جوان و تمرکز فکر

۱۳۹۵-۰۱-۱۵

194 بازدید

برخى از حکما، نظیر «دکارت»، مهمترین توانایى انسان را «درست راه بردن عقل» مى دانند[۱] و منظورشان دقیقا این است که فرد بتواند آن گونه که «اراده مى کند و خود مى خواهد بیاندیشد». چنانچه، شخصى بتواند موضوعى را براى اندیشیدن، انتخاب نموده و در قلمرو آن، تفکر کند و تا هر زمان که اراده کرده است، جریان فکر خود را تداوم بخشد، در حقیقت مى توان او را فردى «متمرکز» نامید.

«پل ژاگو»، روانشناس فرانسوى معتقد است: «تمرکز فکرى، عبارت از متوجه ساختن و ثابت نگاه داشتن فکر بر یک تصویر و یا مجموعه اى از اندیشه ها و افکار است.»[۲]

به لحاظ تأثیراتى که تمرکز فکر بر موفقیت آدمى دارد، جوانان بیش از سایرین به این پدیده علاقمندند و مایلند که این توانایى در آن ها، ایجاد شود. این آثار در دو جنبه زندگى شخصى و زندگى اجتماعى قابل تبیین است:

اولین پیامد برجسته تمرکز فکرى، هدایت آگاهانه زندگى است. فرد به درستى مى داند که از زندگى چه انتظاراتى دارد؟ و چگونه مى تواند بدان ها پاسخ دهد؟ از جهت سلامت روانى نیز، موضوع تمرکز فکر، نقش تعیین کننده اى دارد. زیرا اولین ویژگى انسان سالم از لحاظ روحى، روانى، «ادراک روشن تر و کار آمد تر واقعیت» است و

دومین ویژگى آن «آزاد اندیشى بیشتر نسبت به تجربه» مى باشد.[۳] و هر دو خصوصیت، همان گونه که مشهود است، به توانایى تفکر شخص، مربوط مى شود، تأثیر دیگر «تمرکز فکرى» را بر توانایى «حل مسأله»[۴] مى توان بیان کرد.

این ویژگى که اولین بار به وسیله «جان دیویى» عنوان شد، عبارت است از «قابلیت شخص در این که، موقعیتى را که با آن روبرو شده به درستى بشناسد و بتواند راه حل مناسبى در آن زمینه ارائه کند»، «قدرت حل مسأله» بستگى کامل به بررسى همه جانبه موقعیت (مسأله)، بررسى راه حل ها و راه کارهاى موجود و انتخاب بهترین راه کار ها و انجام راه حل مورد نظر دارد و این ها همه در پرتو فکر متمرکز انجام مى پذیرد.

پرفسور «کارل سى شور» به عنوان یک روانشناس یادگیرى مى گوید: «شخص متوسط فقط ده درصد گنجایش طبیعى حافظه خود را به کار مى برد و نود درصد آن را با بى اعتنایى به قوانین طبیعى حافظه ضایع مى کند، این قوانین طبیعى عبارتند از «اثر»، «تکرار»، «تسلسل افکار» و «تمرکز فکر».[۵]

در جنبه اجتماعى نیز مى توان گفت، به لحاظ پیامد هاى خاصى که تمرکز فکر مى آفریند. نظیر نظم و ترتیب، برنامه ریزى، حسن تدبیر و خود رهبرى، فرد واجد این خصوصیات، به سهولت مى تواند اعتماد و اطمینان جامعه را به خود جلب نماید.

جوانان متمرکز به جهت مناسبات و روابط موفق و سنجیده اى که با دیگران برقرار مى کنند، بهتر از سایرین مى توانند، شایستگى ها و کفایت هاى خویش را در عمل اثبات نمایند. آنان به خبوبى مى توانند درباره هر موضوعى عمیقا بیاندیشند و هر زمان که اراده کنند، خود را از فکرى به فکر دیگر، منتقل نمایند.

پیشنهاد ها و راه کارها

شناخت و به کار بستن توصیه هاى زیر، جوانان را در دستیابى به تمرکز فکر یارى مى بخشد:

۱- وجود رابطه منطقى میان برنامه ریزى و تمرکز فکر، نسل جوان را به ضرورت برنامه ریزى، واقف مى کند. اطرافیان مى توانند با مساعدت در زمینه برنامه ریزى و آموزش راه کارهاى مفید در این مورد، افکار جوانان را به تمرکز نیرومندى، برسانند.

۲- نماز، منشورى هزار وجه است که یک جلوه آن، تمرکز اندیشه مى باشد، جوانان در پرتو نماز، نه تنها به معنویتى سرشار و عمیق دست مى یابند بلکه با حضور قلب در نماز که خود تجلى تمرکز اندیشه براى یاد خداست، مى توانند، این توانایى را به سایر بخش هاى زندگیشان، منتقل نمایند.

۳- توجه نسل جوان به آثار ارزنده فردى و اجتماعى تمرکز فکر، انگیزه آنان را در حصول این امر، افزایش مى دهد. تمرکز فکر، موجب ذخیره نمودن قواى روحى جوانان مى شود و به این ترتیب آنان مى توانند به نوعى «اقتصاد نیروى روانى» دست یابند.

۴- مشاهیر بزرگ تاریخ، غالباً، اندیشه اى قوى و تمرکزى نیرومند، داشته اند. مطالعه زندگى نامه آنان، چگونگى رمز موفقیتشان و نیز تأثیر تمرکز فکر را بر پیشرفتشان، براى جوانان بازگو مى نماید.

۵- «خلوت شخصى»، فرصتى به جوانان مى دهد تا علاوه بر آرامش و امنیت روانى، به تمرکز فکر نایل شوند. در چنین موقعیتى، آنان مى توانند بهتر از هر زمانى دیگر به ارزیابى خود، زندگى و آینده بپردازد.

۶- «تمرکز فکر» یکى از توانایى هاى شخصیتى است که جنبه اکتسابى دارد. تمرکز را مى توان از تمرین هایى در دقایق کوتاه و لحظه هاى زودگذر، آغاز نمود و به تمرکز مداوم و مستمر نایل شد. ثبات و پایدارى در انجام تمرین ها مى تواند، نتیجه مطلوبى به بار آورد.

۷- استفاده از «تلقین مثبت» در جهت «تمرکز فکر برتر»، سودمند است. جوانان با تلقین افکار و اندیشه هایى در زمینه هدف مطلوب (تمرکز) مى توانند، این خصیصه ارزشمند را در خود تقویت نمایند.

اینک چند نکته را خطاب به جوانان یادآورى مى کنیم:

۱- در جریان زندگى، سعى کنید هیچ گاه استحکام روحى خود را از دست ندهید و اگر بعد از مشورت به انجام کارى تصمیم گرفتید، نگذارید مجراى فکرتان به هیچ وجه تغییر یابد.

۲- اگر هنگامى که به کار معینى اشتغال دارید، به شما خبرى دادند، سکوت خود را حفظ کنید و نگذارید توجهتان به آن مسأله معطوف شود و اگر سعى کردند که عقیده شما را در آن مورد جویا شوند، تسلط و تمرکز خود را حفظ نمایید.

۳- از پرگویى و اظهار نظرهاى بى مورد خود دارى کنید زیرا فکر شما پراکنده و مانع تمرکز فکر مى شود.

۴- وضع راحتى به خود بگیرید، عضلات را شل کنید و چشم ها را ببندید و در ذهن خود تصویر عدد ۱ را مجسم کنید و وقتى که موفق شدید به رقم ۲ بپردازید تا ۱۰.

۵- چیزى که داراى شکلى ساده باشد مثلاً یک بطرى را در فاصله یک مترى خود قرا دهید و در ساختمان آن به خوبى دقیق شوید، گاه گاهى چشم ها را ببندید و شکل آن را مجسم کنید.

۶- یک برگ کاغذ در دو مداد بردارید سعى کنید با یک دست دایره و با دست دیگر مربعى رسم کنید.

۷- هنگامى که در روى یک عکس یا خاطرات خود دقیق مى شوید، تصویر شخصى را در روح خود مجسم کنید، اگر کسى باشد که او را زیاد ملاقات مى کنید به محض این که چشم ها را بستید فورا تصویر او در روح شما ظاهر خواهد شد. البته نباید منتظر باشید که در قدم اول به این منظور نائل گردید، بلکه باید چندین بار به تکرار آن بپردازید.[۶]

پی‌نوشت‌ها

[۱]. محمد على فروغى، سیر حکمت در اروپا، ص ۱۲۲

[۲]. پل ژاگو، مانیتسیم شخصى، ترجمه مشفق همدانى، ص ۲۴۲

[۳]. آبراهام مازلو، به سوى روانشناسى بودن، ترجمه رضوانى، ص ۱۷۶

[۴]. PROBLEM SOLVING

[۵]. دیل کارنگى، ناطقین زبردست، ترجمه دکتر عظیم عالم زاده، ص ۵۸

[۶]. پال ژاگو، قدرت اراده، ترجمه کاظم اعتمادى، ص ۷۸

منبع: محمد رضا شرفی؛ جوان و نیروی چهارم زندگی؛ ص ۵۳ – ۵۷