سخاوت و بخشش و نکوهش بخل

۱۴۰۱-۰۱-۱۵

139 بازدید

واژه سخاوت از ریشه سَخا گرفته شده است. وقتی گفته می شود سَخا النارَ به این معنی است که خاکستر آتش را از آتش پاک کنند تا بهتر بسوزد و روشن شود؛ همان  طور که آتش اطراف خود را روشن کرده خانه را گرم نگه می دارد سخاوت نیز موجب روشنائی و گرم کردن جامعه و کانون خانواده ها و زمینه سازی برای بهره مندی بینوایان است. جود و سخاوت از هنجارهای اخلاقی است که دین اسلام بسیار بر آن تأکید نموده است.

خداوند متعال در آیه دویست و هفتاد و پنجم سوره دوم (بقره) فرموده است «کسانى که اموال خود را شب و روز و پوشیده و آشکار انفاق مى‏کنند، پاداش آنان براى ایشان نزد پروردگارشان است و بیمى بر ایشان نیست و آنان اندوهگین نمى‏شوند.» این آیه، در شأن على بن ابى طالب (علیه السّلام) نازل شده است، که چهار درهم داشت، درهمى در شب و درهمى در روز و درهمى پوشیده و درهمى را آشکارا صدقه داد[۱].

و خداوند در آیه هفدهم سوره شصت و چهارم (تغابن) فرموده است «و هر کس از بخل نفس خویش خوددارى کند، همانا که آنان رستگارانند.» پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرموده‏اند: دو خصلت در قلب مؤمن فراهم نمى‏شود، بخل (زفتى) و بد خلقى‏[۲].

و فرموده است، هرگز در دل بنده‏یى ایمان و بخل با یک دیگر جمع نمى‏شوند[۳].

به امام صادق (علیه السّلام) گفته شد، چه خصلتى براى مرد از همه چیزى نکوتر است؟

فرمود: وقارى که آمیخته با هیبت و بیم نباشد و بخشندگى، بدون اینکه در مقابل آن جبران بخواهد و سرگرمى به غیر از کالاى دنیایى‏[۴].

همان حضرت فرموده است، گزیدگان و نیکان شما، بخشندگان شمایند و بدان شما، بخیلان شمایند و از کارهاى پسندیده، نیکى کردن به برادران است و کوشش و قدم برداشتن براى رفع نیازهاى آنان و این کار موجب به خاک مالیده شدن بینى شیطان و رهایى از دوزخ و وارد شدن به بهشت است. آنگاه به جمیل‏[۵] فرمود: اى جمیل! این‏

خبر را به اصحاب گزیده و رو سپید خود بگو. جمیل مى‏گوید، گفتم: قربانت گردم یاران گزینه من چه کسانند؟ فرمود: کسانى که نسبت به برادران دینى خود در سختى و راحتى نکوکارند. جمیل سپس خود در این مورد توضیح داده و گفته است: این کار براى توانگران آسان است و خداوند آنانى را که نیازمندند و در عین حال، دیگران را بر خود برمى‏گزینند، ستوده و فرموده است، هر کس بخل نفس خویش را نگهدارى کند، رستگار است.

امام باقر (علیه السّلام) فرموده است، با چهار کس نزدیک مشو و برادرى مکن، احمق و بخیل و جبان و دروغگو. که احمق هر چند مى‏خواهد به تو سود رساند، ولى زیان مى‏زند. بخیل از تو مى‏گیرد و چیزى به تو نمى‏دهد. جبان از تو و از پدر و مادر خود مى‏گریزد. دروغگو هم بر فرض که گاهى راست بگوید، او را نمى‏توان تصدیق کرد[۶].

همان حضرت فرموده است، چند اسیر را به حضور پیامبر آوردند، دستور فرمودند همه آنان جز یک تن را اعدام کنند. آن مرد گفت: اى رسول خدا! چگونه مرا از میان ایشان آزاد فرمودید؟ فرمودند: جبریل از سوى خداوند به من خبر داد که در تو پنج خصلت است که خدا و رسول خدا آن را دوست دارند، غیرت نسبت به همسر و سخا و خوش خلقى و شجاعت و راست گفتارى. آن مرد چون این سخن را شنید، مسلمان و داراى اسلام پسندیده شد و در جنگى همراه پیامبر (صلّى الله علیه و آله) چنان جنگ و پایدارى کرد که شهید شد[۷].

پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرموده‏اند: سخاوتمندتر مردم کسى است که زکات مالش را بپردازد و پر ارزش‏ترین مردم در این جهان، آن کس است که براى این جهان ارزشى قائل نباشد. (دنیا در نظرش مهم و ارزشمند نباشد.) و از همه مردم کم آسایش‏تر، بخیل است و بخیل‏تر مردم آن کس است که از پرداخت آنچه خدا بر او واجب فرموده است، بخل بورزد[۸].

امیر المؤمنین على (علیه السّلام) فرموده است، سروران این جهان، سخاوتمندان و سروران آن جهان پرهیزگارانند[۹].

امام صادق (علیه السّلام) فرموده است، شگفت مى‏کنم از کسى که دنیا به او روى آورد و بخل بورزد و از کسى که دنیا به او پشت کرده باشد و بخل بورزد. زیرا انفاق با اقبال دنیا زیانى نمى‏رساند و امساک با ادبار دنیا نفعى براى او ندارد[۱۰].

و فرموده است، خداوند متعال، آیین اسلام را براى شما برگزیده است. با سخا و خوش خلقى نسبت به آن اداى وظیفه کنید.

امیر المؤمنین على (علیه السّلام) فرموده است، زفتى و تنگ چشمى و ننگ و ترس، کاستى است. بخشنده باش ولى مسرف مباش. میانه‏رو باش و سختگیر مباش. از بخشیدن اندک آزرم مکن، زیرا محروم کردن از آن کمتر است. و فرموده است، شگفت مى‏کنم از بخیل که نسبت به فقر که از آن گریزان است، شتاب مى‏کند و توانگرى‏یى را که جستجو مى‏کند، از دست مى‏دهد. در دنیا چون مستمندان زندگى مى‏کند و در آخرت چون توانگران با او محاسبه مى‏شود. بخل، گرد آورنده همه بدى‏هاست و لگامى است که با آن به سوى هر بدى کشیده مى‏شود[۱۱].

روایت شده است که امیر المؤمنین (علیه السّلام) دو اسیر را به حضور پیامبر (صلّى الله علیه و آله) آورد.

دستور فرمودند اعدام شوند. گردن یکى از ایشان زده شد و چون خواستند گردن دومى را بزنند، جبریل (علیه السّلام) فرود آمد و گفت: اى محمد! خدایت سلام مى‏رساند و مى‏فرماید او را مکش که میان قوم خود خوش خلق و سخاوتمند است. مرد یهودى همچنان که منتظر اعدام شدن نشسته بود، از پیامبر پرسید، این فرستاده خداى تو است که براى تو خبر مى‏آورد؟ فرمود: آرى، گفت: سوگند به خدا که هرگز درهمى اندوخته نکردم و به برادران خود دادم و هرگز از جنگ روى گردان نشدم و چهره ترش نکرد اکنون هم گواهى مى‏دهم که خدایى جز پروردگار یگانه نیست و تو که محمدى، رسول خدایى، پیامبر فرمودند: این از کسانى است که حسن خلق و سخاوتش او را به بهشت کشاند[۱۲].

پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرموده‏اند: شخص سخاوتمند به خدا و بهشت و مردم نزدیک و از دوزخ دور است و بخیل از خدا و بهشت و مردم دور و به دوزخ نزدیک است‏[۱۳].

همان حضرت فرموده‏اند: بخشش، درختى است در بهشت که شاخه‏هاى آن در دنیاست. هر کس به شاخه‏یى از شاخه‏هاى آن چنگ زند، همان شاخه او را به بهشت مى‏کشاند و بخل هم درختى است در دوزخ که شاخه‏هاى آن در دنیاست، هر کس به شاخه‏یى از آن بیاویزد، همان شاخه او را به دوزخ مى‏برد[۱۴].

امام سجاد (علیه السّلام) فرموده است، سروران این جهان سخاوتمندان، و سروران آن جهان، پرهیزگارانند.

پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرموده‏اند: اى على! بخشنده باش که خداوند هر بخشنده را دوست دارد و هر کس براى حاجتى پیش تو مى‏آید آن را برآور که بر فرض او شایسته نباشد، تو شایسته برآوردن حاجت اویى‏[۱۵].

شاعر چنین سروده است، «اى نگاه دارنده مال! چه اندازه بخل مى‏ورزى و از خداوند طمع آن را دارى که جاودانه با مال خود باشى، آیا هیچ مرده‏یى با خود مالى برده است؟ آیا نمى‏بینى که آن را براى دیگرى جمع مى‏کند.» دیگرى گفته است «بخل آدمى، عیب او را میان مردم آشکار مى‏کند و سخاى او همه عیبهایش را از مردم مى‏پوشاند. بر خود جامه بخشش بپوش که من مى‏بینم سخاوت، پوشش همه عیبهاست.» دیگرى گفته است: «مى‏بینم که آرزو مى‏کنى تو را ستایش کنند و خداوند این را به شخص بخیل روزى نمى‏فرماید. چگونه ممکن است شخص شکمباره که بسیار منت مى‏نهد و اندک مى‏بخشد، سرورى کند؟».

و سروده شده است «هنگامى که دنیا به تو روى آورده است، هرگز بخل مورز که در آن حال، بخشش و زیاده روى در آن، چیزى از آن نمى‏کاهد و اگر دنیا پشت کند، در آن صورت شایسته‏تر است که آن را ببخشى، زیرا دنیا پایدار نیست و شکر و سپاس بخشش، باز مى‏ماند.».

و نیز سروده شده است:

«چون عیبها و آفت‏ها جمع شود، بخل، بدترین آنهاست و بدتر از بخل، وعده دادن‏هاى نادرست و طول دادن در برآوردن آن است.

در وعده‏یى که دروغ باشد، خیرى نیست و نیز در گفتارى که کردار مخالف آن باشد، خیرى وجود ندارد.»

پی نوشت:

[۱] . این شأن نزول در منابع اهل سنت هم آمده است. از جمله، رجوع کنید به تفسیر کشاف زمخشرى، ص ۳۹۸، ج ۱، چاپ انتشارات آفتاب، تهران، بدون تاریخ، و به اسباب النزول واحدى، ص ۶۴٫

[۲] . به نقل از ترمذى، ص ۱۴۱، ج ۸، در احیاء علوم الدین غزالى، ص ۱۷۹۰، چاپ دار الشعب قاهره، آمده است.

[۳] . در محجه البیضاء، ص ۷۴، ج ۶، آمده و منبع آن مستدرک حاکم ذکر شده است.

[۴] . در مشکاه الانوار طبرسى، ص ۲۳۱ هم از همین کتاب روضه الواعظین آمده است.

[۵] . ظاهرا مقصود جمیل بن دراج یا جمیل بن صالح اسدى است که هر دو از راویان مورد اعتمادند. شرح حالشان در رجال نجاشى، ص ۹۲، چاپ قم، آمده است.

[۶] . در خصال، صفحات ۲۲۶ و ۲۵۵، جلد اول، چاپ ۱۳۵۴ شمسى، تهران، آمده است.

[۷] . در خصال، صفحات ۲۲۶ و ۲۵۵، جلد اول، چاپ ۱۳۵۴ شمسى، تهران، آمده است.

[۸] . در مشکاه الانوار طبرسى، صفحات ۲۳۱ و ۲۳۲ هم، به نقل از همین کتاب روضه الواعظین آمده است.

[۹] . در مشکاه الانوار طبرسى، صفحات ۲۳۱ و ۲۳۲ هم، به نقل از همین کتاب روضه الواعظین آمده است.

[۱۰] . در مشکاه الانوار طبرسى، صفحات ۲۳۱ و ۲۳۲ هم، به نقل از همین کتاب روضه الواعظین آمده است.

[۱۱] . این کلمات قصار، ذیل شماره‏هاى ۳، ۳۴، ۶۴، ۱۲۱ و ۴۷۰ نهج البلاغه، چاپ آقاى فیض الاسلام، آمده است.

[۱۲] . در مشکاه الانوار طبرسى، ص ۲۳۲ هم آمده است.

[۱۳] . در سنن ترمذى، ص ۱۴۰، ج ۸، و احیاء علوم الدین غزالى، ص ۱۷۷۸، آمده است.

[۱۴] . در احیاء علوم الدین، ص ۱۷۷۶، آمده است.

[۱۵] . در مشکاه الانوار طبرسى، ص ۲۳۲ هم آمده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *