سال ۱۱ هجرى قمرى
حضرت محّمد بن عبداللّه(صلی الله علیه و آله) آخرین پیامبر الهى است که مردم را به یگانگى خداوند متعال و عدالت اجتماعى در دنیا و زندگى در سراى دیگر دعوت کرد و ادیان آسمانى را با رسالت و تبلیغ خویش به اتمام و اکمال رسانید.(۱)
آن حضرت در چهل سالگى به رسالت مبعوث گردید. در آغاز به مدت سه سال به طور پنهان وسپس به مدت ده سال به طور آشکار در مکه معظمه، مردم را به توحید و دین اسلام دعوت کرد. در این راه، آزارهاى فراوان روحى و جسمى از معاندان و مشرکان قریش تحمل کرد و سرآخر که با توطئه آنان در قتل خود مواجه گردید، ناچار به سوى مدینه(یثرب) مهاجرت نمود و این شهر را پایگاه دعوت اسلام و تمرکز مسلمانان قرار داد و نخستین پایه هاى حکومت اسلامى را در آن بنا نهاد.
از آن پس به مدت ده سال در این شهر مقدس اقامت گزید و با انواع دشمنى ها و دسیسه هاى مشرکان مکه و سایر طوایف و قبایل عربستان، مقابله کرد و بسیارى از آنان را به دین اسلام و راه روشن الهى هدایت گر شد و مناطق مهمى از سرزمین عربستان، همانند مکه معظمه، طائف، یمن و نواحى مسکونى شبه جزیره عربستان را در پوشش نظام حکومتى اسلامى قرار داد.
سرانجام در ۶۳ سالگى پس از انجام مراسم حجهالوداع و معرفى حضرت على(علیه السلام) به جانشینى خویش در غدیرخم، آثار بیمارى در آن حضرت هویدا شد و پس از تحمل چندین روز بیمارى روح ملکوتى اش به اعلى علیین پیوست و در جوار رحمت الهى قرار گرفت.
در تاریخ رحلت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله)میان شیعه و اهل سنّت، اتفاق نظر نیست. زیرا تاریخ نگاران و سیره نویسان شیعه به پیروى از اهل بیت(علیه السلام)، تاریخ رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله)را روز دوشنبه ۲۸ صفر سال یازدهم هجرى قمرى دانسته اند، ولیکن علماى اهل سنّت تاریخ آن را در ماه ربیع الاوّل ذکر کرده اند و در این که چه روزى از ربیع الاوّل بوده است، اختلاف دارند. برخى روز اوّل، برخى روز دوّم و برخى روز دوازدهم و عده اى روز دیگرى از این ماه را بیان کردند.(۲)
واقدى از جمله کسانى است که رحلت آن حضرت را در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاوّل مى داند.(۳)
به هر تقدیر، علّت وفات آن حضرت، تناول کردن غذاى مسمومى بود که یک زن یهودى به نام “زینب” در جریان جنگ خیبر به آن حضرت خورانیده بود.
پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)در حالى که عده اى از سران و سیاستمداران مهاجر و انصار در سقیفه بنى ساعده گردآمده و درباره جانشینى آن حضرت به مجادله و منازعه پرداخته بودند، حضرت على(علیه السلام) به اتفاق برخى از عموزادگان خویش به غسل دادن و کفن کردن بدن مطهر پیامبر(صلی الله علیه و آله)پرداخت. آن گاه بدن شریف آن حضرت به مدت دو روز جهت وداع واپسین امت و سوگوارى اهل بیت(علیه السلام) و نمازگزاردن اهالى مدینه بر بدن مطهر آن حضرت، با احترام ویژه اى نگهدارى شد و سپس در روز چهارشنبه، به خاک سپرده شد.
اهل بیت(علیه السلام) و وابستگان آن حضرت و بزرگان صحابه درباره مکان تدفین بدن مطهر آن حضرت به گفت وگو پرداختند و هر کدام پیشنهاد خاصى ارائه کردند. حضرت على(علیه السلام) که متکفل تجهیز بدن آن حضرت و از نزدیکترین مردان به آن حضرت بود، فرمود: إنّ اللّه لم یقبض روح نبیّه إلّا فى أطهر البقاع و ینبغى أن یدفن حیث قبض؛(۴) به درستى که خداى سبحان، جان پیامبرى را نمى گیرد مگر در پاکیزه ترین مکان، و سزاوار است در همان مکانى که قبض روح شد، در همان جا دفن گردد.
گفتار مستدل و روح نواز امیرمؤمنان على ابن أبى طالب(علیه السلام) مورد پسند همگان قرار گرفت و بدن مطهر رسول خدا(صلی الله علیه و آله)را در همان مکانى که جان به جان آفرینان تسلیم کرده بود، دفن نمودند.
طبرى، پیشنهاد دفن پیامبر(صلی الله علیه و آله)را، در همان مکانى که وفات یافت، به ابوبکر منتسب کرد و از او نقل کرد: ما قبض نبىٌّ إلّا یدفن حیث قبض؛ هیچ پیامبرى از دنیا نخواهد رفت، مگر این که در همان مکانى که قبض روح شد دفن گردد.(۵)
هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت در داخل مسجدالنبى(صلی الله علیه و آله)قرار دارد و زیارت گاه مسلمانان و مشتاقان آن حضرت از سراسر عالم است.
پی نوشت ها:
۱- اشاره به آیه ۳، سوره مائده (اَلْیَومَ اَکْمَلْتُ دینَکُم وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإسْلامَ دیناً)
۲- کشف الغمه (على بن عیسى اربلى)، ج۱، ص ۲۶؛ منتهى الآمال (شیخ عباس قمى)، ج۱، ص ۱۰۰ و بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج۲۲، ص ۵۲۸ و ص ۵۱۴
۳- المغازى (على بن عیسى اربلى)، ج۲، ص ۱۱۲۰
۴- کشف الغمه، ج۱، ص ۲۶
۵- تاریخ الطبرى، ج۳، ص ۲۱۳