شیعه و تفاسیر فلسفی

۱۳۹۶-۰۲-۲۶

323 بازدید

تفسیرفلسفی

تفسیر فلسفی گونه­ ای از تفسیر است که در آن معلومات فلسفی و قواعد عقلانی برخی مکتب ­های معروف فلسفۀ اسلامی ، گنجانده شده است. دراین آثار ، برای درک مفاهیم اساسی قرآن ، از مظاهر وجود و خالق هستی سخن به میان می آید و اصول عام فلسفی در زمینه های گوناگون و فرجام شناسی و جهان بینی و کیهان شناسی و حقایق جهان مورد بحث قرار می گیرد . مکاتب مهم فلسفی چون مشائی و اشراقی و حکمت متعالیه بیش­ترین سهم را در این نوع از تفاسیر داشته اند . از نمونه های این دست آثار می توان به تفسیر برخی سوره ها از ابن سینا و برخی از آثار  شیخ شهاب الدین سهرودی چون تلویحات و تفسیر القرآن العظیم و نیز مفاتیج الغیب ملا صدرا اشاره کرد(خرمشاهی ، دانش نامۀ قرآن وقرآن پژوهی ، ج ۱، ص ۶۴۴) .

ملا صدرا (شیراز۹۷۹ / ۹۸۰ – بصره ۱۰۵۰ ق)

عارف ، فیلسوف ، مفسر ، دانشمند بزرگ ایرانی ۱درقرن های ۱۰ و ۱۱ق ، همعصرحکومت صفویان

صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی ، معروف به ملا صدرا وصدرالمتألهین . درشیرازبه دنیا آمد وپس ازدوران کودکی برای کسب دانش به اصفهان ، مهد دانش آن زمان ، رفت وازمحضربسیاری ازبزرگان آن عصربهره برد . علوم حدیث وتفسیررا ازشیخ بهائی وحکمت الهی را ازمیرداماد وعلم کلام وملل ونحل را ازمیرفندرسکی آموخت . چون به درجۀ اجتهاد رسید ، برخی تعابیرواصطلاحات و آرای شاذ او سبب شد تا میان او وبرخی فقیهان عصراختلاف افتد وبه بدعت گذاری متهم شود واین سبب شد او را ازاصفهان برانند . پس ازچند سال تبعید درکهک قم ، به درخواست شاه وقت ومساعدت الله وردی خان ، حاکم فارس ، به شیرازدعوت شد و توانست درهمان دیاربه تدریس وتألیف بپردازد .

ملا صدرا آثار فراوانی تألیف کرده که درمیان آن ها برخی درزمینۀ علوم قرآنی و تفسیراست . اواثرمجزایی با عنوان تفسیرکه کل قرآن را شامل شود تألیف نکرده است ، اما درمیان آثاراو تفسیرهای تک نگار از سوره های گوناگون هست که می توان آن ها را مجموعۀ تفسیراودانست . اوسوره های حمد وبقره (۶۵ آیۀ نخست) و نورو سجده ویس و واقعه وحدید وجمعه وطارق واعلی وزلزال وآیه الکرسی را تفسیر کرده است . همین مجموعه خود هفت جلد است ، اما تألیف این آثاربه صورت مجزا و درقالب تک نگارسبب شده که مجموعه هماهنگ ویک دست نباشد ، چنان که برخی قسمت ها با ذوق فلسفی وعرفانی مؤلف هم خوانی بیش تری دارد.

یکی ازمهم ترین مباحث درتفاسیراونگرش فلسفی اوبه مفاهیم گوناگون است که اثرگذاری آن درتفسیرقرآن بسیارمهم است . مفسربا ژرف نگری عقلانی برخاسته ازاندیشۀ شیعه و با زبانی روان وشیوا وبا درنظرگرفتن آیات دارای مضامین همسو واستفاده ازروایات تفسیری اثرخود را تدوین کرده است . صدرالدین درجمع اشراق واستدلال وعرفان وذوق و عقل کوشید وعقل را یکی ازمنابع مهم فهم معانی قرآن می دانست ؛ ازاین رو ، دربررسی روند وتاریخ تفسیرنگاری ، این اثربسیاربا ارزش است . وی معتقد بود که تفسیر قرآن او برای کوردلان تدوین نشده وآنچه دراثرخویش گرد آورده فیوضانی ملکوتی است که براو افاضه شده و فقط آن هایی که حیات عقلی و شنوایی باطنی و صفای درونی دارند امکان درک آن را دارند . اونخست ، به روش مرسوم مفسران ، معانی لغات و اعراب واختلافات قرائات را آورده وسپس آرای عالمان ومفسران مشهوررا نقل کرده وسرانجام ، اگرخود نیزنظری داشته ، به تفکیک ودرانتها بیان کرده است .

یکی ازموضوعات مهم دربارۀ تفسیرصدرالمتألهین آن است که وی ، با آن که فیلسوفی طرازاول بود ، درتدوین تفسیرسعی کرده ازمرزهای مرسوم تفسیرخروج نکند وبا چشم فلسفی به مفاهیم بسیارقرآنی ننگرد . توان چنین تفکیکی درذهن وعمل مفسرازشاخصه های بسیارمهم اثراوست . البته این بدان معنا نیست که درتفسیروی نشانی ازمباحث فلسفی وحکمی دیده نمی شود ، بلکه تبیین های فلسفی وحکمی صرفاً درقالب های تفسیری جای گرفته است (ایازی ، شناخت نامۀ تفاسیر ، ص ۱۱۶ – ۱۱۷) . درعصرحاضر ، بسیاری ازپژوهشگران از زوایای مختلف به تفسیرملا صدرا را توجه

کرده اند وآثاربسیاری به همین شیوه پدید آورده اند (اخوان صراف ، ص ۷۴ – ۹۱؛ سلطانی رنایی ، ص ۲۴۸ – ۲۶۱؛ دهقانپور ، ص ۳۹ – ۵۲ ؛ محمدی ، ص ۲۲۹ – ۲۴۴) .

شریف لاهیچی (- ۱۰۸۸ ق)

فیلسوف ، عالم زاهد ، مفسرفارسی نویس درقرن ۱۱ق .

بهاءالدین محمد بن علی شریف لاهیجی . اززندگی اواطلاع چندانی دردست نیست وفقط مشخص است که دردست نیست وفقط مشخص است که دردرس پدرش ، شیخ علی ، که ازنام آوران عصرخود بوده ، و نیزدرمحضرمیرداماد حضوریافته وازایشان بهره برده است . هم چنین ، با توجه به برخی قرائن ، به نظرمی رسد به هندوستان سفرکرده وتفسیرخود را درآن دیاربه اتمام رسانده است ، چنان که برخی ازعالمان هم چون سید ابوالقاسم رضوی قمی ، که مدت ها درهند سکونت داشته ، ازتفسیراودرکتاب خویش ، لوامع التزیل و سواطع التأویل ، بهره برده است .

لاهیجی به سبب دانش اندوزی درمحضرمحقق داماد به فلسفه وعلوم حکمی گرایش داشته وبه سبب حضور درهندوستان با طیف اندیشۀ عصری درمباحث فلسفۀ صلح کل ونزدیکی اندیشه های دینی برخاسته ازمبانی فکری اکبرشاه اشنا بوده است (ارموی ، ج ۱، ص ۲۷ – ۳۲) . دوشاخصۀ مهم درتفسیراو ، یعنی گرایش به حدیث وتمایل به عرفان ، ازهمین پیشینه سرچشمه گرفته است .

اثرتفسیری شریف لاهیجی ، که خود با نهایت خضوع آن را ترجمۀ قرآن خوانده ، یکی ازآثارروان درترجمه – تفسیرقرآن به زبان فارسی است . وی ، چنان که درمقدمۀ اثرش بیان کرده ، داشته تفسیری ساده و مورد اعتماد درمیان محافل امامی بنگارد تا هرکه به سبب دشواری زبان عربی کم ترمی توانست با قرآن ومفاهیم آن انس بگیرد با خواندن این کتاب بهره ای ببرد . البته این سخن نشان ازفروتنی مؤلف دارد و او درغالب موارد گام را ازترجمه فراترنهاده و به تفسیروتوضیح گراییده است . ازویژگی ها تفسیرلاهیجی بیان عقاید بنیادین شیعیان ودفاع ازآن درموارد اختلاف است (مثلا شریف لاهیجی ، ج ۱، ص ۱۴۸) . اوهم چنین به نقل روایات و جمع روایات متعارض وجرح وتعدیل های رجالی پرداخته وبه مباحث لغوی وادبی نیزتوجه داشته است . ازنکات بسیارمهم آن است که شریف لاهیجی ، برخلاف گرایش فلسفی خود ، در سطح متعارفی ازمباحث فلسفی درتفسیرش سود برده است (ایازی ، شناخت نامۀ تفاسیر ، ص ۹۱- ۹۲) .

فیض کاشانی ، ملا محسن (کاشان ۱۰۰۶ – ۱۰۹۱ق) .

عارف ، عالم علوم عقلی ونقلی وفلسفه ، و حکمت مشائی واشراقی ، فقیه ، محدث ، مفسر ، متکلم ، شاعر۱همعصرشاه عباس دوم صفوی .

محمد محسن بن مرتضی ، معروف به ملا محسن فیض ، اهل کاشان . نزد ملا صدرا و میرداماد به فراگیری علم عقلی همت گماشت . اوملا صدرا را بسیار محترم می داشت وبا دختر وی ازدواج کرد . فیض نزد بزرگان دیگری چون علامه محمد تقی مجلسی (مجلسی اول) وشیخ بهائی وسید بحرانی وملا محمد صالح مازندرانی وملا خلیل قزوینی وشیخ محمد فرزند صاحب معالم کسب علم کرد . سید نعمت الله جزایری ازشاگردان مشهوراست .

ارفیض کاشانی آثاربسیاری درزمینه های گوناگون فقه واصول وفلسفه وکلام و تفسیربرجای مانده است . کتاب الوافی مهم ترین اثرحدیثی اوست که جامع احادیث و روایات واخباردراصول وفروع وسنن احکام اسلامی آمده درکتب اربعۀ الکافی ومن لا یحضره الفقیه وتهذیب الاحکام والاستبصاراست . درزمینۀ تفسییرنیزآثارمتعددی پدید آورده که ازجملۀ آن هاست تفسیرالصافی ، منتخب الصافی (الاصفی) ، الرساله فی جواب من سأل آیه الامانه ، تنویرالمواهب (این کتاب حواشی مهم ترین برتفسیرالمواهب العلیه ی کاشفی است) .

مهم ترین ومفصل ترین تفسیرفیض الصافی است که بارها درمنابع پس ازآن مورد استناد دیگرمؤلفان قرارگرفته وازشهرتی فراوان برخورداراست . این اثر ، چنان که ازسخصیت فیض انتظارمی رود ، تفسیری اجتهادی – روایی وازآثارمهم دراین سبک است (عزیزی کیاء ص ۷۰ – ۱۰۹) فیض دراین اثرآرای تفسیری اهل بیت (ع) را گرد آورده واین ادامۀ جریانی است که پیش تردرمحافل امامی آغازشده بود ودرعصراو هم ادامه داشت . مؤلف با نگاهی انتقادی به تفاسیرپیش ازخود به نگارش این اثرپرداخته استو ، از این رو ، براین نظربود که تفسیرش مطلوب ومهذب وصافی و

وافی است (فیض کاشانی ، الصافی ، ج ۱، ص ۱۱- ۱۲) . فیض کاشانی ، ضمن جمع آوری احادیث ، درصورت لزوم به شرح ورفع ابهام ازآن ها نیزپرداخته است . اوهمۀ آیات را به ترتیب تفسیروسعی کرده گفته های خودش از روایات منفک باشد و هرجا ازاثری بهره برده به دقت نام ونشان آن را یاد کرده تا درامانت خیانت نشود . وی درمقدمۀ کتاب تفسیرخود آورده که اخبارواحادیث امامان (ع) را ازمواضع پراکنده گرد آورده تا ظواهرآیات قرآن را تفسیر وبخشی ازتأویلات قرانی را تبیین کند تا خواننده ازتفسیربه رأی ومسائلی این چنین آسوده خاطرشود (همان ، ص ۲۰) .

