دریچه های خیر و رحمت الهی

دریچه های خیر و رحمت الهی

۱۴۰۰-۰۸-۲۵

345 بازدید

ما انسان‌ها غالبا در پی تغییر موقعیت خود هستیم، حال یا در زمینه مادیات و یا در زمینه معنویات و حاضریم به هر دری بزنیم برای یافتن راهی که ما را به بیشترین نتیجه برساند.

اما گاه می‌بینیم که هر چه بیشتر به این در و آن در می‌زنیم کمتر نتیجه می‌گیریم و نا امید و سر خورده نادانسته درهای گشوده و روزنه‌های امید را هم می‌بندیم مثلا ما می‌خواهیم کاری را آغاز کنیم و تمام تلاشمان را می‌کنیم و شب هنگام که پس از تلاشی بی نتیجه وارد خانه می‌شویم دری از رحمت به روی ما گشوده می‌شود پدر یا مادرمان با لبخندی گرم پذیرای ما می‌شوند اما به جای استفاده از این مایه‌های خیر و سعادت و این دریچه‌های برکات الهی با یک رفتار نا به جا از سر خستگی و رفتاری سرد این در را هم به روی خود می‌بندیم.

بله، پدر و مادر گنج‌هایی هستند در دستان ما با هر خوبی به آنها ممکن است صدها خیر و برکت را به سوی خود جذب کنیم و عکسش هم صادق است.

یکى از عوامل سبب سازى در زندگى، و رو کردن و توجه خدا به ما احسان به والدین است قرآن در آیات متعددى می‌فرماید: و بالوالدین احسانا۱ مثل این آیه:

«وَ قَضَى رَبُّک أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَک الْکبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلاً کرِیمًا»؛ پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها [حتى‏] «اوف» مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى.

نیکى به پدر و مادر برکات زیادى در زندگى انسان دارد یکى از آنها توسعه در رزق است پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود:

من سره ان یمد له عمره و یبسط رزقه فلیصل ابویه.۲؛ هر کس دوست دارد که عمرش طولانى و رزق و روزى‌اش فراوان گردد، پس به پدر و مادر خویش نیکى کند.

امام صادق(علیه السلام) فرمود: ان احببت ان یزید الله فى عمرک فسر ابویک ۳؛ اگر دوست دارى که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد گردان.

شهید مطهرى(رحمه الله) می‌گوید: گهگاه که به اسرار وجود خود و کارهایم می‌اندیشم، احساس می‌کنم یکى از مسائلى که باعث خیر و برکت در زندگى‌ام شده و همواره عنایت و لطف الهى را شامل حال من کرده است، احترام و نیکى فراوانى بوده است که به والدین خود کرده ام و به ویژه در دوران پیرى و هنگام بیمارى علاوه بر توجه معنوى و عاطفى و با وجود فقر و مشکلات مادى در زندگى‌ام، تا آنجا که تواناییم اجازه می‌داد، از نظر هزینه و مخارج زندگى به آنان کمک و مساعدت می‌کردم.۴

هر کس دوست دارد که عمرش طولانى و رزق و روزى اش فراوان گردد. پس به پدر و مادر خویش نیکى کند

حضرت آیت الله خامنه‌اى رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) می‌فرمود: اگر بنده در زندگى خود توفیقاتى داشته‌ام باید از نیکى‌هایى باشد که نسبت به والدینم کرده ام.

ایشان می‌فرمودند: پدرم در سنین پیرى به یک بیمارى صعب العلاج چشمی مبتلا شده بودند. آن روزها در قم بودم و مرتب براى مداواى او به مشهد می‌رفتم و چون معالجه او در مشهد پیشرفتى نمی‌کرد، او را به تهران آوردم و دکترها نیز ما را مأیوس کردند و گفتند: هر دو چشم ایشان علاج ناپذیر است.

البته بعد از دو سال یک چشم ایشان معالجه شد و تا آخر عمر هم می‌دید، اما در آن زمان مطلقا نمی‌دید و باید دستشان را می‌گرفتیم و راه می‌بردیم. لذا براى من غصه‌اى درست شده بود که اگر پدر را رها کنم و به قم بروم، ایشان مجبور خواهند بود در گوشه‌اى بنشینند که این براى من خیلى سخت بود. و ایشان با من یک انس به خصوصى داشت، با من دکتر می‌رفت و برایش آسان نبود که با دیگران به دکتر برود.

بنده وقتى نزد ایشان بودم، برایشان کتاب می‌خواندم و با هم بحث علمی می‌کردیم و از این رو با من مانوس بود. به هر حال، احساس کردم که اگر ایشان را در مشهد تنها رها کنم، ایشان به یک موجود معطل و از کار افتاده تبدیل می‌شود و این مساله هم براى او بسیار سخت بود و هم براى من و از طرفى رها کردن قم هم براى من غیر قابل تحمل بود؛ زیرا سعادت دنیا و آخرتم را در قم می‌دیدم.

روزى با یکى از دوستانم مساله را در میان گذاشتم، او تاملى کرد و گفت: شما براى خاطر خدا از قم دست بکش و برو در مشهد بمان؛ خدا دنیا و آخرت تو را می‌تواند از قم به مشهد منتقل کند. من یک تأملى کردم و دیدم عجب حرف خوبى است، بنابراین تصمیم گرفتم در مشهد بمانم و از پدرم پرستارى نمایم و اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، به اعتقادم ناشى از همان نیکى به پدر و مادرم بوده است.۵

هر نگاه با محبتی به پدر و مادر نزد خدای متعال داری ارزش است و رفتار به آنها به هر نحوی از اموری است که هم در دنیا بازتاب دارد هم در آخرت پس بکوشیم قبل از این که خدای ناکرده از دستشان دهیم کمر همت به خدمتشان بندیم و به سفارشات خداوند متعال هم در رابطه با این عزیزان عمل کرده باشیم.

قرآن می‌گوید: «وَ وَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ کُرْهًا وَ حَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلَى وَالِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَ أَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَ إِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ».۶

انسان را [نسبت‏] به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم. مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با تحمّل رنج او را به دنیا آورد. و بار برداشتن و از شیر گرفتنِ او سى ماه است، تا آن گاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد، می‌‏گوید: «پروردگارا، بر دلم بیفکن تا نعمتى را که به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته‏ اى سپاس گویم و کار شایسته‌‏اى انجام دهم که آن را خوش دارى، و فرزندانم را برایم شایسته گردان در حقیقت، من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان‏پذیرانم».

 پی‌نوشت‌ها

۱- بقره؛ ۸۳، نساء؛ ۳۶، انعام؛ ۱۵۱، اسراء؛ ۲۳

۲- بحارالانوار، ج ۷۱،ص ۸۵

۳- امالى طوسى، ص ۲۴۵

۴- سرگذشتهاى ویژه از زندگى استاد مطهرى

۵- مجله نداى جمعه، ش ۲،ص ۱۰؛

۶- سوره احقاف آیه ۱۵؛

منبع: مشیت الهی در سبب سازی و سبب سوزی؛ محمود اکبری. فرآوری: رهنما؛ گروه دین و اندیشه تبیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *