سوید بن غفله از اصحاب و یاران امام حسن مجتبی (علیه السلام)

سوید بن غفله از اصحاب و یاران امام حسن مجتبی (علیه السلام)

۱۴۰۱-۱۲-۰۶

312 بازدید

سوید بن غفله جعفی، از اصحاب امام علی و امام حسن مجتبی (علیهما السلام) موفق به دیدار با پیامبر (صلی الله علیه و آله) نشد، لذا از جمله تابعین به حساب می آید، سوید در فقه تسلط داشته و در زهد و عبادت نیز معروف بوده است، از نگاه اخلاقی شخص متواضع به حساب می آمده است.

قبیله و سال تولد سوید بن غفله

سوید بن غفله از قبیله مذحج است، در سال عام الفیل[۱] یا دو سال بعد از آن متولد شده است و از او روایت شده که گفته است: « من و پیامبر هم سال بودیم، و من در سال فیل متولد شدم». همچنین از او نقل شده که گفته است: «من دو سال از پیامبر (صلی الله علیه و آله) کوچک‌ تر بودم»[۲]

تابعی بودن سوید بن غفله

او روزگار پیامبر (صلی الله علیه و آله) را درک کرده و به منظور دیدار آن حضرت به مدینه آمده است و در آن هنگام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رحلت فرموده بود، سوید با امام على (علیه السلام) همنشینى کرده است. در جنگ صفین همراه امام على (علیه السلام) بوده است. از عبد الله بن مسعود[۳] حدیث شنیده و از عثمان چیزى نشنیده است، کنیه سوید، ابو امیه بوده است.

سوید از اصحاب امام حسن مجتبی (علیه السلام)

عبد الله مامقانی رجالی بزرگ و صاحب نام شیعه و نویسنده  کتاب شریف تنقیح المقال فی علم الرجال‏ در این که سوید بن غفله از اصحاب امام حسن مجتبی (علیه السلام) است دو دیدگاه را ذکر کرده است، دیدگاه دوم می گوید سوید بن غفله از اصحاب امام حسن مجتبی نیز بوده است، [۵]

شجاعت سوید بن غفله

سوید بن غفله در یکی از جنگ ها شرکت داشته است. او مردی بسیار شجاع و دلاوری بود و نقل شده است، در جنگی ناگهان فریادی در لشکر بلند شد که شیری به سوی لشکر می‌ آید؛ پس سوید بن غفله به طرف شیر حمله کرد و با شمشیر خود بر فرق آن کوبید، به طوری که شمشیر او تا کمر شیر رسید و آن را از پا در آورد.[۶]

سوید و جمع کننده زکات

گوید فضل بن دکین و هشام پدر ولید طیالسى هر دو از شریک، از عثمان ثقفى، از ابو لیلى کندى، از سوید بن غفله ما را خبر داد که مى ‏گفته است، از سوى پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) جمع کننده زکات پیش ما آمد. من دست او را گرفتم و در فرمانى که براى او نوشته شده بود چنین خواندم که نباید گروه هاى جدا از یک دیگر دام ها را یک جا جمع کند و نباید گروه هاى‏ جمع شده را از یک دیگر پراکنده سازد.

در همان حال مردى ماده شتر بزرگ و تنو مندى را آورد که براى زکات بپذیرد، نپذیرفت. کس دیگرى ناقه دیگرى را که از آن یکى کم ارزش ‏تر بود آورد که آن را هم نپذیرفت و گفت: چگونه ممکن است آسمان بر من سایه افکند و زمین مرا بر خود تحمل کند که چون به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) برسم شتران گزیده شخص مسلمانى را به عنوان زکات گرفته باشم. [۷]

سوید بن غفله و خبر از طعام علی (علیه السلام)

عمران بن مسلم از سوید بن غفله (و به قولی علقمه) نقل می‌ کند که در شهر کوفه به خانه حضرت علی (علیه السلام) رفتم – زمانی که امام (علیه السلام) بر جهان اسلام حکومت داشت – دیدم کاسه ماست ترشیده ‌ای برابرش بود که از شدت ترشی، بوی آن را احساس می‌ کردم، و گرده نانی از جو در دست داشت که سبوس‌ های جو روی آن بود، و به قدری خشکیده بود که آن را با زور می‌ شکست و گاهی هم از زانوی خود برای شکستن آن نان کمک می‌ گرفت. من به او فضه که کنار امام (علیه السلام) ایستاده و تماشا می ‌کرد، گفتم،

آیا در مورد این پیر مرد از خدا نمی ‌ترسید؟ مگر نمی ‌توانید آرد نانش را الک کنید – تا بشود راحت‌ تر خورده شود – فضه گفت: خوش نداریم اجیر باشیم و خلاف دستور عمل کنیم، چون از هنگامی که در خدمت امام (علیه السلام ) هستیم از ما عهد گرفته که آردی را برای او الک نکنیم و نخاله ‌اش را نگیریم. سوید می‌ گوید:

حضرت علی (علیه السلام) سخن فضه را شنید، به او فرمود: «چه می‌گویی؟» گفت: از سوید بپرسید! حضرت به من فرمود: «به او چه گفتی؟» موضوع آرد را به حضرت عرض کردم، حضرت با شنیدن این دلسوزی گریست و فرمود: «پدر و مادرم به فدای آن کسی که هیچ گاه سه روز پیاپی از نان گندم سیر نشد تا دنیا رفت و هرگز آردی را که او نانش را می‌خورد نخاله ‌اش را نگرفته و منظور  حضرت علی (علیه السلام) رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود. « بأبی وأمی من لم یشبع ثلاثه متوالیه، من خبز حتی فارق الدنیا ولم ینحل دقیقه”؛ »[۸]

