تنبیه از نظر روانشناسان
استفاده از تنبیه در امر تربیت، همواره مخالفان و موافقانى را بر انگیخته است با این تفاوت که در گذشته، موافقان بیشترى داشته ولى اکنون، مخالفان بیشترى دارد. معروف است که روانشناسان، تنبیه را (دست کم تنبیه بدنى را) جایز نمىدانند و عدم کارایى و یا اثرات و مضرات جانبى آن را دلیل بر این امور مىدانند.
ولى باید گفت اولا چنین نیست که تنبیه، کارایى نداشته باشد. در بسیارى از موارد، تنبیه اصلاحگر است به طورى که عموم کسانى که در اصلاح رفتار، کتابى نوشتهاند، تنبیه را به عنوان یکى از روشهاى اصلاح و تغییر رفتار ذکر کردهاند و ثانیا در مواردى که تنبیه، اصلاحگر نباشد، دست کم اثر بازدارندگى و عبرتآموزى براى دیگران را دارد که این خود، اثر کمى نیست چه این که مواردى وجود دارد که رفتار نامطلوب، باید فورا متوقف شود به طورى که اگر متوقف نشود، اثرات جبرانناپذیرى را به بار خواهد آورد.
در این صورت است که تنبیه، خصوصا تنبیه بدنى، تنها راه ممکن است زیرا سایر روشها، زمان زیادى را براى اصلاح و یا توقف رفتار نامطلوب لازم دارند و از این روست که یکى از مزیتهاى روش تنبیه بر سایر روشها را، فوریت تاثیر آن مىدانند.
بدین جهت معمول روانشناسان، حتى کسانى که به شدت با تنبیه مخالف هستند، در مواردى تنبیه را، حتى تنبیه بدنى را، جایز مىدانند. بنابراین چنین نیست که از نظر روانشناسان، تنبیه بدنى به کلى مطرود و ممنوع باشد. ما در اینجا، نظر برخى از روانشناسان و یا فلاسفهاى که در باب تربیت بحث کردهاند، نقل مىکنیم تا شاهدى بر این مدعا باشد.
گیج و برلاینى در روانشناسى تربیتى مىگویند: «روش دیگر براى از بین بردن یک پاسخ، این است که دانشآموز را هنگامى که آن پاسخ، روى مىدهد، تنبیه کنیم» سپس در ادامه مىگویند: «آیا تنبیه مؤثر است؟ آیا تنبیه چیز خوبى است؟ به این سؤالات در دهههاى اخیر پاسخهاى متفاوتى داده شده است.
تحقیقات بسیار اخیر نشان مىدهد که در اوضاعى خاص، به ویژه زمانى که تنبیه شدید مورد استفاده قرار گیرد، رفتار مىتواند براى همیشه از بین برود(ماتون و ویلورنزو ۱۹۶۶ ص ۴۲۶). آیا تنبیه، رفتار را کاهش مىدهد؟ پاسخ این سؤال، قطعا مثبت است(آذرین و هولز ۱۹۶۶ ص ۴۲۶).
بر طبق شواهدى که جانستون(۱۹۷۲) خلاصهاى از آن فراهم آورده است، طرق دیگر کاهش بسامد رفتار(مثل خاموشى سازى، و DRL ) در مقایسه با تنبیه در صورتى که به طور صحیح مورد استفاده قرار گیرد، تاثیرى دیرتر، کمدوامتر و غیرمؤثرتر دارند.» آنها در ادامه مىافزایند: «آیا تنبیه با آن که مىتواند مؤثر باشد، چیز خوبى است؟ پاسخ به این سؤال، به عوامل گوناگونى بستگى دارد. اگر رفتارى را که مىخواهید مانع از آن شوید، بسیار خطرناک یا ناخوشایند باشد، در آن صورت، تنبیه به عنوان راهى براى دفع آن رفتار، چیز خوبى است.»(۴۸)
گاترى که نظریه بادگیرى خود را، بر اصل مجاورت استوار ساخته است، تنبیه را در امر تربیت و یادگیرى، مؤثر مىداند. وى مىگوید: «تنبیه نه به سبب ناراحتىاى که تولید مىکند، بلکه به سبب این که نحوه پاسخدهى فرد به محرکهاى معین را تغییر مىدهد، مؤثر است… تنبیه به این علت در تغییر دادن رفتار نامطلوب مؤثر است که رفتار ناهمساز با رفتار تنبیه شده را ایجاد مىکند.»(۴۹)
وى همچنین مىگوید: ما هنگام بحث درباره راههاى ترک عادت، سه تدبیر میکانیکى را بررسى کردیم که مىتوانند در تغییر تداعى بین محرکها و پاسخها بکار روند. تنبیه، یکى دیگر از این تدابیر است. تنبیه وقتى که به طور مؤثر بکار رود، سبب مىشود محرکهایى که قبلا پاسخ نامطلوبى را فرا مىخواندند، پاسخ مطلوبى را ایجاد کنند».(۵۰)
جان لیانز و همکاران(۱۹۸۸) مىگویند: «بسیارى از مطالعات، بیانگر تاثیر تنبیه بر رفتار هستند. این یافتهها مىگویند میزان تاثیر تنبیه در فرو نشاندن رفتار نامطلوب، وابسته است به:
الف)شدت، مدت، فراوانى و توزیع پیامدهاى ناخوشایند تنبیه
ب) فواصل زمانى اجراى تنبیه،
ج)شدت رفتارى که به خاطر آن تنبیه صورت مىگیرد
د) وجود پاسخهاى جانشین
ه) محدودهاى که در آن، رفتار متضاد یا مطلوب، پاداش داده مىشود… تنبیه مىتواند براى سرکوب. با حذف تقریبا هر گونه رفتار نامطلوب از کودکى اولیه به بعد بکار رود… در رواندرمانى، تنبیه در اصلاح رفتارهایى که براى کودکان یا دیگران خطر فورى دارد یا جاهایى که نتیجه فورى لازم است، بهترین کاربرد را دارد.»(۵۱)
موریس در اصلاح رفتار کودکان مىگوید: «درست همانطور که با پاداش دادن به کودک در هر زمان که رفتار مطلوب را انجام مىدهد مىتوان آن رفتار را نیرومند کرد، با پاداش ندادن قاطعانه به کودک هنگام اجراى رفتار نامطلوب نیز مىتوان این رفتار را در او کاهش داد… به هر حال در مواقع نادرى، از تنبیه بدنى(مثل یک سیلى دردناک، یا یک فریاد) باید استفاده شود.»(۵۲)
سیف در کتاب تغییر رفتار و رفتاردرمانى، در پایان بحث تنبیه چنین مىگوید: «با توجه به زیانهاى متعدد ناشى از تنبیه و سایر روشهاى تنبیهى، بهتر است هرگز از آن به عنوان روشهاى تربیتى و اصلاحى استفاده نشود و به جاى آنها، از روشهاى دیگرى که در این فصل مورد بحث قرار گرفت، استفاده شود. با این حال، ممکن است رفتار فرد چنان وخیم و خطرناک باشد که هیچ روش دیگرى به اصطلاح جواب ندهد و ناچار کاربرد روش تنبیه، تنها روش ممکن باشد مثل وقتى که رفتار نامطلوب فرد، سلامت و بقاى خود او یا افراد دیگر را تهدید مىکند.»(۵۳)
سال آکسلرد مىگوید: «على رغم بعضى از نواقصى که به این روش [تنبیه] نسبت دادهاند، من معتقدم که تکنیکهاى تنبیه مىتوانند ابزار مفید براى آموزگار باشند. یک دلیل این است که تنبیه احتمالا در شرایطى مؤثر واقع مىشود که تکنیکهاى دیگرى مانند تقویت یک رفتار ناهمساز و خاموشى کارگر نیستند، همینطور روشهاى تنبیه، اغلب، رفتارهاى نامطلوب را سریعتر از تکنیکهاى دیگر کاهش مىدهند.»(۵۴)
والترچین و بنکس(۱۹۷۲) معتقدند: «هر کودکى باید بفهمد که در صورت نافرمانى و سرپیچى از اطاعت بزرگسالان، با او برخورد نامطلوبى خواهند داشت. اگر کودک به خاطر عمل اشتباه خود تنبیه نشود، تصور مىکند که عمل او به طور ضمنى تایید شده است.»(۵۵)
رونالدس. ایلنگورث مىگوید: «بسیارى از والدین، بر این باورند که تنبیه بدنى، نادرست و نامطلوب است و به جاى آن، اغلب از تنبیه ذهنى و روانى که به مراتب خطرناکتر است، استفاده مىکنند. هیچ پدر و مادرى هرگز نباید از سلاح تهدید به ترک کودک، یا دوست نداشتن او و یا فرستادن کودک به شبانهروزیها استفاده کند. در تمام مواقع، چه در خانه و چه در مدرسه، سلاح تمسخر، انتقاد و تحقیر کودک، بد و نامطلوب است و نتیجهاى جز این که کودک را غمگین و دچار ناامنى سازد نخواهد داشت.
در مورد کودکان سنین پیش از دبستان که به اندازه کافى مىفهمند، زدن ضربهاى آرام به پشت او، بدون خطر است. همین تنبیه نیز پس از آن سن، غالبا غیرضرورى و نامطلوب است. به هر حال باید توجه داشت که تنبیه بدنى، به هیچ عنوان نباید آسیب برساند. همچنین کودک نباید در حضور خواهران و برادران خود، تنبیه بدنى شود احیانا اگر تنبیه شد، پس از آن، دیگر نباید با او حرف زد.»(۵۶)
با توجه به آنچه که از برخى از روانشناسان و مربیان نقل شد، روشن است که در روانشناسى نیز تنبیه، حتى تنبیه بدنى، به کلى مطرود و ممنوع نیست بلکه در مواردى، آن راجایز و حتى لازم مىدانند.
نتیجه این که به نظر ما، روایات معصومین (علیهم السلام)، تنبیه کودک را در جهت تربیت او جایز مىدانند. گرچه این روش، مطلوبیت اولى را ندارد. یعنى مادام که براى تربیت کودک، از روشهاى دیگرى بتوان استفاده کرد، بهتر است از این روش استفاده نشود و چه بسا اگر از روشهاى دیگر به نحو صحیح استفاده شود، هیچگاه نیازى به تنبیه کودک حاصل نشود.
ولى در هر حال، اگر در امر تربیت کودک از نظر مربى به تنبیه او نیاز شد، تنبیه او جایز است و مضرات فرضى در برابر اصل هدایت و تربیت کودک از اهمیت چندانى برخوردار نیستند خصوصا اگر بتوان با استفاده از روشهایى، مضرات فرضى را کاهش داد و یاحتى آنها را از بین برد که در صورت توفیق، به برخى از آنها که معصومین (علیهم السلام) بکار مىبردهاند خواهیم پرداخت.
در پایان اشاره به این مطلب را لازم مىدانم که این مقاله، خلاصهاى است از اصل مقاله که توسط نویسنده در دفتر همکارى حوزه و دانشگاه موجود مىباشد لذا کسانى که خواهان مطالعه بیشتر در این زمینه هستند، مىتوانند به اصل مقاله مراجعه کنند.
پینوشتها
۱×) کودکان را دوست بدارید و به آنها ترحم کنید…
۲×) با کسى که به او آموزش مىدهید و با کسى که از او مىآموزید نرمىکنید.
۳×) کودکان را مورد عفو قرار بده.
۴×) خداوند براى هیچ چیز مانند غضب نسبت به زنان و کودکان ناراحت نمىشود.
۵×) بیاموزید و تندى نکنید چرا که معلم عالم بهتر از معلم سخت گیر است.
۶×) هنگام غضب کسى را تادیب(تنبیه) نکنید.
۷×) براى معلم کودکان هم سزاوار است که این چنین آنها را پرورش دهد تااین که اگر انها را تنبیه کردن به خاطر مصلحت آنها باشد و جایز نیست که معلم به خاطر تشفى خاطر خود و یا راحتى قلب خود از غضب نیست به آنها کودکان را تنبیه کند زیرا اگر چنین کند بچههاى مسلمانان را به خاطرهواى نفس خود زده است و این از عدل و عدالت خارج است.
- لغت نامه دهخدا، ذیل ماده تنبیه
- هرگنهان، بى.آر، مقدمهاى بر نظریههاى یادگیرى، ترجمه على اکبر سیف، ص ۱۳۸؛
- Lyons, john4 Treating Problem children، Andrew*Muekley And michael Swainston، P.122.
- سیف، على اکبر، روانشناسى پرورشى، چاپ پنجم(۱۳۷۰)، ص ۲۴۶؛
- کلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، چاپ پنجم(۱۳۶۳) ج ۴،ص ۲۲۷، روایت ۲؛
- عطائى، على، آراءالفقها و المراجع فى حکم تادیب الصبیان و ضربهم، ص ۳۷؛
- همان.
- همان.
- همان، ص ۲۹
- وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۳۳۹، روایت ۱؛
- همان، ص ۵۸۱، روایت ۱؛
- همان، ص ۵۸۲، روایت ۳؛
- عبدالغنى، عارف، نظم التعلیم عند المسلمین، چاپ اول(۱۴۱۴)، ص ۱۱۶ به نقل از آداب المعلمین، ص ۹۱؛
- وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۸۲، روایت ۳؛
- کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۴۴۰، رویات ۴۵۳۲۷؛
- محقق کرکى، على بن الحسین، جامع المقاصد، ج ۷، ص ۲۸۰؛
- آراء الفقها و المراجع فى حکم تادیب الصبیان و ضربهم، ص ۱۵، نقل از مفتاح الکرامه، ج ۴، ص ۲۷۳؛
- مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۷؛
- المیثمى، حافظ نورالدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت(۱۴۰۸)، ج ۸، ص ۱۰۶؛
- وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۸۱، روایت ۱؛
- وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۵۸۱، روایت ۱؛
- در این مورد به رسالههاى عملیه رجوع شود.
- مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۱۸، روایت ۲۹۰۶؛
- همان، ص ۱۹، روایت ۱؛
- کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۴۴۰، روایت ۴۵۳۲۷؛
- وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۱۲، روایت ۲؛
- همان، روایت ۳؛
- همان، ج ۱۸، ص ۵۲۵، روایت ۱۱؛
- ۲۰؛
- کافى، ج ۶، ص ۴۹، روایت ۳؛
- شهید ثانى، زین الدین بن على العاملى، منیه المرید فى ادب المرید و المستفید، ص ۱۹۳؛
- مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۷، روایت ۱۰۰۴۱؛
- کافى ج ۶، ص ۵۰، روایت ۸؛
- بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۷۵، روایت ۳؛
- غررالحکم، ج ۲ ص ۸۳۳، ش ۹۶؛
- قرآن کریم، فصلت، آیه ۳۴؛
- امین، سید محسن، سیره معصومان، ترجمه حسین وجدانى،چاپ سوم(۷۶)، ج ۴، ص ۲۳۸؛
- غررالحکم، ج ۲، ص ۶۴۰، ش ۴۵۷؛
- بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۸۲، روایت ۸۱؛
- ۱۹
- وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۸۴، روایت ۳؛
- غررالحکم، ج ۲، ص ۵۰۱، ش ۴۴ و ۴۵
- بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۰۲، روایت ۲ و غررالحکم ج ۲،ص ۸۳۳، ش ۹۶؛
- قرآن کریم، نساء، آیه ۳۴؛
- ۲۸
- ابن عبدالحفیظ، سویدى، محمد نور، منهج التربیه للطفل،ص ۳۷۱؛
- ۴۴
- گیج، نت، ل، روانشناسى تربیتى، و دیوید سى برلاینر، ترجمه غلامرضا خوئى نژاد و همکاران، چاپ اول(۱۳۷۴)، ص ۳۴۴و ۳۴۵؛
۵۰ و ۴۹. مقدمهاى بر نظریههاى یادگیرى، ص ۲۸۹ و ۲۹۱؛
- Treating Problem children, P.122,123.
- موریس، ریچارد جى، اصلاح رفتار کودکان، ترجمه ناهیدکسائیان، ص ۷۳ و ۸۸؛
- سیف، على اکبر، تغییر رفتار و رفتار درمانى، چاپ اول(۱۳۷۳)،ص ۳۹۷؛
- سال آکسلرد، تغییر رفتار در کلاس درس، منیجه شهنى ییلاق،تهران(۱۳۶۸)، ص ۴۷؛
- ایلینگورس، رونالدس، کودک و مدرسه، ترجمه شکوه نوابى نژاد،تهران(۱۳۶۸)، ص ۶۳؛
- همان، ص ۶۶؛
منبع: فصلنامه حوزه و دانشگاه؛ شماره ۱۴؛ حسینى زاده