زُرارَه بن اَعْیَن بن سُنسُن شَیبانی کوفی، ( حدود ۷۰ – ۱۵۰ق) از اصحاب اجماع و صحابه خاص امام باقر (ع) و امام صادق (ع) و از بزرگترین فقها و متکلمان شیعه بود. امام جعفر صادق(ع) او را از برترین اصحاب خود برشمرده و درباره او گفتهاست: «اگر زراره نبود، احادیث پدرم از میان می رفت.» و او را به بهشت بشارت داده و از جمله مخبتین، اوتاد الارض، السابقون السابقون و … برشمرده است. زراره از خاندان بزرگ آل اعین است که افراد بسیاری از این خاندان جزو اصحاب ائمه(ع)، راویان بزرگ و فقهای شیعه بودهاند. گویا زراره تألیفات فراوانی داشته، اما در آثار رجالی، تنها نام کتاب الاستطاعه و الجبر و العهود، ذکر شده است. از زراره بیش از ۲۰۰۰ حدیث نقل شده که حدود ۱۲۰۰ حدیث را به طور مستقیم از امامان نقل کرده است.
اسم و کنیه
اسم اصلی او، عَبدرَبّه و لقبش زراره بوده است. چنانچه در روایتی خود او نقل میکند که امام صادق(ع) به من فرمود:ای زراره اسم تو در اسامی اهل بهشت بدون الف است. گفتم: بله فدایت شوم اسم اصلی من عبدربه است. زراره لقب من است.[۱] کنیه او را ابوعلی یا ابوالحسن ذکر کردهاند.[۲]
نسب
زراره از خاندان بزرگ آل اعین است. این خاندان که منسوب به اعین بن سُنْسُن است، از نظر زمانی بیش از دیگر خاندانهای شیعی به خدمات علمی مشغول بودهاند. افراد آل اعین، کوفی و غالباً در شهر کوفه ساکن بودهاند.[۳]
جد زراره، سُنسن، مسیحی و راهب بوده و پسرش اعین نیز مسیحی بوده و پس از اسارت اعین به دست مسلمین و رفتن به قبیله بنی شیبان وی به اسلام گرویده است. تستری اعین را سنی میداند و به تبع او فرزندانش هم سنی بوده و سپس جمعی از آنان شیعه شدهاند.[۴]
مقام علمی
ابن ندیم در الفهرست زراره را بزرگترین عالم شیعه در فقه، حدیث، کلام و شناخت مذهب تشیع دانسته است. نجاشی در رجال خود وی را بزرگ و استاد شیعیان در زمان حیاتش معرفی میکند، که قارِی قرآن، فقیه، متکلم، شاعر و ادیب بوده و تمام خصائص دین و مزایای فضیلت در او جمع شده بود و راستگو، مورد اعتماد و در زمان خویش بر همه اصحاب مقدم بود.
وی از جمله اصحاب اجماع است، که از نظر دانشمندان شیعه هر چه روایت کند، راست و درست است. امام جعفر صادق(ع) او را از برترین اصحاب خود برشمرده است.
گرچه زراره تألیفات فراوانی داشته، اما در آثار رجالی، تنها نام یکی از آاثار او، کتاب الاستطاعه والجبر والعهود، ذکر شده است و به نام دیگر آثار او اشارهای نشده است.[۵]
تعداد روایات او
طبق نقل کتاب معجم رجال الحدیث، بیش از دو هزار و نود و چهار روایت از طریق زراره به ما رسیده است و طبق نقل کتاب مفتاح الکتب الاربعه، روایاتی که به مباشرت از معصومین در کتب اربعه دارد، هزار و دویست و پنجاه و چهار روایت است.[۶]
شاگردان زراره
جمع زیادی از متکلمان شیعه در زمره شاگردان او هستند. روایت کنندگان او را بالغ بر یکصد تن نوشتهاند، از جمله: موسی بن بکر واسطی، ابان بن تغلب حریزی، حنان بن سدیر، جمیل بن دراج، هشام بن سالم، ابن بکیر، ابن مسکان، ابوخالد، ثعلبه بن میمون، علی بن عطیه، عمر بن اذنیه، محمد بن حمران، حریز، حسن بن موسی.[۷]
فرزندان و برادران زراره
زراره فرزندانی به نامهای عبیدالله، عبدالله، حسن، حسین، یحیی و رومی داشت.
حسن بن زراره از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و در شمار علما، فقها و محدثان شیعه است.
حسین بن زراره از یاران امام صادق(ع) و از بزرگان و ثقات شیعه است.[۸]
امام صادق(ع) در مورد این دو برادر دعا کرده و فرموده است:
«الحسن و الحسین احاطهما الله و کلاهما و رعاهما و حفظهما بصلاح ابیهما کما حفظ الغلامین؛ [۹] خداوند، حسن و حسین را به واسطه صالح بودن پدرشان حمایت کند و نگاه دارد و رعایت و حفظشان کند؛ چنان که آن دو فرزند یتیم را [توسط حضرت خضر] حفظ نمود ».
عبیدالله بن زراره که در برخی از منابع عبید ذکر شده است، از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع) است. ایشان دارای شخصیتی ممتاز و جایگاهی رفیع است و در منابع حدیثی، روایتی ذکر شده که دلالت بر همنشینی زیاد او با امام صادق(ع) دارد.[۱۰] نجاشی نام عبدالله بن زراره را در زمره مصنفان شیعه آورده است و دارای تألیف و از اصحاب امام صادق(ع) و جزو ثقات بوده است.[۱۱]
درباره رومی بن زراره از امام صادق و امام کاظم(ع) روایت شده است که او ثقه بوده و نجاشی هم ایشان را صاحب کتاب و تألیف دانسته است.[۱۲]
محمد بن زراره از اصحاب امام صادق(ع) بوده و از آن حضرت و از پدرش زراره روایت نقل کرده است و نام ایشان در زمره روات ذکر شده است.[۱۳]
یحیی بن زراره از اصحاب امام صادق(ع) و دارای روایات بسیار و صاحب اصول و تصانیف بوده است.[۱۴]
برادران زراره عبدالرحمن، بکیر و حمران به غیر از مالک و قعنب تمامی از اجلاء و بزرگان هستند.[۱۵]
برادر دیگر زراره، عبدالملک است که امام صادق(ع) قبر او را زیارت نمود و برای او طلب رحمت نمود.[۱۶] فرزند عبدالملک، به نام ضریس، از ثقات روات است.[۱۷]
احمد بن علی نجاشی اثری را در معرفی خاندان زراره با ناماخبار بنی سنسن تالیف کرده است.
زراره از زبان امامان
درباره زرراه دو دسته روایات از اهل بیت وارد شده است:
برخی از روایات، مشتمل بر مدح اوست. اخبار در مدح زراره از ائمه اطهار(ع) به حد تواتر است که گاهی از او تعبیر به یکی از اوتاد زمین و اعلام دین وگاه به یکی از سابقین و مقربین وگاه به یکی از مخبتین وگاه به نگهبان دین و امین بر حلال و حرام شرع مبین نموده اند که به چند روایت از این دسته روایات اشاره میشود:
از امام صادق (ع) روایت است که درباره زراره فرمود: «لولا زراره لقلت ان احادیث ابی ستذهب »، اگر زراره نبود، میگفتم که احادیث پدرم از بین خواهد رفت.[۱۸]
جمیل بن دراج از امام صادق(ع) روایت کرده که حضرت فرمود: وزنه های زمین و پرچم های دین چهار نفرند: زراره بن اعین، محمد بن مسلم….[۱۹]
سلیمان بن خالد، از مام صادق(ع) روایت کرده که حضرت فرمود: نمییابم کسی را که ذکر ما و احادیث پدرم را زنده کرد، جز: زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی، اگر اینان نبودند، کسی نبود که روایات پدرم را استنباط کند، و ذکر ما را زنده کند. ایشان حفظ کننده دین، و امناء پدرم بر حلال و حرام الهی میباشند، و اینان سبقت گیرنده به سوی ما، در دنیا و آخرت، خواهند بود.[۲۰]
جمیل بن دراج روایت شده که گفت: شنیدم امام صادق(ع) فرمود: بشارت ده مخبتین را به بهشت: برید بن معاویه عجلی، ابوبصیر لیث بن بختری، محمد بن مسلم و زراره. این چهار تن امناء خداوند بر حلال و حرام او و اگر ایشان نبودند، هر آینه آثار نبوت منقطع میگردید.
داوود بن سرحان از امام صادق(ع) نقل کرده که حضرت فرمود: یاران پدرم همگی خوب و زینت ما میباشند، چه زنده، چه مرده، ایشان، زراره، محمد بن مسلم، لیث مرادی و برید عجلی هستند. این چهار تن بر عدل و راستگویی پایدار و استوارند؛ و این جماعت سبقت جویندگان و از مقربین میباشند.[۲۱]
امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: روز قیامت که میشود منادی فریاد م کند: کجایند حواریون محمد بن عبدالله، رسول الله(ص)، کسانی که نقض عهد نکرده و از او پیروی نموده اند؟ ناگاه سلمان، ابوذر و مقداد برمی خیزند. پس منادی فریاد میکند: کجایند حواریون علی بن ابیطالب وصی رسول الله(ص) ؟ عمرو بن حمق خزاعی، محمد بن ابی بکر، میثم تمار و اویس قرنی برمی خیزند. [سپس امام یک یک ائمه و حواریون ایشان را نام برده و در انتها فرمود:] آنگاه منادی ندا میکند: کجایند حواریون محمد بن علی و جعفر بن محمد(ع) ؟ عبدالله بن شریک عامری، زراره بن اعین، برید بن معاویه عجلی، محمد بن مسلم، ابوبصیر، عبدالله بن ابی یعفور، عامر بن عبدالله، و حمران بن اعین برمیخیزند…[۲۲]
دسته دوم روایاتی هستند که مشعر بر ذم و قدح اوست. محدثان شیعه روایات دسته دوم را حمل بر تقیه نموده و گفته اند که صدور این گونه اخبار برای حفظ جان زراره بوده است و این مطلب از خلال بعضی از آنها استفاده میشود. به عنوان نمونه به دو روایت اشاره میشود:
حضرت صادق(ع) به عبدالله بن زراره فرمود: به پدرت سلام برسان و بگو که عیبجویی و نکوهش من نسبت به تو از نظر دفاع و صیانت تو میباشد؛ زیرا که دشمنان ما نسبت به کسی که محبوب و مقرب ما باشد، از هیچ گونه آزاری فروگذار نمیکنند، و او را در دوستی و نزدیکی به ما سرزنش مینمایند، و آن را که ما نکوهش نماییم، ستایش میکنند؛ و چون تو در بین مردم به دوستی و گرایش به ما شهرت پیدا کرده ای و از این جهت مورد توجه دشمن و سرزنش مردم هستی، خواستم تا با نکوهش تو، مردم، در امر دین، تو را ستایش کنند و افکار دشمنان از تو منصرف گردد؛ زیرا خدای تعالی در کلام مجید میفرماید: «اما السفینه فکانت لمساکین یعملون فی البحر فاردت ان اعیبها و کان وراء هم ملک یاخذ کل سفینه غصیا »، اما کشتی از آن مستمندانی بود که در دریا کار میکردند، پس من خواستم معیوبش کنم تا از چشم طمع پادشاه ستمگری که در راهشان بود و تمام کشتی های سالم را به غضب میگرفت، محفوظش دارم. این مثل را بفهم، خدای تو را رحمت کند، به درستی که تو در نزد من، از تمام مردم دوست داشتنی تر، و از تمام اصحاب پدرم محبوب تری، چون تو بهترین کشتی دریای بیکران امامتی و پشت سرت پادشاه ستمکار غاصبی قرار گرفته که مراقب گذشتن کشتی های نیکویی است در اختیار خود قرار دهد. رحمت خدا بر تو باد، در زندگی، سرنشینانش را از روی ستم در اختیار خود قرار دهد. رحمت خدا بر تو باد، در زندگی و حیاتت، و رحمت و خشنودی خدا بر تو باد، در حال مماتت. همانا پسرانت حسن و حسین رسالت تو را به من رساندند، خداوند ایشان را رعایت کند و به سبب نیکویی پدرشان در حفظ خود نگاه دارد…[۲۳]
کشی گوید: محمد بن قولویه، به سند خود، از حسین بن زراره نقل کرده که گفت: به امام صادق(ع) عرض کردم که پدرم به شما سلام میرساند و میگوید: خدا مرا قربان تو گرداند، اشخاصی که از محضر مبارکت میآیند، خبر میدهند که درباره من چیزهایی فرموده اید، و این اخبار مرا ناراحت کرده است. حضرت فرمود: به پدرت سلام برسان و بگو، به خدا سوگند، من برای تو خیر دنیا و آخرت را میخواهم، و به خدا سوگند، من از تو راضی میباشم؛ پس از این به گفته مردم توجه مکن.[۲۴]
زراره در کلام علمای شیعه
علامه حلی، در خلاصه الاقوال، درباره زراره میگوید: زراره مرد بزرگی از ما (امامیه)، در زمان خود است که بر امثال و اقرانش تقدم داشت. او قاری، فقیه، متکلم، شاعر و ادیب بوده و در او خصلت های فضل و دین جمع گردیده و در شمار موثقین شمرده شده و در آن چه نقل میکرده، راستگو بوده است.[۲۵]
نجاشی نیز، به همان گونه که از کتاب خلاصه نقل شد، زراره را تصویف نموده است، جز آن که لفظ ثقه در عبارت نجاشی ذکر نشده است.[۲۶]
شیخ طوسی در کتاب رجالش، در باب اصحاب امام موسی بن جعفر(ع) گفته: زراره بن اعین شیبانی، در شمار موثقین به حساب آمده و از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت میکند.[۲۷]
ابوغالب زراری در رساله ای که برای فرزند فرزندش، محمد بن عبدالله، نوشته؛ درباره زراره چنین میگوید: «او چهرهای سپید گون و پیکری درشت و فربه داشت و بر پیشانیاش نشان سجود نقش بسته بود. هر روز جمعه که به قصد ادای نماز از خانه بیرون میرفت، مردم در راه وی میایستادند، و از دیدار سیمای روحانی و شکوهمند وی منبسط میگشتند. او در فقه و حدیث از نام آوران رجال شیعه امامیه بود و در علم کلام نیز دستی قوی و پایهای رفیع داشت، و هیچ کس را قدرت آن نبود که در مناظره او را مغلوب سازد؛ لیکن مداومت وی به امر عبادت او را از اشتغال به کلام باز داشته بود. گروه بسیاری از متکلمین شیعه در سلک شاگردان وی به شمار رفتهاند. او هفتاد (یا نود) سال عمر کرد. از برای آل اعین فضایل بسیاری است، و آن چه در حق ایشان گفته شده، زیادتر از آن است که برای تو بنویسم ».
از ابن ابی عمیر که از بزرگان شیعه است، نقل شده که وقتی به جمیل بن دراج از بزرگان فقهاء و محدثین شیعه، گفت: چه نیکو محضری است محضر تو چه زینتی دارد مجلس افتاده تو! گفت: آری، لیکن به خدا سوگند که ما، در برابر زراره، همچون کودکان دبستانی که در نزد معلم خود باشند، بودیم.[۲۸]
وفات
بیشتر محدثین وفات زراره را در سال ۱۴۸ بعد از وفات امام صادق (ع)، به فاصله دو ماه، یا کمتر، دانسته و گفته اند که زراره به هنگام وفات آن حضرت مریض بود و به همان مرض از دنیا رفت.[۲۹] لیکن برخی از محدثین وفات زراره را در سال ۱۵۰ ذکر کرده اند.[۳۰]
پی نوشت ها:
- رجال الکشی، ص۱۳۳؛ زراری، ابوغالب، تاریخ آل اعین، ص۳۵.
- ابن ندیم، الفهرست، ص۳۰۹-۳۰۸.
- زراری، تاریخ آل اعین، مقدمه مصحح، ص«د ».
- تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۷۲.
- مهری، سید محمد جواد، یاران امامان زراره بن اعین.
- باقری بیدهندی، ناصر، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره۹.
- باقری بیدهندی، ناصر، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره۹.
- زراری، تاریخ آل اعین، ص۸۸.
- کشی، رجال، ص۱۳۹.
- زراری، تاریخ آل اعین، ص۹۲.
- نجاشی، رجال، ص۲۲۳.
- نجاشی، رجال، ص۱۶۶.
- زراری، تاریخ آل اعین، ص۹۵.
- زراری، تاریخ آل اعین، ص۹۶.
- کشی، اختیار معرفه الرجال، ص۱۶۱.
- کشی، اختیار معرفه الرجال، ص۱۷۵.
- کشی، اختیار معرفه الرجال، ص۳۱۳.
- طوسی، فهرست، ص۷۴، کشی، رجال (اختیار معرفه الرجال)، ص۱۲۲.
- کشی، رجال (اختیار معرفه الرجال)، ص۲۳۸.
- شیخ مفید، اختصاص، ص۶۶؛ کشی، رجال، ص۱۲۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۳۹۰.
- کشی، رجال، ص۱۷۰.
- کشی، اختیار معرفه الرجال، ص۹.
- کشی، رجال، ص۱۲۵؛ شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، مجلس پنجم، ص۳۴۴؛ نامه دانشوران، ج۹، ص۸۷.
- کشی، رجال، ص۱۲۸.
- علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص۱۵۲.
- نجاشی، رجال، ص۱۷۵.
- طوسی، رجال، ص۳۵۰.
- کشی، رجال، ص۱۲۳.
- کشی، اختیار معرفه الرجال، ص۱۴۳؛ شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، ج۳، ص۴۶۲؛ قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ج۱، ص۵۴۸.
- نجاشی، رجال، ص۱۷۵؛ علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص۳۸.
-
فهرست منابع:
ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، دار المعرفه، بیروت، ۱۳۹۸ق.
باقری بیدهندی، ناصر، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره۹.
تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، دفتر نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۰ق.
علامه حلی، خلاصه الاقوال، تحقیق جواد القیومى الاصفهانى، قم، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین. بیتا.
زراری، ابوغالب، تاریخ آل اعین، تحقیق: سید محمدرضا حسینی جلالی، مرکز البحوث و التحقیقات الاسلامیه، قم، ۱۳۶۹ش.
شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۷۷ش.
شیخ طوسی، الرجال، تحقیق جواد القیومى الاصفهانى، قم، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین. بیتا.
شیخ طوسی، الفهرست، نجف اشرف، مکتبه المرتضویه، بیتا.
قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، قم، انتشارات اسوه، ۱۴۱۴ق.
کشی، اختیار معرفه الرجال معروف به رجال کشی، تصحیح: حسن مصطفوی، نشر دانشگاه مشهد، ۱۳۹۰ق.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، موسسه الوفاء، بیروت، ۱۹۸۳م.
شیخ مفید، الاختصاص، قم، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین. بیتا.
موحد ابطحی، سید محمدعلی، تاریخ آل زراره، اصفهان، ۱۴۰۰ق.
موسوی ابطحی، محمدعلی، در رساله فی آل اعین، اصفهان، ۱۳۹۹ق.
مهری، سید محمد جواد، یاران امامان زراره بن اعین، نشریه پاسدار اسلام، شماره ۵۰، ۱۳۶۴ش.
نامه دانشوران ناصری، قم، دار الفکر.
نجاشی، الرجال، المحقق:السیّد موسى الشبیری الزنجانی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، بیتا.