رحلت سوید بن غفله

سوید بن غفله از جمله افرادی است که خداوند به ایشان عمر بسیار طولانی عطا فرموده است، بنا به برخی گزارش های تاریخی سوید بن غفله در سال ۸۰ تا ۸۱ و ۸۲ هجری در زمانی که حجاج بن یوسف ثقفی در شهر کوفه به حکومت رسید، در سن ۱۲۰ یا ۱۳۰ سالگی دیده از جهان فرو بست و دیار فانی ترک و به دیار ابدی آرام گرفت. [۷]

نتیجه گیری

سوید بن غفله از تابعین است. وی در فقه تبحر داشته و از نظر اخلاقی، شخص فروتن و متواضعی بوده است. او در جنگ جمل و قادسیه شرکت داشته و بسیار شجاع و دلاور بوده است. ایشان زهد و پارسایی امام علی (علیه السلام) را در قالب یک حکایت جالب نقل نموده است. مامقانی رجالی بزرگ شیعه ایشان را از اصحاب امام حسن مجتبی (علیه السلام) می داند.

پی نوشت ها

[۱] . « عام الفیل (سال فیل)، سال حملۀ ابرهه، پادشاه یمن، با لشکری معروف به اصحاب فیل به سمت مکه برای تخریب کعبه بود. به دلیل اینکه لشکر ابرهه در این حمله با خود فیل به همراه داشت، به این سال، عام الفیل گفته ‌اند. قرآن کریم در سورۀ فیل به این واقعه اشاره کرده است. تاریخ‌ نگاران عام الفیل را سال ۵۷۰ میلادی حدس زده‌ اند. بنا بر قول مشهور، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در همین سال به دنیا آمد» دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۷۱ش، ص۹۲

[۲] . دلائل النبوه، ابوبکر بیهقی، ج۱، ص۷۹؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۶، ص۷۶؛ الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۶، ص۴۶؛ البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج۹، ص۳۷.

[۳] . « عبدالله بن مسعود بن غافل بن حبیب الهُذَلی (درگذشته ۳۲ق) معروف به ابن مسعود از صحابه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و از محدثان و مفسران قرآن کریم در صدر اسلام. او ششمین کسی است که اسلام آورد. ابن مسعود از نخستین گروه مهاجران به حبشه بوده است. وی از مکه به مدینه مهاجرت کرد و در جنگ‌ های بدر و احد حضور داشت» ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۸۷ و ۹۸۸.

[۴] . «عبدالله بن محمد حسن مامقانی(۱۲۹۰-۱۳۵۱ق) از رجالیان شیعه در قرن چهاردهم قمری. مامقانی از علمای نجف بود که شاگردان بسیاری از جمله سید شهاب‌ الدین مرعشی نجفی را تربیت کرد. از او تألیفاتی بر جای مانده که تنقیح المقال از مهم‌ ترین آنها است. برپایی مجالس عزاداری و تأسیس کتابخانه ‌ای در نجف از فعالیت‌ های اجتماعی او به شمار می‌ رود.»

[۵] . تنقیح المقال فى علم الرجال (رحلی)، ج‏۲القسم ‏الاول، ص: ۷۳

[۴] . الاستیعاب، ج۲، ص۶۷۹؛ أسد الغابه، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.

[۶] .  ترجمه الطبقات الکبرى ،ج‏۶،ص:۵۱۷

[۷] . شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۰۱

[۸] . اسد الغابه، ج۲، ص۳۸۰ و سفینه البحار، ج۱، ص۶۷۱، ماده سود.

منابع

  1. ابن سعد کاتب واقدى / مترجم محمود مهدوى دامغانى، طبقات کبرى / ترجمه‏، فرهنگ و اندیشه‏، تهران‏، بی تا.
  2. ابن عبد البر، عمر یوسف بن عبد الله بن محمد، الاستیعاب فی معرفه الأصحاب، علی محمد البجاوی، دار الجیل، بیروت، اول، بی تا.
  3. ابن کثیر دمشقى، ‏البدایه و النهایه، دار الفکر، بیروت‏، بى تا
  4. أبی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد أبو الفضل إبراهیم ، دار أحیاء الکتب العربیه عیسى البابی الحلبی وشرکائه، بی تا.
  5. الأثیر، الشیخ العلامه عز الدین أبى الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم بن عبد الواحد الشیبانی، أسد الغابه فی معرفه الصحابه، انتشارات اسماعیلیان، تهران – بی تا.
  6. بیهقی، أحمد بن الحسین، دلائل النبوه ومعرفه أحوال صاحب الشریعه، دار الکتب العلمیه – بیروت – لبنان، ۱۴۰۵ – ۱۹۸۵ م.
  7. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، اخبارالطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چاپ چهارم، ۱۳۷۱ش.
  8. الذهبی، شمس الدین، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، دار الکتاب العربی – بیروت
  9. الصفدی، الوافی بالوفیات، دار إحیاء التراث، تحقیق، أحمد الأرناؤوط وترکی مصطفى، ۱۴۲۰ش
  10. قمی، الشیخ عباس، سفینه البحار ومدینه الحکم والآثار، الطبع، ۱۴۱۴ ه . ق، اسوه – قم ( ایران )
  11. مامقانى، عبدالله، ‏تنقیح المقال فی علم الرجال( رحلی)، بی نا، بی تا، بی جا.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *