خودسازى، برآیند روزه

۱۳۹۴-۱۲-۲۲

462 بازدید

ماه رمضان فرصتِ بازنگرى در خویش

انجام اعمال و آداب ماه پر خیر و برکت رمضان چون: تهجد و شب‌زنده‌دارى، مراقبت از گوش و چشم و زبان، استغفار کردن، دعا خواندن، ذکر گفتن، تلاوت قرآن، تدبر در آیات، خواندن نمازهاى نافله، درک شب‌هاى قدر و معتکف شدن۱، انسان را به خویشتن خویش سوق مى‌دهد و او را از غفلت و بى‌توجهى نسبت به خود بیرون مى‌آورد. مقام معظم رهبرى در این باره مى‌گویند: “دعا در ماه مبارک رمضان و همه خصوصیات این ماه مبارک، این است که ما را متذکر مى‌کند؛ از غفلت بیرون مى‌آورد؛ آلودگى‌هاى ما را به ما نشان مى‌دهد و در بین دعا و نماز و توجه، فرصتى به ما دست مى‌دهد که در اشتباهاتى که با آنها انس و خو گرفتیم، بازنگرى کنیم و آنها را بشناسیم؛ چون گاهى انسان گناهى را عادت کرده که انجام بدهد و توجه ندارد که این گناه است. البته تنبلى، سستى و بقیه نواقصى را هم که داریم، مى‌توانیم بازنگرى کنیم.” ۲

ایشان شب‌هاى قدر را فرصت استثنایى در طول سال دانسته و در این باره مى‌گویند: “این فصلِ یک ماهه، فصل بسیار باارزش و قیمتى است. در این سى یا بیست و نه روز، خدا لیله القدر را قرار داده و لیله القدر یک فرصت استثنایى در طول سال براى انسان است. که اگر انسان توانسته باشد آن شب را درک کند، خیر زیادى نصیبش مى‌شود، در دعاى وداع ماه رمضان در مفاتیح الجنان مى‌خوانیم: “و ان تجعلنى برحمتک ممّن خرّت له لیله القدر و جعلتها له خیرا من الف شهر؛ خدایا، مرا از کسانى قرار ده که توفیق درک لیله القدر را به دست آوردند و لیله القدر براى آنها از هزار ماه بهتر و باارزش‌تر شده، لیله القدر براى همه این گونه نیست. آن کسى که براى او شب بیست و سوم یا شب بیست و یکم ماه رمضان، با شب بیست و سوم هر ماه دیگرى فرق ندارد ـ نه ذکرى، نه توجهى، نه حالى، نه گریه‌اى، نه تضرّعى؛ با غفلت مى‌گیرد مى‌خوابد، یا اصلاً یادش نمى‌آید که لیله القدر است، یا خداى نکرده آلوده به گناه و هواى نفس هم مى‌شود ـ براى چنین انسانى، لیله القدر بهتر از هزار شب نیست؛ یک شب است، آن هم یک شب خسران‌بار که براى او خیرى ندارد. لیله القدر براى آن کسى از هزار ماه بهتر است که ساعات و دقایق آن شب را قدر بداند؛ از دقایق آن شب استفاده کند. در آن دعا مى‌خوانیم که خدایا ما را از آن کسانى قرار ده که شب قدرشان پوچ نمى‌شود و از دست نمى‌رود.”۳

برنامه انسان‌سازى ماه رمضان

برنامه‌هاى اسلام به دو بعد جسمانى و روحانى انسان توجه دارد. روزه نیز از نظر جسمى و بهداشتى، فردى و اجتماعى، اخلاقى و معنوى هدایاى ارزشمندى را براى صائم به ارمغان مى‌آورد. روزه از سویى خانه تکانى عظیم براى دستگاه هاضمه و گوارش و از سوى دیگر ورزشى روحانى براى قوى کردن ایمان، اراده، پایمردى و استقامت، گذشت و ایثارگرى است. استاد مطهرى در باره بعد روحانى روزه مى‌نویسد: “اساساً برنامه ماه مبارک رمضان، براى انسان‌سازى است، یعنى برنامه این است که انسان‌هاى معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسان‌هاى سالم، و انسان‌هاى سالم خود را تبدیل به انسان‌هاى کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده، بر شهوات نفسانى است. برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوى خداست، برنامه ترقى دادن روح است، برنامه ارتقا دادن روح است. اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سى روز گرسنگى و تشنگى و بى‌خوابى بکشد و مثلاً شب‌ها تا دیروقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود و بعد هم عید فطر بیاید، و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزه‌اى براى انسان اثر ندارد.”۴

هشدار قرآن به مراقبت از خویش و راه هدایت

قرآن کریم همواره انسان را به خودسازى و توجه به خود ترغیب نموده و به مؤمنان نسبت به مراقبت از راه رستگارى هشدار داده است؛ از جمله در آیه ۱۰۵ سوره مائده خطاب به مؤمنان مى‌فرماید:

“یا أیهَا الَّذین آمَنُواعَلَیکُم أَنفُسَکُم لا یضُرُّکُم مَن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیتُم؛۵

اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! به خودتان بپردازید. هر گاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است، به شما زیانى نمى‌‏رساند.”

علیکم در “عَلَیکُم أَنْفُسَکُم” اسم فعل و به معناى “الزموا” انفسکم مى‌باشد. این آیه از مؤمنان مى‌خواهد که به خود بپردازند و مراقب راه هدایت خویش باشند و از ضلالت گمراهان نهراسند.

هدایت و ضلالت دو واژه متضادند و در سلوک و طى طریق معنا مى‌یابند. هدایت حرکت در مسیر مستقیم براى رسیدن به غایت مطلوب است و ضلالت انحراف و کجى از آن مسیر و در نتیجه دست نیافتن به آن غایت است.۶

هر راهى، فرجامى دارد و مقصد و هدف نهایى در سلوک الى الله، خداى نامتناهى است. از این جهت که او نامتناهى است راه‌هاى رسیدن به او نیز نامحدود است. انسان در هر مسیرى گام نهد، تکوینا به خدا مى‌رسد “یا أَیهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ؛۷ اى انسان! حقا که تو به سوى پروردگار خود به سختى در تلاشى، و او را ملاقات خواهى کرد.” اما در این سیر، گروهى به صراط مستقیم قدم گذاشته و به خدا و مهرش مى‌رسند و گروهى به دیگر راه‌ها کشیده مى‌شوند، البته آنان نیز به خدا مى‌رسند اما به قهر و عقاب او.

انسان‌ها در نیل به لقاء الهى، همانند آب‌هاى متفاوتى‌اند که هر یک به سوى دریا در حرکت‌اند. رودخانه‌هاى بزرگ تا وسط دریا پیش مى‌روند اما جویباران کوچک فقط به کنار آن مى‌رسند.

در میان راه‌هایى که بدو ختم مى‌شود، یک راه مستقیم و دیگر راه‌ها انحرافى است “وَ أَنَّ هَذا صراطِى مُستَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سبِیلِهِ؛۸ و [بدانید] این است راه راست من؛ پس، از آن پیروى کنید. و از راه‏‌ها[ى دیگر] که شما را از راه وى پراکنده مى‌‏سازد پیروى مکنید.” جز آن راهى که انسان را به خداى رحمان مى‌رساند و نمازگزار هدایت به آن را در نماز از خدا مى‌طلبد، دیگر راه‌ها ضلالت است و به خداى منتقم مى‌انجامد و سالک آن طرق سر انجام جلال و قهر او را مى‌بیند.۹

خواجه عبدالله انصارى در باره این آیه مى‌گوید: “یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم به زبان اشارت بر ذوق اهل ارادت آن است که اى مؤمنان! زینهار، نفس خویش را مقهور و مغلوب دارید، پیش از آن که او شما را مقهور و مغلوب کند. آن را به اطاعت خود مشغول کنید، پیش از آن که او شما را به معصیت مشغول کند. از یکى از بزرگان اولیا از این آیت پرسیدند. گفت: اگر به اصلاح مفاسد نفس خود مشغول شدى او هم تو را از اشتغال به گناه (وسوسه) در حق مردم باز مى‌دارد.”۱۰

وى با اشاره به حدیث “أعْدى عَدُوِّکَ نَفسُکَ الَّتى بینَ جَنبَیک”۱۱ مى‌نویسد:

“مصطفى فرمود: بزرگ‌ترین دشمن تو، نفس توست که میان دو پهلوى توست و چون با هر دشمنى بسازى، از شر آن در ایمن باشى، ولى اگر با نفس خویش بسازى، هلاک شوى. پس اگر در این جهان به کسى نیکى کنى، در آن جهان سپاس بینى و اگر بدى کنى، در آن جهان از تو شکایت کنند، ولى حالت نفس، ضد این است؛ اگر در این سراى راضى نگه دارى، در آن سراى دشمن تو شود و اگر در این سراى بد دارى، به آن سراى شکر کند.”۱۲

در حکایتى آورده‌اند که: “بزرگى را پرسیدم در معنى این حدیث که “اعدى عدوک نفسک التى بین جنبیک”. گفت: به حکم آن که هر آن دشمنى را که با وى احسان کنى دوست گردد، مگر نفس را که چندان که مدارا بیش کنى، مخالفت زیادت کند.

فرشته‌خوى شود آدمى به کم خوردن

وگر خورد چو بهائم بیوفتد چو جماد

مراد هر که برآرى مرید امر تو گشت

خلاف نفس که فرمان دهد چو یافت مراد۱۳

سخن پایانى خود را به کلام امام على(علیه السلام) زینت مى‌دهیم که فرمودند: در شگفتم از کسى که براى گمشده خود، جار مى‌زند و از این و آن مى‌پرسد، در حالى که خودش را گم کرده و در پى یافتن خود نیست. ۱۴ امام عارفان(علیه السلام) در سخنى دیگر مى‌فرماید: هر کس نفس خود را شناخت، دیگران را بهتر مى‌شناسد۱۵ و هر کس نسبت به نفس خود جاهل باشد، نسبت به دیگران جاهل‌تر است.۱۶

بر اساس آنچه گذشت، انسان همواره باید مراقب خویشتن باشد و ماه رمضان و روزه‌دارى، فرصتى مغتنم براى خودشناسى، خودسازى و مراقبت از خویشتن و تداوم بخشیدن به آن تا رمضان دیگر است.

پى‌نوشت‌:

۱؛ بنگرید به: المراقبات، میرزا جواد آقا ملکى تبریزى، بحث مراقبات ماه رمضان؛ نیز: مراقبات ماه رمضان، محمد محمدى رى شهرى، ترجمه جواد محدثى، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۴؛

۲ . ماهنامه دیدار آشنا، ش ۷۳، ص ۱۷، با ویرایش اندک.

۳ . همان.

۴ . همان.

۵ . مائده/ ۱۰۵؛

۶ . ر.ک: مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ذیل واژه “ضلل”.

۷ . انشقاق/ ۶؛

۸ . انعام/ ۱۵۳؛

۹ . ر.ک: تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج ۱۶، ص ۱۹۱ – ۲۹۲، قم، اسراء، ۱۳۸۳؛

۱۰ . تفسیر ادبى و عرفانى قرآن مجید، حبیب الله آموزگار، ج ۱، ص ۲۲۸، تهران، اقبال، چ ۱۷، ۱۳۸۳؛

۱۱ . بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۳۶؛

۱۲ . تفسیر ادبى و عرفانى قرآن مجید، همان.

۱۳ . کلیات سعدى، تصحیح محمدعلى فروغى، باب هفتم گلستان، ص ۱۱۵،‌ تهران، محسن، ۱۳۷۹؛

۱۴؛ غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد تمیمى آمدى، ص ۲۳۳، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، ۱۳۶۶؛

۱۵ . همان.

۱۶ . همان.

منبع: ماهنامه معارف؛ شماره ۵۸؛ علیرضا کمالى