روزه، روزگار پیوستن به اصل خویش – قسمت دوم

۱۴۰۰-۱۰-۲۱

97 بازدید

از منظر ائمه هدى‏

على(ع) فرموده‏اند: و صوم شهر رمضان فانّه جنّه من العقاب؛(۲۱) و روزه ماه رمضان که سپرى است در برابر مجازات خدا، آن حضرت در حکمت عبادات مى‏فرمایند: خداوند بندگانش را با نماز، زکات و تلاش در روزه دارى حفظ کرده است تا اعضاء و جوارحش آرام و دیدگانش خاشع و جان و روان او فروتن و دل‏هایشان متواضع باشد.

کبر و خودپسندى از آنان رخت بربندد چرا که در سجده بهترین جاى صورت را به خاک مالیدن فروتنى آورد و گذاردن اعضاى پر ارزش بر زمین اظهار کوچکى کردن است و روزه گرفتن و چسبیدن شکم به پشت عامل فروتنى است…به آثار عبادات بنگرید که چگونه شاخه‏هاى درخت کبر را در هم مى‏شکند.(۲۲)

امام مؤمنان تأکید فرموده‏اند: زکاه البدن الصیام؛(۲۳) زکات بدن روزه دارى است. آن حضرت روزه را آزمونى براى میزان اخلاص بندگان معرفى کرده‏اند.(۲۴)

از امام باقر(ع) روایت شده است که پیامبر به جابربن عبداللّه فرمود: این ماه رمضان است که هر که روزاش را روزه بدارد و پاره‏اى از شبش را به عبادات بایستد و شکم و اندامش را از حرام بازدارد و زبانش را نگاه دارد، از گناهان خود بیرون مى‏رود چنان که از ماه بیرون مى‏رود، جابر گفت چه نیکوست این سخن که فرمودید، حضرت افزود ولى چه سخت است این شرطهایى که کرده‏ام.(۲۵)

امام سجاد(ع) در فراز دعایى که هنگام دخول ماه مبارک رمضان زمزمه فرموده‏اند، گفته‏اند: ستایش خدایى را که از آن طرف بهشت رضوان یکى را ماه خود یعنى ماه رمضان قرار داد.

ماه روزه دارى که ویژه اسلام است و روزه دار را پاک مى‏کند و بندگان را از آلودگى‏ها مى‏رهاند، ماه قیام اهل ایمان است و خدا در آن براى هدایت مردم و برهان اهل ایمان و تمییز حق از باطل، قرآن عظیم الشأن نازل کرد و بدین جهت‏ها فضیلت و شرافت این ماه را بر سایر ماهها پدیدار ساخت .

به واسطه شرف و برترى و احترامات فراوان از آن جمله امورى که در غیر این ماه حلال است، حرام گردید و براى روزه این ماه وقت تمام ماه (از سپیده صبح تا مغرب) معین شده و ایزد متعال ابداً تقدیم و تأخیر آن را اجازه نفرموده، دیگر آن که شبى از شب‏هاى این ماه را بر هزار ماه برترى بخشیده و آن را شب قدر نام نهاده است .

فرشتگان عالم بالا و روح اعظم به امر پروردگار جهان براى تعیین و تقدیر و تمامى امور قضاى الهى با سلام و تحیّت و برکت تا طلوع فجر صبح از آسمان بر آن کس که مشیت ازلى خدا خواسته است فرود آمدند تا حکم مبرم و قضاى حتمى الهى را انجام دهند.(۲۶)

امام صادق(ع) فرموده‏اند: بدون شک روزه، تنها دست کشیدن از طعام و آشامیدنى نیست و براى آن شرطى است که تنها با رعایت آن، روزه متحقق مى‏گردد و آن نگاهبانى معنوى و درونى است، پس هنگامى که روزه دارید زبان خود را از دروغ نگاه دارید و دیدگان را از ناروا فرو پوشید…

اى روزه‏دار چنان باش که در راه خدا از آن چه غیر اوست بیزارى جسته‏اى و با روزه‏اى کامل از آن چه خدایت نهى کرده در آشکار و نهان به سوى او تقرّب یافته‏اى و خشیت خدا را آن چنان که حق اوست در آشکار و نهان پیشه ساخته و جانت را در روزه دارى به پیشگاه خداوند به طور کامل تقدیم داشته‏اى و دلت را براى او از هر چیز فارغ کرده و بر آن چه خدایت فرمان داده و به انجام آن فراخوانده برگمارده‏اى.

پس چون این اعمال را کامل به جاى آورى روزه دار حقیقى خواهى بود و آن چه را که خدایت فرموده بنا نموده‏اى اما اگر از این اعمال بکاهى به همان مقدار از فضل و ثواب روزه‏ات کاسته‏اى به راستى روزه صرفاً دست کشیدن از خوراک و آشامیدنى نیست بلکه خداوند آن را مانعى در برابر رفتار و گفتارى که روزه را باطل مى‏کند قرار داده است، چه کم اند روزه دارند و چه بسیارند آنان که گرسنگى بر خود روا مى ‏دارند.(۲۷)

شیخ طوسى با سند خود از محمد بن فضل بغدادى نقل مى‏کند که گفت: به امام هادى(ع) نوشتم فدایت شوم ماه رمضان مى‏آید و در دل انسان هواى زیارت امام حسین(ع) و زیارت پدر بزرگوار تو در بغداد (کاظمین) می افتد.

آیا در وطن خود بماند و روزه بگیرد تا ماه رمضان به پایان برسد یا در این ماه مسافرت کند و افطار نماید؟ امام در پاسخ نوشت: ماه رمضان از آن چنان فضیلت و اجرى برخوردار است که هیچ ماهى ندارد پس چون فرا رسید به آن عمل بشود.(۲۸)

امام حسن عسکرى(ع) فرموده‏اند: هر کس ده ماه رمضان بطور متوالى روزه بگیرد وارد بهشت گردد.(۲۹)

حکمت روزه‏

چند نفر یهودى به محضر رسول خدا(ص) آمدند و یکى از آنان مسایلى از آن حضرت پرسیداز جمله عرضه داشت: براى چه خداوند عزّ و جلّ سى روز، روزه بر امت تو واجب کرده ولى بر امم گذشته بیش از سى روز فرض و لازم قرار داده بود؟

نبى اکرم(ص) فرمودند: وقتى جناب آدم از شجره نهى شده تناول کرد و آن چه خورده بود سى روز در شکمش باقى ماند پس حق تعالى بر ذریه‏اش واجب کرد که سى روز گرسنه و تشنه باشند و آن چه را که در بین این سى روز (خوردن و آشامیدن در شب‏ها) می خورند و در خوراکى‏ها مجازند تفضلى است از جانب حق تعالى و همین حکم بر جناب آدم نیز ثابت بود. بارى حق عزّ و جلّ حکم مزبور را بر امّت من واجب گردانید.(۳۰)

ناگفته نماند که روزه از احکام انسان ساز است و پى بردن به فلسفه کامل آن همچون سایر احکام الهى براى انسان عادى امکان‏پذیر نخواهد بود.

دانش محدود بشر نمى‏تواند راهگشاى همه اسرار نهفته باشد و اندیشه خود را به سوى کشف تمام مجهولات رهنمون نماید اما انسان مؤمن معتقد و خردمند مى‏داند که خداوند خیر محض است و جز خوبى و سعادت براى بندگانش نمى‏خواهد پس اگر به چیزى فرمان می دهد.

براى انسان مزایایى دارد و بشر را به کمال و فضیلتى مى‏رساند و هرچه را نهى مى‏فرماید براى جوامع بشرى زیان بخش بوده و بر مصالح مادى و معنوى آدمى لطمه مى‏زند.

در عین حال مى‏توان ابعادى از حکمت روزه را روشن کرد چنانچه در بالا به نمونه‏اى بر اساس روایت معتبرى اشاره کردیم و اگر ما به تمامى جنبه‏هاى فلسفه روزه پى‏نبردیم به هیچ وجه این حالت بهانه‏اى براى سرپیچى از امر الهى نمی باشد.

روزه یک عبادت جامع است یعنى بدن، قلب و روح را پاک مى‏سازد، در تمام عبادات دستورات دینى یکى از این بعدها مطرح شده اما روزه همه را شامل می شود.

به همین دلیل رسول اکرم(ص) فرموده‏اند روزه قلب عبادات است، روزه آدمى را به یاد آخرت مى‏اندازد و انسان را متوجه سراى جاوید و فرجام خویش می سازد .

زیرا وقتى آدمى بر خلاف غریزه تنازع بقاء و شهوات حیوانى و تمایلات نفسانى دمى چند از پرورش بدن و رسیدگى به خواهش‏هاى خود چشم پوشى کرد.

متوجه مى‏شود عمر خویش را نباید در این دنیا صرف خوردن، خفتن و شهوترانى بکند و به فکر تدارک توشه آخرت خواهد بود، به علاوه خالى بودن شکم بشر را متوجه معارف و احکام مى‏کند. سعدى سروده است:

اندرون از طعام خالى‏دار

تا در او نور معرفت بینى‏

تهى از حکمتى به علت آن‏

که پرى از طعام تا بینى‏

یکى از عرفا هم چه نیکو گفته است:

این دهان بسته دهانى باز شد

که خورنده دانه‏هاى راز شد

جوع مرخاصان حق را داده‏اند

تا شوند از جوع شیر زورمند

علماى روان شناس هم تصریح نموده‏اند اعراض از خواهش‏هاى مادى و بدنى، جاذبه‏هاى روحى و معنوى را تقویت می کند.

زندگى انسان در این دنیا گاهى مقرراتى را برهم مى‏زند و آدمى را برده خویش مى‏سازد یکى از قیودى که جوامع انسانى را اسیر مى‏کند و طوق بندگى بر گردن آنان می افکند.

غذا خوردن در ساعاتى خاص است و چنان مردم را به اسارت وا مى‏دارد که مى‏گویند اگر فلان سفره با تزئینات نباشد و در ساعتى خاص مهیا نگردد، چه می شود.

روزه انسان را این گونه پرورش مى‏دهد که بر وجودش مسلم گردد این تمایلات درونى براى خوردن و عافیت‏طلبى ظالمانه است و اراده انسان را در اختیار مى‏گیرد و اگر روزى ترتیب غذایى او بهم بخورد، عنان نفس را از دست می دهد.

باید این زنجیر اسارت را با روزه پاره کرد که یک قوت روحى پدید آید و آدم را به عالم علوى سیر دهد.

روان شناسان ثابت کرده‏اند هرچند انسان درباره موضوعى زحمت بکشد، بیشتر آن را دوست می دارد و بدان علاقه افزون‏ترى دارد و بهترین مثال در این مورد اشتیاق مادر است که نسبت به کودک خود ابراز می دارد و او هرچه بیشتر براى فرزندش رنج و بیدارى در شب را تحمّل می ‏کند.

وى را بیش از گذشته دوست دارد و کودکانى که دور از مادر در پرورشگاهها و نزد دایگان بزرگ مى‏شوند چندان مورد توجه مادر خود نم‏ی باشند.

هر دستور دینى که اجرا شود ایمان انسان را پایدارتر م‏ی نماید و آنان که در عبادات ثابت‏ترند بیشتر نفس خود را وادار به آداب بندگى کرده‏اند، روزه براى این مقصود حداکثر استفاده را می بخشد.

چرا که روزه‏دارى به زحمت نفس نیاز دارد و انسانى که مدتى این سختى‏ها را تحمّل کرده است به دلیل این که روح و دل را صفا و صیقل داده است در اواخر ماه رمضان به جاى خستگى و افسردگى و ناتوانى یک نوع وجد و شعفى را در اعماق وجود خود احساس می کند.

روزه یک آزمایش به ناراحتى هم هست، خداوند متعال در این سراى فانى به بشر اجازه زندگى اختیارى داده است که هم مى‏تواند در آن کار خوب انجام دهد و از این رهگذر مقام خود را بالاتر از فرشتگان نماید و هم مختار است که به شرارت و شقاوت و خلاف رویکرد نشان دهد .

به آن جا تنزل یابد که حتى از چهارپایان هم پست‏تر گردد. بنابراین کردار انسان در این جهان یک نوع آزمون است، گاهى امتحان به خوشى‏ها و امکانات فراوان و نعمت‏هاى گوناگون است و دراین حال خداوند مراقب اعمال این فرد است که آیا شکر نعمت را به جاى مى‏آورد و این عطاها و نشاهاى لطف بى کرانش را کجاها مصرف می گردد.

در راه حق و یا باطل، یک وقت هم هست که پروردگار بنده‏اش را به امورى آزمایش مى‏کند که با یک کاستى و محرومیّت و تحمّل زجر و مشقت روبروست و در این حال آن شخص باید صبر پیشه کند، گرسنگى را تحمّل نماید و از برخى خواهش‏هاى نفسانى چشم بپوشد و لذت‏ها را ترک کند و این امتحان دوم در روزه دارى کاملاً قابل مشاهده است.

یک حکمت دیگر هم این است که انسان در موقع خوشى‏ها و راحت‏طلبى‏ها خداوند را فراموش مى‏کند و هنگام گرفتارى و سختی ها به یاد خالق مى‏افتد، البته آنان که دل را به نور ایمان روشن کرده‏ اند. در هیچ شرایطى ارتباط معنوى و ملکوتى خود را با آسمان قطع نمی کنند.

ولى اکثر مردم در خوشگذرانی ها و راحت‏طلبی ها ذکر حق را به بوته فراموشى می سپارند، روزه براى این گونه افراد دارویى بسیار درمان کننده است، زیرا در حالت روزه انسان خود را محتاج می بیند که به سوى برآورنده حاجات توجّه کند این است که رمضان را ماه عبادت خوانده‏اند و ماهى است که نفس آدمى بیش از همیشه یاد خدا را در دل می پروراند.

مادرى که بنا به برخى ضرورت‏ها از فرزندش فاصله می گیرد، با وجود گرفتارى گاهى کودک را نزد خود مى‏آورد و با وى انس می گیرد و می کوشد او را با زندگى خود آشنا و مأنوس سازد.

اگر مادر چنین نکند و سال‏ها کودکش نزد دایه باشد و یا در مکانى تحت نظارت مربیان قرار گیرد سرشت آن طفل به محیط زندگى دایه و کودکستان انس مى‏گیرد و همان تربیت را که در آن محیط مى‏بیند فرا مى‏گیرد و نسبت به والدین و تربیت خانوادگى بیگانه م‏ی شود.

انسان در این دنیا از خداى خویش بر اثر برخى حجاب‏ها و نسیان‏ها فاصله گرفته است و از اصل خویش دور افتاده است. روزه یک شرایط معنوى ویژه‏اى فراهم مى‏کند که حداقل براى مدت معینى انسان را متوجه ملکوت و جهان والا می کند.

او را از این فرودگاه فانى به سوى آسمان‏ها و عالم قدس و ملکوت سیر می دهد و به او هشدار می دهد مبادا این فضیلت‏ها و معنویت‏ها را فراموش کند، در عین این آشنایى روزه مانع از آن نیست.

که این انسان از برخى امکانات دنیا بهره گیرد، بنابراین یکى از حکمت‏هاى مهم روزه این است که مى‏تواند انسان روزه‏دار را متوجه مبدأ و تربیت حقیقى خویش کند .

به علاوه روزه جسم و روح را بهم متصل مى‏کند و هر دو را متوجه حقایقى مى‏نماید، خداوند در این ماه به بندگان نزدیک‏تر است و به همین دلیل توبه‏ها را مى‏پذیرد و گناهان را مى‏بخشد و از فضل خویش بندگان را برخوردار می سازد.

پیامبران، ائمه هدى، دانشمندان اخلاق و عرفان و حکماء مدام به مردم نوید مى‏دهند که اگر کمى از توجه به دنیا کم کنیدخواهید دید لذت‏هاى بسیارى وجود دارد که حظّ جهان در برابرش اندک است امّا گوش شنوا در میان مردم وجود ندارد.

یا حداقل درصد آنان که به این فراخوانى نداى مثبت مى‏دهند ناچیز مى‏باشد و عموم اقشار جامعه غالباً، در لذت‏هاى مادى غرق‏اند و چنان وجودشان مسخّر این امور است که به آنان اجازه نمی دهد.

حقایق دیگرى را مشاهده کنند و نمونه‏اى از مسرّت روحانى را درک نمایند، براى چشانیدن این مسرّت‏ها به مردم باید وسایلى باشد که خواهى نخواهى آنان را براى مدتى معین از عالم ماده دور کرده و درى از عالم معنا بر رویشان بگشاید.

بهترین این وسایل روزه است که طعم لذت معنوى را به همه مى‏فهماند و به مردمى که تصور مى‏کردند لذت منحصر به خوردن، خوابیدن و شهوت رانى است می ‏آموزد که تنها فقدان و نقصان این لذائذ حظّ آدمى را کم نمی کند.

بلکه نفس را براى قبول لذت‏هاى جدید و جاویدان مهیّا مى‏کند. پس از این که آدمى نمونه مسرّت را چشید و معتقد شد که این حالات همان گونه که انبیاء و اولیاء فرموده‏اند درجات مهمى دارند، روش خود را عوض مى‏کنند و دیگر تمام تلاش خود را صرف تن‏پرورى، عافیت‏طلبى و آرایش دنیایى نمى‏سازند.

کودکى را در نظر بگیرید که تا کنون مزه شیرینى حلوا را نچشیده است و هرچه والدین از مزایاى این ماده شیرین مى‏گویند نمى‏تواند بفهمد بالأخره حلوا چیست و احتمالاً از خوردن آن هم اجتناب می ورزد.

امّا مادرش به هر ترتیبى شده مقدارى حلوا به دهنش مى‏گذارد و او چون دید آن چه گفته‏اند صحّت دارد دیگر نیاز نیست که با اصرار و اجبار دیگران حلوا بخورد، بلکه خود دنبالش دویده و از همان غذایى که ابتدا نمى‏خورد، مى‏خواهد بیشتر و فراوان‏تر تناول کند. اصولاً ترک لذت‏هاى بدنى و دنیایى خود با لذت معنوى توأم است:

اگر لذت ترک لذت بدانى‏

دگر لذت نفس لذت نخوانى‏

بنابراین روزه براى انسان امورى را فراهم مى‏کند که از مسرّت‏هاى دنیوى بالاتر است ممکن است برخى این تردید را مطرح کنند که مؤمنان پس از پایان ماه رمضان غالباً شادمان هستند که از روزه گرفتن نجات یافته‏ اند.

در جواب آنان باید گفت: این همان نفس حیوانى است که مى‏خواهد به لذت‏هاى دنیا اکتفا کند و از لذات آخرتى غافل بماند. در برابر این تردید یک نکته دیگر مطرح است که اشاره به آن جالب خواهد بود: یک انسان روزه‏دار که گرسنه و تشنه است و ساعت‏ها و روزها خود را از برخى امکانات و خواهش‏هاى نفسانى محروم کرده.

هیچگاه وقتى یک آدم روزه خوار را مشاهده مى‏کند به هیچ عنوان از دیدنش احساس حسادت نمى‏کند که چرا از شرایط او محروم است.

بر عکس یک خوشحالى و شادمانى معنوى را در وجود خود مى‏بیند این مسرّت از جسم و تمایلات مادى او که نیست زیرا بدنش در رنج و سختى است بلکه این روح و سرشت اوست که احساس لذّت مى‏کند که خداوند چنین توفیقى را نصیب او کرده و این سعادت جاوید را برایش در نظر گرفته است.(۳۱)

فضل بن شاذان از حضرت امام رضا(ع) درباره علت وجوب روزه سؤال کرد، حضرت فرمود: مسلمانان مأمور شده‏اند روزه بگیرند تا درد گرسنگى و عطش را درک کنند و به فقر آخرت راهنمایى شوند.

روزه دارى که خود را محتاج خدا ببیند پاداشش افزوده مى‏شود، با روزه گرفتن هواى نفسانى کنترل مى‏گردد و روزه براى روزه‏دار اندرز گوى خوبى است و او را براى انجام واجبات تشویق مى‏نماید.(۳۲)

پى نوشت ها

۱. تفسیر ادبى و عرفانى قرآن مجید، خواجه عبداللّه انصارى، ذیل تفسیر آیات ۱۸۵ و ۱۸۷ سوره بقره.

۲. قاموس کتاب مقدس، ص ۴۲۷.

۳. نک: تورات، فصل نهم، ش ۹.

۴. انجیل متى، باب چهارم، ش اول و دوم.

۵. قاموس کتاب مقدس، ص ۴۲۸.

۶. سوره بقره، آیه ۱۸۵.

۷. دائرهالمعارف تشیع، ج ۸، ص ۳۷۲.

۸. سوره بقره، آیات ۱۸۳ تا ۱۸۷ و نیز آیه ۱۹۶، سوره نساء، آیه ۹۲ ، مجادله، آیه ۴، مائده، آیه ۹۵، احزاب، آیه ۳۵، مریم، آیه ۲۶ (بنگرید به المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، وضعه فواد عبدالباقى، ص ۴۱۷).

۹. قاموس قرآن، سید على اکبر قرشى، ج ۴، ص ۱۶۵، فرهنگ اصطلاحات قرآنى، یوسف حریرى.

۱۰. از جمله بنگرید به تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۲۷۸، من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۳۲.

۱۱. چنان که در آیه ۴۱ آل عمران و آیه دهم سوره مریم آمده است.

۱۲. سوره مریم،آیه ۲۶.

۱۳. نک:وسایل الشیعه فى تحصیل مسایل الشریعه، شیخ حرّ عاملى، کتاب الصوم.

۱۴. جامع السعادات، مولى مهدى نراقى، فصل ۱۰۹(درجات روزه)، ص ۴۷۶-۴۷۵؛مصباح الشریعه، باب بیستم و مستدرک الوسایل، ج اول، ص‏۵۹۰ – ۵۸۹.

۱۵. بحار الانوار، ج‏۹۶، ص‏۲۵۵.

۱۶. همان، ص‏۲۵۵.

۱۷. همان.

۱۸. همان، ج‏۴۰، ص‏۵۴.

۱۹. همان، ج‏۹۶، ص ۳۴۰-۳۴۲.

۲۰. متن کامل این خطبه در بحارالانوار، ج‏۹۶ و اقبال الاعمال سید بن طاووس آمده است.

۲۱. نهج البلاغه، خطبه‏۱۱۰.

۲۲. همان، خطبه ۱۹۲.

۲۳. همان، حکمت ۱۳۶.

۲۴. همان، حکمت ۲۵۲.

۲۵. مفاتیح الجنان، بخش اعمال ماه رمضان.

۲۶. صحیفه سجّادیّه، دعاى ۴۴، با استفاده از ترجمه حکیم میرزا مهدى الهى قمشه‏اى.

۲۷. وسایل الشیعه، کتاب الصوم، ج ۷، ص ۱۱۷-۱۱۹.

۲۸. تهذیب الاحکام، ج ۲، ص‏۱۱۰، حدیث ۱۴، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۱۵، حدیث‏۲۳.

۲۹. خصال، شیخ صدوق، ص ۴۴۵، حدیث ۴۲؛ وسایل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۶.

۳۰. علل الشرایع، شیخ صدوق، جلد سوم، باب ۱۱۰.

۳۱. روزه از نظر دین و طب، ص ۲۵- ۲۳.

۳۲. عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، ص‏۳۵۳-۳۵۲.

منبع : ماهنامه پاسدار اسلام ، ش ۳۰۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *