تعریف خانواده و رابطه آن با ثبات جامعه

تعریف خانواده و رابطه آن با ثبات جامعه

۱۴۰۰-۰۸-۲۳

584 بازدید

هنوز در اکثر تعاریف از “خانواده” بر این نکته تاکید می‌شود که خانواده، کوچکترین واحد اجتماعی است که ثبات جامعه وابسته به ثبات و استحکام آن است و ارتباطات سالم و مناسب در جامعه بر اساس مناسبات متعادل و متوازن در خانواده به وجود می‌آید…

تعریف خانواده

درباره تعریف خانواده و چگونگی شکل‌گیری و اهداف آن، هر گروهی از علما و دانشمندان بنا به ذوق و سلیقه خود مطالبی بیان نموده‌اند که به طور کلی در مورد تعریف آن می‌توان گفت خانواده کوچکترین و در عین حال مهمتربن واحد اجتماعی می‌باشد که باعث تولید نسل و تکثیر انسان‌ها و نگهداری و تربیت آنها می‌باشد.

در بحث خانواده، نقش زنان و مادران را در تشکیل آن نمی‌توان نادیده گرفت چرا که نوزاد در آغوش پر مهر و محبت مادر رشد می‌کند و کلیه قواعد و مسائل زندگی را از قبیل محبت کردن، راه رفتن، ادب، اخلاق و نزاکت را فرامی گیرد و در این مرحله است که شخصیت او شکل می‌گیرد و رفتار و کردار وی، تحت کنترل و نظارت و مراقبت والدین قرار دارد؛ چنانکه از کارهای بد و نادرست او را منع کرده و در انجام کار‌های خوب، تشویق می‌نمایند تا وقتی که وارد سایر کانون‌های اجتماعی مانند مهد کودک و مدرسه بشود و بتواند خود را بشناسد و با آن محیط‌ها و امور مربوط به آنها، توجیه نماید و تا حدودی استعداد‌های خود را بروز دهد.

بدیهی است در این زمینه، نقش پدر را که به عنوان رئیس یا مدیر خانواده و بر حسن انجام امور آن نظارت و مراقبت دارد را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. برای این که امور و وظایف سنگین زندگی از لحاظ تهیه جا و مکان و تامین وسایل زندگی مورد نیاز افراد خانواده که در قانون به آنها نفقه گویند، از وظایف و تکالیف اختصاصی او می‌باشد. خانواده، هسته اصلی و اساسی اجتماع است که با توجه به ارزش‌های تاریخی، قومی، قبیله‌ای و زبان و فرهنگ و مذهب و موقعیت جغرافیایی و زمان و مکان و عرف و قوانین حاکم بر هر کشور فرق می‌نماید.

در بحث از ساخت و مناسبات و تحولات نظام خانه و خانواده، اکثر محققین سعی در پیاده کردن ایده آل‌ها و مطلوب‌های ذهنی خود دارند و نوشته‌های آنها همیشه مملو از باید و نبایدها و دستورات اخلاقی برای بهبود شرایط زندگی خانوادگی است. هرگز به تجزیه و تحلیل واقعیات موجود خانواده و چراهای زندگی خانوادگی نمی‌پردازند و نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند تصور کنند که خانواده نیز مانند بسیاری از عناصر و اندام‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی می‌تواند مطابق با تحولات امروزی ارتباط، مناسبات و ابعاد خود را متحول کرده و تشکل و ساختار دیگری پیدا کند.

ثبات جامعه وابسته به خانواده سالم

کاهش وسعت ابعاد خانواده، اشتغال مادران و فعالیت‌های خارج از خانه نوعی دگرگونی پی در پی ارزش‌های اجتماعی در اثر گسترش نظام سرمایه‌داری و نابرابری‌های بسیاری از معیارهای ارزشی، اخلاقی و معنوی خانواده‌ها را دگرگون کرده و تشخیص و تمیز سره از ناسره را برای والدین و مربیان و مسئولین دشوار ساخته است.

لذا به نظر می‌رسد که توجه و شناخت و ریشه یابی این تحولات و تاثیر آنها بر مناسبات خانوادگی در معنای خاص و روابط اجتماعی در معنای عام و گسترده، بتواند در ارائه راهکارهای علمی جهت سر و سامان بخشیدن به ارتباطات خانوادگی موثر و مفید واقع شود.

نکته مشترکی که هنوز در اکثر تعاریف مربوط به خانواده در نظر گرفته می‌شود، این است که خانواده، کوچکترین واحد اجتماعی است که ثبات جامعه وابسته به ثبات واستحکام آن است و ارتباطات سالم و مناسب در جامعه بر اساس مناسبات متعادل و متوازن در خانواده به وجود می‌آید. به درستی هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند ادعای سلامت کند. چنانچه از خانواده‌های متعادل و سالم برخوردار نباشد و هیچ یک از آسیب‌های اجتماعی نیست که فارغ از تاثیر خانواده پدیدآمده باشد.

از سوی دیگر خانواده از آنجا که نماد و یا نشان اجتماعی است و برآیند یا انعکاس از کل جامعه است دریک جامعه منحط نیز خانواده‌ها خود به خود منحط خواهد بود. به نظر می‌رسد که امروزه تحولات و دگرگونی‌های پی در پی سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی واجتماعی کشورهای صنعتی و فرا صنعتی که در اغلب موارد با هدف و نیت‌های سوداگرانه و تجاری و یکسان‌سازی بی‌سابقه الگوهای فرهنگی به کشور‌های جهان سوم نفوذ می‌کنند. اثرات عمیقی بر جو فرهنگی جامعه و فرهنگ خانواده‌ها گذاشته است. البته این آثار در برخی از موارد مثبت، اما در برخی دیگر به دلیل بی‌برنامه بودن، عدم اتخاذ سیاست‌های فرهنگی و اقدامات و تدابیر مناسب جهت برخورد با فرهنگ تحمیلی، منفی است.

منبع: مهرنیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *