ساخت.
محقق تا سال ۱۳۲۱ ش. (۱۳۶۰ ق) در حوزه نجف بود. پس از آن که رضا شاه از قدرت به زیر کشیده شد به شهرش شوشتر برگشت.[۶]
او تا واپسین روزهای عمرش در آن دیار ماند تا آن جا که در سایه سار و سعی و کوششهای شبانه روزیاش نام شوشتر بر سر زبانها افتاد و گذشته درخشان خود را که روزی به «دار المؤمنین» شهرت داشت دوباره بازیافت چنان که هر دانشمندی که به زیارت او در شوشتر توفیق مییافت جهانی جمیل و عالمی پر از صفا را در آن دیار میدید و بیاختیار بیت زیر در ذهنش تداعی میشد:
هر آن کس ز دانش برد توشهای
جهانی است بنشسته در گوشهای
برزیگران نور
مربیان و معلمان بزرگی که در شکوفایی آن استعداد درخشان و در طلوع آن آفتاب روشنگر، به نوعی سهیم بودند، به عنوان استادان محقق نام برده میشوند:
۱. حجه الاسلام سید حسین نوری
۲. حجه الاسلام سید علی اصغر حکیم (۱۳۴۸ ق)
۳. حجه الاسلام سید محمد علی امام، معروف به امام شوشتری، (۱۳۰۸ـ۱۳۹۴ ق)
۴. آیه الله شیخ محمد کاظم شوشتری (پدرشان)
۵. آیه الله سید مهدی آل طیّب جزایری (۱۳۶۲ ق)
۶. آیه الله سید محمد تقی شیخ الاسلام. (۱۳۴۲ ق) [۷]
حلقه نور
بعضی از بزرگان و دانشوران معاصری که از محقق شوشتری اجازه روایتی داشته و از طرف ایشان مجاز در نقل حدیث هستند عبارتاند:
۱. آیه الله العظمی مرعشی نجفی ره
۲. آیه الله شیخ غلامرضا عرفانیان[۸]
۳. استاد حجه الاسلام رضا استادی
۴. استاد قیس آل قیس
۵. دکتر سید کمال حاج سید جوادی
۶. سید جمال الدین دین پرور
۷. سید محمد حسن آل غفور
۸. استاد محمد علی جاودان …
آثار پر بار و ابتکاری
بیش از پنجاه سال است که کتابهای محقق، به ویژه «قاموس و نهج الفصاحه و اخبار دخیله» ایشان از منابع مهم و مرجع شمرده میشوند و همین ما را از توصیف بیشتر آنها مستغنی میکند. پس تنها به نام بری آنها اکتفا میشود:
۱. شرح وجیزه شیخ بهایی (نخستین نوشته ایشان)
۲. حاشیه بر متن لمعه و بر شرح لمعه.
۳. النجعه فی شرح اللمعه، در ۱۱ جلد.
۴. الاخبار الدخیله، در ۴ جلد.
۵. قضاء امیر المؤمنین علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ (پر انتشارترین اثر محقق که به زبان فارسی دهها بار به چاپ و به زبان انگلیسی هم نشر یافته است.
۶. آیات بینات فی حقیّه بعض المنامات، به تازگی به زبان فارسی نیز ترجمه و انتشار یافت.
۷. الاوائل.
۸. قاموس الرجال فی تحقیق رواه الشیعه و محدّثیهم، در ۱۴ جلد و پر آوازهترین و پر بارترین کتاب محقق شوشتری است در علم رجال.
۹. رساله فی تواریخ النبی و الآل (تاریخ چهارده معصوم ـ علیهم السلام ـ)
۱۰. رساله فی سهو النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ.
۱۱. الدر النظیر فی المکنین بابی بصیر.
۱۲. البدایع (گلستانی که از هر چمن گلی را به ارمغان دارد).
۱۳. بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه در چهارده جلد (تفسیر موضوعی و انتقادی)
۱۴. مقدمهای بر توحید مفضّل، به زبان فارسی.
۱۵. الاربعون حدیثا، (چهل حدیث در فضائل ائمه معصومین و مسائل فقهی).
۱۶. الاربعینیات الثلاث.
۱۷. کشکول، در ۲۳۷ صفحه جیبی (غیر از کتاب البدایع است).
۱۸. نوادر الاخبار و جواهر الآثار.
۱۹. حواشی بر توضیح المسائل آیه الله خویی.
۲۰. حواشی و استدراکات بر کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال.
۲۱. جزوه کوچکی در ادعیه و اذکار.
۲۲. حواشی بر «منتخب المنتخب» (رساله عملیّه پدرشان).
۲۳. غرر و درر، در ادبیات.
۲۴. تفسیر قرآن، محقق شوشتری در این تفسیری که آرزوی اتمام و انتشارش را داشت، بیشتر به دو تفسیر معروف شیعی نظر داشت. تفسیر تبیان، اثر بزرگ شیخ طوسی و تفسیر المیزان اثر جاوید علامه طباطبایی این اثر سالهاست که در دست استاد علی اکبر غفاری است تا توسط انتشارات مکتبه الصدوق چاپ و منتشر شود.
مکتب تربیت
علامه شوشتری در مکتب تربیتی خویش نیز اشخاص بسیاری را تربیت کرده و به جامعه دانش و فرهنگ تحویل داده است که ما تنها به افراد خانواده ایشان بسنده میکنیم و برخی را به اختصار نام میبریم:
۱. شیخ بهاء الدین شوشتری معروف به آقا شیخ بهاء
وی برادر محقق شوشتری و اهل علم و فضل است و امروزه از رجال بنام شوشتر شمرده میشود با وجود این که در حدود ۹۰ سال از عمرشان میگذرد هم چنان مشغول تبلیغ دین و تعلیم اخلاق و آداب اسلامی است و همه روزه در مسجد و مدرسه مرحوم شیخ جعفر شوشتری به امامت و ارشاد میپردازد.
