حجاب و امنیّت اجتماعى‏(۱)

۱۳۹۴-۱۲-۰۹

244 بازدید

مقوله «پوشش و استتار بدن» به عنوان جزء جدایى‌ناپذیر حیات انسانى و مصداق اصلى حجاب، امرى کاملاً مشهود و بى‌نیاز از تعدیل است. براى حجاب کارکردهایى در دو حوزه فردى و اجتماعى، قابل تصوّر است:

الف. کارکردهاى فردى: همچون پاسخگویى به نیاز فطرى «خوداستتارى» و تأمین امنیّت در برابر گرما و سرما.

ب. کارکردهاى اجتماعى: هویّت بخشى و ایجاد امنیّت اجتماعى از جمله این کارکردهاست، چرا که نوع پوشش و حجاب، نشان دهنده سنّت‌ها، ارزش‌ها و باورهاى یک جامعه است.

اسلام، حجاب را از مصادیق مهمّ تحقق امنیّت اجتماعى در جامعه معرّفى کرده است و چالش ها، زمینه‌ها و راهبردهاى بسیار مهمّى را براى شکوفایى ذهن نواندیش افراد جامعه در این مورد تبیین نموده است.

بر این اساس و به منظور آگاهى بیشتر از رابطه حجاب و امنیّت اجتماعى، ما برآنیم که در این نوشتار، جنبه‌هاى مختلف این موضوع و اهمّیّت آن راتوضیح داده و تأثیر آن را در حفظ ارزش‌هاى دینى بیان کنیم.

به طور کلّى در این مقاله موارد ذیل مورد بحث و بررسى قرار گرفته است:

  1. امنیّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب.
  2. امنیّت اجتماعى، فلسفه حقیقى وجوب حجاب.
  3. پایه‌هاى تحقق امنیّت اجتماعى در سایه حجاب بانوان.
  4. آثار و فوائد حجاب اسلامى و تحقق امنیّت اجتماعى.
  5. آثار سوء بد حجابى و انهدام امنیّت اجتماعى.
  6. بیان نتیجه و ارائه راهکارها و پیشنهاداتى جهت تثبیت امنیّت اجتماعى در سیطره حجاب اسلامى.

گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمى است و باورهاى دینى، احکام اخلاقى و فقهى در راستاى این غایت مهم نازل شده‌اند. این آموزه‌هاى هستمندانه و بایستى از خالق حکیمى تجلّى مى‌یابد که به نیازهاى روحى و جسمى، مادى و معنوى، فردى و اجتماعى بشریّت، کاملاً آگاه است. احکام الهى مربوط به پوشش زنان نیز با این فلسفه و حکمت مدبّرانه صادر گردیده است.

زن با عنصر حجاب اسلامى، نه تنها به تهذیب، تزکیه نفس و ملکات نفسانى پرداخته و قرب الهى را فراهم مى‌سازد، بلکه باعث گسترش روزافزون امنیّت اجتماعى و ایجاد زمینه‌اى جهت رشد معنوى مردان مى‌گردد؛ همچنان که خداوند سبحان، خطاب به پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) مى‌فرماید:

«به مردان مؤمن بگو تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگى جسم و جان ایشان، بهتر است (۱)».

همچنین مى‌فرماید:

«به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو که خویشتن را با چادرهاى خود بپوشانند که این کار براى آن است که آنها به عفّت شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت، آزار نکشند (در امنیّت کامل باشند)؛ خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است(۲)».

همان گونه که ذکر گردید، حجاب و پوشش اسلامى براى مردان و زنان، تنها از کارکرد فردى برخوردار نیست و فقط براى ساماندهى خلقیّات و ملکات نفسانى آدمیان، مؤثر نمى‌باشد، بلکه از کارکرد اجتماعى نیز برخوردار است؛ غرایز، التهاب‌هاى جسمى و معاشرت‌هاى بى‌بند و بار را کنترل نموده، بر تحکیم نظام خانواده مى‌افزاید. همچنین از انحلال کانون مستحکم و پایدار زناشویى جلوگیرى نموده و امنیّت اجتماعى را فراهم مى‌سازد. حال اگر کسانى با نگرش دینى، اسلامى یا با رویکرد جامعه شناختى و روان شناسى به چنین کارکردها و تأثیرات مطلوب، به ویژه تأمین امنیّت اجتماعى پى ببرند، نه تنها هدفمندانه، زندگى مى‌کنند، بلکه براى رفتارها و اندیشه هایشان دست به گزینش مى‌زنند تا به اهداف متعالى الهى و انسانى دست یازند. از این رو به مسأله حجاب نیز به عنوان راهبردى کارساز جهت تأیید و ترویج ارزش‌هاى اجتماعى، تأمین کننده سعادت آدمى و منشأ قرب الهى مى‌نگرند.

بنابراین، پوشش اسلامى به منزله یک حفاظ ظاهرى و باطنى در برابر افراد نامحرم، قلمداد مى‌شود که مصونیت اخلاقى، خانوادگى و پیوند عمیق میان حجاب ظاهرى و بازدارى باطنى و از همه مهمّ تر امنیّت اجتماعى را فراهم مى‌سازد و پیشینه آن به اندازه تاریخ آفرینش انسان است؛ چرا که پوشش و لباس هر بشرى، پرچم کشور وجود اوست. پرچمى که وى بر خانه وجودش نصب کرده است و با آن اعلام مى‌دارد که از کدام فرهنگ تبعیّت مى‌کند(۳).

در سال‌هاى اخیر، روند شبهات درباره حجاب و پوشش اسلامى، شدت یافته است و مطرح شدن شبهات فراوان در زمینه حجاب برتر به همراه عوامل دیگرى مانند ضعف اعتقاد و عدم شناخت کافى از این مسأله و ضرورت آن موجب تهدید امنیّت اجتماعى و اُفت روند استفاده از مصادیق چنین حجابى در جامعه شده است، که نتیجه اتّخاذ روش تخریبى بعضى مطبوعات و رواج پوشش‌هاى نامناسب در مقابل نامحرمان است؛ لذا ما به منظور اینکه اسلام، مشوّق حجاب و پوشش کامل براى زنان و دختران در برابر افراد نامحرم است، به بیان هدف و فلسفه این مصداق مهمّ اسلامى و رابطه فراگیر و تنگاتنگ آن با امنیّت اجتماعى از جنبه‌هاى مختلف مى‌پردازیم.

امید است که راهکارهاى بیان شده در این زمینه‌ها براى همه اقشار جامعه اسلامى به ویژه نسل جوان و اندیشمند، مفید باشد و عزمشان را براى عمل و گسترش آن، به نحو مطلوب و احسن، جزم نمایند تا امنیّت اجتماعى، تأمین شود. ثانیاً نماد فرهنگى و ملّى بشریّت، درخشش روزافزون خود را حفظ نماید.

امنیّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب

با توجه به آیات قرآن مجید، به خوبى مشخص و معیّن مى‌گردد که هدف از تشریع وجوب حکم حجاب اسلامى دست یابى به تزکیه نفس، طهارت، عفّت و پاکدامنى جهت استحکام و گسترش امنیّت اجتماعى است.

«و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعاً فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُم أطْهَرُ لِقلوبِکُم و قُلُوبِهِنَّ(۴)».

چون نگاه نامحرم توسط مردان، باعث تحریک و تهییج جنسى آنان و در نتیجه منجر به فساد و ریشه کن نمودن امنیّت اجتماعى مى‌شود، خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نیز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ایشان، حرام کرده است. چنانکه در این باره از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است:

«حرّم النَّظَر الى شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالاَزْواج و غَیْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فیه مِنْ تَهْییجِ الرّجال و ما یَدْعوا التَّهْییج الى الفَساد و الدُّخول فیما لا یحلّ و لا یجمل(۵)».

«نگاه به موهاى زنان باحجاب ازدواج کرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است که نگاه مردان را برمى انگیزد و آنان را به فساد فرامى خواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شایسته».

از مجموع گفتار فوق روشن مى‌گردد که هدف از وجوب حجاب اسلامى علاوه بر موارد مذکور، ایجاد صلاح و پیشگیرى از فساد، جهت تأمین و گسترش امنیّت اجتماعى است.

امنیّت اجتماعى، فلسفه حقیقى وجوب حجاب

یکى از فلسفه‌هاى حقیقى وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیّت اجتماعى با توسعه آن مى‌باشد. زیرا نفس آدمى، دریایى موّاج از تمایلات و خواسته‌هاى اوست که مهمترین آنها به خوراکى ها، امور جنسى و مال و جاه و مقام، مربوط مى‌شود و بدون شک بالاترین خواسته‌هاى مردان، تمایل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است:

«أعْظَمُ الشَّهْوَه، شَهْوَه النّساء(۶)»؛ «بزرگترین خواسته‌هاى مرد، رغبت به زنان است».

ارائه زیبایى‌ها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن مى‌زند و آنها را به یک کانون جدّى خطر، مبدّل مى‌سازد که به سلب آرامش زن و امنیّت اجتماعى منتهى مى‌گردد. آنچه مى‌تواند از این ناامنى پیشگیرى کند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامى، عملى خواهد شد.

پوشش دینى، پیام عفت، شخصیّت و خداترسى زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویى چشم طمع نخواهند داشت که او را نیرویى بالفعل در هرچه وسعت بخشیدن امنیّت اجتماعى دانسته و نجابتش را مى‌ستایند. در این صورت است که زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه‌هاى زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهاى اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیّت و آرامش درونى خود و اجتماع خویش را برقرار خواهد کرد.

نکته معنوى و عرفانى قابل ذکر در این باب، پیام الهى آفریدگار هستى، خطاب به زنان است:

«اى زن! آگاه باش، دنیا خراب آبادى است که هر نقطه آن به مین‌هاى شیطان و نگاه‌هاى آلوده، ناامن گشته است. اما فرشته‌هاى حجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیّتى بى‌نظیر به سر مى‌برند که دیگران از طعم آن بى‌خبرند(۷)».

  شب تاریک و بیم موج و گردابى چنین          حایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها

پایه‌هاى تحقق امنیّت اجتماعى در سایه‌هاى حجاب بانوان

پوششى که اسلام آن را به عنوان یک حکم شرعى اعلام کرده است، یک عمل ظاهرى و گسسته از عوامل و پایه‌ها نیست، بلکه حجاب، خیمه عفاف بانوانى است که آن را بر پایه‌هاى خود استوار نموده و باعث ترویج ارزش امنیّت اجتماعى مى‌گردند و به تحقق آن در جامعه اسلامى، کمک مى‌نمایند.

اکنون شایان ذکر است که این پایه‌هاى اساسى بیان گردد:

۱-ایمان به خدا و جهان آخرت

از مهمترین عواملى که بانوان توسط آن به آرامش روحى و روانى دست یافته و امنیّت اجتماعى جامعه را فراهم مى‌نمایند، این است که وقتى زن به خداى تعالى و علم و حکمت او ایمان آورد و معتقد گردد احکامى که براى بشریّت تشریع کرده، بودن نقص و داراى آثار مطلوبى است، از حکم الهى حجاب استقبال نموده، امنیّت اجتماعى جامعه را تضمین مى‌کند.

۲-تقوا

پرهیزکارى بانوان، ضامن تأمین امنیّت اجتماعى است و تا این پایه محکم معنوى در قلب بانوان شکل نگیرد، حجاب را نوعى محدودیّت براى خود قلمداد نموده و امنیّت اجتماعى انسان‌ها را تهدید مى‌نماید.

خانمى که بداند تقواى الهى، پادزهر بیمارى دلهاست که حجاب‌هاى تاریک جان را غرق مى‌کند و لانه‌هاى هوس را برمى‌اندازد، آن را به کام جان خود مى‌ریزد تا عالم جانش، گلستان گل‌هاى سلم، طاعت و تسلیم گردد و خیمه حجابش را برمى‌افروزد تا حافظ بوستان ارزش‌هاى خویشتن و آرامش درونى اجتماع خود شود.

۳-آگاهى

شناخت سیماى زن، حقیقت حجاب، فلسفه و آثار آن از جمله پایه‌هاى مستحکم پوشش دینى و تبلور امنیّت اجتماعى است. وقتى خانمى به پاسخ درونى خود که چرا باید پوشیده باشم نایل شود، پایه‌هاى حجاب دینى در او شکل گرفته و با آگاهى کامل به امنیّت اجتماعى ارزش مى‌بخشد و دوام آن را تضمین خواهد کرد. به طور کلّى، آگاهى زن نسبت به آثار مطلوب حجاب و مهمتر از آنها مسأله امنیّت اجتماعى باعث مى‌شود که نه تنها احساس سنگینى از پدیده حجاب ننماید، بلکه از آن به خوبى استقبال نموده، وسوسه‌هاى شیطانى را هیچ انگاشته و آرامش برونى و درونى اجتماع را وسعت مى‌بخشد.

همچنین این پیام اصیل و عرفانى را همیشه آویزه گوش‌هاى خود مى‌گرداند:

«خواهرم! سرزمین جانت را با خورشید آگاهى روشن کن تا بر زوایاى وجودت بتابد و آن چنان که هستى خود را بشناسى، آنگاه دریابى که حجاب باله‌هاى شنا به سوى سرچشمه هستى امنیّت فردى و اجتماعى کامل است و پوشش‌هاى مهیّج وزنه‌هاى سنگینى است که زن را غریق ژرفاى مهیب دنیا نموده، امنیّت خود و جامعه خویش را برهم مى‌زند».

ادامه دارد…

پى‌نوشت‌ها

۱) نور، ۳۰٫

۲) احزاب، ۵۹٫

۳) فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، غلامعلى حداد عادل، ص ۴۰٫

۴) احزاب، ۵۳٫

۵) بحارالانوار، علامه مجلسى، ج ۱۰۴، ص ۳۴٫

۶) محجه البیضاء، ج ۵، ص ۱۷۷٫

۷) تحلیلى نو و عملى از حجاب در عصر حاضر، محمد رضا اکبرى، ص ۱۴ – ۱۶٫

منبع: مکتب اسلام؛ سال ۱۳۸۳؛ شماره(۷)؛ نویسنده:  مهدى سلطانى رنانى