روزه، روزگار پیوستن به اصل خویش – قسمت اول

۱۴۰۰-۱۰-۰۵

135 بازدید

غلامرضا گلى زواره

آمد رمضان و عید با ماست‏

قفل آمد و آن کلید با ماست‏

بر بست دهان و دیده بگشاد

و آن نور که دیده دید با ماست‏

آمد رمضان به خدمت دل‏

و آن کس که دل آفرید با ماست‏

در روزه اگر پدید شد رنج‏

گنج دل ناپدید با ماست‏

کردیم زروزه جان و دل پاک‏

هر چند تن پلید با ماست‏

روزه به زبان حال گوید

کم شو که همه مزید با ماست‏

مولوى‏

بر سر سفره الهى

بار دیگر ضیافتى برپا مى‏شود و مؤمنان بر سر سفره رحمت الهى حاضر می گردند. در نیمه‏ هاى شب تک چراغى در هر خانه اما چلچراغى در دل‏ها روشن می شود، نجواى مناجات و رایحه سحرانگیز صلوات و تسبیح فضا را ملکوتى و معطر می کند.

اینک ماه رمضان بر دوستانش اقبال نموده است، ماهى که آلودگى‏ها را مى‏شوید و مى‏سوزاند توبه دل‏هاى خطاکاران و گرسنگى بندگان دراین ایام مبارک رحمت الهى را جلب مى‏کند اگر خواستار آن هستیم که از سفره پر بهره این ماه بهتر و بیشتر برخوردار شویم باید روح و روان را در چشمه زلال روزه بشوییم و نفس اماره را در بند کشیم.

ماه رمضان در دستورات اسلامى و مکتب قرآن یک دوره آموزشى، تربیتى و هدیه‏اى آسمانى به حساب مى‏آید، آدمى در چنین اوقاتى بیش از ماههاى دیگر ملتزم و مقیّد مى‏گردد که با خداى خویش راز و نیاز کند.

عبادات را اعم از واجبات و مستحبات جدى‏تر انجام دهد، با قرآن انس گیرد و بدین گونه روح خود را با کلام حق صفا دهد، روزه‏دار رابطه‏اش را در این ماه با افراد جامعه خصوص محرومان و رنج دیدگان قوى‏تر مى‏نماید و براى رفع گرفتارى‏هاى اقشار کم بضاعت با کوشش افزون‏ترى گام بر مى‏دارد.

در واقع روزه دار راستین هم فاصله بین خود و خدا را کم مى‏کند و هم فاصله‏ها و تضادها و شکاف‏هاى اجتماعى را از بین مى‏برد، او براى تفاهم، اتحاد و انسجام بین مؤمنان لحظه‏اى آرام نمى‏گیرد.

بین قلب‏ها پیوند و اخوت برقرار مى‏سازد هم از نفس خویش آلودگى‏ها را دور مى‏سازد و هم همّت به خرج مى‏دهد که ناگوارى‏هاى اجتماعى زایل گردند و به جاى آن تفاهم، مودّت، صمیمیت و هم دردى و دل سوزى متقابل جایگزین شود، روزه دار این گونه خود را به تقوا و پارسایى نزدیک مى‏کند و کسى که پرهیزگارى را در تمامى ابعاد به کار گیرد نزد خداوند از کرامتى ویژه بهره‏مند است.

در سراى آخرت براى خود جایگاه ویژه و شایسته در نظر گرفته و نیز به برکت این خویشتن دارى و خوش نیتى نوعى فراست و فرزانگى را بدست مى‏آورد و از سرچشمه فیوضات ربّانى جرعه‏هاى جاویدى مى‏نوشد.

در ضیافت پروردگار نشانى از تشریفات اهل دنیا دیده نمى‏شود، قشربندى‏هاى متداول اجتماعى در این فراخوانى ملکوتى مشاهده نمى‏گردد، همه از کوچک و بزرگ، زن و مرد و فقیر و غنى، دعوت شده‏اند، از این میهمانى شمیم معنویت و نواى اجابت دعا به مشام مى‏رسد.

شب زنده‏دارى بر سجاده راز و نیاز از رسم‏هاى این دعوت باشکوه است اینک در بگشائید، عود بسوزانید و این همدم مبارک را در تار و پود وجود و لحظه‏هاى زندگى خود جاى دهید، شاید سعادت و فضیلت دیدار این میزبان بى‏همتا دیگر بار نصیب نگردد.

رمضانى دیگر سرشار از فضیلت، معنویت و جاذبه‏هاى درونى نقاب از سیماى تابان خود برداشت و زمین و زمان و دنیاى اسلام را از رایحه دل‏آویز خود عطرآگین ساخت.

ماه نزول کتاب محکم الهى و ایامى که کرامت و شرافت و برترى آن با سایر ماههاى سال قابل قیاس نمى‏باشد، تحمّل گرسنگى و تشنگى و به دیگر سخن «صوم» به معناى تجلى تمام جلوه‏هاى آن نیست، ماه پالایش از معاصى و مناهى است.

بارش برکات‏

رمضان فرصت سبز فراخوان الهى است که دل‏هاى روبه آفتاب براى شرکت در حرکتى شکوهمند صلازده مى‏شوند و بساط پرنشاط امّا ساده و بى‏پیرایه این ضیافت پر عمق دل‏هاى اهل ایمان گسترانیده مى‏شود.

خوانى به وسعت ملک و ملکوت، باران رحمت الهى که شروع به ریزش مى‏کند باید دل را از روى زمین خاکى برداشت و زیر قطره‏هاى این نشانه لطف الهى رفت، باران با طراوت مى‏بارد تا آیینه زنگار گرفته «قلوب الناس» به صفایى دیگر نشیند و جان و روان غبار گرفته ایشان به زلال این بارش لطیف و لطف‏آمیز پاک و پیراسته شود.

عارفان و اهل سلوک گفته‏اند در این ماه دل‏ها را باید از اغیار شست و مهر به فناپذیرى‏ها را سوزانید. پس خسران بزرگى خواهد بود اگر این ایام را به غفلت و بدون منفعت از دست دهیم و در آخر کار مشاهده کنیم جز جوع و عطش و زجر و صَجر چیزى نصیبمان نگردیده و درخاتمه باز همان باشیم که بودیم.

همان آدم سابق با همان ویژگى‏هاى نفسانى که بر حوزه وجودمان سایه افکنده است. پس باید دیده بصیرت را گشود و نظر در بطن و باطن این عبادت انداخت تا مراد و منظور غایى و عالیش را دریافت به تعبیر شاعر:

نظر را نغز کن تا نغز بینى‏

گذر از پوست کن تا مغز بینى‏

خواجه عبداللّه انصارى گفته است: اینک ماه رمضان آمد که هم بسوزد و هم بشوید، به آتش گرسنگى تن ما را بسوزاند و به آب توبه دل‏هاى گناهکاران را بشوید. ماه رمضان که شریف‏ترین ماههاست موسم معاملت تو دانسته، ماهى که در آن گناهان آمرزیده، دیوها رانده، درب بهشت گشوده و درهاى دوزخ بسته مى‏شود.

گر بسوزد گوبسوز و گرنوازد، گونواز

عاشق آن به کومیان آب و آتش دربود

تا بدان اوّل بسوزد، پس بدین غرقه شود

چون زخودبى خود شود معشوقش اندر بر بود

آن صاحب دل که در این ماه پر معرفت بردرجات معرفت قلبى خود بیفزاید منجلاى تجلّیات حضرت دوست مى‏شود. رمضان که مى‏آید مى‏باید خم خانه نفس رذیله فرو ریزد و بت خانه وجود از لوث وجود تمام اصنام فرودین مادى و اهریمنى پالوده و پیراسته گردد که به فرموده مولانا امیرالمؤمنین (ع) مادر بت‏ها، بت نفس شماست.

کوتاه سخن آن که رمضان درهاى باغ مغفرت و معرفت را سحر تا سحر می گشاید تا ساکنان حریم خلوت دل، افطار تا افطار، روزه در آن بگشایند و دیده به روى دوست گشایند که اهل دل را یک چنین درخت روزه‏اى در پایان ماه به برگ و ثمر می نشیند شجره طوبایى که حاصل پالایش خاک وجود از ذره‏هاى تعلّق و تعیّن جز اوست.

پس قدر این بوستان معنا را بدانیم و از کف با کفایت ساقى اش ساغرهاى مکارم و معارف ستانیم که چون ماه رمضان به هلال نشیند و محو گردد ما نیز در حالت صحو عارفانه خویش در محیط انوار و جذباتش که بسیار اعلاست محو شویم و چنان نگردیم که در پایان کار از سر تحسّر و تغابن دست بر روى دست زنیم که‏اى دل غافل:

قرب یک ماه به میخانه اقامت کردم‏

اتفاقاً رمضان بود و ندانستم من!(۱)

روزه در میان امّت‏هاى گذشته‏

روزه در میان یهود و مسیح متداول بوده و جزو آیین و از ارکان عبادات آن‏ها به حساب مى‏آمده است.در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصریحى نمى‏باشد ولى روزه داران ستوده شده‏اند.

در این کتاب درج گردیده که حضرت موسى چهل روز صائم بود و از قول او نقل شده است: هنگام برآمدنم به کوه که لوح‏هاى سنگى یعنى لوح‏هاى عهدى که خداوند با شما بست، را بگیرم، در کوه چهل روز و چهل شب ماندم و نه نان خوردم و نه آب نوشیدم.(۲)

یهودیان به یادمان خرابى اورشلیم یک روز از ماه آب را روزه مى‏گیرند و نیز هنگام توبه و طلب رضایت خداوند روزه مى‏داشتند تا به گناهان خود اعتراف کرده به واسطه روزه و ندامت از خطاهاى قبلى رضاى حضرت اقدس الهى را تحصیل نمایند.(۳)

در اناجیل اربعه نیز به وجوب روزه تصریح گردیده و روزه‏دار مورد تحسین قرار گرفته و از ریا برحذر داشته شده است. روزه مشهور مسیحیان قبل از عید فصح است.

حضرت مسیح نیز چنانکه از کتاب مقدّس مسیحیان بر مى‏آید چهل روز، روزه دار بوده است: ان گاه عیسى از قوت روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را امتحان نماید پس چهل شبانه صائم گشت تا سرانجام گرسنه گردید.(۴)

حتى از انجیل «لوقا» فهمیده مى‏شود که حواریون حضرت عیسى(ع) روزه مى‏گرفته‏اند. بنابراین حیات حواریون و پیروان راستین ادیان در ایام گذشته عمرى مملو از انکار لذات‏هاى زودگذر و رحمت‏هاى بى‏شمار روزه دارى بوده است.(۵)

در مذاهب قدیم مصر، روم، یونان و هند نیز انواع روزه معمول و مرسوم بوده است، در روایات اسلامى آمده است که کتاب‏هاى بزرگ آسمانى چون تورات، انجیل،زبور، صحف و قرآن در ماه رمضان نازل شده‏اند،

امام صادق(ع) فرموده‏اند تورات ششم ماه مبارک، انجیل در دوازدهم و زبور داود در هیجدهم این ماه خجسته فرو فرستاده شده‏اند.

قرآن کریم در شب قدر نازل گردید و سپس تدریجاً در مدت بیست و سه سال بر رسول اکرم(ص) وحى گشت و چون آیه «شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن»(۶) در این ماه نازل گشت این ماه داراى شرافت و فضیلت ویژه‏اى گردید و مناسب با وجوب روزه که عبادت مهمى است، گردید.(۷)

در کلام وحى‏

کلمه صوم در قرآن چهارده بار تکرار شده است.(۸) اصل آن امساک از مطلق فعل شامل خوردن، نوشیدن و گفتن مى‏باشد و این معنا در مفردات راغب و اقرب الموارد آمده است امّا مؤلف تفسیر مجمع البیان مى‏افزاید هرچه از حرکت بایستد و نیز سکوت هم مى‏تواند معناى صوم را برساند.(۹)

اما صوم در فرهنگ قرآن امساک ویژه‏اى است از طعام و امور دیگر که در منابع فقهى مندرج است(۱۰) و از طلوع فجر شروع شده و با رسیدن تاریکى اوّلیه شب به پایان مى‏رسد، از قرآن برمى‏آید که روزه در میان امت‏هاى دیگر رواج داشته اما این امّت مشخص نشده‏اند.

درباره صوم زکریا از سخن گفتن در قرآن تصریحى نمى‏باشد بلکه خداوند قدرت سخن گفتن را براى مدت سه روز از وى سلب کرده است(۱۱) اما در مورد مریم قرآن به صراحت روزه صمت را مطرح کرده است.(۱۲)

از این نکته بر مى‏آید که چنین روزه‏اى در میان بنى‏اسراییل بوده و نیز مبیّن آن است که دم فرو بستن براى چند روز و فکر کردن در مورد یک موضوع خردمندانه و مورد تأیید قرآن است و سکوت توأم با اندیشه دریچه‏اى را بر روى آدمى مى‏گشاید.

بیتوته حضرت نبى‏اکرم(ص) در غار حراء نیز همراه سکوت توأم با تفکر بوده است. در اسلام صوم صُمت تشریع نشده بلکه با اشکالاتى همراه مى‏باشد و فقها فرموده‏اند حرام است انسان در نیت روزه خود سکوت را قید کند ولى اگر بدون تکلّم روزه بگیرد اشکال ندارد.

در فرهنگ عترت نبى اکرم(ص) و منابع روایى اگرچه روزه سکوت و امساک از تکلّم نهى گردیده ولى از دیدگاه ائمه هدى کم سخن گفتن و بیشتر فکر کردن یک ممدوح اخلاقى است(۱۳) و سعدى با الهام از احادیث می گوید: کم گوى و گزیده گوى چون درّ، در بحث‏هاى تفسیرى آیات ۱۸۳ تا ۱۸۷ قرآن ابعادى مهم از روزه روشن گردیده که در محورهاى ذیل قابل ذکر هستند:

۱- روزه بر مؤمنان مکتوب گشته چنان که بر امت‏هاى گذشته واجب بوده است یعنى این عبادت همانند نماز، امر به معروف و نهى از منکر، اقامه عدل و قسط، مبارزه با ستم و حرام خوارى، وجه مشترک تمام ادیان آسمانى است و از این منظر روزه یک تشریع تأسیسى به حساب نمى‏آید چون حکمش سابقه دار بوده است.

۲- روزه یک سنت الهى است و روزه دار از دستورات پروردگارش پیروى کرده است.

۳- روزه دار به سرمایه‏اى به نام پارسایى نایل مى‏گردد و براى رسیدن به این مهم از آنچه خلاف، حرام، ممنوع و غیرمجاز است اجتناب مى‏کند، تأکید اصلى این است که روزه براى پروا دارى و تقوا تعیین شده اگرچه منافع و مزایا و خیرات زیادى براى فرد و جامعه در بردارد.

۴- موضوع «لعلّکم تتقون» عام، جامع و مطلق است و پرهیز در تمامى میدان‏هاى اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، خانوادگى و انفرادى از هر آن چه نباید، معرفى شده است. آن چه وجدان اخلاقى، فطرت خدادادى، قوانین عرفى، مبانى علمى و عقلى ممنوع اعلام کرده‏اند در قلمرو تقوا قرار دارند، دسترسى به این توشه و زاد زیربنایى، آگاهى، اندیشه، تحریه، ریاضت، تمرین، تدیّن و تعبّد را مى‏طلبد.

۵ – روزه عبادتى است که به دلیل بیمارى، سفر، ناتوانى، قضا، فدیه و بدل دارد و هرگز هیچ مسلمانى از این قوانین معاف نمى‏گردد و به نوعى باید جبران کند.

۶- در حکم روزه مدت زمانى مشخص در طول سال تعیین گردیده که یک ماه و در «شهر رمضان» مى‏باشد، ماهى که قرآن در آن نازل گردیده و لیالى مبارک قدر به آن زینت ویژه‏اى داده‏اند.

۷- روزه حکمى است براى جوامع انسانى و بنابراین در حدود توان، امکانات و شرایط بشرى تشریع شده و محدودیت‏هاى آدمیان در آن لحاظ گردیده است.

۸ – اهمیت روزه به اندازه‏اى است که نباید به عنوان دستورى دینى آن را تلقى کرد بلکه به دلیل تکریم لطف و عنایت خداوند که در این ماه بر بندگان روا نموده باید نسبت به انجام وظایف عبادى و معنوى خویش در این ایام مبارک دقت و توجه ویژه‏اى مبذول داشت.

۹- در هنگام روزه دارى ضمن احترام به حکم الهى باید از آلودگى‏هاى اخلاقى چون غیبت و تهمت و دروغ گویى پرهیز کرد و شایسته است حقوق بندگان خدا و حرمت شخصیت مؤمنین توسط روزه داران حفظ شود.

از دیدگاه رسول اکرم(ص)

امام صادق(ع) به این نکته اشاره دارند که رسول اکرم(ص) فرمودند: روزه سپر و پوششى است از آفت‏هاى دنیا و مانع عذاب آخرت است، پس هرگاه قصد روزه کردى.

نیّت کن که به روزه خود نفس را از خواهش‏هاى آن بازدارى و همت و اندیشه را از پیروى شیاطین جدا کنى و نفس خود را (از جهت ارتکاب گناهان) به منزله بیمار فرض کن.

همان گونه که بیمار جسمانى به امید بهبودى میل به خوردنى و آشامیدنى نمى‏کند تو نیز با عمل روزه و به برکت آن هرلحظه امید و انتظار شفاى بیمارى عصیان و گناهان را داشته باش و باطن خود را از هر تیرگى، غفلت و ظلمتى که تو را از معناى اخلاص براى خدا خالى و جدا مى‏سازد پاک کن.

رسول خدا(ص) فرمود: خداى تعالى مى‏فرماید: روزه براى من و مختص به من است و من ثواب درخور آن را خواهم داد و روزه خواهش نفس و شهوت طبع را مى‏میراند و در آن صفا و جلاى دل و پاکى اعضاء و جوارح و آبادانى ظاهر و باطن است و موجب شکرگزارى بر نعمت‏هاى الهى و نیکى و احسان به فقیران است و باعث افزونى تضرّع و خشوع و نرمى دل و گریه و پناه بردن به خداست و سبب شکستن شهوت و سبکى حساب قیامت و دوچندان شدن حسنات است و فواید روزه بى‏ شمار است.(۱۴)

خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) درباره اهمیت مقام روزه داران در درگاه حضرت احدیت فرموده‏اند: شب اوّل ماه رمضان خداوند متعال به فرشتگان فرمان مى‏دهد بهشت را براى روزه داران امّت محمد(ص) مهیا کنید.

درهاى دوزخ را بر این روزه داران ببندید و تا پایان ماه باز نکنید و به جبرئیل هم فرمان مى‏دهد به زمین فرودآى و راه نفوذ شیاطین را بر امّت محمد ببند تا نتوانند ایمان و روزه آنان را فاسد کنند.(۱۵) امام على(ع) فرموده‏اند از رسول اکرم پرسیدند چکار کنیم تا شیطان از ما دور شود.

پیامبر فرمودند: روزه روى شیطان را سیاه مى‏کند.(۱۶) همچنین آن حضرت تأکید فرموده‏اند: روزه بگیرید تا سالم شوید.(۱۷)

سلمان فارسى از رسول اکرم(ص) نقل کرده است که عربى از آن حضرت مطالب بسیارى را پرسید که پیامبر در پاسخ وى این موضوع را مطرح فرمودند: خداوند براى هر کتابى سرورى قرار داده و براى هر آفریده‏اى سالارى، قرآن سرور کتب آسمانى و ماه رمضان سرور ماهها و شب قدر سالار شب‏ها می باشد.

فردوس سرور اماکن بهشت و خانه کعبه سالار بقعه‏هاى زمین، جبرئیل سالار فرشتگان، من سرور پیامبران و على سرور اوصیاء و حسن و حسین سرور جوانان بهشتى مى‏باشند.(۱۸)

آن مصطفاى پیامبران رمضان را ماه برکت و انابه به پیشگاه خداوند و ماه توبه، آمرزش و مغفرت و آزادى از آتش دوزخ معرفى کرده‏اند و نیز افزوده‏اند: رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت خواهد بود، ماه مواسات است و در آن روزى مؤمن افزایش مى‏یابد.(۱۹)

امیرمؤمنان على(ع) مى‏فرمایند: پیامبر گرامى در آخرین جمعه ماه شعبان المعظم براى ما خطبه‏اى ایراد فرمودند و در آن مژده فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را داده و مقام و جایگاه این ماه عظیم را براى ما تشریح فرمودند. در فرازى از این خطبه آمده است: اى مردم همانا ماه خدا با برکت و رحمت به شما روى آورده.

ماهى که نزد خدا برترین ماه‏هاست و روزهایش برترین روزها و شب هایش برترین شب‏ها و ساعتش برترین ساعت هاست، ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت شده‏اید و بدین سبب مورد تکریم الهى قرار گرفته‏اید.

نفس‏هایتان در آن تسبیح خدا و خوابتان در آن عبادت است و اعمال شما در این ماه پذیرفته و دعاهایتان مستجاب است. پس با نیت‏هاى صادق و دل‏هاى پاک از خدا بخواهید که شما را در این ماه به روزه دارى و خواندن قرآن کریم موفق گرداند.

به درستى که شقى و دور از سعادت کسى است که در این ماه بزرگ از آمرزش الهى محروم ماند. با گرسنگى و تشنگى خود در این ماه گرسنگى و تشنگى روز قیامت را به یاد آورید.

بر فقیران و درماندگان خود صدقه دهید و بزرگان خود را احترام کنید و با کودکان مهربان باشید، با خویشاوندتان رفت و آمد کنید و پیوند برقرار سازید و زبانتان را (از گفتار بیهوده) نگاهدارید.(۲۰)

ادامه در قسمت دوم…

Comments are closed.