اشاره:
هر انقلابی وقتی به نتیجه میرسد احتیاج به یک ساختار منظم حکومتی در تمام جنبههای خود دارد. هیچ انقلاب و حکومتی بدون این ساختار نمیتواند برای مدّت زیادی دوام آورد. انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع) که مهمترین ، وسیعترین و عمیقترین انقلاب های جهانی است و مربوط به همه جهان است از این قانون، مستثنی نمیباشد. در حکومت امام زمان (ع) علم و صنعت، عدالت، اخلاق، فکر و اندیشه،کشاورزی و دامداری و بطور کلی اقتصاد و… در همه زمینهها به اوج خود میرسد و عالیترین تمدن صحیح بشری و حکومت جهانی براساس عدالت، برقرار میشود. روشن است که چنین حکومتی، در تمام شؤون خود برای برقراری و دوام احتیاج به مردان کارآزموده و باتقوا دارد. در حدیثی امام صادق ( علیه السّلام ) بعد از بیان تعداد اصحاب آن حضرت از شهرهای مختلف چنین میفرمایند:
«… ابوبصیر میگوید: فدای شما شوم آیا در زمین غیر از این تعداد مؤمن یافت نمیشود؟ حضرت میفرمایند: یافت میشوند لکن اینها کسانی هستند که بزرگان و حاکمان و فقهای حکومت را تشکیل میدهند»[۱] . در حدیثی دیگر از وزرای دولت کریمه حضرت نام برده میشود»[۲] . در احادیث زیادی از عدالت، شجاعت، زیرکی و… تعداد یاران حضرت که در بعضی از روایات سیصد و سیزده نفر ذکر شده اند (به تعداد اصحاب پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلّم ) درجنگ بدر) اشاره میشود.[۳] امام ( علیه السّلام ) به وسیله چنین یارانی در تمام زمینهها حکومت اسلام را تکمیل میکند. چنانکه در روایاتی از امام صادق ( علیه السّلام ) میخوانیم که «روش امام مهدی (ع) همان روش پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلّم ) میباشد. روشهای باطل قبل را ویران میکند چنانکه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلّم ) چنین کرد و اسلام را نوسازی کرده و تکمیل مینماید».[۴]
در اینجا به بعضی از تحوّلات ایجاد شده در حکومت امام مهدی (ع) و نوع حکومت و ساختار سیاسی ، اجتماعی آن حضرت بطور خلاصه اشاره میکنیم.
۱. تحوّل تربیتی و اخلاقی:
بدون شک برای پیشرفت هر نوع حکومتی بخصوص حکومتهای الهی، تربیت و اخلاق از مهمترین جنبههای آن میباشد. در پرتو حکومت حضرت مهدی (ع) مغزها و اندیشهها شکوفا میشوند و بدین وسیله رذایل اخلاقی و کوتهبینیها که منشا بسیاری از درگیریهای سیاسی ، اجتماعی است از بین میرود. امام باقر ( علیه السّلام ) میفرمایند: «چون قائم، قیام کند، دست خود را بر سر بندگان میگذارد و عقول آنها را متمرکز ساخته و اخلاقشان را به کمال میرساند».[۵] و در حدیثی دیگر میفرمایند: «در دولت مهدی (ع) به همه مردم حکمت و علم بیاموزند»[۶]
۲. سیره سیاسی ، اجتماعی:
یکی از اهداف تمام پیامبران(ع) و مصلحان بزرگ الهی برقراری «عدالت» در جوامع بشری بوده است. در انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع) بیش از هر چیز دیگری روی این موضوع تکیه شده است. تا جایی که امام علی ( علیه السّلام ) وقتی از عدالت سخن میگوید میفرماید: «… مهدی (ع) به شما نشان خواهد داد که سیرت عادلانه چگونه است»[۷] امام مهدی ( علیه السّلام ) با حکومت خود «زمین را سراسر پر از قسط و عدل میکند»[۸] و «عدالت را همچنان که سرما و گرما وارد خانهها میشود وارد خانههای مردمان میکند».[۹]
امام صادق ـ علیه السّلام ـ حکومت امام مهدی (ع) را نمونه کامل حکومتها میشمارد که از نظر اجتماعی در بالاترین مرتبه قرار میگیرد زیرا در این حکومت، «روابط نامشروع، مشروبات الکلی و رباخواری از بین میرود، مردم به عبادت و اطاعت روی میآورند، امانتها را به خوبی رعایت میکنند، مردم شرور نابود میشوند، افراد صالح باقی میمانند»[۱۰] و «جادههای اصلی را توسعه میدهد، هر مسجدی که بر سر راه باشد تخریب میکند (برای راحتی مردم)، بالکنها را میشکند، پنجرههایی را که به کوچه باز شود، میبندد، فاضلاب و ناودانهایی که به کوچهها باشد بسته میشود».[۱۱] پس به طور یقین در چنین حکومتی «ساکنان آسمان و زمین از او راضی هستند (زیرا) او سرمایهها را به طور صحیح تقسیم میکند»[۱۲] و «اموال را میان مردم چنان به تساوی تقسیم میکند که دیگر نیازمندی یافت نمیشود تا به او زکات پرداخت شود»[۱۳] در چنین زمانی و با چنین دولتی «هر دولت باطلی از بین میرود»[۱۴] و «در آن روز حکومتی، جز حکومت اسلامی نخواهد بود».[۱۵]
۳.تحوّل اقتصادی:
دانشمندان و بزرگان عقیده دارند که حکومتی موفق است که در تمام زمینهها و از جمله زمینه اقتصادی، به تمام مردم توجّه کند و زمینه شکوفایی مردم را فراهم آورد. در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) به این جنبه نیز توجّه خاصی مبذول میشود تا جایی که در احادیث پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلّم ) و ائمه اطهار ( علیهم السّلام ) میخوانیم که:
«در آن زمان، امت من چنان از نعمت برخوردار شوند که هرگز امتی آنچنان از نعمت برخوردار نشده باشند، سرتاسر زمین محصول دهد و…»[۱۶] در دولت و حکومت حضرت مهدی (ع) در مسائل اقتصادی به سود عامّه مردم نگریسته میشود پس «در دولت آن حضرت رباخواری از بین میرود»[۱۷] زیرا رباخواری باعث تضعیف جامعه از نظر اقتصادی میشود و در دولت کریمه آن حضرت «زمین به وسیله آن حضرت آباد و خرّم و سرسبز میگردد».[۱۸]
تمام معادن و گنجهای زیر زمینی در حکومت او آشکار و استخراج میشود و در روی زمین مخروبهای نمیماند، مگر آنکه به وسیله آن حضرت آباد میشود»[۱۹] . در اجرایی عدالت اقتصادی چنان عمل میکند که «اموال را میان مردم چنان به تساوی قسمت میکند که دیگر نیازمندی یافت نمیشود تا به او زکات دهد».[۲۰]
۴.نظام قضایی:
از نظر قضایی نیز حکومت حضرت مهدی (ع) در اعلی مرتبه قرار میگیرد و «او بین مردم مانند داود قضاوت میکند»[۲۱] و با آشنایی به تمام ادیان الهی، تمام ملل از عدالت آن حضرت برخوردار میشوند تا جایی که «… بین اهل تورات با تورات و بین اهل انجیل با انجیل و بین اهل زبور با زبور و بین اهل قرآن با قرآن قضاوت خواهد کرد.»[۲۲]
۵.حکومت و مدیریت:
از بُعد حکومتی و مدیریتی آن حضرت «در میان مردم با سیره رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلّم ) رفتار میکند»[۲۳] و «بخشندهای است که مال را به وفور میبخشد، بر کارگزاران و مسئولان دولت خویش بسیار سخت میگیرد و بر بینوایان بسیار مهربان و رؤوف میباشد»[۲۴] ولی برای رسیدگی به وضع مردم و گسترش عدالت «یارانش را در همه شهرها پراکنده میکند و به آنها دستور میدهد که عدل و احسان را شیوه خود سازند»[۲۵] حضرت مهدی (ع) «دقیقاً فرمان خدا را اجرا میکند و با کسی حساب خویشاوندی ندارد و خداوند به وسیله او درهای حق و حقیقت را بگشاید و درهای باطل را ببندد»[۲۶] آن حضرت برای رسیدن به اهداف خود با «وزیران خود که همگی از عجم» هستند امّا به عربی سخن میگویند و خالصترین و برترین وزیران هستند،[۲۷] مشورت میکند».[۲۸]
۶. سیره فردی حضرت مهدی (ع) به عنوان رهبر انقلاب جهانی:
شیوه زندگی فردی امام مهدی (ع) همچون زندگی اجداد بزرگوارش پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلّم ) و علی ( علیه السّلام ) ساده و مختصر میباشد تا جایی که امام رضا ( علیه السّلام ) درباره وضع ظاهری آن حضرت میفرمایند:
«لباس قائم ( علیه السّلام ) جز پارچهای خشن و غذای او جز غذایی ساده نمیباشد»[۲۹] زندگی آن حضرت فرقی با عموم مردم ندارد «جامهای مثل آنها میپوشد، مرکبی همانند مرکب آنها سوار میشود»[۳۰] در حالی که با همین سادگی «آنچه از کتاب و سنت متروک مانده به وسیله او زنده میشود»[۳۱] و «خداوند به وسیله او بدعتها را نابود میسازد و گمراهی ها را از بین میبرد و سنتها را زنده میکند»[۳۲] و امتیازات و تبعیضات نژادی و طبقاتی را از بین میبرد. به امید آن روز و آن عصر و آن دولت کریمه «اللهم انا نرعب الیک فی دوله کریمه تعزّبها الاسلام و اهله و تذلّ بها النفاق و اهله».[۳۳]
برای آگاهی بیشتر در این مورد مطالعه کتاب «سیمای آفتاب» نوشته دکتر حبیبالله طاهری توصیه میشود.
پی نوشت:
[۱] . صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، انتشارات مؤسسه حضرت معصومه ( س ) ،۱۴۲۱ق، ص ۶۱۲.
[۲] . همان ، حدیث ۵.
[۳] . به کتاب منتخبالاثر، فصل هشتم، ص ۶۱۱ – ۶۱۴ رجوع شود.
[۴] . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲.
[۵] . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
[۶] . همان ، ج ۵۲، ص ۳۵۲.
[۷] . نهجالبلاغه امام علی ( ع ) ، خطبه ۱۳۸.
[۸] . طوسی، الغیبه، (حدیث از امام صادق( ع) ص ۳۲.
[۹] .محمد باقر مجلسی، همان، (از امام صادق (ع) ج ۵۲، ص ۳۶۲.
[۱۰] . صافی گلپایگانی، منتخبالاثر، (حدیث از امام صادق (ع) ص ۴۷۴.
[۱۱] . طوسی، همان، ص ۲۸۳، وکلینی، الکافی،(از امام صادق (ع)، ج ۳، ص ۳۶۸.
[۱۲] . محمد باقر مجلسی، همان، ج ۵۱، ص ۸۱و صافی گلپایگانی، منتخبالاثر،(از نبی اکرم(ص)، ص ۱۴۷.
[۱۳] . محمد باقر مجلسی، همان،(از امام باقر(ع)، ج ۵۲، ص۳۹۰ .
[۱۴] .کلینی، الکافی، (از امام باقر (ع)، ج ۸، ص ۲۷۸.
[۱۵] .سید بن طاووس، الملاحم و الفتن، ص ۶۶.
[۱۶] . سنن ابن ماجه، تحقیق: فؤاد عبدالباقی، ج ۲، ص ۱۳۶۶و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۸.
[۱۷] . صافی گلپایگانی، منتخبالاثر،( از امام صادق(ع)، ص ۴۷۴.
[۱۸] . همان ، (از امام باقر (ع ـ) ص ۱۵۷.
[۱۹] . صافی گلپایگانی، همان، ص ۴۸۲.
[۲۰] . محمد باقرمجلسی، همان،(از امام باقر (ع)، ج ۵۲، ص ۳۹۰.
[۲۱] . همان ، جلد ۵۲، ص ۳۳۸ (از (ع).
[۲۲] . نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۵ (به نقل از تاریخ ما بعد الظهور، سید محمد صدر،(امام باقر(ع)، ص ۸۵۰ .
[۲۳] . طوسی، الغیبه، ص ۳۷۷و محمد باقر مجلسی، همان، ج ۵۲، ص ۳۵۴، (از امام صادق ( ع).
[۲۴] .سید بن طاوس، الملاحم و الفتن،(از امام صادق (ع)، ص ۱۳۷.
[۲۵] . الامام المهدی، ص ۲۷۱، (بنقل از پیدای پنهان، پورسید آقایی، ص ۵۳).
[۲۶] . همان ، ص ۵۳.
[۲۷] . پورسید آقایی، پیدای پنهان،قم، انتشارتی حضور، ص ۵۴.
[۲۸] . همان ، ص ۵۴.
[۲۹] . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴.
[۳۰] . صافی گلپایگانی، منتخبالاثر، ص ۴۶۹.
[۳۱] . نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۸.
[۳۲] .کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۱۲، (پیامبر (ص).
[۳۳] . شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، تهران، شرکت سهامی طبع کتاب ،ص ۳۵، دعای افتتاح.