سیره اقتصادی امام هادی (علیه السلام)

۱۳۹۸-۰۵-۰۳

488 بازدید

اشاره:

موضوع این نوشتار بررسی سیره اقتصادی امام هادی (علیه‌السلام) است. سیره اقتصادی امام هادی (علیه‌السلام) در زمینه امور شخصی، ساده زیستی بود؛ ایشان اموال خود را صرف فقرا و نیازمندان جامعه می کردند و همواره در اجتماع در کمک به درماندگان و مستمندان توجه می نمودند؛ حضرت مردم را به پیامدهای کسب و مال حرام آگاه می ساختند؛ که توجه به این امور برای حل مشکلات اقتصادی امروز کشور، راه گشاست. این مقاله مطالبی در حوزه سیره اقتصادی امام (علیه‌السلام) مطرح نموده است.

مقدمه

اقتصاد یکی از ارکان مهم زندگی انسان ها است که نقش اساسی در پیشرفت جامعه اسلامی دارد. اقتصاد یکی از اساسی ترین نیازهای جامعه است که با دین ما ارتباط دارد؛ به وجود آمدن مشکلات و معضلات اقتصادی در خانواده ها و جامعه، ضرورت پرداختن به این گونه تحقیقات را روشن می کند. امام هادی (علیه‌السلام) همچون سایر ائمه (علیهم‌السلام) با درک صحیح از وضعیت اقتصادی شیعیان زمان خود، در جهت کمک به نیازمندان و محرومان تلاش فراوانی انجام دادند.

۱. وضعیت اقتصادی شیعیان در عصر امام هادی (علیه‌السلام)

دوران امامت امام هادی (علیه‌السلام) دوران سخت و پر التهابی بود؛ در این دوره فشار بر علویان و شیعیان از سوی حکومت عباسی افزایش یافت. به عنوان مثال در دوره متوکل هفده بار بارگاه امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا شخم زده شد که این اتفاق نشان دهنده عمق فشارها و هجمه های حکومت علیه شیعیان بود. به لحاظ معیشتی هم علویان در تنگنا و فشار اقتصادی شدیدی بودند.[۱]

در دوره متوکل هفده بار بارگاه امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا شخم زده شد که این اتفاق نشان دهنده عمق فشارها و هجمه های حکومت علیه شیعیان بود.

۲. زهد و پیراستگی

در حالی که امام (علیه‌السلام) در مدینه، مرجع شیعیان اثنی عشری جهان بود، اموالی از دور و نزدیک به امام می رسید و ایشان هم در موارد لازم مصرف می نمودند؛ ولی در عین حال، زندگی حضرت بسیار ساده و زاهدانه بود. زندگی امام هادی (علیه‌السلام) در سامرا نیز به همین صورت بود.

یحیی بن هرثمه مأمور شد که امام (علیه‌السلام) را از مدینه به بغداد و از آن جا به سامرا منتقل کند، او شبانه به منزل امام (علیه‌السلام) در مدینه وارد شد و… ؛ وی در گزارش خود به متوکل چنین گفت: در خانه او جز چند قطعه حصیر که بر روی آن نماز می خواند و قرآن و کتاب چیز دیگری نیست.[۲]

۳. بخشش و سخاوت

امام هادی (علیه‌السلام) از گشاده دست ترین مردم و بخشنده ترین آنان در زمان خود بود؛ آن حضرت به شیوه و رویه پدران بزرگوار خود عمل می کرد که بنا به نص صریح قرآن در راه عشق به خداوند متعال به مسکین و یتیم و اسیر خوراک می دادند.

الف) اسحاق جلاب گوید: برای امام‏ هادی‏ (علیه‌السلام) گوسفندان بسیاری خریدم، سپس مرا خواست و از اصطبل منزلش به جای وسیعی برد که من آن جا را نمی شناختم و در آن جا گوسفندان را به هر که دستور داد، تقسیم کردم، و برای (پسرش) ابوجعفر و مادر او و دیگران دستور داد و فرستاد. [۱][۳]

ب) ابو عمرو عثمان بن سعید و احمد بن اسحاق اشعری و علی بن جعفر همدانی بر امام هادی (علیه‌السلام) وارد شدند. احمد بن اسحاق از وامی که بر عهده داشت زبان به شکایت گشود، پس امام (علیه‌السلام) فرمود: «ای ابو عمرو (ابوعمرو وکیل امام بوده است) به احمد بن اسحاق ۳۰ هزار دینار و به علی بن جعفر ۳۰ هزار دینار عطا کن و خود نیز ۳۰ هزار دینار بردار».[۴]

در حالی که امام (علیه‌السلام) در مدینه، مرجع شیعیان جهان بود، اموالی از دور و نزدیک به او می رسید و ایشان هم در موارد لازم مصرف می نمود ولی در عین حال، زندگی او بسیار ساده و زاهدانه بود.

۴. کسب روزی حلال

امام هادی (علیه‌السلام) هم چون اجداد بزرگوارشان برای گذراندن معیشت و به دست آوردن روزی حلال، خود اقدام به کار و تلاش کرده و در کنار این امر از رسیدگی به امور مردم و شیعیان غافل نبودند.

علی بن حمزه می گوید: امام هادی (علیه‌السلام) را دیدم که در زمین خود مشغول کار و کوشش بود به طوری که صورت مبارکش غرق در عرق شده بود، عرض کردم فدایت شوم مردان کجایند که به جای شما کار کنند و نگذارند زحمت بکشید؟ امام هادی (علیه‌السلام) فرمود: «ای علی آن کس که بهتر از من و پدرم بود در زمین خود کار کرد» عرض کردم آن کس چه شخصی بود، فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیر مؤمنان (علیه‌السلام) و همه پدرانم با دست خود کار می کردند، کار کردن شیوه پیامبران و رسولان و انسان های شایسته است».[۵]

۵. رعایت امور اقتصادی نسبت به فقیران

امام هادی (علیه‌السلام) با محرومان و بینوایان ارتباطی تنگاتنگ داشت و افرادی که در تأمین معاش دچار مشکلاتی می شدند و پناهگاهی نمی یافتند و عوامل حکومتی هم از آنان حمایت نمی کردند، آن حضرت آنان را یاری می نمود. امام (علیه‌السلام) خمس، صدقات، زکات و دیگر اموالی را که شیعیان از نواحی گوناگون به محضر ایشان تقدیم می کردند، غالباً برای کمک به درماندگان اختصاص می دادند. گاهی امام (علیه‌السلام) سرمایه ای را به فقیران می داد تا با آن به کسب و کار بپردازند و با استقلال اقتصادی، عزّت و آبروی خود را حفظ کنند. مسافران درمانده نیز با کمک های امام هادی (علیه‌السلام) به زندگی خود ادامه می دادند و هرگاه حضرت پولی نداشت، از افراد معتبر مبلغی را قرض می گرفت و در اختیار نیازمندان می نهاد و اجازه نمی داد گرفتاران مزبور سرگردان و افسرده شوند.[۶]

امام هادی (علیه‌السلام) سرمایه ای را به فقیران می داد تا با آن به کسب و کار بپردازند و با استقلال اقتصادی، عزّت و آبروی خود را حفظ کنند.

محمد بن عیسی گوید: به امام‏ هادی‏ (علیه‌السلام) نوشتم: فدای شما شوم! مردی برای شما از اموال خود چیزی قرار داده است، آنگاه بدان نیازمند می شود، آیا می تواند آن را برای خود بردارد و یا باید آن را برایتان بفرستد؟ فرمود: «مادام که آن مال در دست اوست مختار است و اگر به دست ما هم رسیده باشد، چنان که بدان محتاج باشد عقیده ما چنان است که بدان مال با وی مواسات کنیم». [۲] [۷]

ابوهاشم جعفری نقل می کند که من در فشار اقتصادی شدیدی قرار گرفتم، به محضر امام هادی (علیه‌السلام) شرفیاب شدم، به من اجازه فرمود که بنشینم و بعد فرمود: «ای اباهاشم می خواهی شکر کدام نعمت الهی را به جا آوری؟» گفت: متحیر ماندم که در پاسخ امام چه بگویم. امام (علیه‌السلام) فرمود: «خداوند تبارک و تعالی به تو روزی ایمان عنایت فرموده، بدنت را به آتش جهنم حرام کرده، به تو برای انجام طاعات، عافیت و سلامتی داده، تو را در روزی قناعت داده تا به ابتذال کشیده نشوی». بعد آن بزرگوار فرمود: «ابتدا من شروع به صحبت کردم زیرا گمان بردم که می خواهی لب به شکایت بگشایی و دستور دادم که صد دینار برایت بیاورند و تو آن را قبول کن».[۸]

۶. پیامد ثروت نامشروع

آلودگی به «مال حرام» و ثروت نامشروع، زیان های بزرگ و خطرناکی به همراه دارد؛ به گونه ای که برخی زیان ها هیچ گاه جبران نمی شود. زیربنای «فساد اقتصادی» کسب های حرام و از بین رفتن یا کم شدن قبح و زشتی حرام خواری است. «مال حرام» عامل انحرافات اخلاقی و ناکامی های فراوان است که مانع از رشد و توسعه اقتصادی فردی و اجتماعی می شود و در واقع محور ناکارآمدی اقتصادی است.[۹]

امام هادی (علیه‌السلام) می فرماید: «ای داوود! حرام رشد و فزونی ندارد، و اگر هم داشته باشد برکت ندارد، و آن چه از حرام انفاق می شود پاداش ندارد، و آن چه از حرام پس از انسان باقی می ماند، زاد و توشه آتش جهنم او خواهد بود». [۳][۱۰]

مال حرام اگر باعث فراوانی و افزایش شود، برکت نخواهد داشت و هرگز خیر الهی در آن نخواهد بود. سعادت و خوشبختی در برکت مال است و در مال حرام حتی اگر زیاد باشد، برکت نیست. «برکت» به مال انسان سودمندی و کارآمدی می دهد. انجام کار خیر با مال حلال اجر دارد و با مال حرام هیچ پاداشی ندارد. ثروت حرامِ سرمایه داران حرام خوار، توشه آنان برای آتش جهنم خواهد شد. مال حرامی که از آدمی پس از مرگش باقی می ماند، بهره آن را ورثه می برند و وزر و وبالش برای خود اوست. کسب مال حرام حاصل نافرمانی از دستورات الهی، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) است و اثر گناهان فراوانی است که عقاب و عذاب الهی آن در شب اول قبر و عالم برزخ و در آخرت آدمی را فرا می گیرد.

ای داوود! حرام رشد و فزونی ندارد، و اگر هم داشته باشد برکت ندارد، و آن چه از حرام انفاق می شود پاداش ندارد، و آن چه از حرام پس از انسان باقی می ماند، زاد و توشه آتش جهنم او خواهد بود.

نتیجه

امام هادی (علیه‌السلام) هم چون اجداد طاهرینش در امور شخصی خود ساده زیست و قناعت پیشه بودند، اموال خود را صرف فقرا و نیازمندان جامعه می کردند. در زندگی خود همواره با حکام ظالم و ستمگر مبارزه می کردند و در پی برقراری ارتباط هرچه بیشتر بین شیعیان خود بودند. ایشان رهنمودهای ارزشمندی در ارتباط با مسائل اقتصادی داشتند، هم چون دعوت مردم به پرداخت خمس و زکات و توجه دادن مردم به فواید کسب مال حلال و پیامدهای ناگوار کسب مال حرام. ما نیز به عنوان پیروان این بزرگوار در شرایط کنونی کشور باید در سرمایه های ملی از افراط و تفریط پرهیز کرده و به اعتدال و میانه روی رو آوریم.

یاداشت ها:

  1. عَنْ إِسْحَاقَ الْجَلَّابِ قَالَ: اشْتَرَیْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ (علیه‌السلام) غَنَماً کَثِیرَهً فَدَعَانِی فَأَدْخَلَنِی مِنْ إِصْطَبْلِ دَارِهِ إِلَى مَوْضِعٍ وَاسِعٍ لا أَعْرِفُهُ فَجَعَلْتُ أُفَرِّقُ تِلْکَ الْغَنَمَ فِیمَن أَمَرَنِی بِهِ فَبَعَثَ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ وَ إِلَى وَالِدَتِهِ وَ غَیْرِهِمَا مِمَّنْ أَمَرَنِی.
  2. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى قَالَ: کَتَبْتُ إِلَى عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه‌السلام) رَجُلٌ جَعَلَ لَکَ جَعَلَنِیَ اللهُ فِدَاکَ شَیْئاً مِنْ مَالِهِ ثُمَّ احْتَاجَ إِلَیْهِ أَیَأْخُذُهُ لِنَفْسِهِ أَوْ یَبْعَثُ بِهِ إِلَیْکَ قَالَ هُوَ بِالْخِیَارِ فِی ذَلِکَ مَا لَمْ یُخْرِجْهُ عَنْ یَدِهِ وَ لَوْ وَصَلَ إِلَیْنَا لَرَأَیْنَا أَنْ نُوَاسِیَهُ بِهِ وَ قَدِ احْتَاجَ إِلَیْهِ.
  3. یا داوود! انّ الحرام لا ینمی، و ان نمی لا یبارک له فیه، و ما انفقه لم یوجر علیه، و ما خَلَّفَهُ کان زاده الی النار.

 پی نوشت:

[۱]. اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۳۴۶.

[۲]. ابن جوزی ، تذکره الخواص، ص ۲۰۲.

[۳]. کلینی، اصول الکافی، ج‏۲، ص ۴۲۴.

[۴]. ابن شهر آشوب، مناقب، ج۲، صفحه ۴۸۸.

[۵]. کلینی، فروع الکافی، ج۵، ص ۷۲.

[۶]. مدرّسی چهاردهی، زندگانی دهمین پیشوای شیعه حضرت امام هادی (علیه‌السلام)، ص۷۹ ـ ۸۹.

[۷]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج‏۲، ص۳۰۸.

[۸]. شیخ صدوق، امالی، ج۱، ص ۴۱۲.

[۹]. شوشتری، قاموس الرجال، ج۴، ص۲۴۵.

[۱۰]. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۱۲۵.

فهرست منابع

* قرآن کریم.

  1. احقاق الحق، شوشتری، نورالله، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، بی تا.
  2. اصول کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، ترجمه محمد باقر کمره ای، قم، اسوه، ۱۳۷۵؛ ترجمه جواد مصطفوی، تهران، کتاب فروشی علمیه اسلامیه، ۱۳۶۹.
  3. تذکره الخواص، ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، قم، منشورات الشریف الرضی، بی تا.
  4. زندگانی دهمین پیشوای شیعه حضرت امام هادی (علیه‌السلام)، مدرّسی چهاردهی، مرتضی، تهران، غدیر، ۱۳۵۲.
  5. فروع کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، ترجمه گروه مترجمان، قم، بی نا، بی تا.
  6. قاموس الرجال، شوشتری، محمدتقی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۳۸۶.
  7. کمال الدین، ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، ترجمه منصور پهلوان، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۰.
  8. مقاتل الطالبین، اصفهانی، ابوالفرج، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
  9. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، محمد بن علی، قم، علامه، بی تا.
  10. وفیات الاعیان، ابی بکر بن خلکان، احسان عباس، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۳۶۴.

نویسنده: مریم بلوچیان طرقی، طلبه سطح ۴ و مدرس حوزه و دانشگاه