اشاره:
سحر و جادو با کرامت و معجزه تفاوت ماهیتی دارد. سحر و جادو علمی است که قابل یادگیری است و هر اگر بخواهد آین علم را بیاموزد قادر با نجام کارهایی جادوی می شود. همچنین سحر قابل بطلان است و کسی دیگری با سحر یا با دعاهای اسلامی می تواند آن را باطل نماید. اما کرامت و معجزه چیزی نیست که با آموزش حاصل گردد بلکه با اراده و قدرت خداوند انم شده و از این رو با هیچ چیزی باطل نمی گردد. در این نوشته کوتاه به کرامت و معجزه امام صاذق (علیهالسلام) اشاره شده که به گمان بیننده سحر تلقی شده است.
على بن حمزه مى گوید: با امام صادق (علیهالسلام) به سفر حج رفتم، در بین راه زیر درخت خرماى خشکى نشسته بودیم. امام (علیهالسلام) لبهایش را به خواندن دعایى حرکت مى داد، من نفهمیدم چه مى گفت، سپس فرمود: اى نخل ما را از آنچه خداوند به عنوان روزى بندگانش در تو قرار داده است، بخوران! همین طور که به درخت خرما نگاه مى کردم دیدم به طرف امام صادق (علیهالسلام) خم شد در حالى که شاخه هایش خرما داشت . فرمود: نزدیک بیا، «بسم اللّه» بگو و بخور.
از آن خرما خوردیم، گواراترین و بهترین خرما بود. ناگهان دیدم مرد عربى مى گوید: تاکنون جادویى مهمتر از این را ندیده بودم ! امام صادق (علیهالسلام) فرمود: ما وارثان پیامبرانیم ما اهل سحر و جادو نیستیم، ما از خدا درخواست مى کنیم و او اجابت مى کند. آیا مایلى دعا کنیم که خداوند تو را به صورت سگى در آورد، تا به منزلت بروى و بر اهل منزل وارد شوى در حالى که براى آنها دم مى جنبانى ؟ مرد صحرانشین از روى نادانى گفت : آرى بکن ! امام (علیهالسلام) دعا کرد، فورى به صورت سگى درآمد و راهش را گرفت و رفت.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: به دنبال او برو، در پى او رفتم تا به محله اش رسید و داخل منزل خود شد و شروع کرد به دم جنبانیدن براى زن و بچه اش، آنها چوبى برداشتند و او را بیرون کردند من خدمت امام صادق (علیهالسلام) برگشتم و جریان را به عرضشان رساندم در آن بین که من قضیه را مى گفتم آن سگ برگشت آمد و مقابل امام (علیهالسلام) ایستاد در حالى که اشکهایش جارى بود و روى خاک مى غلتید و زوزه مى کشید.
امام (علیهالسلام) ترحم کرد و دعا فرمود، مرد عرب دوباره به حال اول برگشت، امام صادق (علیهالسلام) فرمود: اى اعرابى آیا ایمان آوردى یا نه؟ عرض کرد: آرى هزاران هزار مرتبه .[۱]
پی نوشت:
[۱] . خرائج و جرائح ، ص ۱۹۸ چاپ ضمیمه به اربعین علامه مجلسى.