در اندیشه معاد

۱۳۹۳-۰۳-۱۹

113 بازدید

«یسئل ایان یوم القیامه فاذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس والقمر یقول الانسان یومئذ این المفر؛ (۱)

می پرسد: روز رستاخیز چه وقت است؟ پس آن گاه که دیده خیره گردد و ماه در خسوف افتد و آفتاب و ماه به هم گرد آیند آن روز انسان گوید راه گریز کجاست؟»

انسان در آخرت نتیجه تک تک اعمال نیک و بد خود را خواهد دید.

در اندیشه معاد

«یسئل ایان یوم القیامه فاذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس والقمر یقول الانسان یومئذ این المفر؛ (۱)

می پرسد: روز رستاخیز چه وقت است؟ پس آن گاه که دیده خیره گردد و ماه در خسوف افتد و آفتاب و ماه به هم گرد آیند آن روز انسان گوید راه گریز کجاست؟» قیامت جاى گاه عمل و پاداش است.

هر شخص اعمال خود را در پیش روى خود حاضر می یابد آن جا اعضا و جوارح و شاهدان بر رفتار و کردار ما شهادت می دهند.

گناهان مانند طوق دور گردن انسان پیچیده شده با او قرین هستند و راه فرارى از آن براى صاحب گناه نمی باشد. فرد گناه کار در آن روز آرزو می کند که اى کاش بین او و اعمال بدش فرسنگ ها فاصله بود.

انسان در آخرت نتیجه تک تک اعمال نیک و بد خود را خواهد دید.

انسانى که اعمال نیک انجام می دهد، ولى در کنارش مرتکب معصیت می شود، ثواب اعمالش از بین می رود.

گناه سبب از بین رفتن حسنات می شود.

اگر در روز قیامت انسان، گناه کار شناخته شود و حق الناس بر گردن او باشد، ثواب اعمالش به پرونده دیگران منتقل می شود.

ائمه اطهار (ع) با آن همه عظمت باز هم نگران عاقبت اعمال خویش بودند.

در این جا به داستانى در این مورد توجه کنید.

شبى، شخصى شتابان به خانه حضرت زهرا (س) آمد و عرض کرد: فاطمه جان! على (ع) از دار دنیا رفت.

فرمودند: چه دیدى؟ عرض کرد:

على (ع) را در میان نخلستان دیدم که خدا خدا می کرد تا این که به روى زمین افتاد و از دنیا رفت.

حضرت زهرا (س) فرمود: تو یک بار على (ع) را این گونه در نخلستان دیده اى.

على (ع) هر شب این چنین می میرد و زنده می شود.

پس در جایى که على (ع) این گونه نگران عاقبت اعمال خویش است ما باید خیلى مواظب اعمال و رفتارمان باشیم.

‌حضرت على (ع) بارها و بارها به مؤمنان سفارش تقوى را کرده است.

در جاهاى مختلفى از نهج البلاغه این سفارش به چشم می خورد.

«فان تقوى الله مفتاح سداد و ذخیره معاد؛ (۲)

آرى، بی گمان تقوا رمز استوارى اندوخته اى براى معاد است.»

یا «خیر الزاد التقوى؛ (۳) بهترین توشه تقوى است.»

تقوا از ماده «وقى، یقی » به معناى خود را نگه داشتن، کف نفس از گناه می باشد.

تقوا، یعنى دورى از گناه اعم از کبیره و صغیره. ما باید به فکر سختى روز قیامت باشیم روزى که رابطه هاى ظاهرى، انسان را نجات نمی دهد.

پدر، پسر را نمی شناسد.

مادر فرزند را فراموش می کند، هیچ کسى در آن لحظات هولناک یک دیگر را نمی شناسد و همه به فکر نجات از عذاب و نتیجه اعمال خود می باشند.

امام حسین (ع) و فرزندش امام زین العابدین (ع) با آن همه عظمت و بزرگى، به فکر سختى روز قیامت و اندوختن زاد و توشه براى این سفر طولانى بودند، آن وقت ما از زمان برپا شدن قیامت می پرسیم براى ما چه فرقى می کند بالاخره قیامت برپا خواهد شد و هیچ شکى در آن نیست آن چیزى که مهم است این است که به فکر توشه این سفر باشیم.

به این داستان هم توجه کنید: از شخصى نقل شده است: «در نیمه شبى از کوچه اى عبور می کردم ناگاه مردى را دیدم که بارى به دوش می کشید، گفتم:

آقا! کجا می روید؟ گفت به مسافرت. گفتم: چه چیزى به همراه دارى؟

گفت: این زاد و توشه من است قدرى که با هم راه رفتیم، دیدم در خانه اى را زد و مقدارى از آن کیسه را آن جا گذاشت و همین طور خانه به خانه در می زد و از آن کیسه به صاحبان خانه ها می داد گفتم:

آقا! شما گفتید، من به مسافرت می روم و این ها توشه من است جواب داد:

بلى. همین طور است، مسافرت طولانى در پیش دارم، سفرى که بازگشت ندارد و آن سفر قیامت است.

درست که نگاه کردم دیدم این آقا، امام زین العابدین (ع) است.

یکى از مسائلى که در مورد معاد و نتیجه اعمال مطرح شده است تجسم اعمال خوب و بد انسان می باشد. اعمال خوب و یا بدى که ما در این دنیا انجام می دهیم در عالم برزخ و قیامت به صورت فردى خوش صورت و زیبا و یا زشت مجسم شده و همیشه در کنار انسان خواهند بود.

تنها چیزى که انسان همراه خود به عالم آخرت می برد اعمال او است.

ثروت، جاه، اهل و عیال و قدرت در آن جا ما را نجات نخواهد داد.

هر یک از اعمال خوب ما مانند نماز، روزه و حج، نورى هستند که ما را از ظلمت و تنهایى قیامت نجات می دهند. امام زین العابدین (ع) در مناجاتى عرض می کنند:

بارخدایا گریه می کنم بر تنهایى و تنگى ظلمت قبرم آن جا ظلمت مطلق است، اگر ما از این جا نور نبریم، در آن جا در تاریکى خواهیم بود.

اگر ما در احوال برزخ و قیامت بیندیشیم نورانیتى در قلب پیدا می کنیم که ما را منقلب خواهد کرد.

در این جا به داستانى عبرت انگیز توجه کنید:

نقل به مجنون گفت روزى عیب جویى              که پیدا کن به از لیلى نکویى

که لیلى گر چه در چشم تو حوریست           به هر جزوى زحسن او قصوریست

ز حرف عیب جو مجنون برآشفت               در آن آشفتگى خندان شد و گفت

اگر در دیده مجنون نشینى                          به غیر از خوبى لیلى نبینى

تو کى دانى که لیلى چون نکویى است           کزو چشمت همین بر زلف و رویى است

تو قد بینى و مجنون جلوه ناز                     تو چشم و او نگاه ناوک اندازی کنند:

شبى شیخ بهایى وارد قبرستانى شد و با نگهبان قبرستان احوال پرسى نمود.

پس از احوال پرسى از وى سؤال کرد.

سالیان درازى که در این قبرستان هستى چه دیده اى؟ گفت: از عجایبى که دیده ام این بود که مرده اى را آوردند و دفن کردند.

بعد از دفن وى از میان قبرستان بوى خوشى بلند شد دیدم یک جوان زیبا و معطر وارد قبرستان شد و کنار همان قبر آمد.

قبر شکافته شد و جوان داخل قبر شد.

چیزى نگذشت که قبرستان متعفن شد.

دوباره دیدم یک سگ بدبو و زشت آمد و داخل قبر شد.

اندکى پس از آن، جوان از درون قبر سراسیمه بیرون آمد، در حالى که پیراهنش پاره شده بدنش خون آلود بود.

جلو رفتم و پرسیدم تو کیستى؟

گفت: من عمل خوب این مرد بودم و آن سگ عمل بد او، ما در داخل قبر با هم مبارزه کردیم تا این که او به من غلبه کرد و تا روز قیامت با صاحبش خواهد بود.

آرى، دعا، نماز، روزه، خمس، زکات و اعمال شایسته، مثل آن جوان زیبا است که با ما داخل قبرمان شده و تا روز حساب مونس ما خواهند بود.

در مقابل، غیبت، دروغ، سخن چینى، تهمت و افترا، کم فروشى، ترک نماز و… مثل آن سگ بدبو و موحش است که قرین انسان می شوند.

ما باید متوجه باشیم که میزان الهى حق است و همه چیز، حتى کوچک ترین اعمال نیز مخفى نمانده از آن سؤال خواهد شد. قرآن می فرماید:

«هذا کتابنا ینطق علیکم بالحق » (۴)

تمام اعمال و رفتار ما در دنیا تحت کنترل بوده و ضبط می شود.

درست همانند دوربین هاى فیلم بردارى که از کوچک ترین حرکات و اعمال ما فیلم بردارى می کنند.

در حدیثى آمده است که روزهاى دوشنبه و پنج شنبه هر هفته پرونده اعمال انسان ها به پیشگاه حضرت حجه ابن الحسن (عج) عرضه می شود.

اگر در پرونده مان اعمال نیک و ثواب نوشته باشند، قلب نازنینش راضى و خشنود خواهد شد و اگر گناه نوشته باشند، آزرده خاطر شده و بر آن اشک می ریزند. هشیار باشیم قلب حضرت از ما آزرده خاطر نشود.

ان شاءالله.

پی نوشت ها:

۱ – سوره قیامه (۷۵) آیه ۷٫
۲ – نهج البلاغه، خطبه ۲۳٫
۳ – نهج البلاغه، قصار الحکم، ۱۳۰٫
۴ – سوره جاثیه (۴۵) آیه ۲۹٫

منبع: ماه نامه – پاسدار اسلام – ۱۳۷۸ – شماره ۲۱۳، شهریور

عباس محفوظى