صلح و محبت در مسیحیت؛ واقعیت یا توهم

صلح و محبت در مسیحیت؛ واقعیت یا توهم

۱۴۰۱-۰۲-۲۱

305 بازدید

صلح و محبت در مسیحیت از سوژه هایی است که در سال­های اخیر پیروان آیین مسیحیت از طریق تمام رسانه ­های تبلیغاتی اعم از نوشتاری و صوتی و تصویری به تبلیغ آن می پردازند. از سوی دیگر با این تبلیغات دین مبین اسلام و مسلمانان را به خشونت و مخالف صلح و محبت متهم می کنند.

این موضع خصمانه و فراگیر مسیحیان و مسیحیت دوستان بر محور صلح و محبت در میان افکار عمومی جهان برای ایجاد تنفر نسبت به اسلام انجام می گیرد.  آنان با این شعار، مسیحیت و مسیحیان را صلح دوست و مخالف خشونت و حامی عشق و محبت معرفی می­ کنند. این حربه و روش مسیحیان در جنگ با اسلام و مسلمانان به ویژه در میان افراد ناآگاه و کم اطلاع تا حدودی تأثیر گذار بوده است و آنان را اغفال نموده است.

مسیحیان مدعی هستند که دین مسیحیت به صورت مطلق با همگان حتی با دشمنان دینی صلح و محبت را توصیه کرده است و از جنگ با هر کسی بیزاری می جوید. به عبارت دیگر در دین مسیحیت جنگ تشریع نشده است و باید با دشمنان از در صلح و محبت وارد شد و نباید با آنان جنگی انجام گیرد.

تنافی آموزه های عهد جدید با صلح و محبت

در انجیل های مسیحیان مطالبی از حضرت مسیح (علیه‌ السلام) نقل شده که با اطلاق صلح و محبت منافات دارد. بر طبق نقل انجیل حضرت مسیح (علیه‌ السلام) فرموده است: «گمان مبرید که آمده‌ ام صلح و آرامش را بر زمین برقرار سازم. نه، من آمده‌ ام تا شمشیر را برقرار نمایم. من آمده‌ ام تا پسر را از پدر جدا کنم، دختر را از مادر، و عروس را از مادر شوهر. به طوری که دشمنان هرکس، اهل خانه‌ خود او خواهند بود. اگر پدر و مادر خود را بیش از من دوست بدارید، لایق من نیستید؛ و اگر پسر و دختر خود را بیش از من دوست بدارید، لایق من نیستید. اگر نخواهید صلیب خود را بردارید و از من پیروی کنید، لایق من نمی‌باشید اگر بخواهید جان خود را حفظ کنید، آن را از دست خواهید داد؛ ولی اگر جانتان را به خاطر من از دست بدهید، آن را دوباره به دست خواهید آورد».[۱]

هم‌چنین در مورد دیگر از عیسی مسیح (ع) نقل شده است که به صراحت از نفی صلح و آرامش و برقراری جنگ سخن گفته است: «من آمده ام تا آتشى در زمین افروزم، پس چه می‌ خواهم اگر الآن در گرفته است. اما مرا تعمیدى است که بیابم و چه بسیار در تنگى هستم تا وقتى که آن به سر آید. آیا گمان می ‌برید که من آمده ‌ام تا سلامتى بر زمین بخشم ، نى بلکه به شما می ‌گویم تفریق را. زیرا بعد از این پنج نفر که در یک خانه باشند، دو از سه و سه از دو جدا خواهند شد. پدر از پسر و پسر از پدر و مادر از دختر و دختر از مادر و خارسو از عروس و عروس از خارسو مفارقت خواهند نمود».[۲]

سوالات ما

۱. با وجود این آموزه های صریح درباره جنگ و نفی صلح غیر معقول، مسیحیان با چه انگیزه ای صلح و محبت را به صورت مطلق از آموزه های مسیحیت می دانند. آنان این جملات انجیل را بر چه چیزی حمل می کنند؟

۲. آیا دینی که در برابر دشمنان خود برنامه جنگی نداشته باشد چگونه می تواند از کیان خود دفاع کند؟

۳. آیا ادعای صلح و محبت در مسیحیت با عمل کرد مسیحیان در طول تاریخ و امروز آنان چگونه قابل جمع است؟ اگر تاریخ مسیحیان در سراسر دنیا مورد توجه قرار گیرد سردمداران و منادیان این آیین به انواع مختلف برای توسعه طلبی و سود جویی به کشور­های دیگر تجاوز نموده و مدت ­ها به عنوان مستعمره تحت سلطه خود درآورده و بر مردم آن ها ظلم­ های فراوان و طاقت فرسایی روا داشته و از خشونت ­ها و شکنجه ­های مختلف استفاده کرده ­اند. تجاوزات نظامی و اقتصادی دولت­ های مسیحی انگلیس، فرانسه، پرتقال، ایتالیا، اسپانیا و در عصر حاضر آمریکا، به کشورهای مختلف مثل الجزایر، لیبی، مصر، فلسطین، عراق، هندوستان، افغانستان، ایران، کشورهای آمریکا و آفریقای جنوبی و… برای کسانی که کمترین اطلاعی از تاریخ این کشورها داشته باشند، پوشیده نیست.

۴. مسیحیان جنگ جهانی اول و دوم را که بزرگترین جنگ های تاریخ بشریت است و تاریخ مسیحیت آن ها را به خود اختصاص داده است چگونه ارزیابی می کنند؟ استفاده از بمب ­های اتمی در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن خشونت ­بار ترین عملی است که به وسیله مسیحیان انجام گرفته است. و نیز خشونتی که در جنگ های صلیبی از طرف مسیحیان بر مسلمانان روا داشته شده بی نظیر است.

۵. افزون بر اینها تولید جنگ افزارها و تسلیحات نظامی از توپ و تانک و هواپیماهای جنگی و اسلحه­ های سبک و سنگین و بمب های اتمی و نیتروژنی و شیمایی و مکروبی و نیز تولید مواد مخدر شیمیایی به انواع گوناگون و حمایت ازشرکت های آن و اشاعه تروریزم دولتی در سطح جهان از ابتکارات و اختراعات مسیحیان است و از وظایف هدفمند سران مسیحیت به شمار می­آیند. آیا این رفتار مسیحیان و تولید این وسایل و تکنولوژی آن، از صلح و محبت برخودار است؟

نویسنده: حمیدالله رفیعی

پی نوشت ها

[۱] . متی، ۱۰: ۳۴-۳۹.

[۲] . وقا ۱۲: ۴۹-۵۳.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *