معمولا افرادی که دارای افسردگی هستند، بیشتر دچار سردردهای ناگهانی و یا احساس غم و گریه یکباره میشوند.
افسردگی، دلایل مختلف و متعددی میتواند داشته باشد و یکی از شایعترین بیماریهای در قرن ۲۱ میباشد که هر روز و روز به روز نیز افزایش مییابد. افسردگی میتواند به دلایل روحی باشد مثلا نا امیدیهای و دلسردیهایی که در زندگی با آنها مواجه میشویم و یا این که به علت مشکل جسمی و یا فیزیکی که تازگی به آن دچار شدهاید.
افسردگی به مروز زمان بر روح و جسم تسلط مییابد و گسترش پیدا میکند و به نظر شخص افسرده هیچ راه گریزی برای آن وجود ندارد. از دید روانشناسی، آسیبهای جسمی بسیاری در این مدت زمان میتواند به این اشخاص وارد شود مانند خودکشی و یا…
علائم فیزیکی که در این افراد دیده میشود بدین ترتیب است:
اختلال در خواب، نداشتن خواب مفید، از خواب پریدنهای بسیار در فواصل خواب یک شبانه روز، احساس گریه مداوم، غمگینی، خستگی، عدم احساس آرامش و عدم تمدد اعصاب حتی با وجود استراحتهای طولانی مدت. شخصی که در حال افسرده شدن است خود به سادگی قادر به درک این موضوع است، علاوه بر آن نشانههایی مانند:
این افراد، دردهای عصبی بسیاری را در ناحیه گردن و کمر و سر خود احساس میکنند و حتی با مصرف مسکنهای متفاوت نیز اثر درد تخفیف نمییابد. معمولا افرادی که دارای افسردگی هستند، بیشتر دچار سردردهای ناگهانی و یا احساس غم و گریه یکباره میشوند.
افراد افسرده تا حدی از جان خود سیر میشوند که به خودکشی فکر میکنند و خانواده ی این افراد باید کاملا آنها را درک کنند و تا جایی که ممکن است با خواستهای آنها موافقت داشته باشند تا زمانی که شخص از این دوران بحرانی که به آن دچار شده است و از برزخی بس بزرگ که در آن به سر میبرد، خارح شود. در این مرحله، خانواده و حمایتشان، نقش اساسی را دارد.
باید به خاطر داشته باشید بیشتر از این که دردهای جسمی این افراد را تسکین دهید، باید زخمهای روحی آنها را مداوا کنید زیرا این زخمها ممکن است آنها را از پای درآورد. در مدتی که شخص دچار افسردگی شده است، باید حتما از یک روانکاو نیز کمک بگیرید تا او شما را در این زمینه یاری کند و به بهبودی کامل دست پیدا کنید.
منبع: میگنا(دانشنامه روانشناسی و علوم تربیتی)؛ نویسنده: نیک صالحی