جوان و دوستی افراطی

۱۳۹۶-۱۱-۱۷

306 بازدید

ارزش دوستى را زمانى بهتر مى توان فهمید که رنج تنهایى را تصور کنیم و از لذت مصاحبت محروم شویم.

تنهایى، از سخت‌ترین مصائب انسان است. حتى در جایى که تنها هستیم با یاد دوستان، خوش هستیم. البته فقط دوستى با اشخاص بزرگ و معروف، مفید نیست، بلکه دوستى اشخاص معمولى هم مى تواند مفید باشد. جوانان نیز از این قاعده مستثنى نیستند، بلکه باید گفت بیش از دیگران به دوستى ها، پایبندند. ولى بعضاً در این مورد به افراط کشیده مى شوند.

باید توجه داشت که این نوع گرایش هاى افراطى توأم با احساسات، در دختران جوان بیش از پسران، مشاهده مى شود. به لحاظ تأثیرات فرهنگى و اخلاقى این نوع دوستى ها، ضرورى است که ابتدا عوامل مؤثر در ایجاد چنین پدیده اى را شناخت و پس از آن در صدد یافتن راه حل مناسب بر آمد.

علل دوستى‌هاى افراطى

مهم ترین علل بروز این علائق عبارتند از:

۱-تجرد فرد کامل(بزرگتر)

فردى که هدف علایق افراطى این گونه جوانان قرار مى گیرد، در غالب موارد مجرد است و به هر دلیل هنوز تشکیل خانواده نداده است. و از لحاظ پاسخ به نیازهاى غریزى و روانى در محدودیت خاصى قرار دارد و این امر به صورت ویژگی هاى رفتارى و زمینه‌هاى مساعد، بروز نموده و آنها را براى جذب جوانان، مستعد مى کند.

۲- کمبود و خلأ عاطفى

زمانى که کمبود توجهات و احساسات مثبت از سوى خانواده یا اطرافیان، احساس شد، جوان به سوى ارتباط هاى افراطى کشیده مى شود، البته این عامل منحصر به جوان و کمبودهاى او نمى شود، بلکه فرد کامل را نیز در بر مى گیرد. چنانچه شخص کامل نیز داراى تجارب عاطفى نامناسب و آزار دهنده اى باشد، به طور منطقى مى تواند عامل تشکیل محور دوستی هاى افراطى قرار گیرد، حتى در مواردى تأثیر این عامل، بیشتر از آثار کمبودهاى عاطفى جوان است.

۳- طبیعت دوران جوانى

ماهیت بلوغ و احساسات نیرومند و رؤیاهاى دور و دراز، عامل مؤثرى در تکوین دوستى‌هاى افراطى است، عواطف، در آغاز بلوغ، غنى تر و سرشارتر از دوره هاى دیگر زندگى، ظاهر مى شود و در مرحله جوانى، فرد را مستعد مى کند تا یکى از نقش هاى دوگانه را در ارتباط با دیگرى بر عهده گیرد. متأسفانه در این دوران، تعادل موجود بین احساسات و اندیشه هاى منطقى جوان بر هم مى خورد و کفه احساسات سنگینى مى کند و عقل را تحت تأثیر قرار مى دهد.

۴- محیط هاى شبانه روزى

وجود پانسیون‌ها، دانش‌سراها، مراکز تربیت معلم و خوابگاه‌هاى دانشجویى، زمینه‌هاى مساعدى براى تشکیل دوستی هاى افراطى است. معمولاً این گونه محیط ها از یک سوى، متضمن قطع روابط و پیوندهاى عاطفى فرد با خانواده اوست و از دیگر سو، موجد ارتباط تنگاتنگ و خاصى میان جوانان و مربیان و سرپرستان و معلمان یا دوستان آنهاست.

۵- شخصیت زدگى

پاره اى از جوانان به لحاظ کبمودهاى شخصیتى در خانواده، در وضع خاصى قرار مى گیرند، تحقیرها، سرزنش ها و انتقادهاى شدید و مداوم، هسته اصلى شخصیت آنها را مورد تهدید و اضمحلال قرار مى دهد، این امر، موجب مى شود که جوانان در صدد یافتن الگوهایى خارج از محیط خانواده بر آیند و در چنین موقعیتى، هر صفت و ویژگى خوب شخصیتى مى تواند آنان را مجذوب نموده و به این تعلقات دامن زند.

۶- عشق به زیبایى

گرایش طبیعى انسان به زیبایی ها در دوره جوانى به صورت عشق به زیبایى ظاهر مى شود و به ویژه جوانانى که از طبایع حساس و ظریف برخوردارند، در معرض تأثیرپذیرى بیشترى قرار مى گیرند و بعضاً آنچه را که در رؤیاهاى خویش مى پروراندند، اینک در شخصیت معلم یا مربى خویش مشاهده مى کنند.

۷- توجه خاص به جوان

برخى از جوانان به دلایلى از قبیل زیبایى ظاهر، جذابیت، خوش بیان بودن و یا وضعیت آراسته و در سطح خوب بودن، مورد توجه بیش از حد برخى دبیران و یا دوستان قرار مى گیرند و این امر، متقابلاً جوان را وا مى دارد تا احساسات و عواطف افراطى آنان را به گونه اى پاسخ دهد.

با دوستى هاى افراطى چگونه برخورد کنیم؟

برخى راهکارها و شیوه هاى پیشنهادى در این زمینه، عبارتند از:

۱- تأمین و ارضاى نیازهاى روحى جوانان در حد متعادل، آنان را از دوستی هاى افراطى، بى نیاز مى نماید.

۲- تکریم منزلت و تجلیل شخصیت نسل جوان، آنها را از گرایش نامعقول و افراط گونه به دیگران، باز مى دارد.

۳- تعادل در رفتار با نوجوانان و جوانان، آنان را به اتخاذ عکس العمل هاى منطقى و طبیعى وا مى دارد، رعایت این امر به ویژه از جانب دبیران، مشاوران و مربیان دبیرستانها، بسیار ضرورى مى باشد.

۴- جایگزینى یک رشته فعالیت هاى ذوقى، هنرى، فکرى و عملى مى تواند خلأ به وجود آمده در زمینه هاى عاطفى و مناسبات انسانى جوانان را پر کند و زمینه ساز شخصیت سالم در آنها شود.

۵- ترغیب جوانان به ازدواج به موقع و با شرایط متناسب به گونه اى که روح سادگى و صمیمیت بر آن حاکم بوده و از تشریفات بى مورد، جدا و برکنار باشد، گام دیگرى در جهت حل این مشکل محسوب مى شود.

۶- تقویت مبانى اخلاقى و دینى جوانان، تعیین کننده نحوه جهت گیرى آنها در برخوردها و ارتباطات انسانى است و این خود برخاسته از کیفیت تربیت دینى خانواده است و آشنا نمودن نسل جوان، با محبت و جذبه الهى، مانع شکل گرفتن دوستی ها و علایق افراطى است.

منبع: جوان و نیروی چهارم زندگى؛ محمد رضا شرفى؛ ص ۸۹ – ۹۲