در روایات اسلامى نقش اخلاق در زندگی انسانها بازتاب گسترده اى دارد که حاکى از تأثیر عمیق صفات اخلاقى در زندگى فردى و اجتماعى انسانها است که در ذیل به قسمتى از این احادیث پرمعنى اشاره مى شود:
۱. در حدیثى از امیر مؤمنان على علیه السلام مى خوانیم: «فى سِعَهِ الْاخْلاقِ کُنُوزُ الْارْزاقِ؛ گنجهاى روزیها، در اخلاق خوب و گسترده، نهفته شده است!»[۱]
۲. در حدیث دیگر از امام صادق علیه السلام مى خوانیم: «حُسْنُ الْخُلْقِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ؛ حسن خلق، روزى را زیاد مى کند!»[۲]
۳. در حدیث دیگرى از على علیه السلام درباره تأثیر حسن اخلاق در جلب و جذب مردم به استحکام رابطه دوستى در میان آنها چنین آمده است:
«مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ کَثُرَ مُحِبُّوهُ وَآنَسَتِ النُّفُوسُ بِهِ؛ کسى که اخلاقش نیکو باشد، دوستانش فراوان مى شوند و مردم به او انس مى گیرند.»[۳]
۴. باز در حدیث دیگرى از امام ششم، امام صادق علیه السلام این معنى با صراحت بیشترى آمده، مى فرماید:
«انَّ الْبِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدِّیارِ وَیَزیدانِ فِى الْاعْمارِ؛ نیکوکارى و حسن اخلاق، خانه ها (و شهرها) را آباد و عمرها را زیاد مى کند!»[۴]
شک نیست که عمران و آبادى در سایه اتّحاد و صمیمیّت و همکارى در میان قشرهاى جامعه به وجود مى آید، و آنچه باعث تحکیم این امور شود، از عوامل مهمّ عمران و آبادى خواهد بود.
طول عمر نیز مولود آرامش فکر و آسودگى خیال و جلوگیرى از فقر و همکارى و همبستگى اجتماعى است و این امور در سایه اخلاق به دست مى آید.
۵. در همین رابطه، در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله آمده است که فرمود: «حُسْنُ الْخُلْقِ یُثْبِتُ الْمَوَدَّهَ؛ اخلاق خوب پیوند محبّت و دوستى را محکم مى کند.»[۵]
و نیز در احادیث متعدّدى درباره تأثیر سوء خلق در ایجاد نفرت اجتماعى و پراکندگى مردم، و تنگى معیشت و سلب آرامش و آسایش مطالب فراوانى آمده است؛ از جمله:
۶. در حدیثى از على علیه السلام مى خوانیم: «مَنْ ساءَ خُلْقُهُ ضاقَ رِزْقُهُ؛ کسى که اخلاقش بد باشد، روزى او تنگ مى شود!»[۶]
۷. و نیز از همان حضرت آمده است که فرمود: «مَنْ ساءَ خُلْقُهُ اعْوَزَهُ الصَّدیْقُ وَالَرَّفیْقُ؛ کسى که بداخلاق باشد دوستان و رفیقان او پراکنده مى شوند و او را رها مى کنند»[۷]
۸. باز از همان حضرت آمده است: «سُوْءُ الْخُلْقِ نَکِدُ الْعَیْشِ وَعَذابُ النَّفْسِ؛ اخلاق بد موجب سختى و تنگى زندگى و ناراحتى روح و وجدان مى شود.»[۸]
۹. از امیر مؤمنان على علیه السلام پرسیدند: «مَنْ ادْوَمُ النَّاسِ غَمّاً؛ چه کسى غم و اندوهش از همه بیشتر است؟» قال علیه السلام: «اسْوَئُهُمْ خُلْقاً! فرمود: کسى که از همه اخلاقش بدتر است!»[۹]
۱۰. و بالاخره در حدیثى مى خوانیم که لقمان حکیم به فرزندش چنین نصیحت مى کرد: «ایَّاکَ وَالضَّجْرَ وَسُوْءَ الْخُلْقِ وَقِلَّهَ الصَّبْرِ فَلایَسْتَقیمُ عَلى هذِهِ الْخِصالِ صاحِبٌ؛ از بى حوصلگى و سوء خلق و کم صبرى بپرهیز که با داشتن این صفات بد، دوستى براى تو باقى نمى ماند!»[۱۰] [۱۱]
پی نوشت:
[۱] . بحار، ج ۷۵، ص ۵۳.
[۲] . بحار، ج ۶۸، ص ۳۹۶.
[۳] . غرر الحکم.
[۴] . بحار، ج ۶۸، ص ۳۹۵.
[۵] . بحار، ج ۷۴، ص ۱۴۸.
[۶] . غرر الحکم.
[۷] ۱. غرر الحکم.
[۸] . غرر الحکم.
[۹] . مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۳۸( چاپ قدیم).
[۱۰] . بحار، ج ۱۰، ص ۴۱۹.
[۱۱] . برگرفته از: مکارم شیرازى، ناصر، اخلاق در قرآن(مکارم شیرازى)، ج۱، ص ۵۷-۶۰، مدرسه الإمام علی بن أبی طالب (علیه السلام) – ایران – قم، چاپ: ۴، ۱۳۸۵ ه.ش.