بهشت رفتن افراد غیر مؤمن

بهشت رفتن افراد غیر مؤمن

۱۴۰۰-۰۷-۰۴

564 بازدید

در مورد قیامت و محاسبه اعمال پیروان غیر اسلامی لازم است گذرا اموری را متذکر شویم، بدین شرح:

۱. دین حق در هر زمانی یکی بیش، نیست، بنابر این معنا ندارد بعد از بعثت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و با توجه به خاتمیت آن حضرت، دینی غیر از اسلام مورد قبول درگاه خداوندی باشد (و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه) (۱)

۲. رستگاری در جهان آخرت به دو چیز (عمل صالح و اعتقاد راستین به خدا) وابسته است. اگر فردی از عمل پسندیده بهره‏مند باشد و نسبت به مبدأ و قیامت باوری درست داشته باشد و به تعبیر قرآن از قلبی سلیم بهره‏مند باشد، در قیامت رستگار می‏گردد. “یوم لا ینفع مال  و لا بنون إلّا من أتی اللَّه بقلب سلیم”.(۲)

۳. در جهان بینی اسلامی این باور آمده است که خداوند با بندگانش به عدل حکم می‏کند و به متقضای آن عذاب الهی بعد از اتمام حج است، یعنی خداوند حکیم و عادل بعد از آن که راه حق را بررسی انسان‏ها تبیین نمود (توسط حجت‏های باطن و ظاهری) آن گاه آنان را به حساب و کتاب عمل فرامی خواند. (ماکنا معذّبین حتی نبعث رسولاً)(۳)

به مقتضای این آیه کسانی که حجت بر آنان تمام نشده است و نتوانستند دین حق را بشناسند و در نتوانستن تقصیری نداشتند، از این جهت مشمول عذاب الهی قرار نمی‏گیرند.

۴. در فرهنگ اسلامی کفر چند معنا دارد که یکی از آن‏ها عناد و انکار حقایق است و این در قیامت باعث عقوبت می‏گردد، نه کفری که از روی نادانی و از قصور و استضعاف فکری باشد که در این صورت ممکن است مشمول رحمت الهی قرار گیرد.(۴)

۵. هر فعلی دو جنبه دارد: یکی از جهت وجود خارجی آن و دیگری از جهت وجود داخلی یا انگیزه فاعل و نیّت. فعلی که از هر دو جهت خوب و ارزشمند باشد، یعنی هم از حُسن فعلی بهره‏مند باشد(مانند خدمت به مردم) و هم از حُسن فاعلی (یعنی با انگیزه الهی و به خاطر خدمت به مردم)، چنین فعلی آدمی را در قیامت رستگار می‏کند. حال اگر عملی از غیر مسلمان از حُسن فعلی و حُسن فاعلی بهره‏مند باشد، به مقتضای حکم عقل و روایات اسلامی احتمال نجات در این گونه افراد وجود دارد.(۵)

۶. یک سری امور ممکن است اعمال پسندیده را نابود کند که از آن‏ها به “حبط اعمال” یا آفت اعمال یاد می‏شود، ممکن است غیر مسلمان کار خوبی انجام دهد و در پی حق باشد، ولی بعد از آن با ارتکاب یک سری امور، اعمال خوب گذشته‏اش را نابود کند. (۶)

با بیان این امور می‏گوییم:

اگر بعد از بعثت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) غیر مسلمان(اعم از یهودیان، مسیحیان و دیگران) که:

اولاً: در پی شناخت و یافتن دین حق برآیند، نه در پی انکار و عناد، و بدون این که تقصیری داشته باشند، نتوانند به حقانیت دین اسلام نایل گردند،

ثانیاً: با شناختی که به حقانیت دینشان دارند، حال دینشان دین حضرت مسیح باشد یا دین حضرت عیسی و یا غیر آن به دستورهای آن نیز پای بند باشند،

ثالثاً کارهایی که انجام می‏دهند، هم از حسن فعلی بهره‏مند باشند و هم از حسن فاعلی،

رابعاً: بعد از آن کارهای نیکشان به آفت‏ها (؛ یعنی حبط اعمال) دچار نشده باشد: در این صورت این گونه افراد که به تعبیر شهید مطهری مسلمان فطری هستند) (۷) بعید نیست در آخرت در زمره نجات یافتگان از دوزخ قرار گیرند. این به مقتضای عدل و حکمت خداوندی است که روایات اسلامی این سخن را تصدیق می‏کند(۸)

شهید مطهری در این باره می‏گویند: “اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به عللی حقیقت اسلام بر او مکتوم مانده باشد و او در این باره بی تقصیر باشد، هرگز خداوند او را معذّب نمی‏سازد، او اهل نجات از دوزخ است” (۹) نیز گفته است: “به نظر من اگر افرادی یافت شوند که نیکی به انسان‏های دیگر و حتی نیکی به یک جاندار اعم از انسان یا حیوان را بدون هیچ چشم انتظاری انجام دهند و حتی در عمق وجدان خود از آن جهت خدمت نکنند که چهره خود را در آیینه وجود محرومین می‏بینند، یعنی ترس از این که روزی چنین سرنوشتی داشته باشند، عامل محرک آن‏ها نباشد، بلکه طوری انگیزه احسان و خدمت در آن‏ها قوی باشد که اگر بدانند هیچ گونه سودی عاید آن‏ها نمی‏شود، حتی یک نفر هم از کار آن‏ها آگاه نمی‏گردد و احدی به آن‏ها یک “بارک اللَّه” هم نخواهد گفت، باز هم آن کار خیر را انجام می‏دهند و تحت تأثیر عادت و امثال آن هم نباشد، باید گفت:

در عمق ضمیر این انسان‏ها نوری از معرفت خداوند هست و به فرض این که به زبان انکار کنند، در عمق ضمیر اقرار دارد، افکارشان در واقع و نفس الامر انکار یک موهومی است که آن را به جای خدا تصور کرده‏اند و یا انکار یک موهوم دیگری است که آن را به جای بازگشت به خدا و قیامت تصور کرده‏اند ،نه انکار خداو معاد واقعی… بنابر این بعید نیست که این گونه کسان واقعاً و عملاً در زمره اهل کفر محشور نگردند، هر چند لساناً منکر شمرده می‏شود، واللَّه اعلم”(۱۰)

پی نوشت‏:

۱ – آل عمران، (۳)، آیه ۸۵.

۲ – شعرا (۲۶)، آیات ۸۸ و ۸۹.

۳ – اسراء (۱۷)، آیه ۱۵.

۴ – رجوع شود به آیات سوره توبه(۹)، آیه ۱۰۶، ونساء(۴)، آیات ۹۸ و ۹۹.

۵ – مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۳۰۷ و ۳۰۸.

۶ – همان، ص ۳۱۳.

۷ – مرتضی مطهری، همان، ص ۲۹۴.

۸ – رجوع شود به همان، ص ۳۰۷ و ۳۰۸.

۹ – همان، ص ۲۹۳.

۱۰ – همان، ص ۳۰۹.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *