اشاره:
حکام اموی و عباسی فعالیت همه امامان شیعه را کنترل نموده و از ارتباط آنان با شیعیان مانع می شدند و در نهایت به شیوه های مختلف امامان را به شهادت می رساند. از میان عصرهای ائمه (علیهمالسلام) عصر امام باقر و امام صادق (علیهمالسلام) بهترین فرصت برای فعالیت علمی و فرهنگی این دو امام آماده شده بود. دلیل آن ظهور عباسیان در برابر امویان بود که از فشارهای امویان کاسته و عباسیان هم در همین دوران تازه به قدرت رسیده بودند. در مقاله کوتاه به وضعیت شیعه در این عصر اشاره شده است.
شیعه در عصر امام باقر (علیهالسلام)
دوران امامت امام باقر (علیهالسلام) مصادف با ادامه فشار های خلفای بنی امیه و حکّام آنها بر شیعیان عراق بود. عراق مرکز اصلی شیعه محسوب می گردید. شیعیان هر ساله در مراسم حج، با امام تماس داشتند. این تماس ها معمولاً یا در مکه و یا در بازگشت و عبور از میدنه، صورت می گرفت. با توجه به برخی اخبار، مردم عراق از رفتن نزد امام باقر (علیهالسلام) در میدنه، نهی شده بودند.[۱] مشکل «غُلات» در این دوران، یکی از مشکلات برای شیعیان بود. شمار این گروه رو به فزونی بود. وقتی که امام (علیهالسلام) آنها را از خود طرد کرد، اصحاب آن حضرت نیز «غُلات» را از جمع خود بیرون راند. «مغیره بن سعید» و «بیان بن سمعان»، که هر دو از معروفترین شخصیت های غالیان و از رهبران آنها بودند، توسط اصحاب امام باقر (علیهالسلام) تکفیر شدند.
تأکید امام باقر (علیهالسلام) به عمل گرایی شیعیان، به طور غیر مستقیم، در مقابل تمام فرقه هایی که به عمل صالح اعتنایی نداشتند، صورت می گرفت. بسیاری از شیعیان عراق در اثر فشار و اختناق موجود، انتظار داشتند که امام (علیهالسلام) به عراق آمده و دست به شمشیر ببرد. ولی امام باقر (علیهالسلام) مأمور به تقیه بود. لذا، برخی از آنها نسبت به امامت آن حضرت دچار تردید گشتند. آگاهی کافی درباره امامت به آنها نمی رسید و به همین جهت گروهی به «زید» برادر امام گرویدند و انشعابی را بوجود آوردند. هر چند زید هفت سال زودتر از برادرش ، در کوفه وفات یافت. اما در همین دوره و پس از آ” ریشه های گرایش به زید در میان شمار زیادی از شیعیان رشد کرد. مخالفت با مصالح «امویان» موجب اختلافات کمتری در میان شیعیان می گشت. اما به موازات فروکش کردن فشار های سیاسی برآنان، مسئله «غُلات» به تدریج دامنه بیشتری گرفت؛ به طوری که مسأله مهم در زمان امام صادق (علیهالسلام) مسأله «غُلات» محسوب می گردید. فشار امویها، جز در دو سال حکومت «عمر بن عبد العزیز»، (از سال ۹۹ تا ۱۱۰) در تمام دوران حکومت آنان به شدت ادامه داشت.
شیعه در عصر امام جعفر صادق (علیهالسلام)
در این دوره، به علت ضعف امویان و درگیری های آنان، امام (علیهالسلام) و شاگردانش فرصت بیشتری برای نشر مکتب اصیل اسلامی یافتند. این موقعیت، تا اوائل خلافت منصور و دومین خلیفه عباسی نیز ادامه داشت. عباسیان، خود را «خونخواه» آل ابی طالب می دانستند. و مردم را به خوشنودی آل محمد (علیهالسلام) دعوت می کردند؛ بنابر این نمی توانستند در آغاز با اهل بیت پیامبر (علیهالسلام) مخالفت نمایند. در سال ۱۴۰ هجری، منصور بر مخالفان خود پیروز گشت و خطر نفوذ رهبری مذهبی شیعیان اهل بیت (علیهالسلام) را بیشتر احساس کرد و به سراغ آنان رفت . ابتدا از «بنی الحسن» آغاز نموده؛ «عبد الله بن حسن» و فرزندانش را دستگیر ساخت و به زندان افکند و سپس دستور قتل همه آنان را داد. سپس به محدود ساختن حوزه درس «جعفر بن محمد (علیهالسلام)» در مدینه تهدید و محاصره امام (علیهالسلام) و شیعیانش پرداخت. زیرا از توجه مردم و تشکّل شیعیان به شدّت هراسناک بود، و موقعیّت خود را در خطر می دید، و پس از بارها تهدید و فراخوانی سر انجام، امام را در مدینه مسموم کرد.
پی نوشت:
[۱] . مختصر تاریخ دمشق، ج۲۳، ص ۸۳ .
منبع: شیعه شناسی و پاسخ به شبهات
نویسنده:علی اصغر رضوانی