اشاره:
مسلمانها مسیح را پیامبری از پیامبران الهی میدانند.(۱) پیامبری که خود دارای شریعت و کتاب بوده است ولادتش که نشان از پیامبری وی داشته، از مادر ارجمندی به نام مریم صورت پذیرفته است.(۲) تولد خارق العاده اش، سبب نشده که وی بندگی خدا را انکار نماید.(۳) یا مردم را به پرستش غیر خدا دعوت کند.(۴) درباره سرانجام زندگی مسیح، قرآن سخن کسانی را که مدعی قتل وی شده اند، ناشی از اشتباه آنها می داند.(۵) و عقیده دارد که خداوند مسیح را به سوی آسمان بالا برده است.(۶)
اما نظر مسیحیت درباره عیسی که تحت عنوان «مسیحت شناسی» آمده،(۷) با نظر اسلام متفاوت است، آنها در قالب «تثلیث» عیسی را به عنوان خدا، در کنار دو خدای پدر و روح القدس قرار دادهاند.(۸) و در قالب «الوهیت» معتقدند که خدا، در موجود عیسی تجسم یافته است.(۹) و درباره سرانجام عیسی گفته اند مسیح متحمل مرگ جانکاه بر صلیب شد تا پیروانش را به رستگاری برساند.(۱۰) با توجه به این موارد اساسی اختلاف دیدگاه به توضیح و نقد هر یک می پردازیم.
عیسی خدایی در میان خدایان
«تثلیث» به این معناست که خدا هر چند از حیث تعداد، یکی است، ولی در سه شخصیت و ذات یعنی خدای پدر، خدای پسر و روح القدس، تجلی و ظهور یافته است.(۱۱)
نقد نظریه تثلیث
تثلیث نه با عقل سازگار است و نه با اصول شرایع آسمانی. عقل ستیزی تثلیث از این روست که یک چیز محال است در عین حال که یکی است، سه چیز باشد.(۱۲) و دین ستیزی آن به دلیل مخالفت با اساس دعوت شریعتهای آسمانی است. اگر سه ذات که هر یک دارای شخصیت و صفات مستقل هستند داشته باشیم، سه اله داریم. و چند خدایی با روح دعوت همه ادیان به یک خدا، ناسازگار است، عدم پذیرش تثلیث از سوی عقل و دین، موجب شده که انسانهای الهی درباره آن دچار سرگردانی شوند.(۱۳) و دین مسیح، جاذبه خود را برای کسانی که تمایل قلبی نسبت به آن دارند، از دست بدهد.(۱۴)
عقیده به تثلیث در میان مسیحیان اولیه جایی نداشته و بعدها از ناحیه پولس وارد مسیحیت شده است.(۱۵) بعدها شورای اسقفهای اعظم کلیسا که در سال ۳۲۵ میلادی در شهر نیکائیه(نیقیه) منعقد شد، آن را به عنوان جزئی از ایمان مسیحی قرار داد.(۱۶)
خداوند در آیاتی از قرآن تثلیث را ناشی از مبالغه در دین دانسته(۱۷) و قائلین به آن را کافر می داند.(۱۸)
عیسی تجسم خدای آسمان
الوهیت به این معناست که مسیح را تجلی بخش ذات خداوند بدانیم. تجسد خدا در عیسی، به عنوان یک عقیده محوری در مسیحیت شناخته شده است.(۱۹) در انجیل یوحنا آمده: و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد.(۲۰)
نقد الوهیت
الوهیت نه با معیارهای عقل سازگار است و نه با آموزه های شرایع آسمانی. از نظر عقل، محال است که خدای نامحدود، در قالب جسم محدود، بتواند حلول کند. از نظر آموزه های دینی نیز، تمام دینهای آسمانی، دعوت به خدایی یگانه که از هر جهت نامحدود است، نموده اند. مسیح نیز به عنوان یکی از پیامبران الهی، هیچگاه ادعای الوهیت نداشته است.(۲۱) این پولس رسول است که اولین بار برای مسیح جنبه الوهیت قائل می شود.(۲۲)
قرآن مقام الوهیت را از مسیح به شدت نفی کرده و معتقدین به آن را کافر می داند.(۲۳)
عیسی مصلوب جاوید
مسیحیت معتقد است آدم با خوردن از میوه درختی که از آن منع شده بود، مرتکب گناهی شد که خود و همه فرزندانش مستوجب عقاب شدند. نادیده گرفتن چنین خطایی، با عدل خداوند نمیساخت. و عقاب با رحمت الهی ناسازگار بود. این بود که پسر خود عیسی را به زمین فرستاد تا با تحمل رنج جانکاه مرگ بر صلیب، همه ابنای بشر را از گناه برهاند. و به این ترتیب عدالت خواهی خدا درباره مجازات شخص گناهکار، ارضاء شد.(۲۴) این بود که پولس رسول نوشت: و چنانکه در آدم همه می میرند، در مسیح، همه زنده خواهند شد.(۲۵)
نظریه به صلیب کشیده شدن مسیح، اگر چه از نظر عقل، امری محتمل است. ولی نتایجی که مسیحیت از آن به دست میآورد، از جمله آمرزش گناه ذاتی انسان، با روح آموزه های ادیان آسمانی منافات دارد. چرا که رسوخ گناه در ذات انسان، وی را از پذیرش تکالیف الهی انبیاء بازداشته و لذا بعثت انبیاء برای هدایت بشر، امری عبث خواهد بود. از آن گذشته با توجه به غنای ذاتی خداوند و رحمت و لطف بی انتهایش که همه ادیان، از جمله مسیحیت آن را پذیرفته اند، چه لزومی دارد که خداوند برای بخشش انسان از وی فدیه بگیرد؟ آیا اعتقاد به فدیه، نوعی نگاه تاجر پیشگی به احتمال خداوند نمی باشد؟
این پولس رسول است که برای اولین بار اعتقاد به مصلوب شدن عیسی به خاطر آزادی و رستگاری انسان، را وارد مسیحیت می سازد.(۲۶)
به نظر می رسد برنده اصلی اعتقاد به مصلوب شدن مسیح، یهود باشد. این یهود بود که توطئه قتل عیسی به دست پیلاطس، حاکم روم را فراهم آورد. و چیزی که می توانست مایه خشم مسیحیت علیه یهود شود، با چنین اعتقادی، تبدیل به زمینه چینی یک رسالت الهی از طرف یهود را فراهم آورد. از اینها گذشته افسانه مصلوب شدن عیسی، ناشی از اشتباهی بود که در شناسایی مسیح رخ داد و فرد دیگری به جای وی به صلیب کشیده شد، و خداوند عیسی را با جسم و روحش به آسمان برد.(۲۷)
نگاهی دیگرتفاوت نگاه مسیحیت با آنچه اسلام درباره عیسی میگوید، ناشی از نوع قضاوت درباره زندگی و سرانجام وی است. آفرینش خاص عیسی، که بدون دخالت پدری بوده است، این توهم را ایجاد نمود که وی بشر نبوده است. لذا شایسته است که وی را در کنار خدا و روح القدس که واسطه فیض الهی به پسر بوده است، قرار دهیم. و میتوان درباره وی سخن بالاتری گفته و در مقام الوهیت، وی را خدای تجسد یافته در میان بشر قرار دهیم. به این ترتیب یک نزدیکی کامل میان خدا و بشر به وجود میآید. سرانجام مسیح نیز همچون زندگیش، شاهکاری جاودانه است. شاهکاری که در آن، عیسی خود را به خاطر نجات بشریت قربانی میکند و همه را رستگاری و نجات می بخشد. اسلام چنین اعتقاداتی را ساخته و پرداخته ذهن بشر میداند، سخن حق همان چیزی که در آیات قرآن راجع به شخصیت عیسی گفته شده است. سخنانی که وی را از افسانه و اسطوره بودن رهایی بخشیده و در قلب و روح همه مؤمنان جای میدهد. چنانکه در صدر اسلام، نجاشی (پادشاه حبشه) با شنیدن آیاتی از سوره مریم، از زبان جعفر بن ابیطالب، در تصدیق آن گفت: در گفتار پیامبر اینها و آنچه که عیسی آورده است، از یک منبع نور سرچشمه می گیرند.(۲۸)
پی نوشت:
- ر. ک: نساء:۱۷۱، صف:۶، مائده:۷۵، آل عمران:۴۹.
- ر. ک: آل عمران:۴۷ ـ ۴۵ و مریم: ۳۳ ـ ۱۶.
- نساء:۱۷۲.
- آل عمران: ۵۱، مائده:۷۲، مائده:۱۱۸.
- نساء:۱۵۷.
- نساء:۱۵۸.
- جهان مذهبی، گروه نویسندگان، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی، ص ۷۲۰، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۴.
- خداوند ما عیسی مسیح، جار والوورد، ترجمه مهرداد فاتحی، ص ۳ ـ ۲، کلیسای جماعت ربانی.
- تاریخ جامع ادیان، جان، بیناس، ترجمه علی اصغر حکمت، ص ۵۷۵، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چهارم، ۷۰.
- تاریخ جامع ادیان، ص ۶۰۷ و نیز جهان مذهبی، ص ۷۳۸.
- خداوند ما عیسی مسیح، جان والوورد، ترجمه مهرداد فاتحی، ص ۳ ـ ۲، کلیسای جماعت ربانی.
- تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج ۶، ص ۷۳ و نیز تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج ۴، ص ۲۲۴.
- درباره مفهوم انجیلها، کری ولف، ترجمه محمد قاضی، ص ۲۱ ـ ۲۰، انتشارات فرهنگ، دوم.
- خداوند ما عیسی مسیح، ص ۸.
- مفارفه الادیان، ج ۲، مسیحیت، دکتر احمد شلبی، ص ۱۳۸، مکتبه النهضه العصر، ۳، قاهره، دهم، ۹۸.
- جهان مذهبی، گروه نویسندگان، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی، ص ۷۳۳ و نیز مفارقه الادیان، دکتر احمد شلبی، ج ۲، ص ۱۴۸، ۱۴۷.
- سوره نساء، آیه ۱۷۱.
- مائده:۷۳.
- تاریخ جامع ادیان، جان، بی. ناس، ص ۵۷۵.
- انجیل یوحنا، باب ۱، آیه ۱۴.
- مرقس ۱۴:۱۰: مرقس ۳۴:۱۵، مرقس ۳۵:۱، لوقا ۱۶:۵، یوحنا ۱۷:۲۰، یوحنا ۳:۱۷، یوحنا ۴۹:۱۲.
- جهان مذهبی، گروه نویسندگان، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی، ص ۷۲۰، ۷۱۸.
- مائده:۱۷، مائده:۷۲.
- خداوند عیسی مسیح، جان والوورد، ترجمه مهرداد فاتحی، ص ۱۳۴.
- رساله اول پولس رسول، قرنتیان، باب ۱۵،آیه ۲۲ به نقل از کتاب جهان مذهبی، گروه نویسندگان، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی، ص ۷۰۵.
- جهان مذهبی، گروه نویسندگان، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی، ص ۷۰۵ و نیز تاریخ تمدن، ویل دورانت، گروه مترجمین، ج سوم، ص ۶۸۹، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، دوم، ۶۷.
- نساء:۱۵۷،۱۵۸.
- فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، ج ۱، ص ۳۱۶، مرکز انتشارات و دفتر تبلیغات اسلامی قم، هشتم، ۷۲.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه