پلورالیزم از اصطلاحاتی است که در حوزه های مختلفی کاربرد دارد. یکی از حوزه های مهمی که پلورالیزم در آن کاربرد دارد حوزه دین است که از آن پلورالیزم دینی تعبیر می شود.
معنای لغوی و اصطلاحی پلورالیزم
پلورالیزم (Pluralism) یا پلورالیسم به معنای تکثر، چندگانگی، آیین کثرت، کثرت گرایی، چندگرایی، تعدد مقام و تعدد شغل است. [۱]
در اصطلاح دارای معنا و مفهوم متفاوتی است. به طوری که در رشته های مختلف، اصطلاح خاص به خود را دارا است. برخی از این مصطلحات به قرار زیر است:
الف: پلورالیزم فلسفی.
ب: پلورالیزم اخلاقی.
ج: پلورالیزم فرهنگی.
د: پلورالیزم دینی یا کلامی.[۲]
فرهنگ آکسفورد، پلورالیزم را به عبارت ذیل تفسیر نموده است:
بعضی ها در معنی پلورالیزم می گویند: «مراد از پلورالیزم به طور کلی هر نظریه ای است که در آن اصل و ریشه امور یا عدد چیزها یا نوع آن ها بیش از یکی دانسته شود و پلورالیست کسی است که کثرت یا چند گانگی را اصل قرار می دهد (در مقابل وحدت یا یگانگی) و از این رو می توان او را «کثرت گرا» یا «چندگانه گرا» خواند.[۳]
با استفاده از تعریف های فوق می توان گفت «پلورالیزم» عبارت است از گرایش به تکثر و تعدد و پذیرش اصل کثرت در جامعه، به این معنی که گروه های مختلف، دارای زندگی سیاسی و دینی متفاوت، می توانند در یک جامعه به صورت صلح آمیز زندگی کنند.
تاریخچه مختصر پلورالیزم
«پلورالیزم» نخستین بار در حوزه های کلیسا به کار رفت و به اشخاصی که در کلیسا دارای مناصب و مشاغل متکثری بودند، اطلاق می شد. گویا این اصطلاح را اولین بار «لوتسه» در سال ۱۸۴۱ میلادی در کتاب خود به نام «ما بعد الطبیعه» وارد فلسفه کرد.[۴] این اصطلاح به عنوان «پلورالیزم دینی» در جهان مسیحی در دهه های اخیر، توسط «جان هیک» (متولد ۱۹۲۲م.) طرح و ترویج شده است.[۵] ایشان در این باره چنین گفته است:
از نظر پدیدار شناسی، اصطلاح تعدد ادیان (کثرت دینی) به طور ساده عبارت است از این واقعیت که تاریخ ادیان نمایانگر تعدد سنن و کثرتی از متفرعات هر یک از آن هاست. از نظر فلسفی، این اصطلاح ناظر بر یک نظریه خاص از روابط بین سنت هاست، با دعاوی مختلف و رقیب آن ها. این اصطلاح به معنای این نظریه است که ادیان جهان تشکیل دهنده برداشت های متفاوت از یک حقیقت نمایی و مرموز الوهی اند.[۶]
تعریف پلورالیزم دینی
«پلورالیزم دینی» را به گونه ای که جامع افراد و مانع اغیار باشد نمی توان تعریف نمود. اما معنایی که امروز در میان متخصصین ادیان و مذاهب رایج است مراد از «پلورالیزم دینی» این است که حق مطلق، نجات و رستگاری منحصر در یک دین و مذهب نیست، بلکه حقیقت مطلق، مشترک میان همه ادیان است و هر آیینی در واقع جلوه های گوناگون «حق مطلق» اند. و در نتیجه، پیروان تمام ادیان و مذاهب، به هدایت و نجات دست می یابند.[۷]
جان هیک (۱۹۲۲م) متکلم مسیحی معاصر که از طرفداران این نظریه است چنین می گوید:
«ادیان مختلف، جریان های متفاوت تجربه دینی هستند که هر یک در مقطع متفاوتی در تاریخ بشر آغاز گردیده و هر یک خود آگاهی عقلی خود را درون یک فضای فرهنگی متفاوت بازیافته است».[۸]
بنابراین از شاخه هاى پلورالیسم، کثرت گرایى دینى است که در دو معنا آن را به کار مى برند: یکى برداشت هاى متفاوت از دین و به عبارت دیگر، قرائت هاى مختلف از دین، و دیگر، همسنگ دانستن همه ادیان براى رسیدن به حقیقت. بنابر این معنا، ادیان مختلف، راه هاى گوناگونى براى رسیدن به یک حقیقت اند. بنابر معناى نخست، که آن را «کثرت گرایى در فهم دین» مى خوانند، انسان ها براى رسیدن به سعادت، مى توانند قرائت هاى مختلفى از آموزه هاى دینى به دست آورند. به عبارتى دیگر، رسیدن به سعادت، تنها از گذر یک قرائت ممکن نمى شود؛ بلکه قرائت هاى مختلفى دارد و هر کس مى تواند از آن طریق به سعادت دست یابد. معناى دوم نیز- که آن را «کثرت گرایى دینى» نام کرده اند- بر آن است که انسان هاى سعادت طلب مى توانند هر یک از ادیان الهى را که مى خواهند برگزینند و به تعالیمش عمل کنند و به حقیقت متعالى برسند.[۹]
با توجه به مطالب فوق می توان گفت: «پلورالیزم دینی» عبارت است از این که: حقیقت، رستگاری، کمال نفس، منحصر در دین خاص نیست، بلکه تمام ادیان الهی حتی تمام مکاتب بشری بهره ای از حقانیت را دارا هستند، یعنی همه در صراط های مستقیم گام بر می دارند.
پس هدف از مطرح شدن پلورالیزم دینی، اثبات حقانیت همه ادیان و فرقه ها است. نظر اکثر دانشمندان غرب کثرت گرایی دینی، بر آن است که ثابت کند ادیان گوناگون، همگی می توانند مایه رستگاری یا کمال نفس پیروان خود شوند، چنان که در «هندوئیسم»، تصریح می شود که برای نیل به رهایی یا رستگاری راه های بسیاری وجود دارد.[۱۰]
در اینکه همه ادیان با وجود اختلافاتی اساسی زیادی که دارند به صورت یک سان حق هستند و همه آنها می توانند مانند هم دیگر بشر را به سوی رستگاری رهنمون شود عقلا قابل پذیرش نیست زیرا خود اختلافات اعتقادی و عملی که در آن ها وجود دارد این مطلب را نقض می کند.
اما اگر منظور از پلورالیزم، مدارا و همزیستی مسالمت آمیز برای جلوگیری از جنگ ها و نزاع ها باشد یعنی اینکه کثرت ها به عنوان واقعیت های اجتماعی پذیرفته شوند و مصلحت جامعه این نیست که به جان هم بیافتند بلکه باید همزیستی داشته باشند، چیزی است که نمی توان آن را مردود دانست. اگر در جامعه چندین فرقه دینی و مذهبی در عین حالی که گرایش های خاص و متفاوت از هم دارند، به هم احترام بگذارند و عملا با یکدیگر درگیر نشوند و هم دیگر را تحمل کنند، از دیدگاه دین اسلام نه تنها قابل پذیرش است بلکه اسلام به آن سفارش نموده است.
مثلا شیعه و سنی در جهان اسلام در برخی موضوعات اعتقادی و عملی با هم اختلاف دارند و نمی توان این دو مذهب را به یک مذهب تبدیل نمود، ولی در عین حال پیروان آن ها می توانند با صلح و مسالمت در کنار هم زندگی کنند. هرچند پیروان هرکدام از این دو مذهب نظر خودش را صحیح و نظریه طرف را نادرست میدانند، اما در مقام عمل می توانند برادرانه زندگی کنند و علیه همدیگر اقدام فیزیکی انجام ندهند.
این مفهوم از پلورالیسم کاملا معقول و مورد قبول و تایید دین اسلام است. این نوع از پلورالیسم در بین دو فرقه از یک مذهب، بین دو مذهب از یک دین، و بین دو دین الاهی پذیرفتنی است. مثلاً پیروان اسلام و مسیحیت و یهودیت برخورد فیزیکی ندارند، بلکه با احترام و ادب نسبت به هم برخورد دارند با هم رفت و آمد دارند و تجارت می کنند. این پلورالیزم، به عرصه فکر و نظر ربطی ندارد. اگر کسی پلورالیسم را اینگونه معنا کند البته این معنا در دین اسلام وجود دارد. در قرآن و سیره پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام)، تاکید بر روابط میان فرقه های مختلف مسلمانان است.[۱۱]
در قرآن کریم به صراحت گفته شده است که مسلمانان با پیروان سایر ادیان که سر جنگ به آنان ندارند به کمال نیکویی و رعایت عدالت و قسط باید برخورد داشته باشند . مسیحی بودن و یا یهودی بودن دلیل نمی شود که مسلمانان با آنان درگیر شده و فضای سالم زندگی را بهم بزنند. خداوند می فرماید:
«لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ؛[۱۲] خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى کند؛ چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد».
این آیه شریفه به صراحت به مسلمانان دستو رمی دهد که با پیروان ادیان دیگر نه تنها به صورت مسالمت آمیز تعامل داشته باشند بلکه باید به آنان نیکی کرده و در رفتارها و تعاملات خود قسط و عدالت را رعایت کنند.
نتیجه گیری
پلورالیزیم دارای معانی متعددی است و امروزه در بین ادیان جهان، از میان این معانی، پلورالیزم دینی برجسته شده و مورد توجه قرار گرفته است. پلورالیزم دینی به این معنا که همه ادیان بر حق هستند و همه آنها به صورت یک سان پیروان خود را به سعادت و نجات می رسانند، عقلا قابل قبول نیست و هیچ دلیل عقلی بر آن قابل اقامه نمی باشد. اما اگر مراد این باشد که پیروان ادیان مختلف همدیگر را بپذیرند و علیه همدیگر اقدامی عملی انجام ندهند و در کنار همدیگر به صورت مسالمت آمیز زندگی کنند این چیزی است که هم عقل آن را می پذیرد و هم قرآن و دین اسلام بر آن تاکید دارد.
پی نوشت ها
[۱] . فرهنگ معاصر انگلیسی – فارسی، ص ۷۰۰.
[۲] . جهت اطلاع بیشتر در مورد هر کدام از این موضوعات به مجله معرفت، شماره ۱۴، ص ۲۹ ۲۸ مراجعه فرمائید.
[۳] . مجله کیان، سال پنجم، شماره ۲۸، آذر، دی و بهمن ۷۴، ص ۳۸.
[۴] . کندوکاوی در سویههای پلورالیزم، ص ۲۱،به نفل از مجله نامه فرهنگ، شماره ۲۴، سال ۱۳۷۵، ص ۴.
[۵] . تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، ص ۲۱.
[۶] . تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، ص ۲۱.
[۷] . فصلنامه کتاب نقد، سال اول، پائیز ۷۶، شماره ۴، ص ۱۳۳.
[۸] . فلسفه دین، ص ۲۳۸.
[۹] . فرهنگ شیعه، ص ۱۷۰.
[۱۰] . کتاب نقد، ج ۴، ص ۱۳۵.
[۱۱] . اقتباس از فصلنامه کتاب نقد، شماره ۴، ص ۳۳۶ – ۳۳۴.
[۱۲] . سوره ممتحنه، آیه ۸.
منابع
۱. قرآن کریم.
۳. باطنی، محمد رضا، فرهنگ معاصر انگلیسی – فارسی، واحد پژوهش فرهنگ معاصر، تهران – ایران، ۱۳۷۳.
۴. پژوهشکده تحقیقات اسلامى، فرهنگ شیعه ، قم، زمزم هدایت، چ۲، ۱۳۸۶ش.
۵. تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، نقل از دین پژوهی، ویراسته میرچا الیاده، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی.
۶. جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد، ویراسته بهاء الدین خرمشاهی، انتشارات بینالمللی الهدی، ۱۳۷۲ش.
۷. ربانی گلپایگانی، علی، تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۸.
۸. فصلنامه کتاب نقد، سال اول، پائیز ۷۶، شماره ۴.
۹. قدر دان قراملکی، محمد حسن، کندوکاوی در سویههای پلورالیزم، کانون اندیشه جوان، بهار ۱۳۷۸، چاپ اول.
۱۰. مجله کیان، سال پنجم، شماره ۲۸، آذر، دی و بهمن ۷۴.