سیری در آیات حجاب بخش چهارم

۱۴۰۰-۱۰-۰۵

215 بازدید

خلاصه: واژه جلباب‌،‌ به معناى چادر و همانند آن است‌،‌ نه به معناى روسرى و پوشیه. در این جا باید به این نکته توجه داشت که چادر‌،‌ به طور معمول‌،‌ جلو بسته نیست.

بنابراین‌،‌ چادر سر کردن‌،‌ با باز بودن و آشکار بودن جلوى سر و صورت و گوش‌ها‌،‌ منافاتى نداشته است.

به قرینه این که سوره حشر‌،‌ پیش از سوره نور نازل شده‌،‌ معلوم مى‌شود که این آیه در صدد تحدید حجاب و نمایاندن حد و مرز براى آن نبوده است‌‌؛  بلکه بر آن بوده نشانه‌‌اى براى زنان آزاده و پاکدامن برنهد و مى‌خواسته با این امتیاز و امتیاز قلمداد کردن آن‌،‌ کارى کند که بانوان با شوق‌،‌ پذیراى حجاب شوند.

و شاید این گونه نشانه‌گذارى و جداسازى صف پاکدامنان از ناپاکدامنان و یا آزادگان از کنیزکان‌،‌ با خواست خود زنان صورت گرفته باشد.

به این بیان‌،‌ چون مورد اذیت و آزار اراذل و اوباش قرار مى‌گرفتند‌،‌ گاه و بى‌گاه‌،‌ به پیامبر‌‌(صلی الله علیه و آله و سلم) شکوه مى‌کرده و خواستار راه‌چاره‌‌اى بوده‌‌‌‌‌اند که خداوند این راه چاره را براى آنان مطرح کرده است.

شاهد بر این‌،‌ آیه بعدى است که با لحن شدیدى منافقان و آزاردهندگان به زنان پاکدامن را تهدید مى‌کند و مى‌فرماید:

(لئن لم ینته المنافقون و الذین فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدینه لنغرینّک بهم ثم لا یجاورنک فیها الاّ قلیلا.)۳۳

[پس از این] اگر منافقان و آنان که در دلهاشان مرض و ناپاکى است و هم آنان که شایعه مى‌افکنند [دست از این زشت‌کارى برندارند] تو را علیه آنان برانگیزیم‌‌؛  تا پس از اندک زمانى در مدینه در جوار تو‌،‌ زیست نتوانند کرد.

روشن است که منافقان و بیماردلان، کارشکنی‌هاى گوناگون مى‌کردند. گاهى به آزار و اذیت زنان مى‌پرداختند‌،‌ گاهى شایعه‌هایى درباره شکست مسلمانان‌،‌ در بین مردم مى‌پراکندند. هر زمان براى کار خود بهانه و عذر مى‌آوردند‌‌؛  در مثل هنگامى که به آزار زنان دست مى‌یازیدند‌،‌ مى‌گفتند: فکر کردیم کنیز است و…

خداوند‌،‌ در مرحله نخست‌،‌ نشانه‌‌اى براى بازشناسى کنیز از آزاد‌،‌ نهاد و سپس به منافقان هشدار داد: پس از قرار دادن نشانه‌،‌ دیگر هیچ توجیهى براى آزار آزاد زن مسلمانان ندارند.

یدنین

(یدنین) از ‌(ادناء) به معناى نزدیک کردن‌،‌ گرفته شده است‌‌؛  ولى در این آیه شریفه‌،‌ به معناى آویختن است. التفسیر الکاشف‌،‌‌(یدنین) را به معناى‌(یسدلن)۳۴ =آویزان مى‌کنند و المیزان‌،‌ آن را به معناى‌(یتسترن)۳۵=مى‌پوشانند‌،‌ گرفته است.

در تفسیر ‌‌‌‌‌روح‌المعانى آمده است:

(الادناء، التقریب یقال ادنانى ‌‌اى قرّبنى و ضمن معنى الارخاء‌،‌ او السدل و لذا عدّى بعلى.)۳۶

ادناء‌،‌ به معناى نزدیک کردن است. گفته مى‌شود: ادنانى‌‌؛  یعنى مرا نزدیک کرد و معناى آویزان و رها کردن را هم در بر دارد‌‌؛  از این روى با ‌(على) آمده است.

سپس در ادامه معناى دیگرى براى ‌(یدنین) آورده شده است‌‌؛  ولى به نظر مى‌رسد اختلاف در معناى ‌(یدنین) ناشى از اختلاف در معناى ‌(جلباب) باشد.

به هر حال‌،‌ اگر ‌(جلباب) به معناى چادر باشد‌،‌‌ (یدنین) به معناى آویختن و رها کردن است.‌ (مِن) در‌ (من جلابیبهن) تبعیض است و زمخشرى در کشاف‌،‌ دو احتمال در این باره یادآور شده است:

۱- هرگاه از منزل بیرون مى‌روند‌،‌ بعضى از چادرهاى خود را بر سر بیندازند‌‌؛  یعنى در هر نوبت‌،‌ یکى از چادرهاى خود را برسر کنند و از منزل خارج شوند.

۲- هرگاه از منزل بیرون مى‌روند‌،‌ بخشى از چادرشان را بر سر بیندازند.۳۷

به نظر مى‌رسد احتمال دوم درست باشد‌‌؛  یعنى هر زن‌،‌ قسمتى از چادر خود را بر سر بیندازد و این معنى‌،‌ با همانندهاى آن در قرآن نیز سازگار است:‌ (و لیأخذوا اسلحتهم) هرکس اسلحه خود را برگیرد.‌ (فاغسلوا وجوهکم) هر کس صورت خود را بشوید.

و نیز با واقعیت تاریخى آن زمان که مردم در فقر و تنگدستى به سر مى‌بردند‌،‌ بیشتر  سازگار است‌‌؛  زیرا دور مى‌نماند که در آن زمان‌ها که اصحاب صفه‌،‌ در فقر شدیدى مى‌زیستند و لباس و مسکن نداشتند‌،‌ زنان مسلمان‌،‌ چادرهاى گوناگون داشته باشند و آیه شریفه ضمن تأیید بفرماید: یکى از چادرها را بر سر کنید.

از آنچه گفته شد و ترتب نزول‌ها و شأن نزول‌ها‌،‌ به دست مى‌آید که سوره احزاب‌،‌ پیش از سوره نور نازل شده است.

و نکته دیگرى که روشن مى‌شود‌،‌ این که بخش نخست آیه‌،‌ مقدمه‌‌اى است براى بخش دوم‌‌؛  یعنى پوشیدن چادر‌،‌ مقدمه‌‌اى است براى شناخته شدن‌‌؛  تا آزار نبینند و ولگردان بر گرد آنان نگردند.

نه این که تکلیفى الزامى و شرعى براى زنان باشد‌‌؛  زیرا آن تکلیف‌،‌ سپس‌ها و در برهه‌‌اى دیگر‌،‌ هنگام نازل شدن سوره نور‌(آیه۳۰) بیان شده است و در نتیجه مى‌توان گفت: جلباب مطرح شده در این آیه حقى است که خداوند براى زنانى که نمى‌خواهند مورد آزار و اذیت ولگردان قرار بگیرند‌،‌ قرار داده است‌‌؛ نه این که وادار کردنى در کار باشد.

براى روشن شدن بیشتر  مسأله مثالى مى‌زنیم: هرگاه‌،‌ شخصى‌،‌ چه زن و چه مرد‌،‌ در منزل خود باشد‌،‌ منزل‌،‌ مکان امن و پناهگاه اوست و کسى حق هیچ گونه دست‌اندازى به حقوق او را ندارد و کسى حق ندارد به جاى امن و پناهگاه وى تجاوز کند.

اگر کسى از پشت بام‌،‌ بالاى درخت‌،‌ یا روزنه‌‌اى و… به داخل منزل کسى بنگرد و یا شنود و دوربین مخفى بگذارد‌،‌ به حریم خانه دست انداخته و صاحب خانه‌،‌ حق دارد با او برخورد کند و حتى چشمان او را نابینا سازد و یا به قتل برساند. در احادیث گوناگون وارد شده است:

(ایما رجل اطلع على قوم فى دارهم لینظر الى عوراتهم فرموه ففقؤوه عینیه‌،‌ او جرحوه فلا دیه له.)۳۸

هر آن که بر خانه گروهى بنگرد و از اسرار آنان آگاه شود و آنان به سوى وى تیراندازى کردند و نابینا شد و یا بر وى زخمى وارد کردند‌،‌ دیه‌‌اى برایش نیست.

در حدیث دیگر آمده است:

(شخصى از سوراخ‌هاى حجره‌هاى رسول خدا‌‌(صلی الله علیه و آله و سلم) به درون آن مى‌نگریست. پیامبر اکرم‌‌(صلی الله علیه و آله و سلم) با تیرى که در دست داشت به سوى او آمد‌،‌ تا چشمانش را کورکند مرد فرار کرد. پیامبر‌‌(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ‌‌اى خبیث! سوگند به خدا اگر ایستاده بودى، چشمانت را کور مى‌کردم.)۳۹

ولى اگر در خانه‌‌اى گشوده بود و زنى برهنه در برابر در نشسته بود و دیگران به او نگاه کردند‌،‌ چشمهایشان نابینا نمى‌شود و بیننده را تجاوزگر به حریم دیگران نمى‌دانند‌(گرچه تماشاکننده‌،‌ کار حرامى انجام داشته است)‌‌؛ زیرا آن زن‌،‌ با گشودن دَر‌،‌ و نشستن رو به روى آن‌،‌ خود‌،‌ حریم خانه خود را شکسته است.

حال از این آیه روشن مى‌شود که خداوند به زنان صالح و مؤمن‌،‌ ارفاق کرده و به آنان امتیاز داده که اجازه داده است که حریم خود را به همراه خود ببرند.

یعنى اگر‌ (جلباب) و پرده‌‌اى بین خود و محیط خارج پدید آورند‌،‌ این پرده‌،‌ حریم آنان خواهد بود و کسى حق ندارد به این حریم دست یازد و با کسى که این حرکت زشت را انجام داد‌،‌ مى‌توان‌،‌ برخورد کرد.

ولى اگر کسى چنین حریمى را براى خود قرار نداد و مورد اذیت و آزار دیگران قرار گرفت و نگاه‌‌ها به او دوخته شد و سخنان ناشایستى درباره او به کار گرفته شد‌،‌ نمى‌تواند ادعاى دست‌اندازى به حریم خود را مطرح کند‌‌؛  زیرا خود‌،‌ حریمى براى خود قرار نداده است.

مرحله چهارم

(قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ و لا یُبدین زینتهنّ الا ما ظهر منها و لیضربنّ بخمرهنَّ على جیوبهنّ و لا یبدین زینتهنّ الاّ لبعولتهنّ او آبائهنّ او آباء بعولتهنّ او ابنائهنّ او ابناء بعولتهنّ او إخوانهنّ او بنى اخوانهنّ او بنى أخواتهنّ او نسائهنّ او ما ملکت ایمانهنّ أو التابعین غیر اولى الاربه من الرجال او الطفل الّذین لم یظهروا على عورات النساء و لا یضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ وتوبوا الى اللّه جمیعاً ایّها المؤمنون لعلّکم تفلحون.)

خداوند در این مرحله‌،‌ به زنان پارسا و مؤمن فرمان مى‌دهد: چشمان خود را از نگاه‌هاى ناروا فرو گیرند‌،‌ اندام خود را بپوشانند‌،‌ زینت و آرایش خود را به جز آن جا که ناگزیر آشکار مى‌شود‌،‌ بر بیگانه آشکار نسازند‌،‌ سینه و دوش خود را به مقنعه بپوشانند‌،‌ زینت و جمال را ننمایانند‌،‌ جز براى محرم‌هاى سببى و نسبى و یا زنان و کنیزکان و کودکان ناآگاه بر عورت زنان‌،‌ چنان پا به زمین نکوبند که خلخال و زیورشان بیرون آید و آشکار شود.

ادامه دارد…

سیری در آیات حجاب(۵)