اشاره:
عبید زاکانی ـ رح ـ (م۷۲۲ ه.ق.) شاعر و نویسندهی طنزپرداز و شوخ طبع سدهی هشتم است. علت مشهور بودن او به زاکانی نسبت داشتن او به خاندان زاکان است که این خاندان تیرهای از «عرب بنی خفاجه» بودند که بعد از مهاجرت به ایران به نزدیکی قروه درجزیناز توابع همدان رفتند و در آن ناحیه باشیدند. وی در قزوین به دانش اندوزی پرداخته و در این شهر پرورش یافته و تا پایان عمر را در این شهر ماند. در خاندان او دو شعبه از دیگران مشهورتر بودند، شعبهٔ یکم که به گفتهٔ حمدالله مستوفی (معاصر و همشهری عبید) اهل دانشهای معقول و منقول بودند و شعبهٔ دوم که این مورخ آنها را ارباب الصدور (یعنی وزیران و دیوانیان) مینامد. حمدالله مستوفی، عبید را نظامالدین عبیدالله زاکانی یاد میکند و او را از شعبهٔ دوم میداند. با این همه اطلاع دقیقی از مقام صدارت یا وزارت برای عبید در دست نیست و همین قدر میدانیم که در دستگاه پادشاهان فردی محترم بوده.
نعت پیامبر
ایشان در یک ترکیببند ضمن توحید باری تعالی، در نعت رسول اکرم صلى الله علیه وسلم چنین میگویند:
خرم کسی که با تو کند آشنایی /*/ وز نور مصطفی رسدش روشنایی
ای خواجهای که خسرو گردون غلام تست /*/ بر منظر دَنی فتدلّی مقام تست
تا دور روزگار بود دور دور تو /*/ تا نام کاینات بود نام نام تست
چندانکه عقل راه برد احترام تو /*/ چندانکه وهم سیر کند احتشام تست
دایم صفای چهرهی صبح و سواد شام /*/از نور روی و سایهی زلف چو شام تست
زنهار از جهان نظرِ لطف بر مدار /*/ کاین هم خرابهایست که در اهتمام تست
کوس سعادت تو بر افلاک میزنند /*/ وز بهر تو منادی لولاک میزنند
ای دل گشایش از در اهل صفا طلب /*/ دولت ز یمن پیروی مصطفی طلب
ور بایدت که دیدهی جان را جلا دهی /*/ از گرد خاک پای نبی توتیا طلب
بس عاجزند خلق به کس التجا مکن /*/ هر آرزو که میطلبی از خدا طلب