خطبه امام سجاد (علیه السلام) برای اهل كوفه

خطبه امام سجاد (علیه السلام) برای اهل کوفه

۱۴۰۱-۰۵-۲۷

144 بازدید

علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، مشهور به امام سجاد و زین العابدین (۳۸- ۹۵ق)، چهارمین امام شیعیان است. آن حضرت ۳۴ سال  امامت نمودند. امام سجاد (علیه السلام) در واقعه کربلا حضور داشتند؛ ولی به علت بیماری، در جنگ شرکت نکردند.

لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) ایشان را به همراه اسیران کربلا به کوفه و سپس شام بردند. امام سجاد (علیه السلام) در شام با ایراد خطبه و سخنانی به یادماندنی در جمع مردم، آنان را از جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) آگاه نمود.

قسمتی از خطبه امام سجاد (علیه السلام)

حذیم بن شریک اسدى گفت: «زین العابدین (علیه السلام) بیرون آمد و مردم را اشارت فرمود که خاموش باشند و او ایستاده سپاس خداى گفت و ستایش او کرد و بر نبى (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) درود فرستاد آنگاه فرمود:

«اى مردم، هر کس مرا مى‏ شناسد و هر کس نمى ‏شناسد [بگویم‏] من على فرزند حسینم، که در کنار فرات او را کشتند بى ‏آنکه خونى طلبکار باشند و قصاصى خواهند، من پسر آن کسم که حرمت او بشکستند و مال او را تاراج کردند و عیال او را به اسیرى گرفتند، منم پسر آنکه او را محاصره کرده و کشتند و این براى فخر کافى است!

اى مردم، شما را به خدا سوگند آیا در خاطر دارید به سوى پدر من نامه نوشتید و او را فریب دادید و پیمان و عهد و میثاق بستید و باز با او کارزار کردید و او را بى ‏یاور گذاشتید؟!

پس هلاک باد شما را چه توشه‏ اى براى خود پیش فرستادید و زشت باد راى شما! به کدام چشم به روى پیغمبر (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) نظر مى‏ افکنید، وقتى با شما گوید عترت مرا کشتید و حرمت مرا شکستید پس از امت من نیستید!

راوى گفت: صداى مردم به گریه بلند شد و به یکدیگر مى ‏گفتند هلاک شدید و نفهمیدید، پس على بن حسین (علیهما السلام) فرمود: «خدا رحمت کند آن که نصیحت مرا بپذیرد و وصیت مرا به خاطر خدا و رسول (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) و خاندان وى نگاه دارد، زیرا ما را در الگو پذیرى رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) شیوه ‏اى است نیکو.

همه گفتند: «اى زاده رسول خدا ما فرمانبرداریم و پیمان تو را نگاه داریم، دل به جانب تو داریم و هواى تو در خاطر ما است، خداى تو را رحمت فرستد، فرمان خویش بفرماى که ما جنگ کنیم با هر که جنگ تو خواهد، و آشتى کنیم با هر کس تو با او صلح کنى، و قصاص خون تو را از آنان که بر تو و ما ستم کردند بخواهیم!»

على بن حسین (علیهما السلام) فرمود: «هیهات هیهات! اى بی وفایان مکار، میان شما شهوات حائل شد، مى‏ خواهید همان اعانت که پدران مرا کردید همان گونه مرا هم اعانت کنید، هرگز چنین نخواهد شد!

سوگند به پروردگار راقصاتى (شتران حاجیان) که به منى برند آن زخم که دیروز از کشتن پدرم و اهل بیت وى بر دل من رسید هنوز بهتر نشده و التیام نیافته است، داغ پیغمبر فراموش نگشته و داغ پدرم و فرزندان پدر و جدم موى رخسار مرا سپید کرده است و تلخى آن میان حلقوم و حنجره من است و اندوه آن در سینه من مانده است و خواهش من این است نه با ما باشید و نه بر ما، آنگاه فرمود:

«تعجبى در شهادت حسین نیست و پدرش که بهتر و گرامى ‏تر از او بود کشته شد، اى اهل کوفه به این مصیبتى که به حسین رسیده خوشحال نباشید هر چند بسیار عظیم است، کشته ‏اى به شط فرات که جانم فدایش باد، جزاى کسى که او را به شهادت رساند آتش جهنم است.[۱]»

پی نوشت ها

[۱] . الاحتجاج؛ ترجمه جعفرى؛ ج‏۲؛ ص۱۱۳

منابع

ابو منصور طبرسى؛ الاحتجاج؛ ترجمه جعفرى‏؛ ۵۴۸ ق‏؛ انتشارات اسلامیه‏؛ تهران؛ اول؛  ۱۳۸۱ ش‏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *