شیخ محمد حسن نجفی(ره) (صاحب جواهر)

۱۳۹۴-۰۵-۰۵

314 بازدید

ولادت 

مـرحـوم (شـیـخ آقا بزرگ تهرانى)، بزرگترین مورخ و رجالى معاصر شیعى، در مورد ولادت او احتمال مى دهد که در سال ۱۲۰۰ یا ۱۲۰۲ رخ داده باشد، با آن نشان که آغاز تألیف جواهر در ۲۵ سالگى بوده و به تصریح خود صاحب جواهر، ۳۰ سال در تألیف آن کتاب مى کوشیده است ، پس تاریخ ولادت صاحب جواهر در سال ۱۱۹۹ یا ۱۲۰۰هـ.ق خـواهـد بـود. خاندان: از نـظـر پدرى ، نسب او به یک خاندان علم و فضیلت از کشور ایران مى رسد، و از طرف مادر به عـالـم بـزرگـوار، شیخ ابوالحسن فتونى مى رسد که در (عذارات )اطراف حله قرار داشت. فـقـیـه بزرگوار، شیخ محمد حسن بن شیخ باقر بن شیخ عبدالرحیم بن آقا محمد بن ملا عـبد الرحیم شریف اصفهانى، معروف به (صاحب جواهر)، از شخصیتهاى خود ساخته اى است که شهرت خاندان (جواهرى ) او دیگر انتسابها را زیر شعاع خود قرار مى دهد و آغاز شهرتش از همان نقطه شروع مى گردد هر افتخارى که در این سلسله به ظهور مى رسد به او منتهى مى گردد.

اساتید

او از مـحـضر اساتید متعددى بهره مند گردیده که عبارتند از: ۱ ـ شیخ جـعـفـر کـبیر کاشف الغطا. ۲ ـ شیخ موسى کاشف الغطا. ۳ ـ سید جواد عاملى صـاحب مفتاح الکرامه. ۴ ـ سید محمد مجاهد صاحب مفاتیح . ۵ ـ سید بحرالعلوم.

تدریس

در مکتب پر فیض فقهى او شاگردان فراوانى تربیت یافته اند، چون حـوزه درسـى او مـرکز تجمع فضلا و دانشمندان از هر نقطه و دیار بود، و در حق او گفته اند که هـیـچ شـهر شیعه نشینى وجود نداشت که یکى از شاگردان او به عنوان مرجع مسائل مردم به آن نقطه نرسیده باشد.

شاگردان

صـاحب جواهر شاگردان فراوانى داشته است که از میان جمع کثیر آنان مى توان افرادى مانند: ۱ ـ شیخ جعفر شوشترى. ۲ ـ میرزا حبیب اللّه رشتى. ۳ ـ شیخ محمد حسن آل یس . ۴ ـ سید حسن مدرس اصفهانى. ۵ ـ شیخ محمد حسن مامقانى. ۶ ـ میرزا حسین خلیلى . ۷ ـ حاج شیخ محمد حسین کاظمى . ۸ ـ شیخ عبدالحسین شیخ العراقین تهرانى. و دهـهـا تـن دیـگـر را نـام برد، و مرحوم شیخ مرتضى انصارى به عنوان تیمن و تبرک در درس او شـرکـت مـى کرده است.

تألیفات

کتاب جواهر الکلام را مى توان دائره المعارف فقه شیعه خواند. کـتـاب جواهر را از آن نظر تألیف کرد که کتاب جامعى باشد تا مراجعه کننده را از دیگر کتابهاى فـقـهى بى نیاز سازد کتاب جواهر دریاى بى کران و مواجى است که به تمام ابواب فقه اسلامى نظر دارد و در پایان کتاب مى گوید : خـداونـد مـتـعال بر ما منت گذارد که توسل ما را بر محمد و آل او، به خصوص اسداللّه الغالب ، دروازه عـلـوم اسـلامى، على بن ابیطالب (علیه السلام ) پذیرفت و ما را بر آنچه خواسته بودیم، توفیق عنایت فـرمـود در بـرابـر این نعمت بزرگ شکر گزاریم و تاریخ پایان آن، شب سه شنبه ۲۳ رمضان ۱۲۵۴ هجرى نبوى بود و در تألیف آن درست سى سال رنج و زحمت و اشتغال در کار بوده است. به طور کلى مى توان ویژگى هاى کتاب را به شرح زیر بیان کرد : ۱ ـ جامع بودن آن به اقوال و آرا بزرگان فقه و استدلال هاى علما و دانشمندان قبلى . ۲ ـ تـنـهـا وجـود آن در کـتابخانه، فرد را از بیشتر کتابهاى فقهى غنى و بى نیاز مى سازد . ۳ ـ امـتیاز دیگر جواهر آن است که محتوى فروع نادر فقهى است که در اغلب کتابها مورد غفلت یا بـى تـوجـهـى قرار گرفته است جواهر جامع مسائل اساسى و مسائل فرعى و جزئى است، پس جـواهر به تمام معناى آن جواهر و درها و زبرجد هاست و رمز پایدارى و بقا و انتشار و کثرت رغبت مـردم در ایـن خـصـوصـیـات نامبرده نهفته است و هیچ امرى بدون حکمت و علت نیست و هیچ فقیهى هر چند از نظر مالى در فقر و نیازمندى به سر ببرد، بى نیاز از داشتن آن نیست . او غـیـر از جـواهـر الکلام ، تألیفات دیگرى نیز در موضوعات : حج ،خمس ، زکوه ، دما ثلثه ، طـهارت ، صلوه ، فرائض ، مواریث و غیر اینها دارد که گاهى همه و گاهى بعضى از اینها به نام (نجاه العباد) به چاپ رسیده است.

گفتار بزرگان

مرحوم محدث نورى درباره او مى گوید : شیخ محمد حسن صاحب جواهر، شخصیتى است که ریاست امامیه در عصر خویش به او منتهى گردید و کتاب او نظیر و همانندى ندارد و در اسلام کتابى همانند آن در حلال و حرام نوشته نشده است. مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانى، استاد نورى (ره ) گفته است : اگر مورخ زمان صاحب جواهر، تـصـمـیم گیرد که حوادث عجیبه آن زمان را ثبت اوراق نماید، هر آینه عجیب تر از تصنیف کتاب (جواهر الکلام) چیز دیگرى را پیدا نخواند کرد.

خصوصیات اخلاقی

او در رعایت حقوق شاگردان و تکریم و تعظیم آنان ، روش پسندیده اسلامى و سـلـوک عـالى داشت مى گویند : یکى از افاضل شاگردانش به نام شیخ محمد حسن آل یس را به بـغـداد اعـزام داشـتـه بـود تـا بـه وظـیـفـه اسـلامى خویش قیام ورزد روزى یکى از تجار بغداد سـى هـزار (بـیشلک ) پول رایج آن روز عراق از حقوق واجب دینى به نجف پیش شیخ آورده بود، و شیخ با ناراحتى تمام آنها را رد کرد و فرمود : مگر شخصى مانند آل یس در بغداد نبود که این پولها را تـا نـجف آورده اى این عمل شیخ ،تأثیر فراوانى در آن منطقه ایجاد کرد و مردم را به عالم شـهـر خویش متوجه نمود. گـویـنـده این سخن اظهار مى دارد که پس از باز گرداندن تصور کردم (با توجه به وضع مالى آن روز صـاحـب جواهر) از گرسنگى و بى چیزى از دنیا خواهد رفت ، ولى لـطـف پروردگار آن چنان او را فرا گرفت که دسته ها و گروهها و هیأتها از بغداد و کربلا و دیگر مـنـاطـق اسـلامـى به دیدن او مى شتافتند و نیازمندى هاى حوزه را تأمین مى نمودند با چنین دید اسـلامـى و عـلاقه و درایت این چنین سنجیده بود که صاحب جواهر شاگردان صمیمى و وفادار فراوانى تربیت کرد او بـا شـاگردان و اصحاب خود با عطوفت و مهربانى کامل رفتار مى نمود و نسبت به آنان همانند پدرى مهربان بود.

مقام علمى 

وى از نظر فضیلت و کرامت و علم و تقوى مفصل ترین حسبها را دارد او بانى و پایه گذار فخر جاویدان در فقه و فـقـاهت راستین مى باشد و از نوابغى است که قرن سیزدهم هجرى نظیر او را کمتر داشته است (جواهر) او بهترین نشان و علامت نبوغ و کمال ، و مستند ترین دلیل ادعاى ماست . در قـرن نامبرده ، ریاست و مرجعیت عامه شیعه به او منتهى گردید و او شایستگى کامل اداره این امر را داشته است، با آنکه در آن قرن علما و فقهاى بزرگ دیگرى نیز مى زیسته اند، ولى با توجه به عظمت و والایى مقام شیخ ، کسى در مقام معارضه یا رقابت با او بر نخاسته است.

دوران

دوران زنـدگـى صـاحب جواهر، بهترین و درخشان ترین فرصت و دوران آسایش فکرى بود، چون حـوزه نجف از جهات مختلف سیاسى، اقتصادى و اجتماعى، در یک آسایش و آرامش نسبى به سر مـى بـرد، بـه حـدى که طلاب و مهاجرین و زائرین از هر سو به آن ناحیه رو مى آوردند و نیازهاى فـکـرى و روحـى خـود را از خـرمـن علم و عرفان، و از کانون آموزش و بینش اسلامى آن سیراب مـى سـاخـتـند در کنار حرکتها و فعالیتهاى علمى و فقهى آن، حرکتها و نشاطهاى ادبى و شعرى هـم شـروع گـردیـد و شعرائى مانند شاعران خاندان آل اعسم، خاندان محى الدین، خاندان شیخ عـبـاس و ملا على و سید حیدر حلى، شیخ محسن خضرى، سید جعفر حلى، سید محمد جعفرى، سید ابراهیم بحرالعلوم پدید آمدند اینها همه و همه از برکت امنیت و آسایش اجتماعى و سیاسى نجف نشات مى گرفت. مـحـصول فقهى و علمى این نشاطها، پدید آمدن آثار بزرگ فکرى بود که هر کدام به نوبت خود از ذخایر فکرى و علمى اسلامى محسوب مى شوند، چون از آن دوران درخشان آثار جاودان و ماندنى فراوان باقى مانده است که مى توان از کتابها و موسوعه هاى بزرگ فقهى مانند : کشف الغطا، مفتاح الـکـرامـه، ریـاض الـمـسائل، مکاسب را در فقه، و در علم اصول کتابهایى مانند : قوانین، فصول، ضـوابـط، حـاشـیه معالم شیخ محمد تقى اصفهانى و تعلیقات و شروح آن و فرائد الاصول را ذکر نـمـود از مـهـم تـرین و نفیس ترین این کتابها مى توان جواهر الکلام شیخ محمد حسن که در شرح شرائع الاسلام محقق در فقه و فرائد شیخ مرتضى انصارى را در اصول نام برد.

فعالیتها 

صاحب جواهر در روزهـاى آخـر عـمر، هنگامى که در بستر بیمارى افتاده بود، دستور داد تا مجلسى از تمام علماى طراز اول در حضور او تشکیل شود و شیخ مرتضى را نیز حاضر کنند آن گاه صاحب جواهر شیخ را بر بالین خود نشاند و دستش را بر بالاى قلب خود گذاشت و گفت حالا مرگ بر من گوارا است و رو بـه حـاضـریـن کرد و گفت : این مرد پس از من مرجع شما خواهد بود و بعد رو به شیخ کرد و گـفـت : تـو هـم از احـتـیاطات خود کم کن، چون دین اسلام، آئین سهل و آسان است بدین ترتیب زعامت حوزه علمیه نجف را که کوچک ترین دلبستگى به آن نداشت، به شیخ مرتضى انصارى منتقل گـردانـیـد البته این عمل مرحوم صاحب جواهر یک معرفى اجمالى و یک نوع توصیه و باز نمودن مقام علمى شیخ بود، و گرنه در مرجعیت، معرفى مرجع قبلى شرط نیست و فقط مى تواند راهگشا باشد. حفر کانال نجف اشرف : از دیگر آثار شیخ در راه رفاه عمومى و آسایش مردم نجف، آبیارى نجف اشرف و حفر کانال معروف، بـه نـام (نـهر صاحب جواهر) است که از فرات تا نجف کانال بسیار وسیع و عمیقى باز گشود که هـزیـنـه هاى بسیارى را صرف کردند تا مردم را از بى آبى نجات دادند و اجراى این تصمیم با همت جـمعى از مردم نیکو کار صورت گرفت او در پاسخ کسانى که او را از اقدام به چنین عمل بزرگ و پر هزینه مى ترساندند، گفته بود : اگـر بـه انـدازه ریـگ هایى که از این نهر بیرون مى آید احتیاج به صرف طلا و نقره باشد، باز هم صرف خواهم کرد و دست از این اقدام نخواهم بر نداشت. ایـن پـاسـخ از یـک تـصمیم جدى و عزم بزرگ حکایت مى کند که کوه ها را مى تواند از جا بر کند و گـامـهـاى بـزرگ عـلمى و فنى را در بر مى گیرد که از امثال کسانى مانند نویسنده جواهر با آن عـظـمـت ساخته است این نهر دو سال قبل از فوت صاحب جواهر به اتمام رسید و نجف را سیراب نـمـود، از دیگر آثار شیخ، تأسیس ساختمان هاى مجاور مسجد کوفه است. شیخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت، او بود که حرکت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شـبـها، پایه گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حرکت مى کردند و شب را در آنجا بیتوته و عبادت مى نمودند و احداث این ساختمان در رابطه با این برنامه ها بود.

وفات 

وفـات صـاحـب جـواهـر، در اول شـعـبان سال ۱۲۶۶ هجرى قمرى در نجف اشرف واقع شد و در مقبره اى که هم اکنون به نام او معروف است، مدفون گردید است. شـیـخ عـبـدالـحـسـین مؤلف آثار (الشیعه الامامیه) که نوه صاحب جواهر است، در تاریخ وفات جد مذکورش انشا نموده و بر لوح قبرش ثبت شده است : ذا مرقد الحسن الذات الذى دفنت ـــــ اسرار احمد فیه بل سرائره . اودى و قد ایتم الاسلام ارخه ـــــ (بین الانام یتیمات جواهره ) (جمله : بین الانام یتیمات جواهره، ۱۲۶۶) تـرجمه : این مرقد حسن است، فردى که اسرار احمد (صل الله علیه وآله )، بلکه مکنونات پنهانى او در او مدفون شده است با رفتن او اسلام یتیم شد، ولى در بین مردم درهاى جواهر او هنوز موجود است.