۲. دکتر محمد علی شیخ شوشتری
تنها پسر علامه شوشتری است که عمری را در اعتلای فرهنگ اسلامی و یاری پدر دانشمندش کوشیده است و تاکنون دهها کتاب و مقاله پر بار نوشته و منتشر ساخته است که میتواند دانشوران را به کار آید. ایشان از اساتید نامدار دانشگاه تهران بود تا این که اخیراً از طرف مردم شوشتر به نمایندگی انتخاب شد و به مجلس شورای اسلامی راه یافت. استاد دکتر شیخ فرزند فرزانهای به نام مسعود داشت که با اشتیاق در جبهههای جهاد شرکت جست تا مفقود الاثر گشت و جاودانه شد.
علامه شوشتری دارای سه دختر نیز بود که در این جا لازم است از داماد با فضلشان آقای حاج سید ابو الحسن شوشتری نام برد که عمری را در لباس مقدس روحانیت و در سنگر سجاده و محراب و منبر به نور افشانی و ارشاد مردم پرداخت و پیش از علامه شوشتری بدرود حیات گفت.[۹]
آیینه اخلاق
محققِ متّقی، مرد محراب محبت و والهی ملکوتی در وادی ولایت بود. از ایشان سؤال شد که اگر خداوند شما را دوباره جوان کند و قدرت و توانایی سابق را بدهد چه خواهید کرد؟
در پاسخ فرمود:
«تحقیق در آثار اهل بیت علیهم السلام »
وفات
خورشید خوزستان پس از عمری نور افشانی در آسمان دانش و دین بالاخره در ۲۹/۲/۷۴ (۱۹ ذیحجه ۱۴۱۵) غروب کرد و روزنامهها با تیترهای درشتی چون «حضرت آیه الله العظمی شیخ محمد تقی شوشتری به ملکوت اعلی پیوست» خبر از وصالش دادند و شروع فصل فراق و هجرانِ فرهنگ دوستان را اعلام کردند.
چنین بود که نابغهای به خواست خویش رسید و پرواز تا برِ دوست را آغاز کرد و این بار نیز همگان در سوگ نشستند و افسوس کنان که چرا تا زنده بود غریب و ناشناخته ماند و چرا پس از مرگ او را شناختیم زبان حال مردم بود. باری نوری که از نجف تابیده بود بالاخره در شوشتر غروب کرد و دفینهای دیگر در «مقام سید محمد گلابی» و خاک پاک ایران زمین دفن شد.
این مقاله را با ابیاتی که حکایت از ارادتِ این کوچکترین به ساحت آن شیعی مرد پارسا و آزاد اندیش است به پایان میبریم تا که قبول افتد و چه در نظر آید:
شیخ ما نه مشرب «مشّا» گزید
نه به حکمت ماه ما «اشراقی» است
مِهر ما از مکتب آل علی
آفتابی است که خود آفاقی است
گر چه این دفتر به پایانش رسید
هم چنان اما حکایت باقی است
پی نوشت:
[۱] . تاریخ تولد محقق شوشتری به نوشته نقباء البشر، ج ۱، ص ۲۶۵، سال ۱۳۲۱ ق. ولی بنا به گفته خود محقق در مصاحبه با کیهان فرهنگی، سال دوم، شماره اول، ص ۵، در سال ۱۳۲۰ ق.
[۲] . کیهان فرهنگی، سال ۲، شماره ۱، ص ۶ و ۱۱.
[۳] . بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، محقق شوشتری، ج ۱، ص ۱۳، (مقدمه).
[۴] . قاموس الرجال، ج اول، ص ۵ و ۶، (مقدمه چاپ جدید).
[۵] . کیهان فرهنگی، سال ۲، شماره اول، ص ۵.
[۶] . قاموس الرجال، ج ۱، ص ۶.
[۷] . ماهنامه وحید، سال ۳، شماره ۳، ص ۱۸۶ـ۱۸۴ (اسفند ۱۳۴۴).
[۸] . میان محقق شوشتری (ره) و استاد عرفانیان ـ دام ظله ـ مکاتبات و نامههای بسیاری مکاتبه میشد که احتمال دارد نزدیک به پنجاه نامه رقم زده شود. استاد عرفانیان لطف فرموده و بیش از بیست نامه برگزیده را که به دست خط مرحوم محقق شوشتری است در اختیار نویسنده قرار دادند که آکنده از مطالبی مفید و… هست و هر کدام برگ سبزی ازتاریخ فرهنگ معاصر محسوب میشود. سوگمندانه این نامههای گرانبها پس از حروفچینی کتاب «محقق شوشتری، قاموس پژوهش» به دست نویسنده رسید و…!
[۹] . این بخش را از آقای فرهنگ که سالها در خدمت و ملازم علامه شوشتری بود سود بردیم، در ضمن همین مکالمه تلفنی که در تاریخ ۱۹/۱/۷۶ ش با ایشان داشتیم ایشان گفت اینک دو کتابخانه و چندین مؤسسه فرهنگی و مذهبی به نام علامه شوشتری در شهر شوشتر دایر است یکی از آنها «کتابخانه آستان قدس رضوی، اهدایی حاج شیخ شوشتری» و دیگری کتابخانه علامه شوشتری است.
Comments are closed.