ظاهراً این اثر را به درخواست کس یا کسانی تألیف کرده است که این نشان دهندۀ نیازجامعه وجایگاه فیض درمقام عالمی جامع الاطراف است . اوپیش ازآغازتفسیر ، دوازده گفتاردربیان روش کارخود آورده است وبیش ترین ازشیوۀ نقلی استفاده کرده است ، هرچند دراندک مواردی نیزپس ازتلفیق آرا واخبارمنقول ازپیشینیان به اظهارنظرشخصی پرداخته است . ازنکات شایان وتوجه اشارۀ او به این است که برخی آیات محکم راه گشای درک وتفسیرآیات متشابه اند وخود نیزکاه درمواردی که روایتی در مورد موضوع منظور خویش نیافته ار این روش بهره برده است (فهیمی تبار ، ص ۲۶۲ – ۲۷۶)

مقدمۀ تفسیر صافی ازجامع ترین مقدمات تفسیری است که مؤلف درآن کوشیده است مواضع مفسران را درمورد تفسیرمأثور روایی وتفسیرعقلی اجتهادی بیان کند و شایستگی ها وتوانایی های لازم برمفسررا توضیح دهد . فیض دراین اثرتقریباُ همۀ روایات اهل بیت (ع) دربارۀ تفسیریا تأویل آیات را گرد آورده وگاه حتی تعدادی ازاسرائیلیات واحادیث ضعیف را هم درآن گنجانده است ، اما اشکالات تفسیری چنین عظیم دراین حد چشم پوشیدنی است .

خلاصۀ الصافی را فیض کاشانی به شیوه ای زیبا در۲۱هزاربیت با عنوان الاصفی تدوین کرده است که این نشان را ازتوانایی وحسن سلیقه وشیوایی قلم او دارد درقالب یک تفسیرهم چنان برگزیده است که خواننده با مراجعه بدان اقناع می شود . فیض به شیوۀ قدما اثرخود را درسه حجم کبیروصغیرو واوسط تدوین کرده وبرهمین مبنا تفسیرموجزی برگرفته ازالاصفی نیزبا عنوان المصفی تهیه کرده است .

تفسیرالصافی بارها درتهران (۱۲۶۶ – ۱۳۲۴ ق) وتبریز (۱۲۶۹ – ۱۲۷۲ق) و بمبئی (۱۲۷۴ ق ، به همراه الاصفی) منتشرشده است . چاپ انتقادی این اثربه همت حسن لواسانی در۱۳۷۴ – ۱۳۷۵ ش درتهران صورت گرفت . الاصفی هم بارها ، ازجمله درتهران ، در۱۳۵۳ ق انتشاریافته است

پی نوشت ها:

  1. خرمشاهی ، بهاء الدین (۱۳۷۶) دانش نامۀ قرآن وقرآن پژوهی ، تهران .
  2. ایازی ، محمد علی (۱۳۷۹) شناخت نامۀ تفاسیر ، رشت .
  3. اخوان صرف ، زهرا (۱۳۸۵) . « تفسیرملا صدرا ومقایسۀ ابعاد نقی وعقلی وکشفی آن » بی نا ، ش ۵۱٫
  4.  سلطانی رنانی ، مهدی (۱۳۸۵) . « جایگاه وکاربرد حدیث درتفسیرملاصدرا» پژوهش های قرآنی ، ش ۴۶ ، ۴۷ .
  5. دهقانپور ، یونس (۱۳۷۸) . « رویکرد فلسفی ملا صدرا به تفسیر قرآن» ، معرفت ، ش ۱۲۸ .
  6. محمدی ، ناصر (۱۳۸۶) . « وجود شناختی پیامبراکرم (ص) درتفسیرفلسفی – عرفانی ملا صدرا» ، تحقیقات اسلامی ، ش ۶۳ .
  7. محدث ارموی(۱۳۳۶) . مقدمه برتفسیرگازر ، تهران .
  8. شریف لاهیجی ، محمد (بی تا) . تفسیر ، به کوشش جلال الدین حسینی محدث ارموی ومحمد ابراهیم آیتی ، بی جا ، معارف اهل البیت (ع) ، ج ۱٫
  9. عزیزی کیا ، غلامعلی (۱۳۸۷) . « فیض وتفسیرصافی » ، کاشان شناخت ، ش ۴ ، ۵ .
  10. فیض کاشانی ، محسن (۱۳۷۴) . تفسیرصافی ، تهران .
  11. فهیمی تبار ، حمید رضا (۱۳۶۸) . « اجتهاد و روش شناسی درتفسیرالبرهان » ، مطالعات قرآن وحدیث ، ش ۱٫

منبع: نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران