گذر کوتاهى در آموزه هاى ادیان و مکاتب الهى و بشرى گویاى آن است که عموم متفکران ،نهایت تاریخ را روشن و زیبا مى دانند .
البته ترسیم این افق درهر یک از مکاتب با دیگران متفاوت است و حداقل تفاوت اجمال و تفصیل آنها در بیان کیفیت این افق برین است؛ به این معنا که هرچه از مکاتب قدیمى به سوى ادیان متأخر پیش مى رویم، تبیین ها دقیق تر واشاره به امور جزیى بیشتر است و برعکس، هرچه به عقب برویم، با اشارات جزیى و پرابهام روبرو مى شویم.
در این میان شاید هیچ آیینى به اندازه اسلام به شرح و توضیح این برهه زیبا و دلنشین نپرداخته است و در بین فرقه هاى اسلامى نیز گنجینه شیعه غنى ترین است.
آن چه فصل مشترک همه ادیان و مکاتب است تأکید بر ظهور دورانى است که عدالت در جامعه بشرى حاکم مى شود و بشر، آزادى و سعادت حقیقى را لمس مى کند و مدینه فاضله جهانى در آن محقق مى شود. مژده هاى کتب مقدس، آیین هاى هندى و ایران باستان و ادیان ابراهیمى گواه این سخن است .
مدینه فاضله بشرى زمانى محقق خواهد شد که عناصر اصلى سعادت بشرى فراهم شود این عناصر عبارتند از :عدالت ، امنیت ، رفاه ، آزادى، رشد و پیشرفت علمى و تکنیکى ،تعالى اخلاقى و معنوی. این مقاله گذر و نظرى دارد بر آیات و روایات مربوط به این افق برین و چگونگى حصول مؤلفه هاى مدینه فاضله در دوران حکومت مهدوی.
یکى از تفاوت هاى بارز میان ترسیم شیعى و سنى درموضوع مهدویت ،آن است که اهل سنت به «مهدى نوعى» معتقد است، درحالى که شیعه اصرار بر«مهدى شخصى» دارد؛ به این معنا که اهل سنت، طبق وعده ها و بشارت هاى قرآنى و نبوى، معتقدند سرانجام روزى شخصى از خاندان پیامبر(ص) ظهور خواهد کرد و بساط ظلم ظالمان را برخواهد چید .
دقیقاً معلوم نیست این شخص کیست وتاریخ تولدش به وضوح مشخص نیست؛ همین قدر مى دانند که مدت زمانى قبل از ظهور ـ که درعلم الهى روز معینى است ـ به دنیا آمده یا خواهد آمد .
اما شیعه را اعتقاد برآن است که منجى آخرالزمان فرزند نهم امام حسین بن على (ع) است که در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجرى در شهر سامرا متولد شده است و اکنون در غیبت به سر مى برد. منابع شیعى به تفصیل از ویژگى هاى اخلاقى و حتى صفات بدنى وى سخن به میان آورده اند.
عدالت
بیشترین تأکید آیات و روایات اسلامى بر« عدالت طلبى» مهدى(عج) است. کمتر روایتى در کتب روایى مربوط به این موضوع یافت مى شود که نامى از عدالت در آن نیامده باشد.
در حدیث مشهورى از پیامبر اکرم(ص) چنین آمده است : «اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقى مانده باشد، خداوند آن روز را چندان طولانى کند تا یکى از فرزندان من ظهور کند تا جهان راهمان گونه که از ظلم و جور پر شده است، از عدل و داد پر کند» .(۱)
حاکمیت عدالت، فرایندى اجتماعى، اقتصادى ،سیاسى و گسترده است که تحقق آن منوط به وجود فاکتورهاى زیر در جامعه است: حاکمان شایسته ، قوانین عادلانه و صحیح، وجود دستگاه نظارتى دقیق، همدلى و پذیرش مردمى نسبت به حکام و قوانین.بر وجود عنصر اول در حکومت موعود قرآن به تصریح در آیات و هم در روایات تأکید شده است : «وعدالله الذین آمنوا منکم وعملواالصالحات لیستخلفنهم فى الارض …»(۲)
همچنین:
«لقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادى الصالحون »(۳).از امام باقر (ع) نقل شده که منظور از بندگان شایسته(عبادى الصالحون) یاوران مهدى هستند(۴).
حتى اگر آیات و روایات فوق هم نبود، عقل حکم مى کند که حاکمان آن دوران، انسان هاى شایسته اى خواهند بود به این بیان که در حکومتى که شخص اولش امام معصوم است طبعاً نفر بعدى افرادى هستند که نزدیک عصمت هستند و به همین ترتیب نفرات بعدى نیز انسان هاى پاک و صالحى هستند.
از سوى دیگر باید دانست که قوانینى که در چنین حکومتى تصویب مى شود به یقین کامل ترین قوانین و نزدیک ترین آنها به حق خواهد بود؛زیرا علت نقص همه قوانین بشرى عدم احاطه کامل قانون نویسان بر زوایاى وجودى انسان است که این نقیصه در حکومت مهدى برطرف خواهد شد؛ زیرا علم الهى امام پشتوانه تدوین گران قانون خواهد بود.
همچنین باید گفت که وجود امام معصوم ،دقت و اصرار بر اعمال صحیح قانون و وجود بازرسان شایسته که از «بندگان صالح» خواهند بود، وجود یک سیستم نظارتى صحیح و دقیق را تضمین خواهد کرد و نهایتاً به ثمر رسیدن انتظار چند هزار ساله بشریت براى ظهور منجى واپسین باعث مى شود تا همدلى و پذیرش مردمى حکومت به حد اکثرممکن برسد و بدین ترتیب زمینه احراى عدالت به خوبى فراهم خواهد بود و اولین مؤلفه مدینه فاضله جهانى در حکومت موعود ادیان، امرى تضمین شده خواهد بود .
امنیت
وعده تخلف ناپذیر الهى درقران مجید بر آن است که در دوران حکومت صالحان، امنیت مطلوب در جهان حاکم خواهد بود؛ امنیتى که زمینه رشد و ارتقاء فطرت انسان ها در آن فراهم خواهد بود و شرایط لازم براى رسیدن انسان به هدف خلقت( عبادت )فراهم خواهد بود به گونه اى که انسان ها بدون هیچ دغدغه اى به عبادت خداى یگانه مى پردازند و دست شیاطینى که انسانها را به شرک وامى دارندکوتاه خواهد بود :« ولیبدلنهم من بعد خوفهم امناً یعبدوننى لایشرکون بی؛ ترس ایشان را به آرامش بدل مى کنیم تا مرا عبادت کنند و هیچ پیرایه مشرکانه اى برمن نبندند »(۵).
رفاه
در هیچ کجاى دنیا نبود امکانات خدادادى باعث فقر نیست، بلکه بیشتر تبعیض در تقسیم داده هاى طبیعت و غصب و اجحاف بوده که فقر و ندارى انسانها و ملتها را در پى داشته است.
اگر دولت هاى استعمار گر به چپاول ملل تحت ستم دست نمى آلودند، داشته هاى هر سرزمین به راحتى کفاف ساکنان آن را مى داد و شاهد این همه فقر و گرسنگى نمى بودیم .
با برپایى حکومت عدل مهدوى، دست ظالمین از چپاول در بندان و مستضعفان کوتاه خواهد شد و بالاتر اینکه انسان هاى ضعیف نگاه داشته شده ،حاکمان زمین خواهند شد.در این حکومت به دلیل گسترش عدالت همه جانبه ومساوات فراگیر امکان استفاده همگان از نعمت هاى خدادادى فراهم خواهد بود ؛ رفاه عمومى چندان برقرار مى شود که پیدا کردن فقیر براى دادن صدقه و احسان و زکات به یک مشکل بدل خواهد شد(۶) و طبق وعده الهى تقواى مردمان باعث مى شود که برکات و گنج های- معادن- زمین در اختیار انسان ها قرار بگیرد و هیچ خرابه اى نماند(۷)مگر اینکه آباد شود و بدین ترتیب عنصر سوم جامعه ایده آل فراهم خواهد گردید.
رشد علمى وتکنیکى
در مجامع روایى شیعه سخن از آن است که با ظهور مهدى، خداوند دست رحمت بر سر مردمان کشد و عقل آدمیان چند برابر گردد(۸) و نیز آمده است که کل علم بشر تا زمان ظهور به اندازه دو قسمت از بیست و هفت قسمت است و بقیه علم درزمان حاکمیت او بدست بشر خواهد افتاد.
از نظر محاسبات عادى بشرى مى توان چنین قلمداد نمود که بسط عدالت و رفاه زمینه به فعلیت رسیدن نیروهاى ذاتى انسان را که تا قبل از حاکمیت عدل مهدى به دلیل نبود امکانات، به فعلیت نرسیده بود، فراهم مى سازد و توان هاى بیشتر ،انگیزه هاى مضاعف، و حمایت هاى فزونتر از فعالیت هاى علمى باعث این جهش علمى خواهد گردید.
البته این تحلیل بدون در نظر گرفتن امدادهاى خاص خدایى به حاکم عدالت مطلق و شهروندان مملکتش است که از آن به کشیدن دست بر سر انسان ها(لطف) تعبیر شده است .
همین گشایش ها و توسعه علمى است که مقدمات استفاده بیشتر از منابع زمین را براى آدمیان فراهم مى کند؛ امرى که درمتون روایى از آن به« خارج کردن برکات زمین براى امام»تعبیر شده است.
تعالى اخلاق ومعنویت
قرآن مجید دو مورد را به عنوان هدف از ارسال پیامبران مطرح کرده است: یکى رهنمایى انسان ها به توحید و عبودیت خداى یگانه و نجات از عبادت غیر خدا(۹) و دیگرى بسط عدالت و قسط در جامعه (۱۰).
به نظر مى رسد این دو هدف در طول هم معنا بیابند؛ به این نحو که اجراى قسط و عدل، زمینه و مقدمه گرایش انسان ها به توحید است. در جامعه اى که افراد آن تحت ستم ستمکاران هستند سخن از عبودیت حق و تعالى اخلاقى چندان کارا نخواهد بود. هر پیامبرى در تلاش بود که با اجراى عدالت و قسط، زمینه پذیرش دعوت توحیدى خویش را فراهم سازد .
از آن جا که درزمان حکومت عدل واپسین، عدالت حقیقى در جهان گسترده خواهد شد، بنابراین زمینه مورد نیاز براى بسط امور معنوى و اخلاقى و عبادى فراهم خواهد گشت و دعوت به امور خیر و مسائل اخلاقى مشترى دار خواهد گشت و سرخوردگى و یأس انسان ها از اخلاق و معنویت و شیفتگى آنان به لذات صرف مادى بدون لذات معنوى مرتفع خواهد گردید و فراروى تاریخ، جامعه اى پر از معنویت و اخلاق محور خواهد بود.
آزادى
بزرگ ترین اسارت بشر، اسارت معنوى است چندان که اسارت به دست آدمیان ستمگر و دشمنان غاصب در رتبه بعد از آن است. با ظهور و بسط انقلاب عظیم مهدى در عالم هر دو اسارت جاى خود را به آزادى خواهد داد؛ به گونه اى که تسلط شیاطین ـ چه شیاطین انسى و چه جنى ـ بر آدمیان کم خواهد شد . آزادى اول که ازآن به«آزادى معنوى» تعبیر شده است ،بیان دیگرى است از قوت اراده انسان درمقابل تمایلات نفسانى یا همان تقوا .
آزادى دوم که موضوعى سیاسى ـ اجتماعى تلقى مى شود، در حکومت معصوم و اجراى قوانین قرآن که بزرگترین قانون آزادى انسان است(۱۱)، امرى تضمین شده خواهد بود. در بیان دین ،آزادى با ولنگارى و هرج و مرج اجتماعى متفاوت است و امر مقدسى است که نتیجه گسترش عدالت و آگاهى و معنویت است که اینها همه براساس تعالیم شیعى از میوه هاى حاکمیت منجى آخرالزمان است.
پى نوشت ها:
۱. قال النبى (ص) : لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتى یخرج رجلمن ولدى ….یملا الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً-بحارالانوار، ج،۴۹ ص۲۳۸
۲. نور /۵۵
۳. انبیاء/ ۱۰۵
۴.مجمع البیان، ج،۷ص۱۰۶
۵. نور/ ۵۵
۶. قال على (ع) : اذا قام القائم …واخرجت الارض برکاتها ولا یجد الرجل منکم یومئذ موضعاً لصدقته ولا بره .. ؛ بحارالانوار،ج،۵۲ ص۳۳۸ .
۷. قال الصادق (ع) : القائم منصور بالرعب مؤید بالنصر ….فلا یبقى فى الارض خراب الا
عمر؛بحارالانوار،۵ص۱۹۱ .
۸.عن ابى جعفر (ع) اذا قام قائمنا وضع الله یده على رؤوس العباد فجمع به عقولهم اصول کافى، ج۱، ص۱۰
۹َ. مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِى إِلَیهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُون(انبیا/ ۲۶)
۱۰. لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط … ؛حدید/ ۲۵
۱۱. الرسول النبى الامى …. لیضع عنهم اصرهم والاغلال التى کانت علیهم … ؛(اعراف ۱۵۷).