بلوغ و سن ازدواج دختر از نگاه قانون و شرع

۱۳۹۴-۱۲-۱۶

546 بازدید

مدتی است که سن ۹ سال برای بلوغ دختر و واداشتن او به تکالیف اجتماعی در این سن و به طور خاص، سن ازدواج دختر در ۹ سالگی مورد سوال قرار گرفته است. موارد قانونی در این باره بدین قرار است:

ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی اصلاحی سال ۱۳۶۱:

(هیچ کس را نمی توان بعداز رسیدن به سن بلوغ، به عنوان جنون یا عدم رشد، محجور نمود، مگر آن که رشد یا جنون او ثابت شده باشد.

تبصره ۱: سن بلوغ در پسر ۱۵ سال تمام قمری و در دختر ۹ سال تمام قمری است.

تبصره ۲: اموال صغیری را که بالغ شده است، در صورتی می توان به او داد که رشد او ثابت شده باشد.)

ماده ۱۰۴۱ اصلاحی سال ۱۳۷۰: نکاح قبل از بلوغ ممنوع است.

تبصره: عقد نکاح، قبل از بلوغ با اجازه ولی، به شرط رعایت مصلحت مولی علیه صحیح می باشد.)

در قانون مدنی، پیش از انقلاب اسلامی ایران، قانون بدین صورت بوده است.

ماده ۱۰۴۱:

(نکاح اناث، قبل ازرسیدن به سن ۱۵ سال تمام و نکاح ذکور، قبل ازرسیدن به سن ۱۸ سال، تمام ممنوع است. مع ذلک در مواردی که مصالحی اقتضا کند، با پیشنهاد مدعی العموم و تصویب محکمه، ممکن است استثنائاً معافیت از شرط سن اعطا شود، ولی در هر حال این معافیت نمی تواند به اناثی داده شود که کمتر از ۱۳ سال تمام و به ذکوری شامل گردد که کمتر از ۱۵ سال تمام دارند.)

برای آن که این ماده قانونی ضمانت اجرا داشته باشد و افراد به دلیل عرف رایج اجتماعی خویش یا دلیلهای دیگر، در زیر سن قانونی ازدواج نکنند، ماده دیگری نیز، تصویب شده بود.

ماده سوم قانون ازدواج مصوب ۲۰ مرداد ۱۳۱۰:

(هر کس بر خلاف مقررات ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی، با کسی که هنوز به سن قانونی برای ازدواج نرسیده است، مزاوجت کند به ۶ ماه الی ۲ سال حبس تأدیبی محکوم خواهد شد.

در صورتی که دختر به سن ۱۳ سال تمام نرسیده باشد، لااقل به دو الی سه سال حبس تأدیبی محکوم می شود و در هر دو مورد، ممکن است علاوه بر مجازات حبس به جزای نقدی از ۲۰۰۰ ریال الی ۲۰۰۰۰ ریال محکوم گردد و اگر در اثر ازدواج برخلاف مقررات فوق، مواقعه، منتهی به نقص یکی از اعضا یا مرض دائم زن گردد، مجازات زوج از ۵ الی ۱۰ سال، حبس با اعمال شاقه است و اگر منتهی به فوت زن شود، مجازات زوج حبس دائم با اعمال شاقه است. عاقد و خواستگار و سایر اشخاصی که شرکت در جرم داشته اند نیز، به همان مجازات یا مجازاتی که برای معاون جرم مقرر است، محکوم می شوند.)

در این نوشتار، سعی شده سن ازدواج دختر از نظر فقهی مورد بررسی قرار گیرد و با نگاهی مختصر به دیدگاه پزشکی و روان شناسی در این موضوع، این امر مورد بحث قرار گیرد که آیا دستاوردهای علوم تجربی، با آنچه در روایات بیان شده، ناسازگارند، یا خیر؟

امید آن که، این تلاش مورد قبول خداوند قرار گیرد و روشن گرِ پاره ای از ابهامها در موضوع مورد بحث باشد.

بلوغ در قرآن

بلوغ حُلم

(و اذا بلغ الاطفال منکم الحُلُم فلیستأذنوا کما استأذن الذین من قبلهم کذلک یبیّن اللّه لکم آیاته و اللّه علیم حکیم.) ۱

آن گاه که کودکان شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند، باید مانند سایر بالغان با اجازه وارد شوند. خدا آیات خود را برای شما به این روشنی بیان می کند که او دانا و محکم کاراست.

(یا ایها الذین آمنوا لیستأذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات من قبل صلاه الفجر وحین تضعون ثیابکم من الظهیره ومن بعد صلاه العشاء ثلاث عورات لکم.) ۲

ای ایمان آورندگان! باید بندگان شما که مالک آنها هستید و اطفالی که هنوز به وقت احتلام نرسیده اند در شبانه روز سه مرتبه برای ورود اجازه بخواهند: پیش از نماز صبح، پس از نماز عشا و هنگام ظهر، آنگاه که جامه از تن بر می گیرید که این سه وقت هنگام خلوت شماست.

بلوغ نکاح

(و ابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا النکاح فان انستم منهم رشداً فارفعوا الیهم اموالهم.) ۳

ییتیمان را آزمایش کنید، تا هنگامی که بالغ شده و به ازدواج گرایش پیدا کردند، اگر آنان را به درک مصالح زندگانی خود دانا یافتید، اموالشان را به آنان بدهید.

بلوغ اشد

(و لا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتی یبلغ اشدّه.) ۴

به مال یتیم نزدیک نشوید، مگر آن که راه بهتری را برگزینید، تا آن که به حد رشد برسد.

(و لمّا بلغ أشدّه اتیناه حکماً و علماً و کذلک نجزی المحسنین.) ۵

چون یوسف به رشد رسید، او را حکمفرمایی و دانش بخشیدیم و چنین نیکوکاران را پاداش می دهیم.

(و امّا الجدار فکان لغلامین یتیمین فی المدینه و کان تحته کنز لهما و کان ابوهما صالحاً فاراد ربک ان یبلغا اشدهما و یستخرجا کنزهما رحمه من ربّک.) ۶

اما بازسازی دیوار به آن جهت بود که زیر آن گنجی از دو کودک یتیمی که پدری صالح داشتند، پنهان بود. خدا خواست تا آن کودکان به حد رشد برسند، تا به لطف خدا خودشان گنج را بیرون آورند.

(یا ایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقناکم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه ثم من مضغه مخلقه و غیر المخلّقه لنبیّن لکم و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی ثم نخرجکم طفلاً ثم لتبلغوا اشدکم.) ۷

ای مردم! اگر شما در روز قیامت و قدرت خدا بر برانگیخته شدن مردگان شک دارید، بدانید که ما شما را ابتدا از خاک آفریدیم، آنگاه از نطفه، سپس از خون بسته، بعد از پاره گوشت تمام و ناتمام، تا قدرت خود را بر شما آشکار سازیم و از نطفه ها آنچه را مشیت ما تعلق گیرد، در رحمها قرار دهیم، تا در وقتی معین، کودکی از رحم بیرون آوریم تا زندگی کرده و به حد رشد برسد.

(و لمّا بلغ اشدّه و استوی اتیناه حکماً و علماً و کذلک نجزی المحسنین.) ۸

و هنگامی که موسی به رشد رسید و کمال یافت، ما به او حکم و علم بخشیدیم و چنین به مردم نیکوکار پاداش می دهیم.

(هو الّذی خلقکم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه ثم یخرجکم طفلاً ثم لتبلغوا اشدّکم ثم لتکونوا شیوخاً.) ۹

او خدایی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، آن گاه از خون بسته، پس از آن شما را از رحم مادر، کودکی بیرون آورد، تا آن که به سنّ رشد رسیده و سپس پیر شوید.

(و وصینا الانسان بوالدیه احساناً حملته امه کرهاً و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلاثون شهراً حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال ربّ او زعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحاً ترضیه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیک و انی من المسلمین.) ۱۰

ما انسان را به احسان در حق پدر و مادر سفارش کردیم. مادر، با رنج، بار حمل را تحمل کرد و با مشقت وضع حمل کرد و سی ماه مدت حمل و شیرخواری بود، تا وقتی که به حد رشد رسید و چهل ساله شد آن گاه سزاوار است که بگوید:

خدایا مرا بر نعمتی که به من و پدر و مادر من بخشیدی شکر بیاموز و به کار شایسته ای که خشنودی تو در آن است، موفق بدار و فرزندان مرا صالح گردان. بارالها! من به سوی تو بازگشتم به درستی که من از تسلیم شدگانم.

بلوغ در روایات (روایات ۹ سال)

۱. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (حدّ بلوغ المرأه تسع سنین.) ۱۱ حد بلوغ زن نه سالگی است.

۲. همان بزرگوار می فرماید: (اذا بلغ الغلام ثلاث عشره سنه کتبت له الحسنه و کتبت علیه السیئه و عوقب و اذا بلغت الجاریه تسع سنین فکذلک و ذلک انها تحیض لتسع سنین.) ۱۲

هنگامی که پسر سیزده ساله شد، خوبی ها و بدی های او نوشته می شود و بر بدی ها کیفر می شود. زمانی که دختر نه ساله شد همان حکم را دارد؛ زیرا در نه سالگی حیض می شود.

۳ . همان بزرگوار می فرماید: (اذا بلغت الجاریه تسع سنین دفع الیها مالها و جاز امرها فی مالها و اقیمت الحدود التامه لها و علیها.) ۱۳ زمانی که (دختر) به نه سالگی رسید، دارایی او، به او بازگردانده می شود و رواست که در مال خود تصرف کند و حدود تامه، به سود او و علیه او جاری می شود.

۴ . امام باقر (علیه السلام) می فرماید: (الجاریه اذا بلغت تسع سنین ذهب عنها الیتم و زوجت و اقیمت علیها الحدود التامه علیها و لها….) ۱۴ هنگامی که دختر نه ساله شد، کودکی او پایان می پذیرد و ازدواج می کند و حدود عمومی علیه او و به سود او جاری می شود.

۵ . همان بزرگوار می فرماید: (فی حدیث قال: ان الجاریه لیست مثل الغلام ان الجاریه اذا تزوجت و دخل بها و لها تسع سنین ذهب عنها الیتم و دفع الیها مالها و جاز امرها فی الشراء و البیع و اقیمت علیها الحدود التامه و اخذت لها و بها….) ۱۵

به درستی که دختر مانند پسر نیست، همانا دختر نه ساله هنگامی که ازدواج و پیوند زناشویی برقرار کند، از کودکی خارج شده و دارایی او را می توان به او واگذارد و خرید و فروش او نیز نافذ است و حدود تامه بر او جاری می شود و برای او نیز، علیه دیگری حدود تامه اجرا می شود.

۶. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (اذا تم للغلام ثمان سنین فجائز امره و قد وجبت علیه الفرائض و الحدود و اذا تم للجاریه تسع سنین کذلک.) ۱۶ زمانی که پسر هشت ساله شد، تصرفات مالی او روا می شود واجبات و حدود بر او جاری می گردد و زمانی که دختر نه ساله شد، همان حکم را دارد.

۷ . امام باقر (علیه السلام) می فرماید: (لا یدخل بالجاریه حتی یأتی لها تسع سنین او عشر سنین.) ۱۷ همبستر شدن با دختر تا پیش از نه یا ده سالگی جایز نیست.

۸ . امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (اذا تزوج الرجل الجاریه و هی صغیره فلایدخل بها حتی یأتی لها تسع سنین.) ۱۸ هنگامی که مردی با دختر کوچکی ازدواج کرد، نباید با او پیوند زناشویی برقرار کند، تا دختر نه ساله شود.

۹. امام صادق (علیه السلام) به مردی فرمود: برو به قاضی بگو: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: (حد امرأه ان یدخل بها علی زوجها ابنه تسع سنین.) ۱۹ حد زنی که شوهرش می تواند با او پیوند زناشویی برقرار کند، دختر نه ساله است [از نه سالگی به بعد].

۱۰. امام صادق (علیه السلام) فرمود: (ثلاث یتزوجن علی کل حال: التی لم تحض و مثلها لاتحیض. قال: قلت: و ما حدها؟ قال (علیه السلام) : اذا اتی لها اقل من تسع سنین.) ۲۰

سه گروه از زنان هستند که عده ندارند: زنی که حیض نشده است و مانند او نیز حیض نمی شوند. راوی گوید: پرسیدم: حد آن چیست؟ حضرت فرمود: هنگامی که کمتر از نه سال داشته باشد.

روایتی دیگر بمانند این روایت بیان شده است: راوی می گوید: شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (ثلاث یتزوجن علی کل حال التی قد یئست من المحیض… و التی تحض و مثلها لاتحیض. قلت: و متی تکون کذلک؟ قال: ما لم تبلغ تسع سنین فانها لا تحیض و مثلها لا تحیض.) ۲۱

توضیح: روایاتی که دلالت می کنند: (صبیه التی لا تحیض مثلها لا عده علیها) بسیارند ولی در این روایت، سن مطرح شده است.

۱۱. از امام رضا (علیه السلام) درباره کنیز کم سنی که بالغ نشده و لازم نیست مرد او را استبرا کند (با خبر شود که حامله است یا خیر) فرمود:

اذا لم تبلغ استبرأت شهر. قلت: و ان کانت ابنه سبع سنین او نحوها مما لا تحمل؟ فقال: هی صغیره ولایضرک ان لا تستبرأها. فقلت: ما بینها و بین تسع سنین؟ فقال: نعم، تسع سنین. ۲۲

هنگامی که بالغ نشده، یک ماه استبرا می شود. راوی گوید پرسیدم: اگر هفت سال یا مانند آن داشت که امکان حاملگی وجود ندارد چه باید کرد؟ حضرت فرمود: چنین دختری کوچک است و برای تو ضرری ندارد که استبرا نکنی. سپس گفتم: بین هفت تا نه سال چطور؟ حضرت فرمود: بله ۹ سال [از ۹ سال به بعد باید روشن شود که حامله است یا نه.]

۱۲ . امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (ان من دخل بامرأته قبل تسع سنین فأصابها عیب فهو ضامن.) ۲۳ کسی که با همسر خود پیش از نه سالگی پیوند زناشویی برقرار کند و به دختر آسیبی وارد آید، مرد ضامن است.

۱۳ . امام علی (علیه السلام) می فرماید: (من تزوج بکراً فدخل بها فی اقل من تسع سنین فعیبت ضمن.) ۲۴ کسی که با دختری ازدواج کند و پیش از نه سالگی، با او در آمیزد و به دختر آسیبی وارد آید شوهر ضامن است.

۱۴. از امام صادق (علیه السلام) درباره دختر نابالغی پرسش شد که مردی با او در آمیخته و دختر آسیب دیده و مجرای ادرار، یا نشیمنگاه با واژن او یکی شده است؟ امام فرمود:

(ان کان دخل بها حین دخل بها ولها تسع سنین فلا شیئ علیه و ان کانت لم تبلغ تسع سنین او کان لها اقل من ذلک بقلیل حین دخل بها فافتضها فانه قد افسدها و عطلها علی الازواج فعلی الامام ان یغرمه دیتها وان امسکها و لم یطلقها حتی تموت فلا شیئ علیه.) ۲۵

اگر هنگام آمیزش، دختر نه سال داشته، مرد ضامن نیست، ولی اگر نه سال نداشته، اگرچه اندکی از نه سال کمتر داشته در صورتی که با او آمیزش شده و دختر آسیب دیده و مجرای ادرار با واژن او یکی شده، در حقیقت، مرد او را فاسد کرده و امکان ازدواج را از او سلب کرده، پس بر امام واجب است که دیه زن را بپردازد و اگر مرد تا پایان زندگی زن، او را نگاه دارد و طلاقش ندهد، چیزی بر مرد نیست.

۱۵ . از امام باقر (علیه السلام) درباره مردی که به زن خود آسیب برساند و مجرای ادرار با واژن او را یکی کند، پرسیده شد، امام فرمود: (علیه الدیه ان کان دخل بها قبل ان تبلغ تسع سنین.) ۲۶ اگر مرد پیش از نه سالگی با دختر در آمیزد، باید دیه او را بپردازد.

۱۶ . از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که حضرت علی (علیه السلام) می فرمود: (من وطیء امرأه من قبل ان یتم لها تسع سنین فأعنف ضمن.) ۲۷ کسی که قبل از به پایان رسیدن نه سالگی، با همسر خود درآمیزد و به او آسیب برساند، ضامن است.

۱۷ . امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (اذا خطب الرجل المرأه فدخل بها قبل ان تبلغ تسع سنین فرق بینهما و لم تحل له ابدا.) ۲۸ هنگامی که مردی با دختری که نه ساله نشده ازدواج کند و با او درآمیزد، باید بین آن مرد و همسرش جدایی افکند و آن زن تا ابد بر آن مرد حرام است.

۱۸. از امام باقر (علیه السلام) درباره مردی که با همسر خود درآمیخته و به وی آسیب رسانده پرسیده شد، امام فرمود: (علیه الدیه ان کان دخل بها قبل ان تبلغ تسع سنین قال: و ان امسکها و لم یطلقها فلا شیئی علیه ان شاء امسک و ان شاء طلق.) ۲۹

اگر آمیزش، پیش از نه سالگی دختر بوده، مرد باید به او دیه بپردازد. البته اگر زن را نگهدارد و طلاق ندهد، لازم نیست دیه بپردازد. حال اگر خواست او را نگهدارد و اگر خواست او را طلاق دهد.

۱۹. امام علی (علیه السلام) می فرماید: (اذا تزوجت البکر بنت تسع سنین فلیست مخدوعه.) ۳۰ هنگامی که دختر نه ساله ازدواج کرد، فریب خورده نیست.

۲۰. از امام صادق (علیه السلام) پرسیده شد: دختر از چه زمانی کودک به شمار نمی آید؟ شش، یا هفت ساله؟ امام فرمود: (لا ابنه تسع لا تستصبی و اجمعوا کلهم علی ان ابنه تسع لا تستصبی الا ان یکون فی عقلها ضعف و الا فهی اذا بلغت تسعا فقد بلغت.) ۳۱

خیر، دختر نه ساله کودک به حساب نمی آید و همگی اتفاق دارند بر این که دختر نه ساله کودک به شمار نمی آید، مگر آن که در عقل او ضعفی وجود داشته باشد. در غیر این صورت، دختر هنگامی که نه ساله شد بالغ شده است.

۲۱ . راوی می گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم:

(متی یجوز للأب ان یزوج ابنه ولایستأمرها؟ قال: اذا جازت تسع سنین فان زوجها قبل بلوغ التسع سنین کان الخیار لها اذا بلغت تسع سنین. قلت: فان زوجها ابوها و لم تبلغ تسع سنین فبلغها ذلک فسکتت و لم تأت ذلک أیجوز علیها؟ قال: لیس یجوز علیها رضاء فی نفسها و لا یجوز لها تأب و لاسخط فی نفسها حتی تستکمل تسع سنین و اذا بلغت تسع سنین جاز لها القول فی نفسها بالرضا و التأبی و جاز علیها بعد ذلک و ان لم تکن ادرکت مدرک النساء قلت: افتقام علیها الحدود و تؤخذ بها و هی فی تلک الحال و انما لها تسع سنین و لم تدرک مدرک النساء فی الحیض؟ قال: نعم اذا دخلت علی زوجها و لها تسع سنین ذهب عنها الیتم و دفع الیها مالها و اقیمت علیها الحدود التامه علیها و لها.) ۳۲

چه زمانی پدر می تواند دخترش را شوهر بدهد و با او مشورت نکند؟ امام فرمود: تا زمانی که نه ساله شود. پس اگر پیش از نه سالگی او را شوهر بدهد، وقتی او نه ساله شد در قبول یا رد ازدواج مختار است. راوی گوید: گفتم: اگر پدر، دختر را پیش از نه سالگی شوهر داد و دختر اطلاع یافت و مخالفت نکرد، آیا این ازدواج بر دختر لازم می شود؟

امام فرمود: خیر، او قبل از نه سالگی نمی تواند رضایت دهد یا رد کند، ولی وقتی نه ساله شد این اختیار را دارد و پس از اختیار، ازدواج قطعی می شود، اگر چه هنوز حیض نشده باشد. راوی گوید: گفتم: در حالی که نه ساله شد، ولی حیض نشد آیا حدود بر او جاری می شود؟ امام فرمود: بله، وقتی وارد بر شوهر شد و نه سال داشت، کودکی او پایان یافته است، مالش را در اختیارش می گذارند و حدود علیه او و به سود او اقامه می شود.

دو روایت نیز ذکر شده که در آن حکم به قطع دست دزد نه ساله شده، ولی چون در روایت واژه (صبی) آمده و به طور خاص در مورد دختر مطلبی بیان نشده از ذکر آن خودداری می کنیم.۳۳

روایت ۷ سال

۱. امام حسن عسکری می فرماید: (اذا بلغ الغلام ثمانی سنین فجائز امره فی ماله و قد وجب علیه الفرائض و الحدود و اذ اتم للجاریه سبع سنین فکذلک.) ۲۴

زمانی که پسران هشت ساله شدند، جایز است که در دارایی خود تصرف کنند و واجبات و حدود بر آنها واجب می شود و همین گونه اند دختران، وقتی که هفت سال آنان تمام شد.

یادآوری

۱. سند روایت ضعیف است.

۲ . اصحاب همگی از آن روی برگردانده و کسی به مضمون آن عمل نکرده است.

۳. احتمال دارد واژه تسع بوده که در نسخه برداری، در نقطه گذاری اشتباه رخ داده و تبدیل به سبع شده، از این روی، صاحب جواهر این روایت را با واژه (تسع) نقل کرده است.۳۵

روایات ۱۰ سال

راوی می گوید: (سئلته عن الجاریه یتمتع منها الرجل؟ قال: نعم الا ان تکون صبیه تخدع. قال: قلت: اصلحک الله و کم الحد الذی اذا بلغته لم تخدع؟ قال: بنت عشر سنین.۳۶

از امام در باره دختری پرسیدم که مرد از او بهره جنسی می برد. امام فرمود: بله، مگر آن که دختر فریب خورد. پرسیدم: میزانی که وقتی دختر به آن حد رسید، فریب خورده به شمار نمی آید، چه زمانی است؟ حضرت فرمود: دختر ۱۰ ساله. ۲. امام صادق از پدر بزرگوارش و آن حضرت از علی (علیه السلام) روایت کرد که فرمود:

(لا توطأ جاریه لاقل من عشر سنین فان فعل فعیبت فقد ضمن.) ۳۷ با دختر کمتر از ده سال همبستری روا نیست و اگر این کار انجام شد و دختر آسیب دید، مرد ضامن است.

اسماعیل بن جعفر می گوید: (ان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) دخل بعایشه و هی بنت عشر سنین و لیس یدخل بالجاریه حتی تکون امرئه) .۳۸

به درستی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با عایشه آن گاه که دختری ده ساله بود، ارتباط زناشویی برقرار کرد و ارتباط زناشویی برقرار نمی شود، تا این که دختر، زن به شمار آید.

یادآوری

بسیاری بر این باروند مراد از روایات نه سال، پایان نه سال است و منظور از روایات ده سال نیز، ورود در ده سالگی است، پس روایات نه سال و ده سال، هر دو یک سن را مطرح می کنند.۳۹

روایت ۱۳ سال

۱. راوی می گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: پسر در چه زمانی باید نماز بگزارد؟ امام فرمود:

(اذا اتی علیه ثلاث عشره سنه فان احتلم قبل ذلک فقد وجبت علیه الصلاه و جری علیه القلم و الجاریه مثل ذلک ان اتی لها ثلاث عشره سنه او حاضت قبل ذلک فقد وجبت علیها الصلاه و جری علیها القلم.) ۴۰

هرگاه سیزده ساله شود. البته اگر پیش از سیزده سالگی محتلم شود، نماز بر او واجب است و قلم تکلیف بر او جاری می شود. دختر هم مثل پسر است، هرگاه سیزده ساله شد، یا پیش از آن حیض شد، نماز بر او واجب می شود و قلم تکلیف بر او جاری می گردد.

سه حدیث دیگر نیز بیان شده که در آن سیزده سالگی مطرح شده است، ولی این سه عام بوده و ذکری از دختر به طور خاص در آنها به میان نیامده است.۴۱

روایات زمان وقوع حیض

درپاره ای از روایات، واجب شدن برخی از احکام بر دختران، به فرا رسیدن سن خاصی بسته نشده است، بلکه زمان واجب شدن آن احکام را زمانی بیان کرده اند که دختر حائض می گردد. در حقیقت، روشن ترین نشانه بلوغ جنسی را در دختر زمان واجب شدن پاره ای از کارهای عبادی یاد کرده اند:

۱. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (علی الصبی اذا احتلم الصیام و علی الجاریه اذا حاضت الصیام و الخمار.) ۴۲ پسر وقتی محتلم شد، باید روزه بگیرد و دختر وقتی که حیض شد، روزه و پوشش بر او واجب است.

۲. در خبر دیگر آمده: (علی الصبی اذا احتلم الصیام و علی المرأه اذا حاضت الصیام.) ۴۳

۳. امام باقر (علیه السلام) می فرماید: (لا یصلح لجاریه اذا حاضت الا ان تختمر الا ان لاتجده.) ۴۴ دختر از هنگامی که حیض شد، نباید بدون پوشش باشد، مگر آن که وسیله پوشش نیابد.

۴. راوی از پوشش زن در نماز می پرسد، امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (و لا یصلح للحره اذا حاضت الا الخمار الا ان لا تجده.) ۴۵ آزاد (غیر کنیز) از هنگامی که حیض شد، نباید بدون پوشش باشد، مگر آن که وسیله پوشش نیابد.

۵ . از امام علی (علیه السلام) نقل شده که فرمود: (اذا حاضت الجاریه فلاتصلی الا بخمار.) ۴۶ از هنگامی که دختر حیض شد، نباید بدون پوشش نماز بگزارد.

۶. از امام باقر (علیه السلام) درباره پوشش کنیز پرسیده شد، امام فرمود: (لو کان علیها لکان علیها اذا هی حاضت و لیس علیها التقنع فی الصلوه.) ۴۷ اگر بر کنیز پوشش لازم باشد، این امر از زمانی است که حیض شود….

۷. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: (لا یقبل الله صلوه جاریه قد حاضت حتی تختمر.) ۴۸ خداوند نماز دختری را که حیض شده نمی پذیرد، مگر آن که با پوشش باشد.

۸. اسحاق بن عمار می گوید: از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: آیا پسر ده ساله باید حج بگزارد؟ امام فرمود: (علیه حجه الاسلام، اذا احتلم و کذلک الجاریه علیها الحج اذا طمثت.) ۴۹ از هنگامی که محتلم می شود، بر او حج واجب است و دختر هم از زمانی که خون حیض دید، بر او حج واجب می شود.

۹. عبدالرحمان بن حجاج می گوید: از امام کاظم (علیه السلام) پرسیدم: دختر نابالغ، از چه زمانی باید سر خود را از نامحرم بپوشاند و چه زمانی باید در نماز با پوشش باشد؟ امام فرمود: (لا تغطی رأسها حتی تحرم علیها الصلاه.) ۵۰ از زمانی که گزاردن نماز بر او حرام می شود [ یعنی از زمانی که حیض می شود.]

۱۰. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (اتی علی (علیه السلام) بجاریه لم تحض قد سرقت فضربها اسواطاً ولم تقطعها.) ۵۱ حضرت علی (علیه السلام) درباره دختری که هنوز حائض نشده و دزدی کرده بود، دستور داد که او را چند تازیانه بزنند، ولی دست او را قطع نکنند.

روایاتی که اشاره به بلوغ دختر دارد

۱. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: (ثمانیه لا یقبل الله لهم صلاه: منهم المرأه المدرکه تصلی بغیر خمار.) ۵۲ هشت گروهند که نماز آنان مورد قبول خداوند واقع نمی شود. یک گروه از آنان دختران بالغ هستند در حالی که نماز خود را بدون پوشش بخوانند.

۲. (… قال سألت ابا عبداللّه (علیه السلام) عن الجاریه الصغیره یزوجها ابوها أ لها امر اذا بلغت؟ قال: لا، لیس لها مع ابیها امر. قال: و سألته عن البکر اذا بلغت مبلغ النساء أ لها مع ابیها امر؟ قال: لیس لها مع ابیها امر ما لم تکبر (تثیب) .) ۵۳

راوی گوید: از امام صادق (علیه السلام) سوال کردم که آیا دختر بچه ای که پدرش او را به عقد ازدواج دیگری درآورده است، هنگامی که بالغ شد در امر ازدواج خود اختیاری دارد؟ حضرت فرمود: خیر، با وجود پدرش او دیگر اختیاری ندارد.

راوی گوید: سوال کردم دختر باکره، آن گاه که چون زنان بالغ شد، آیا با وجود پدرش، اختیاری در امر ازدواج خویش دارد؟ حضرت فرمود: مادامی که بزرگ نشده است، با وجود پدرش، اختیاری در امر ازدواج خویش ندارد [در نسخه دیگر: مادامی که با کره باشد….].

نکته: در این موضوع، فقها دیدگاه های گوناگونی دارند و روایات نیز، در این زمینه گوناگونند بسیاری از فقیهان، به دلیل روایات موجود در این زمینه، اعتقاد دارند: دختر بالغ رشید، گرچه تاکنون ازدواج نکرده و باکره باشد، باید راضی به ازدواج باشد. البته راضی بودن دختر به تنهایی، کافی نیست، بلکه راضی بودن پدر نیز، شرط است، مگر آن که دختر مایل به ازدواج با مردی باشد که در عرف و شرع همتای او به شمار می آید و پدر اجازه ندهد که در این صورت، اجازه پدر لازم نیست.۵۴

۳. علی بن یقطین می گوید: از امام رضا (علیه السلام) درباره دختر و پسر سه ساله و یا کوچک تر که به عقد ازدواج دیگری در می آید، پرسیدم: وقتی دختر بالغ شد و راضی به این ازدواج نبود، حکم این دختر چیست؟ امام فرمود: (لا بأس بذلک اذا رضی ابوها او ولیها.) ۵۵ هنگامی که پدر و یا ولی او به این امر راضی بودند، اشکالی ندارد.

۴. راوی می گوید از امام باقر (علیه السلام) درباره دختر بچه ای که به عقد پسر بچه ای در می آید پرسیدم، امام فرمود: (ان کان ابواهما اللذان زوجاهما جایز ولکن لهما الخیار اذا ادرکا….) ۵۶

اگر پدر آن دو، آنان را به عقد ازدواج یکدیگر درآورده اند، این عقد جایز است، ولی این دختر و پسر هنگامی که بالغ شدند اختیار دارند که آن را بپذیرند یا نپذیرند.

۵. (عن محمد بن اسماعیل ابن بزیع قال: سأله رجل عن رجل مات و ترک اخوین وابنه والبنت صغیره فعقد احد الأخوین الوصی فزوج الابنه من ابنه…. فقال: الروایه فیها انها للزوج الاخیر وذلک انها قد کانت ادرکت حین زوجها ولیس لها ان تنقض ما عقدته بعد ادراکها.) ۵۷

راوی گوید: مردی از او پرسید درباره مردی که از دنیا رفته و از او دو برادر و یک دختر و یک دختربچه باقی مانده است، آن گاه یکی از دو برادر، که وصی میت است، دختر او را به عقد ازدواج پسر خود در می آورد [سپس پدر شوهر از دنیا می رود و برادر دیگر، دختر را به عقدازدواج پسرش در می آورد….] گفت: روایت در این مسئله این است که: دختر از آن شوهر آخری است؛ زیرا هنگام ازدواج بالغ بوده است و دختر نمی تواند ازدواج با مردی را که پس از بلوغ با او ازدواج کرده است، بر هم بزند.

۶. ابی بکر از امام صادق (علیه السلام) از دختر نابالغی می پرسد که در حال زنا با مردی یافت شده است، امام می فرماید: (تضرب الجاریه دون الحد ویقام علی الرجل الحد.) ۵۸ بر مرد، حد جاری می شود، ولی بر دختر حد جاری نمی شود، تنها تعزیر می شود.

روایاتی که اشاره به بلوغ اعم از دختر و پسر دارد

۱. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:

(لیس علی مال الیتیم زکاه و ان بلغ الیتیم فلیس علیه لما مضی زکاه ولا علیه فیما بقی حتی یدرک فاذا ادرک فانما علیه زکاه واحد ثم کان علیه مثل ما علی غیره من الناس.) ۵۹

ییتیم تا زمان بلوغ، در دارایی پیش خود و یا آنچه از پیش از بلوغ برایش باقی مانده، لازم نیست زکات بپردازد، پس هنگامی که بالغ شد، یک زکات باید بپردازد، سپس حکم او مانند سایر مردم می گردد.

۲. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه (وابتلوا الیتامی) می فرماید: (من کان فی یده مال بعض الیتامی فلا یجوز له ان یعطیه حتی یبلغ النکاح و یحتلم.) ۶۰ کسی که مالی از یتیمان نزد او باشد، حق ندارد مال را در اختیار یتیم بگذارد، مگر آن که یتیم به بلوغ جنسی و احتلام برسد.

۳. امام علی (علیه السلام) می فرماید: (اذا اسلم الاب جر الولد الی الاسلام فمن ادرک من ولده دعی الی الاسلام فان ابی قتل و ان اسلم الولد لم یجر ابویه و لم یکن بینهما میراث.) ۶۱

هنگامی که پدر مسلمان شد، فرزند نیز مسلمان به شمار می آید. پس هر کدام از فرزندان او بالغ شد، به اسلام فراخوانده می شود. اگر اسلام را نپذیرفت، به قتل می رسد، ولی اگر فرزند مسلمان شود پدر و مادر او مسلمان به شمار نمی آید و بین فرزند و پدر و مادر میراثی وجود ندارد.

۴. امام علی (علیه السلام) درباره کودکانی که پدرشان کشته شده بود، فرمود: (انتظروا بالصغار الذین قتل ابوهم ان یکبروا فاذا بلغوا خیروا فان احبوا قتلوا او عفوا او صالحوا.) ۶۲

صبر کنید تا بزرگ شوند پس هنگامی که بالغ شدند، تصمیم می گیرند اگر دوست داشتند قاتل را به قتل می رسانند، یا می بخشند و یا مصالحه می کنند.

۵. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده درباره کودکی که جوان شد و مسیحیت را برگزید، در حالی که پدر و مادرش، یا یکی از آن دو مسلمان هستند، فرمود: (لا یترک ولکن یضرب علی الاسلام.) ۶۳ این جوان رها نمی شود، ولی برای اسلام مورد ضرب قرار می گیرد.

۶. امام رضا (علیه السلام) می فرماید: (و ان الصبی لا یجری علیه القلم حتی یبلغ.) ۶۴ بر کودک قلم جاری نمی شود. [گناهان او ثبت نمی گردد] تا زمانی که بالغ شود.

۷. راوی می گوید از امام صادق (علیه السلام) از پسربچه و دختربچه ای پرسیدم که:

(زوجهما ولیان لهما و هما غیر مدرکین. قال: فقال: النکاح جائز ایهما ادرک کان له الخیار فان ماتا قبل ان بدر کاملا میراث بینهما ولا مهر الا ان یکونا قد ادرکا ورضیا. قلت: فان ادرک احدهما قبل الآخر. قال: یجوز ذلک علیه ان هو رضی. قلت: فان کان الرجل الذی ادرک قبل الجاریه ورضی النکاح ثم مات قبل ان تدرک الجاریه اترثه؟ قال: نعم یعزل میراثها منه حتی ادرک و تحلف بالله مادعاها الی اخذ المیراث الا رضاها بالتزویج ثم یدفع الیهاالمیراث و نصف المهر. قلت: فان ماتت الجاریه ولم تکن ادرکت ایرثها الزوج المدرک؟ قال: لا لان لها الخیار اذا ادرکت. قلت: فان کان ابوها هوالذی زوجها قبل اَن ادرکت؟ قال: یجوز علیها تزوج الاب ویجوز علی الغلام والمهر علی الاب للجاریه.) ۶۵

ولیّ آنان، آن دو را به عقد ازدواج یکدیگر در آورده اند. حضرت فرمود: عقد ازدواج جایز است و هر کدام آنان، زمانی که بالغ شدند، اختیار دارند که ازدواج را بپذیرند یا نپذیرند. حال اگر هر دو قبل از بلوغ بمیرند، از یکدیگر ارث نمی برند و به دختر نیز مَهریه پرداخت نمی شود، مگر آن که بالغ شوند و به ازدواج رضایت دهند.

راوی گوید پرسیدم: اگر یکی زودتر از دیگری بالغ شد، چه حکمی دارد؟ حضرت فرمود: عقد ازدواج برای او اگر راضی به ازدواج باشد، جایز است. پرسیدم: اگر پسر قبل از دختر بالغ شد و راضی به ازدواج شد، ولی هنوز دختر بالغ نشده، پسر از دنیا رفت، آیا دختر از پسر ارث می برد؟

حضرت فرمود: باید سهم الارث زن از اموال پسر جدا شود و وقتی دختر بالغ شد، بگوید که به ازدواج راضی بوده است، یا نه. البته باید قسم بخورد که به ازدواج [در صورت ادامه حیات پسر] راضی است و علت اعلام رضایت او بهره برداری از اموال او با عنوان ارث نیست. آن گاه سهم دختر را از ارث می دهند و نصف مهریه او را نیز از اموال شوهر به او می پردازند.

راوی گوید پرسیدم: حال اگر دختر پیش از بلوغ از دنیا رفت، آیا پسر که بالغ شده است از دختر ارث می برد؟ حضرت فرمود: ارث نمی برد؛ زیرا ممکن است دختر اگر زنده می ماند، پس از بلوغ به ازدواج رضایت نمی داد. پرسیدم: اگر پدر دختر، او را قبل از بلوغ به عقد ازدواج پسر درآورده باشد، چه حکمی دارد؟ حضرت فرمود: تزویج پدر بر دختر و پسر جایز است و مهریه را باید پدر به دختر بپردازد.

توان جسمانی شرط در واجب بودن روزه

در سه روایت توان جسمی برای روزه شرط شده است:

۱. از امام صادق (علیه السلام) پرسیده شد: کودک از چه زمانی باید روزه بگیرد؟ فرمود: (اذا قوی علی الصیام.) ۶۶ هنگامی که توان روزه گرفتن را پیدا کرد.

۲. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (اذا اطاق الصبی الصوم وجب علیه الصیام.) ۶۷ هنگامی که کودک طاقت روزه را داشت روزه بر او واجب می شود.

۳. حضرت علی (علیه السلام) فرمود: (یجب الصلوه علی الصبی اذا عقل و الصوم اذا اطاق و الشهاده و الحدود اذا احتلم.) ۶۸ نماز هنگامی بر کودک واجب می شود که عاقل گردد و روزه، آن گاه که طاقت جسمانی پیدا کند و حدود، زمانی که محتلم گردد.

رشد، شرط در داد و ستدها

خداوند در آیه ۶ سوره نساء، افزون بر بلوغ، رشد را نیز در انجامِ داد و ستدها لازم می داند. روایات نیز به این مطلب اشاره دارند، از جمله:

۱. راوی می گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره دختر یتیم پرسیدم: چه زمانی دارایی او را می توان در اختیارش قرار داد؟ حضرت فرمود: (اذا علمت انها لاتفسد و لاتضیع. فسألته: ان کانت زوجت. فقال: اذا زوجت فقد انقطع ملک الوصی عنها.) ۶۹ هنگامی که دانستی اموال خود را فاسد و ضایع نمی کند….

۲. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (انقطاع یتم الیتیم الاحتلام وهو اشده وان احتلم ولم یؤنس منه رشده وکان سفیهاً او ضعیفاً فلیمسک عنه ولیه ماله.) ۷۰ پایان کودکی، زمان محتلم شدن است… اگر کودک محتلم شد، ولی در او رشد نیافتید و سفیه یا ضعیف بود، ولیّ او باید اموال او را نگاهداری کند.

۳. از امام موسی بن جعفر (علیه السلام) پرسیده شد از یتیم، چه زمانی کودکی او پایان می پذیرد؟ امام فرمود: (اذا احتلم و عرف الاخذ و العطاء.) ۷۱ هنگامی که محتلم شد و شناخت نسبت به به دست آوردن اموال و بخشیدن آن پیدا کرد.

۴. امام صادق (علیه السلام) درباره سرپرست یتیم می فرماید: (اذا قرأ القرآن و احتلم و اونس منه الرشد دفع الیه ماله و ان احتلم و لم یکن له عقل یوثق به لم یدفعه الیه و انفق منه بالمعروف علیه.) ۷۲

هنگامی که یتیم قرآن خواند و محتلم شد و در او رشد دیده شد، اموال او به او پرداخته می شود، ولی اگر یتیم محتلم شد و دارای درک و عقلی که بتوان به آن اعتماد کرد نشده بود، اموال او را به دست او نمی سپارند و از اموال او مخارج او را به نیکی و شایستگی می پردازند.

احتلام

در پاره ای از روایات، زمان واجب شدن پاره ای از تکالیف بر کودک، از زمان احتلام او مطرح شده است. در بیش تر این روایات، نشانه هایی وجود دارد که روشن می سازد مراد از احتلام، خارج شدن منی از پسران است و دختران منظور نیستند، از جمله: تقابل و رویارویی که بین حیض و احتلام در متن پاره ای از این روایات به چشم می خورد از نظر پزشکی نیز احتلام در دختران پیش از ازدواج، بسیار کم رخ می دهد.

شاید بتوان گفت: به دلیل بسیار کم بودن احتلام در دختران، مراد از حلم در روایات، محتلم شدن پسران باشد. شماری از فقها به این روایات استناد کرده و آن را به دختران نیز گسترانده اند. از جمله روایتی که در این بحث می تواند مورد استفاده قرار گیرد این حدیث شریف است:

علی (علیه السلام) می فرماید: (ان القلم یرفع عن ثلاثه: عن الصبی حتی یحتلم وعن المجنون حتی یفیق وعن النائم حتی یستیقظ.) ۷۳ به درستی که قلم تکلیف از سه گروه برداشته شده است: از کودک تا زمانی که محتلم شود، از دیوانه تا زمانی که عاقل گردد و از کسی که در خواب است تا زمانی که بیدار شود.

روایاتی چند اشاره به این مطلب دارند: کارهای گوناگون فردی و اجتماعی در یک زمان، بر فرد لازم و واجب می گرد و جداسازی بین زمان واجب شدن کارهای عبادی و زمان واجب شدن کارهای اجتماعی وجود ندارد.

اکنون به نمونه هایی از این روایات اشاره می گردد:

۱. روایاتی که نوشتن خوبیها و بدیها را در یک زمان، دانسته، یا پایان کودکی را یک زمان بیان کرده و یا کارهای عبادی و اجتماعی را جدا جدا یادآور شده و برای همگی یک زمان را در نظر گرفته اند، مانند روایات: ۲، ۴، ۵، ۲۰، ۲۱و ۶ از روایات نه سال، روایات ۱ و ۲ از روایات ۱۳ سال و روایت ۶ از روایات بلوغ جنسی در دختر و پسر و حدیث رفع (حدیث احتلام) .

۲. امام رضا (علیه السلام) درباره زمان بلوغ می فرماید: (ما اوجب علی المؤمنین الحدود.) ۷۴ زمان بلوغ آن هنگام است که حدود بر مؤمنان واجب می گردد.

۳. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: (انما یجب ان یصلی علی من وجبت علیه الصلاه و الحدود و لایصلی علی من لم تجب علیه الصلاه و لا الحدود.) ۷۵

نماز میت از زمانی بر کودک واجب می شود که نماز بر خود او واجب شده و حدود نیز بر او واجب باشد و بر کسی که هنوز نماز و حدود واجب نشده، واجب نیست که نماز میت گزارده شود.

جمع بندی آیات و روایات

در آیات، آنچه از کارهای واجب عبادی و اجتماعی به آن اشاره شده، زمان جایز بودن تصرف در اموال است که آن هم از هنگام بلوغ نکاح و هرگاه که رشد فرد ثابت شد، خواهد بود. در روایات هر چند بحث هایی چند در سند و نیز دلالت آنها وجود دارد، ولی با فرض امکان استناد به آنها می توان مطالب یاد شده را در روایات، بدین گونه دسته بندی کرد:

روایات ۹ سال: دست کم ۲۱ روایت داریم که دلالت بر نه سال می کنند. سند حدود ده روایت صحیحه است، در صورتی که روایات هفت سال و ده سال نیز، همان پایان نه سال را مورد نظر داشته باشند، شمار این روایات، به بیست وچهار می رسد که البته ممکن است پاره ای از روایاتی که محتوای بسیار همانند دارند و دارای سندهای گوناگونند، جدا جدا به شمار آیند که در این صورت، شمار روایات بیش تر از این خواهد بود.

الف. ده روایت بیان می کنند: با دختر از نه سالگی می توان آمیزش کرد و اگر مردی با زن خود، پیش از نه سالگی آمیزش داشته باشد و زن آسیب ببیند مرد ضامن است و احکامی علیه او اجرا می گردد.

ب. پنج روایت بیان می کنند: حدود به سود دختر نه ساله و علیه او اجرا می گردد.

ج. چهار روایت بیان می کنند: دختر نه ساله دیگر کودک به شمار نمی آید و نه سالگی حد بلوغ دختر است.

البته یکی از این روایات اشاره می کند: دختر نه ساله تنها اگر کم خرد باشد، کودک به شمار می آید.

د. دو روایت بیان می کنند: از نه سالگی کارهای نیک و گناهان دختر ثبت می شود و در برابر گناهان کیفر می بیند.

هـ. یک روایت نیز نه سال را زمان واجب شدن کارهای عبادی بیان داشته است.

و. سه روایت بیان می دارند: دختر از نه سالگی می تواند در اموال خویش تصرف کند (البته به قرینه آیه ها و روایات دیگر، به شرط آن که رشد فکری جهت انجام دادوستدها را هم داشته باشد) .

ز. دو روایت بیان می دارند: تـا پیـش از نه سالگی امکان حیض دختر وجود ندارد. یک روایت می گوید: امکان پدید آمدن حیض، از نه سالگی است. یک روایت بیان می کند: حکم به حاملگی دختر پیش از نه سال نمی توان کرد، از این روی عده و استبرا ندارد.

ح. یک روایت می گوید: دختر نه ساله در ازدواج خویش فریب خورده نیست.

ط. یک روایت می گوید: دختر اگر پیش از نه سال توسط ولیّ خود به عقد ازدواج کسی درآمده باشد، پس از نه سالگی می تواند این ازدواج را بپذیرد، یا نپذیرد.

روایت ۷ سال: تصرف در اموال و واجب شدن کارهای عبادی و اجرای حدود را از این زمان به بعد می داند.

روایات ۱۰ سال: سه روایت است که یک روایت می گوید: از این زمان به بعد دختر فریب خورده به شمار نمی آید و دو روایت می گویند: با دختر کمتر از ده سال نباید آمیزش کرد.

روایات ۱۳ سال: واجب شدن نماز و جاری شدن قلم تکلیف بر دختر را از این سن و یا از زمان پدید آمدن حیض، در صورتی که پیش از سیزده سال رخ داده باشد، می دانند.

روایات حیض: ده روایت در این باره وجود دارد:

الف. چهار روایت: زمان واجـب شدن پوشش، از زمـان وقـوع حیـض به بعد می باشد.

ب. چهار روایت: زمان واجب شدن حجاب در نماز، از زمان وقوع حیض به بعد است.

ج. دو روایت: زمان واجب شدن روزه از زمان وقوع حیض به بعد است.

د. یک روایت: زمان واجب شدن حج از زمان وقوع حیض به بعد است.

هـ. یک روایت: می گوید امـام(ع) قبـل از این زمـان، بر دختر حـدود را اجـرا نکرده است.

روایات بلوغ دختر: در این باره، پنج روایت وجود دارد:

الف. یک روایت: واجب شدن حجاب در نماز، از زمان بلوغ دختر به بعد است.

ب. سه روایت: درباره پذیرفتن و نپذیرفتن دختر ازدواج کودکی خود را از سوی پدر یا ولی.

ج. یک روایت: در این باره که دختر بالغ نمی تواند ازدواج خود را بر هم زند.

روایات بلوغ کودک: دراین باره هفت روایت وجود دارد:

الف. یک روایت می گوید: پس از بلوغ کودک، پرداخت زکات بر او واجب می شود.

ب. دو روایت می گوید: حد مرتد پس از بلوغ کودک اجرا می شود.

ج. یک روایت می گوید: کودک پس از بلوغ علیه دیگران حد را می تواند اجرا کند.

د. یک روایت می گوید: پس از بلوغ کودک او می تواند در اموال خودتصرف کند.

هـ. یک روایت می گوید: کودک وقتی بالغ شد، می تواند نسبت به ازدواج زمان کودکی خویش تصمیم بگیرد.

و. یک روایت می گوید: از زمان بلوغ کارهای فرد ثبت می گردد.

آرای فقیهان

فقیهان در بیان آرای فقهی خود، به طور معمول در کتاب (الحجر) و گاه در کتاب الصلاه یا صوم یا زکات یا حج، یا تجاره یا نکاح یا حدود و قصاص و بسیار کم در جاهای دیگر، به بحث بلوغ پرداخته اند که سعی می شود آرای فقهای معروف از ابتدای عصر غیبت، به گونه مختصر ذکر شود.

یادآوری

۱. واژه بلوغ در آرای فقهی یاد شده در جدول زیر، به معنای زمان واجب شدن کارهای شرعی است.

۲. فقیهان که چند نشانه برای بلوغ یاد کرده اند، هر نشانه را که زودتر واقع شد، نشانه شروع کارهای واجب می دانند.

با بررسی آرای فقیهان روشن گردید:

۱. همگان سن را به عنوان حد بلوغ مطرح کرده اند. البته شیخ مفید تنها در بحث واجب بودن روزه، زمان آن را وقوع حیض بیان کرده. شیخ صدوق نیز در دو کتاب خود، واجب شدن روزه و حجاب را از زمان حیض به بعد یاد کرده است.

۲. شماری افزون بر سن، حیض را نیز، به عنوان زمان بلوغ؛ یعنی زمان واجب شدن کارهای عبادی و اجتماعی مطرح کرده اند، ولی گفته اند: خونی که دختر پیش از نه سالگی ببیند، خون حیض نیست. بنابراین، در همه دختران، نه سالگی زمان واجب شدن کارهای عبادی و اجتماعی است، حال چه در همان نه سالگی حیض شوند، یا پس از آن. (فایده ذکر حیض در جایی است که سن فردی روشن نباشد.)

آنان که احتلام یا رویش موی خشن بر شرمگاه یا حمل را مطرح کرده اند، در صورت تقدم سن، نه سالگی دختر را زمان وجوب تکالیف دانسته اند.

۳. سن واجب شدن کارهای عبادی و اجتماعی را بر دختر، همه، نه سال بیان داشته اند، به جز شیخ طوسی و ابن حمزه که در برخی کتابهای خویش، نه سال و در برخی دیگر ده سال را مطرح کرده اند و البته شیخ طوسی در مبسوط پانزده سال را هم بیان کرده است.

یکی از آقایان، دررساله عملیه خود، سیزده سال را در صورتی که نشانه حیض یا رویش موی خشن بر شرمگاه پیش از آن واقع نشده باشد، زمان واجب شدن تکالیف ذکر کرده است.۱۱۵

۴. فیض کاشانی نیز، رأی خاصی دارد:

آن گونه که صاحب جواهر نیز بیان داشته، همه فقهای شیعه و اهل سنّت، یک زمان را زمان واجب شدن تکالیف دانسته اند و بین تکلیفهای گوناگون فرق قائل نشده اند.۱۱۶

در این موضوع، فیض کاشانی رأیی جداگانه داشته، روزه را در سیزده سالگی یا زمان وقوع حیض قبل از سیزده سال و حدود را نه سالگی، واجب و وصیت و عتق را در ده سالگی جایز دانسته است.

یکی از آقایان، در معاملات (بیع، اجاره، وصیت، عتق، طلاق) ده سالگی را به شرط رشد فکری، در حدود شرعی و تعزیرات، رسیدن به حد زنانگی و در کارهای عبادی (نماز، روزه، حج و…) سیزده سالگی یا حیض را زمان واجب شدن این کارها دانسته است.۱۱۷

۵. مراجع تقلیدِ زمان ما، همگی، نه سال را زمان واجب شدن همه تکالیف می دانند. این مراجع عبارتند از: آیات عظام: خمینی، خویی، اراکی، نجفی مرعشی، گلپایگانی، صدر، خامنه ای، فاضل لنکرانی، وحید، شبیری زنجانی، تبریزی، بهجت، مکارم و سیستانی.۱۱۸

بررسی دلیل های فقیهان ۱۱۹

دلیل های باورمندان به واجب شدن کارهای عبادی و اجتماعی پس از پدید آمدن حیض:

۱. آیه، در بیان بلوغ، سن را مطرح نکرده است و اگر سن نشانه بود، باید ذکر می شدزیرا واپس انداختن بیان از وقت نیاز، نکوهیده و نادرست است.

۲. آیه (نساءکم حرث لکم) مفید این معناست که تا وقتی به طور طبیعی شایستگی تولید فرزند در زنان نباشد، شایستگی ازدواج ندارند.

۳. از پیامبر(ص) روایتی در مورد سن نداریم و به دلیل نکوهیدگی واپس انداختن بیان از وقت نیاز، اگر سن بلوغ تشریع دینی بود، باید در زمان پیامبر(ص) بیان می شد.

۴. روایات بسیاری زمان حیض را به عنوان زمان واجب شدن پاره ای از تکالیف مطرح کرده اند.

۵. روایاتی بلوغ را درپاره ای از تکالیف مطرح کرده اند.

۶. روایاتی احتلام را به میان آورده اند.

۷. در روایات، سنهای گوناگونی بیان شده است: ۹، ۱۰ و ۱۳ پس ملاک، حیض است که نسبت به افراد گوناگون، فرق می کند.

۸. قید (ذلک انها تحیض) در روایت دوم از احادیث نه سال.

سن ازدواج در قانون

چند سالی است که قانون سن ازدواج دختران از ۹ سالگی به بعد، در مقاله ها و سخنرانی‌ها مورد انتقاد قرار می گیرد. گاه در این مطلب که دختر در نه سالگی مکلف می شود خدشه وارد می شود و گاهی به مسئله سن قانونی ازدواج دختران در نه سالگی.

در این میان، نمی توان فشارهای بین المللی بر قانون های داخلی پاره ای کشورها، از جمله ایران را نادیده گرفت. تلاش گسترده ای برای همسان کردن قانون های داخلی کشورها، با مصوبات سازمان ملل، که بیش تر توسط کشورهای غربی تدوین گردیده و سپس تصویب گردیده، وجود دارد. اینان اصرار بر تغییر قانون سن ازدواج سازوار با قانون های سازمان ملل متحد دارند.

در مصوبات سازمان ملل، تاکید بر ممنوع بودن ازدواج کودکان است و کودک نیز به هر فردی که کمتر از هجده سال دارد، اطلاق می شود. در کنفراس جهانی زن در پکن، در سال ۱۳۷۴؛ یکی از دستورالعمل هایی که در (سند عمل) برای همه مردم جهان صادر شد عبارت بود از:

ـ تاکید بر تدوین قانون ها و آیین هایی که به طور دقیق، دست کم سن ازدواج و هماهنگی برای ازدواج را تعیین کند.۱۲۶

در سند کنفرانس بیان شده است: به حکم ماده ۲۹۷ هر چه زودتر و تا پایان سال ۱۹۹۵ دولت ها باید با رایزنی با سازمان های مربوط و سازمان های غیر دولتی اجرای هدف های سند کنفرانس را شروع کنند.

در بند ۳۰۵ آمده است: سند باید با اقدام کلیه سازمان ها و ارگان های نظم سازمان ملل در دوره بین ۱۹۹۵ و ۲۰۰۰ اجرا شود.

در پایان کنفرانس، دبیر کل سازمان ملل در پیام پایانی خود گفت: سازمان ملل مسئول اجرای مصوبات پکن و سند نهایی آن است و باید اجرا شود.

یکی از اموری که سند کنفرانس پکن تاکید فراوان بر آن دارد؛ پیوستن بی قید و شرط دولت ها به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان است که دولت ها وقتی آن را به تصویب رساندند، برایشان حکم قانون دارد و باید آن را اجرا کنند.

در بخش چهارم ماده پانزدهم کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان آمده است:

(نامزدی و ازدواج کودک هیچ اثر قانونی ندارد و کلیه اقدامات ضروری، از جمله وضع قانون برای تعیین حداقل سن ازدواج و اجباری کردن ثبت ازدواج در دفاتر رسمی می بایست، به عمل آید.)

مقصود از کودک در قوانین بین المللی افراد زیر ۱۸ سال است. کنوانسیون حقوق کودک که در سال ۱۹۸۹ میلادی در ۵۴ ماده تدوین شد و در سال ۱۹۹۰ به مرحله اجرا در آمد و ایران نیز در سال ۱۳۷۳شمسی آن را پذیرفته و مجلس شورای اسلامی آن را به صورت مشروط تصویب کرده، یکی از این مجموعه قوانین چنین است. در ماده یک این کنوانسیون آمده:

ماده ۱- تعریف کودک: کسی که کمتر از هجده سال داشته باشد.

هر کشور که پیمان حقوق کودک را بپذیرد باید به اجرای آن گردن نهند و پس از دو سال از پذیرش آن، باید گزارشی از وضعیت کودکان آن کشور و چگونگی اجرای پیمان حقوق کودک را به کمیته بین المللی پیمان حقوق کودک ارائه دهد. از جمله خلاصه عملکرد کشورها از سال ۱۹۹۰ تا پایان سال ۱۹۹۶ که به سازمان ملل ارائه شده است، تدوین قانون های جدید یا اصلاح قانون های قبلی در پیوند با پیمان حقوق کودک، در سی و پنج کشور است که در زمره این قوانین قانون، سن بلوغ است.

در چند سال اخیر در ایران، سمینارهای گوناگونی که برگزار شده است، به مواد قانون مدنی در ارتباط با سن ازدواج خرده گیری هایی شده و در این سمینارها، خواستار بالا رفتن سن ازدواج دختران تا ۱۵ یا ۱۸ سالگی شده اند، به نمونه هایی از این سمینارها اشاره می شود:

۱- در تیر ماه ۱۳۷۵ کارگاه مشورتی بررسی سلامت دختران نوجوان و جوان به همت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برگزار شد.

در این کارگاه، یکی از گزاره هایی که با عنوان مشکلات دختران نوجوان مطرح شد، عبارت است از قانونی بودن ازدواج دختران در سن بلوغ (۹ سال تمام قمری = ۸ سال و ۸ ماه و ۲۷ روز شمسی) و عنوان دیگر:

ـ ازدواج در سنین پایین و پیش از رسیدن به بلوغ اجتماعی.

در نهایت، در این سمینار، در بخشی از استراتژی ها جلب حمایت مراجع سیاستگذاری و قانونگذاری مطرح گردید، تا در زمینه بازنگری قانون مدنی، تعیین سن مناسب ازدواج و باروری، قضاوت کارشناسی در مورد مباحث سن تکلیف و ازدواج، بر داشتن بازدارنده های موجود در بهداشت باروری نوجوانان (مواد قانونی ۱۰۴۱ و ۱۱۶۹) تلاش ورزند.

۲- سمینار (حقوق کودک) در آبان ۱۳۷۶ توسط انجمن ملی حمایت از حقوق کودکان در ایران با همکاری یونیسف برگزار شد، در پایان این سمینار موادی تصویب شد و خواهان اجرای آن شدند. نخستین ماده آن عبارت است از:

افزایش سن بلوغ بر مبنای ماده اول کنوانسیون حقوق کودک

خالی از لطف نیست که به چند ماده دیگر از مصوبات این سمینار اشاره شود:

۹- تدریس حقوق کودک بر مبنای اصول مندرج در کنوانسیون حقوق کودک در دانشکده های حقوق و دوره های کارآموزی قضاوت و وکالت.

۱۰- آموزش حقوق کودک بر مبنای اصول پذیرفته شده در کنوانسیون حقوق کودک به عموم مردم، بویژه اولیا و مربیان، معلمان و کودکان.

۱۱- اشاعه کنوانسیون حقوق کودک از طریق رسانه های گروهی.

۳- انجمن همبستگی زنان طی سه دوره سمینار، زیر عنوان: مروری بر حقوق زنان در قانون مدنی ایران در اواخر سال ۷۶ و ابتدای سال ۷۷ برخی مواد قانون مدنی را مورد انتقاد قرار داد و سپس با انتشار بیانیه ای خواستار تغییر برخی از قانون های مربوط به زنان در قانون مدنی شد.

در این بیانیه با اشاره به پاره ای از مواد مانند ماده ۱۰۴۱ و ۱۲۱۰ قانون مدنی که مربوط به سن ازدواج دختران است، به روشنی بیان شده است: هرکس دارای ۱۸ سال تمام نباشد در حکم غیررشد است.۱۲۷

انجمن همبستگی زنان پیشنهادهای اصلاحی خود را در قانون مدنی در اردیبهشت ۱۳۷۶ به دفتر ریاست جمهوری، جهت بررسی در هیأت دولت ارائه داد. افزون بر این موارد، در سمینارهای دیگری نیز سن ازدواج در قانون مدنی مورد انتقاد قرار گرفته و خواستار تغییر در این ماده قانونی شده اند، مانند: کارگاه آموزشی، مشورتی سلامت بلوغ دختران در دی ماه ۱۳۷۵ و…

در مجله ها و روزنامه ها نیز، بارهای بار، به این ماده قانونی اشکال واردشده و خواستار تغییر این ماده قانونی شده اند.

البته نکته بسیار جالب توجه اینکه در پیشنهاد برای تغییر این قانون، به آیات و روایات اشاره می گردد و نیز فتوای فقهی آیه الله صانعی، سن ۱۳ سال، بسیار مطرح می گردد. ولی نتیجه نهایی از این مباحث پیشنهاد تغییر قانون از ۹ به ۱۵ یا ۱۸ سالگی است، که هیچ آیه و روایتی به آن اشاره ندارد.

در مجامع بین المللی، ایرانیان شرکت کننده، درباره سن ازدواج، مورد انتقاد قرار می گیرند. یکی از خواهران مسئول ایرانی که دراجلاس کمیسیون مقام زن در سال ۷۷، شرکت می کند و در پاسخ خبرنگار زن روز که می پرسد: آیا درباره سن بلوغ هم در اجلاس صحبت شد؟ می گوید:

(آنها سن بلوغ نمی گویند؛ زیرا تکلیف و عبادت برای ما مهم است. آنها به سن ازدواج اشاره می کنند که قطعنامه ای هم بود و بنده مجبور شدم توضیح دهم که ما انواع بلوغ داریم: بلوغ سیاسی، بلوغ عبادت، بلوغ ازدواج، بلوغ اجتماعی و تفاوت هر یک را بیان کردم. در عین حال آنها بر سن ۱۸ سال تصریح کردند. در آن جا گفته شد: هر کس زیر ۱۸ سال سن دارد کودک نامیده می شود.

این موضوع هم با تلاش کارشناسان به این شکل تغییر کرد که با استناد به سند پکن که سن روشنی قید نکرده عمل شود. اما درباره بلوغ و سن ازدواج، با استناد به سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری که فرمودند:

تاکید می کنم بر مسئله ازدواج، در برخی شهرها که دختران را در سن پایین و خلاف میلشان وادار به ازدواج می کنند و دستور فرموده بودند که قوانین مانع این کارها بشود، سخن گفتم که بسیار مورد توجه قرار گرفت.

آنها می دیدند که جمهوری اسلامی ایران، با ازدواج تحمیلی در سن پایین و ازدواج زودرس مخالف است و در آن جا آماری ارائه کردیم که این حداقل سن در قانون مدنی است در حالی که میانگین سن ازدواج برای زنان ۲۲ و برای مردان ۲۴ سال است.) ۱۲۸

در این اواخر، پس از سخنرانی مقام معظم رهبری در استان هرمزگان و نصیحت و ارشاد مردم آن استان که: دختران خود را در سن پایین، به زور شوهر ندهند،۱۲۹ بسیاری، سخنان ایشان را حمل بر مخالفت با ازدواج در سن پایین و در نتیجه اعتراض به قانون جایز بودن ازدواج از ۹ سالگی کردند.

از این روی، شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی از دفتر ایشان درخواست توضیح بیش تر کرد و ایشان فرمود:

(نظر این جانب به اجبار بر ازدواج است که قاعدتاً در مورد سنین پایین محتمل تر است و گرنه اگر اجباری درکار نباشد، ازدواج در سن تکلیف شرعی مانع ندارد.)

بلوغ دختران۱۳۰

به هنگام تولد، کلیه اعضای جنسی و مراکز فعالیت این اعضا وجود دارند. هیپوتالاموس، هیپوفیز، تخمدان، رحم، لوله ها و فرج همه سالم و بالقوه آمادگی هیجان، انگیزش و تلاش دارند، ولی تا سال ها در خواب و آرامش هستند، تا این که مرکزهایی در مغز، تکامل یافته و فرمان های لازم را به هیپوتالاموس صادر کند.

با صدور این فرمان، هیپوتالاموس سبب جنب و جوش غده هیپوفیز، و ترشح هورمون های گونادوتروپ FSH و LH می گردد و این هورمون، به نوبه خود سبب جنب و جوش تخمدان، رشد و تکامل تخم و بستر رحم و قاعدگی ماهانه می گردد.

اندازه تخمدان ها تا پنج سالگی ثابت است، تا این که رشد تخمدان ها برابر افزایش سن آغاز می شود. بین سال های ۶تا ۸ سالگی، حجم کلی رحم افزایش چشمگیری پیدا می کند. با ترشح هورمون های استروئیدی جنسی، رشد پستانها، دستگاه ژنیتال، موهای جنسی و ساختمان جسمانی، انگیخته می شود.

سن بروز دگرگونی های بدنی دوره بلوغ، بسیار است، نخستین دگرگونی بدنی در دختران، شروع رشد پستانها (تلارک) و یا آغاز رشد موهای زهار (پوبارک) است. سن شروع تلارک و پوبارک دگرگون شونده است. ۱ ۲/۳ سال به درازا می کشد تا از شروع رشد پستانها، (منارک) (نخستین حیض یا عادت ماهیانه) ظاهر شود. منارک در پی یک سیکل بدون تخمک گذاری رخ می دهد.

اما چنانچه نخستین سیکل تخمک گذاری انجام شود، امکان حامله شدن فرد بدون بروز نخستین قاعدگی وجود خواهد داشت. به طور معمول، مراحل بلوغ در دخترها حدود ۴/۵ سال به طول می انجامد و مدتها پس از نخستین قاعدگی تخمک گذاری آغاز می گردد.

از این روی، خونریزی آغازین دختران، به طور معمول به سامان نیست و بیش از ۸۰% قاعدگیهای سال اول بدون تخمک گذاری هستند، ولی ظرف ۱۸ ماه پس از منارک (نخستین قاعدگی) بیش تر سیکلهای قاعدگی با تخمک گذاری همراه می شوند.

هر چند ممکن است تخمک گذاری در ۲۵% تا ۵۰% نوجوانان تا چهار سال پس از نخستین قاعدگی اتفاق بیفتد. عوامل بسیاری بر شتاب یا پس افتادن بلوغ تأثیر می گذارند. این عوامل عبارتند از: نوع تغذیه، وراثت، دوری یا نزدیکی به خط استوا.

در ضمن هیجان ها و جنب و جوش های شدید بدنی، کاهش محتوای چربی بدن، بیماریهای مزمن و سوء تغذیه و نیز ساکن بودن در مناطق بالا، بلوغ را واپس می اندازد. عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز در شتاب بلوغ کارگر خواهد بود.

درجهان، بلوغ در بین دختران معمولا بین سال های ۹ تا ۱۶ سالگی اتفاق می افتد و اگر قاعدگی پیش از نه سال پدید آید یا پس از شانزده سال هنوز واقع نشده باشد، غیرطبیعی خواهد بود.

در قرن گذشته در آمریکا و تمام کشورهای صنعتی، میانگین سن آشکار شدن بلوغ و سن نخستین قاعدگی (منارک) پیوسته در حال کاهش بوده است. علت این امر را در بهبود وضعیت تغذیه و بالا رفتن سطح بهداشت عمومی و نیز دگرگونی شیوه زندگی مردم دانسته اند. به عنوان نمونه بین سال های ۱۸۵۰ تا ۱۹۶۰ در اروپای غربی، در برابر هر ده سال، ۴ ماه سن بلوغ دختران کاهش یافته است.

بلوغ، به طور معمول از شتاب رشد بدن شروع می شود و حدود یک سال پیش از قاعدگی به حداکثر می رسد. پیدایش نخستین قاعدگی آخرین مرحله بلوغ است که سرعت رشد قد، پس از آن کندتر شده و تا ۱۸ سالگی بیش از ۶ سانتی متر نخواهد بود.

از این روی شایستگی رشد دختران در مراحل بعد از منارش (عادت ماهیانه) محدود می شود. رشد ناگهانی بدن به واقع بازتابی است از فرآیند فراگیرتری که دربرگیرنده افزایش توده عضلانی و رشد کم وبیش تمام اندام های داخلی می شود. این سیرها هم به هورمون رشد و هم به استروئیدهای جنسی وابسته اند. نخستین دگرگونی در رحم، افزایش طول جسم آن است، سپس عرض و ضخامت جسم و گردن رحم هر دو افزایش می یابد.

این سیر، بین ۷ تا ۹ سالگی آغاز می شود. به طور معمول، در ۱۲ سالگی سطح مقطع رحم به cm 24 می رسد.با سونوگرافی می توان دید که بدون فاصله، پیش از بروز منارک(قاعدگی) به سرعت بر ضخامت آندومتر افزوده می شود. واژن (فرج) نیز مانند رحم، بافتی است که نسبت به استروژن واکنش نشان می دهد. طی دوره بلوغ، استروژن که به تازگی بر غلظت آن افزوده شده، رشد کلی واژن و رشد بافت پوششی آن را بر می انگیزد.

لب های کوچک و بزرگ هر دو با افزایش اندازه و ضخامت به استروژن پاسخ می دهند. در همین زمان ضخامت پرده بکارت و سوراخ آن نیز تا قطر حدود یک سانتی متر زیاد می شود.

با شروع دوره بلوغ، ترشخ غدد و هورمون ها، افزون بر اثرظاهری در اندام ها و بدن، اثرهایی بر روی احساس و انگیزه نوجوان می گذارد؛ از این روی روان پزشکان بر این باورند انگیزه جنسی را آندروژن خاص مانند تستسترون شعله ور می سازد که در دوره نوجوانی سطح آن بالاتر از تمام دوران زندگی است.

در میانه های دوره نوجوانی، جریان هایی مربوط به سکس، تصویر زن، حاملگی، نقش های کلیشه ای مرد و زن، ذهن پسران و دختران نوجوان را به خود مشغول می سازد .

اواخر دوره نوجوانی نیز، دوره احساس ها و هیجان های قوی با جنس مخالف است. افزون بر پیدایش احساس ها و هیجان های جنسی و گرایش شدید نسبت به جنس مخالف، در دوران نوجوانی، دگرگونی های روانی دیگری نیز در نوجوان ایجاد می گرد.

روان شناسان دگرگونی های دوران نوجوانی را چنین برشمرده اند:

* تفکر در این دوره بیش تر انتزاعی، مفهومی، منطقی و آینده گراست. احساس ها جنسی (عشق) و گرایش جنسی در این دوران شکوفا می گردد.

* دوره نوجوانی با دو مفهوم استقلال طلبی و کسب هویت همراه است و فرد می کوشد از شخصی وابسته به فردی مستقل تبدیل گردد. بسیاری از نوجوانها آفرینندگی در خور توجهی از خود نشان می دهند.

* یکی دیگر از ویژگی های دوران نوجوانی آشفتگی است.

با توجه به آنچه تجربه های بشری دریافته است، امکان پدید آمدن حیض (منارک) آخرین نشانه بلوغ در دختران از نه سالگی است و این امر اختصاص به مکان خاصی ندارد. هر چند میانگین زمان پدید آمدن این پدیده در دختران فرق می کند.

در بسیاری از کشورها از جمله ایران، ۱۳ سال و در برخی دیگر ۱۲ یا ۱۴ و گاه ۱۵ سال است. با پیدایش بلوغ در دختران، میل جنسی در آنان پدید می آید و شدت می یابد و این دوران پرهیجان نوجوانی دختران، برای کشورهایی که سن ازدواج را از نظر قانونی بالا برده اند، بسیار مشکل آفرین شده است.

در این شرایط، قانون های اجتماعی، کارآیی خود را از دست می دهند و دختران بر خلاف قانون موجود در کشور خویش(محدود بودن سن ازدواج) تن به پیوندهای خارج از حریم قانون می دهند.

آمار موجود در کشورهای اروپایی و آمریکایی که نشان دهنده پیوند جنسی دختران و پسران در زیر سن ازدواج است این مطلب را تأیید می کنند. به نمونه هایی از این آمار که محققان آمریکایی ارائه کرده اند، اشاره می شود:

* در آمریکا در سال ۱۹۸۴، ۹۹۶۵ زایمان مربوط به دختران زیر ۱۵ سال بود (پایین تر از سن قانونی ازدواج) و این غیر از سقط جنین هایی است که توسط دختران زیر ۱۵ سال واقع می گردد. هر ساله در آمریکا حدود ۴۰۰/۰۰۰ سقط جنین در زنان کمتر از ۲۰ سال صورت می گیرد که بیش تر درنوجوانان مجرد است۱۳۳-

ممنوع بودن ازدواج در بخشی از سال های پرهیجان جنسی در آمریکا سبب عادی شدن پیوندهای جنسی خارج از کانون خانواده در سال های دیگر نیز شده است؛ از این روی، پژوهشگران آمریکایی می گویند: (تخمین زده می شود در آمریکا ۷۰% زنان مجرد ۱۹ ساله و ۸۰ تا ۹۰% مردان جوان مجرد مقاربت جنسی داشته اند.) ۱۳۴

(آمارها نشان می دهد ده سال قبل، سن میانگین برای نخستین رابطه جنسی در آمریکا ۱۸ سال بود و تنها ۵۵% دخترها تا آن سن رابطه جنسی را تجربه کرده بودند و اکنون میانگین سن برای نخستین رابطه جنسی در دختران آمریکایی ۱۶ سالگی است [این بدین معناست که حدود نیمی از دختران آمریکایی پیش از سن قانونی ازدواج، نخستین رابطه جنسی را تجربه کرده اند] و در حال حاضر ۸۰% پسرها و ۷۰% دخترها تا ۱۹ سالگی رابطه جنسی کامل را پشت سرگذاشته اند.) ۱۳۵

فراوانی روابط جنسی دختران و پسران در زیر سن قانونی ازدواج، کارشناسان آمریکایی را بر آن داشته است تا در برخی از قانون های خود استثنائاتی را قائل گردند، از جمله در قانون گرفتن رضایت نامه والدین برای درمان:

(در اکثر ایالت های آمریکا زیر سن ۱۸ سال را صغر سن می نامند [فرد کمتر از ۱۸ سال کودک به شمار می آید] و قاعدتا برای انجام جراحی ها، درمان بیماریهای غیرآمیزشی دراین رده سنی، اخذ رضایت نامه از والدین ضروری است.

در پنجاه ایالت آمریکا، پزشکان می توانند بیماری های آمیزشی افراد صغیر را بدون اخذ رضایت نامه از والدین درمان کنند.) ۱۳۶

در ماده ۱۶ کنوانسیون حقوق کودک، (زیر ۱۸ سال) چنین آمده است: (محافظت از خلوت کودکان: خودداری از دخالت در امور خصوصی و خانوادگی کودکان.)

به نظر می رسد به دلیل امکان پدید آمدن آخرین نشانه بلوغ و وجود نیاز جنسی در دختران از نه سالگی، بهتر است که امکان برآوردن نیاز جنسی در قالب ازدواج برای دختر از این سن فراهم آید و بدین وسیله جامعه گرفتار زیان های فراوان رابطه جنسی خارج از محدوده خانواد نگردد و با ثبت ازدواج قانونی دختر نیز حقی از او از بین نرود.

درباره ازدواج در سال های پایین دشواری ها و گرفتاری هایی چند مطرح گردیده که به طرح و بررسی آن می پردازیم:

الف. ازدواج در سن پایین، سبب حاملگی می شود و این حاملگی، زیان هایی بر کودک و مادر وارد می آورد، از جمله:

کودک: احتمال افزایش مرده زایی، سقط جنین، کمبود رشد کودک داده می شود؛ زیرا بدن مادر هنوز در حال رشد است و جهت رشد خودنیاز به تغذیه مناسب دارد، در نتیجه جنین دچار کمبود مواد غذایی شده رشد کافی پیدا نمی کند و احتمال افزایش بیماری هایی چون عقب ماندگی ذهنی نیز در جنین زیاد است.

مادر: افزایش زایمان غیرطبیعی و سزارین، به دلیل کافی نبودن رشد لگن، که موجب ضرر به جسم مادر می شود. مادر در حال رشد است و به دلیل حاملگی و مصرف مواد غذاییِ بدن او توسط جنین، بدن وی دچار کمبود مواد غذایی می شود.

چند نکته

۱- حاملگی، پیش از تخمک گذری هرگز به وقوع نمی پیوندد و دختر در هر سنی که ازدواج کند، از زمان تخمک گذاری، امکان حمل او وجود دارد. به طور معمول، دختران چند ماه پس از پدید آمدن حیض (۶ ماه تا ۱۸ ماه) دارای تخمک می گردند؛ از این روی، حتی اگر دختر نه ساله ازدواج کند،

مدتی پس از پدید آمدن حیض امکان حاملگی او وجود دارد و با توجه به این که میانگین سن حیض در دختران ایرانی حدود ۱۳ سالگی است، پس جوان ترین مادر، بیش از ۱۴ سال خواهد داشت، البته به جز موارد کمیابی که در ۱۰ و ۱۱ سالگی تخمک گذاری دارند.

۲- مدتها پیش از پدید آمدن حیض، اندام های جنسی دختر شروع به رشد می کند و در زمان بروز پدیده حیض، این اندام ها رشد خود را کرده اند، از این روی زمانی که امکان حاملگی و زایمان وجود دارد، به طور معمول، لگن مادر آمادگی جهت زایمان را دارد، مگر مواردی که لگن دختر رشد بیش تری نخواهد کرد.

آمار بالای زایمانهای غیرطبیعی در سال های پایین توسط سازمان جهانی بهداشت روشن می سازد که سزارینهای فراوان در مادران نوجوان، در حقیقت، مربوط به نبود بهداشت، کمبود امکانات درمانی و بیمارستانی و ناآگاهی مادران نوجوان نسبت به مسائل درمانی و بهداشتی است؛ از این روی، آمارها، همواره، نشان می دهد در کشورهای توسعه یافته، مانند: ژاپن میزان زایمان غیرطبیعی در مادران نوجوان اندک بوده، ولی در کشورهای فقیر، چون اتیوپی یا بنگلادش بسیار بالاست.

این امر ارتباطی به سن مادر هنگام زایمان ندارد. با آموزش مناسب زنان باردار در هر سنی و گسترش امکانات بهداشت و درمان، میزان زایمان غیرطبیعی در هر سنی کاهش خواهد یافت.

مرده زایی و سقط جنین نیز، ارتباطی با سن مادر ندارد، بلکه به شرایط زندگی و امکانات بهداشتی، درمانی و دانش مادر در هر سنی که باشد مربوط می شود. در کشورهای توسعه یافته، آمار مرده زایی یا تولد نوزادان ناقص یا نارس در بارداریهای در سن پایین، اندک است، ولی در کشورهای در حال توسعه آمار بالاست.

۳- مراحل رشد کودک نشانگر این امر است که رشد ناگهانی بدن در دختران، دو سه سال قبل از حیض شروع می شود و بدن دختر تا زمان و پدید آمدن حیض، رشدخود را کرده است.

پس از آن تا حدود زمان ۱۸ سالگی، بین ۲ تا حد اکثر ۶ سانت قد رشد می کند و رشد بدن اندک است. از این روی بارداری (که پس از تخمک گذاری است) زیان مهمی به بدن مادر یا کودک وارد نخواهد ساخت.

برابر تحقیقی که درسال قحطی در یک کشورآفریقایی از نوزادان متولد شده در آن سال انجام شد، روشن گردید که بدی تغذیه مادر بر روی جنین اثر چندانی نمی گذارد، بلکه اثر منفی آن متوجه مادر می گردد حال با توجه به این که مادر نوجوان رشد چندانی نخواهد کرد اگر در زمان بارداری تغذیه مناسب داشته باشد، نیاز مادر و جنین، هر دو، برآورده خواهد شد.

پس در حقیقت عوارض منفی جسمانی در بارداری نوجوانان مربوط به فقر اقتصادی مادران نوجوان و یا ناآگاهی آنان نسبت به چگونگی تغذیه مناسب در زمان بارداری می شود، بویژه ازدواج در سال های پایین، در جامعه های عقب مانده اقتصادی واقع شده است و آمارها نیز عوارض سوء را در همین جامعه ها نشان می دهد.

به عنوان نمونه:

* در کشورهای در حال توسعه مرگ و میر مادران جوان ۴۵۰ در ۱۰۰۰۰۰ تولد است، حال آن که در کشورهای توسعه یافته ۳۰ در هر ۱۰۰۰۰۰ تولد است The health of young people who/1993

* در هر ۱۰۰۰ تولد در نیجریه ۲۳۹ مرده زایی و در بنگلادش بیش از ۲۰۰ نوزاد مرده از مادران ۱۵ تا ۱۹ ساله گزارش شده است، در صورتی که در ژاپن در هر ۱۰۰۰ تولد ۴ مرده زایی بوده است. The health of young people

* از نظر علمی نیز، محققان بر این عقیده اند: در صورت وجود مراقبت های مناسب زمان بارداری، تغذیه خوب و حمایت اجتماعی، نبود بیماریهای مقاربتی، نوجوان حامله باید شیرخوار سالمی را سر موعد وضع حمل کند. (گزیده اساسی طب کودکان ـ نلسون)

کم خونی رایج در زنان حامله نوجوان، ارتباط چندانی با سن آنان ندارد، بلکه در بسیاری از زنان وجود دارد و این امر در حقیقت بستگی به تغذیه نامناسب دوران حاملگی دارد.

۴- امکان بیماریهایی چون منگولیسم در کودک، در بارداریِ در سال های بالا زیاداست و در بارداری در سال های نوجوانی احتمال این بیماریها زیادتر نمی شود. در این سال ها، به طور معمول تخمکهاسالم و شاداب هستند و احتمال بیماری به میزانی است که دختر جوانی حامله گردد. در اساس، خطرهای بارداری در سن ۳۵ سال به بالا، بسیار بیش تر از خطرهای آن در سن نوجوانی است.

ب. ازدواج در سن پایین، همراه با آمیزش است و با توجه به این که در دختر نه ساله، هنوز اندام های جنسی رشد کامل نیافته، این کار بر دختر زیان وارد می کند.

با توجه به این مسئله که پیش از بروز منارک (اولین قاعدگی) اندام های جنسی دختر رشد می یابد، بی گمان دخترانی که در آن منارک به وقوع پیوسته در آمیزش جنسی با همسر خود دچار مشکلی نخواهند شد، مگر آن که نقص جسمانی، یا بیماری داشته باشند و این مطلب ارتباطی با سن آنان ندارد همان گونه که دختران ۳۰ ساله نیز، گاه به دلیل نقص جسمانی مادرزادی یا در اثر سانحه دچار مشکلی هستند که در زناشویی دچار مشکل می گردند.

حال با توجه به این که امکان وقوع قاعدگی از ۹ سالگی وجود دارد، پس دخترانی وجود دارند که در صورتی که در این سن ازدواج کنند ضرری متوجه آنان نخواهد شد.

یادآوری: باید توجه داشت: کسی حق ندارد دختر نه ساله را وادار به ازدواج کند و راضی بودن دختر شرط نفوذ عقد است (ماده ۱۰۷۰ قانون مدنی) پس در تمامی موارد، سخن از دختر نه ساله ای است که خود،خواهانِ ازدواج باشد. افزون بر آن، یکی از شرطهای درستی ازدواج دختر باکره راضی بودن پدر به آن ازدواج است؛ یعنی مردی با تجربه که سنی از او گذشته و علاقه مند به سرنوشت دختر خود است،

درباره این ازدواج تصمیم می گیرد. حال اگر دختر مایل به ازدواج با پسری بود و پدر دختر نیز این ازدواج را برابر مصلحت دختر یافت و با آن موافق بود و دختر نیز در این ازدواج، زیانی نمی دید، آیا باید منع قانونی برای این ازدواج قرارداد؟ درواقع، مهم ترین مسئله در موفق نبودن برخی ازدواج های زود هنگام، وادار کردن دختر به ازدواج است که این تحمیل ازدواج، مخالف شرع مقدس اسلام و مخالف قانون مدنی ایران است.

پیشنهاد

حال اگر دختری نه ساله برخلاف رضای خود و پدرش، هنوز از نظر اندام های جنسی، رشد لازم را نکرده باشدو احتمال زیان در آمیزش با او وجود داشته باشد، می توان بنابر تقاضای هر یک از نزدیکان، یا مدعی العموم، یا مدیر و معلم مدرسه، یا محضر دارد و… پیشنهاد معاینه پزشکی دختر را داد احتمال ضرر می تواند مجوز این معاینه باشد و در صورتی که پزشک جسم دختر را آماده ازدواج نیافت، به حکم دادگاه ازدواج صورت نگیرد و هیچ دفترخانه ای ثبت نکند و اگر بدون مراجعه به محضر، عقد انجام شد و برخلاف نظر پزشک آمیزش انجام شد و دختر آسیب دید، مرد باید به پرداخت جریمه واداشته شود.

بسیاری ازدواج در سن پایین را با توجه به دگرگونی های روانی در سن نوجوانی، سبب ضرر بر عروس نوجوان می دانند.

به نظر می رسد با توجه به دگرگونی های خاص دوران نوجوانی، این ایراد چندان منطقی نباشد. از نظر روانی نوجوان دارای احساسات جنسی و میل جنسی شدید می گردد از طرفی گروه همسالان برای او نقش مهمی دارد. او می کوشد تا هویت مستقل برای خویش کسب کند و نیز دارای آشفتگی و هیجان های روحی است.

ازدواج برای چنین فردی می تواند بسیار مفید نیز باشد. نیاز جنسی او را بر می آورد، هویت مستقل به عنوان خانم خانه برای او فراهم می کند و آشفتگی روحی او را تسکین می دهد. بیش ترین فایده ای که بر ازدواج بار است، آرامش زن و شوهر است. خداوند در قرآن نیز با عنوان (لتسکنوا الیها) به آن اشاره فرموده است.

در پژوهش های به عمل آمده در ایران روشن شده است که: سن ازدواج، اختلاف سنی با شوهر و سن شوهر، اثر چندانی در نبود تفاهم بین زن و شوهر ندارد و آزار و اذیت زنان در کانون خانواده، بیش تر تحت تأثیر عوامل فرهنگی قرار دارد.۱۳۷

البته روشن است: دختران در دوران ما، نه در خانواده و نه در مدرسه آموزش خانه داری، همسرداری، پرورش کودک و… نمی بینند و آمادگی تشکیل خانواده را ندارند و بدون این آمادگی نیز، تشکیل خانواده، دشواری هایی را در پی خواهد داشت.

در گذشته که دختران را از سن های پایین آموزش می دادند: چگونه از کودک نگهداری کنند، خانه داری کنند و… در موارد بسیاری با وجود ازدواج در سن پایین، دختر ازدواج موفقی داشت و برخی دختران کنونی که در سن بالا نیز ازدواج می کنند، و هیچ گونه آموزشی برای ورود به کانون خانواده نمی بینند، مشکل زیاد دارند.

متاسفانه، به دلیل بی توجهی به اهمیت خانواده و حساسیت آن هنوز در دروس مقطع متوسطه یا دروس دانشگاهی، جای خالی درسی که به طو جدی به موضوع خانواده بپردازد، خالی است. درسی که دختران و پسران را با حقوق زن و شوهر، وظیفه هر یک نسبت به یکدیگر وظیفه پدر و مادر نسبت به کودک چگونگی نگهداری و تربیت کودک و… آشنا سازد.

متاسفانه برخلاف اهتمام شدید اسلام به خانواده و مسائل آن پس از گذشت بیست سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز واحد درسی با نام خانواده، وظایف و حقوق خانوادگی در دانشگاه های کشور نداریم.

بر اساس تصمیمی که از سوی شورای عالی برنامه ریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی گرفته شده است گذراندن واحد درسی تنظیم خانواده و جمعیت برای تمامی دانشجویانی که از ابتدای سال تحصیلی ۷۸ ـ ۷۷ وارد دانشگاه می شوند، الزامی است.

این درس برای رشته های گوناگون پزشکی و دامپزشکی به صورت دو واحدی و برای سایر رشته ها یک واحدی است و جزء دروس عمومی تمامی رشته های تحصیلی مقطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد پیوسته است.۱۳۸

در صورتی که مشکلات اقتصادی و اجتماعی، ما را بر آن داشته که چنین درسی را در دانشگاه الزامی کنیم، آیا ناآگاهی دختر و پسر ما نسبت به وظایف و حقوق خود و همسر و فرزند، گرفتاری های فرهنگی و اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی کمتری ایجاد کرده است؟

بی گمان، آموزش دختران حتی در اوان نوجوانی، می تواند توانایی همسرداری مناسب و نگهداری و تربیت کودک را در او پدید آرد.

نکته مهمتر: با آموزش مهم و حساس بودن مسئله ازدواج، می توان در عمل، به دختران فهماند که تا به دست آوردن توانایی لازم جهت تشکیل خانواده، احساس ها و هیجان های خویش را کنترل کنند، همان گونه که وقتی دختر یا پسری دریافت: برای انجام معاملات بانکی یا رانندگی یا… باید بعضی مسائل را آموزش دید و دانست و در غیر این صورت، امکان ضرر مالی یا جانی وجود دارد، از داد وستدهای بانکی، یا رانندگی بدون گواهینامه، تا حد زیادی می پرهیزد.

توجه

یادآوری: کسی اصرار بر ازدواج دختر در سن پایین یا در سن نوجوانی ندارد، بلکه سخن در این است: امکان ازدواج دختر نوجوانی که خود خواهان آن است و پدر هم راضی و زیانی هم به دختر وارد نمی آید، وجود داشته باشد.

نتیجه

۱- در روایات زمان واجب شدن انجام دستورهای شرعی و نیز زمان روایی آمیزش، چند امر مطرح شده: ۹ ، ۱۰ و ۱۳ سال و زمان پدید آمدن حیض

۲- به نظر می رسد: طرح انجام باید و نبایدهای اجتماعی،از زمان پدید آمدن حیض، در قانون مناسب نباشد؛ زیرا:

* بین افراد تفاوت قابل توجه در این مسئله وجود دارد؛

* در موارد اندکی اصلا حیض بوقوع نمی پیوندد؛

* اثبات وقوع حیض در مواردی دشوار است؛

* در صورتی که میانگین سن حیض در ایران (۱۳ سال) به عنوان سن بلوغ در نظرگرفته شود، این مشکل پیش می آید که هر چند سل یک بار به دلیل تغییر شرایط، این سن تغییر می کند و درنتیجه قانون باید تغییر کند.

۳- بر اساس متون دینی می توان با اجتهاد در ادلّه، قائل به ۹ یا ۱۰ یا ۱۳ سال شد که در نتیجه حکم به ۱۵ یا ۱۸ سال با نصوص فراوان دینی، ناسازگاری دارد.

۴- اکنون مشکل جامعه ما، بالارفتن سن ازدواج دختران و پسران است. حدود شش میلیون پسر و دختر در سن ازدواج هستند که هنوز ازدواج نکرده اند. بر اساس آخرین سرشماری عمومی کشور، میانگین سن در نخستین ازدواج دختران درکل کشور ۲۲/۵ سال در شهرها و ۲۱/۲ سال در روستاها بوده است (میانگین سن در اولین ازدواج مردان نیز در شهرها ۲۶/۲ سال و در روستاها ۲۴/۵ سال است)

بر اساس این امار، فقط ۰/۲ درصد ازدواج ها در ایران در سن زیر ۱۶ سال انجام می شود.۱۳۹ بنابراین جای تامل دارد که طرح بالا بردن سن ازدواج در قانون، آیا در واقع برای از میان برداشتن مشکلی از مشکلات جامعه است، یا فقط برای ساکت کردن مخالفان؟ از یاد نبریم این کلام الهی را که: (ولن ترضی عنک الیهود ولا النصاری حتی تتبع ملتهم.) بقره۱۲۰/

ای رسول! هرگز یهود و نصاری از تو راضی نمی شوند، تا این که پیرو آنان شوی. مخالفان جمهوری اسلامی ایران، تنها زمانی سکوت اختیار می کنند تا ما از بند بند قانون های تصویب شده پس از انقلاب اسلامی، دست برداریم و هماهنگ با جریان توسعه بین المللی که طراحان آن ابرقدرتها هستند، حرکت کنیم.

۵- طرح بالابردن ازدواج در شرایطی بیان می شود که روابط ناسالم بین دختران و پسران در سن نوجوانی زیاد شده و دوستیهای نامشروع دختران در سن مدارس راهنمایی رشد زیادی یافته است. بررسی اجمالی مسئله در بین دختران مدارس راهنمایی، این امر را آشکار می سازد. در این اواخر، شمار دختران مراجعه کننده به پزشکی قانونی برای این که ثابت کنند، توسط دوست پسر خویش مورد تجاوز جنسی قرارگرفته اند، در خور درنگ است.

دختران نوجوانی که به ماما یا پزشک زنان مراجعه می کنند تا پرده بکارت آنان، که توسط دوست پسر خود برداشته شده ترمیم گردد، یا بتوانند از قرص ضد بارداری، با این که مجرد هستند، استفاده کنند، یا معاینه شوند: آیا هنوز باکره اند، یا خیر، نگران کننده است.

اطلاعات صدای مشاور سازمان بهزیستی از شهر تهران بخش گسترده ای از پرسشها را درباره روابط نامشروع بارداریهای نامشروع، چگونگی سقط جنین بیان می کند. حال آیا بالا رفتن سن ازدواج، این زمینه مناسب را که دختران هوسباز نوجوان بتوانند از راه ازدواج رابطه مشروع داشته باشند، از بین نمی برد؟

این مسئله نیز قابل توجه است که بارواج کتابها، عکس ها، فیلم ها و نوارهای موسیقی مبتذل که همگی گرایش های جنسی نوجوانان را بر انگیزاند، در عمل، سن بلوغ در دخترن و پسران پایین تر آمده است.

۶- قانون مدنی، ازدواج دختر نه ساله را جایز می داند، نه این که دختران نه ساله را تشویق به ازدواج در نه سالگی کند.

۷- در ازدواج دختر، موافقت دختر با ازدواج لازم و ضروری است.

۸- در ازدواج دختر باکره، باید پدر راضی باشد.

۹- بالا رفتن سن ازدواج در قانون، سبب می شود ازدواج های غیررسمی زیاد شود؛ زیرا مردم به دلیل مسائل اعتقادی و فرهنگی خود در سال های پایین ازدواج می کنند. حال اگر این ازدواج را نشود به طور رسمی ثبت کرد، سبب می شود زنان نتوانند در پرداخت مهریه، نفقه، ارث و امور مربوط به فرزند خود ادعای خویش را درباره ازدواج خود، ثابت کنند.

۱۰- برخی گویند: رشد شرط در دادوستدها، قصاص و ازدواج است و همان گونه که در انجام دادوستدها افزون بر بلوغ، فرد باید دارای رشد در معامله نیز باشد، در ازدواج نیز باید دختر و پسر، افزون بر بلوغ، دارای رشد نیز باشند، تا بتوانند ازدواج کنند. در حقیقت، دختر و پسر باید شایستگی اداره خانواده را داشته باشند، تا بتوانند ازدواج کنند.

پاسخ

الف. در داد و ستدها، به دلیل آیه قرآن و روایات، می بایست اثبات رشد گردد، ولی در ازدواج، دلیلی بر اثبات رشد وجود ندارد.

ب. مراد از رشد در امر ازدواج، روشن نیست. هم اکنون مردان چهل ساله ای یافت می شوند خودخواه و مسئولیت ناشناس که سرمایه عظیم خانواده خویش را از بین می برند و به همسر و فرزندان خویش اجحاف روا می دارند، آیا می توان حکم کرد: آنان اجازه ازدواج ندارند؟

ج. بی گمان، سفیه یا فردی که دارای عقب ماندگی ذهنی است، ولی نیاز جنسی دارد. می تواند ازدواج کند و در صورتی که میل به ازدواج داشته باشد، کسی نمی تواند او را از این کار بازدارد.

د. به نظر می رسد: اسلام به امر ازدواج، به عنوان وسیله ای برای برآوردن نیاز جنسی زن و مرد می نگرد و سفارش بسیار به سرعت بخشیدن به امر ازدواج می کند و بر آسان گیری ازدواج و به کنارنهادن قید و بندهای اقتصادی و اجتماعی تاکید می ورزد.

البته همچون تمامی مسئولیتهای دیگری که بر دوش افراد می نهد، افراد را به حقوق خانواده آشنا می سازد. چاره فردی را که تحت فشار غریزه جنسی، کنترل برخی رفتارهای خود را از دست داده و در مرز فرو افتادن در باتلاق روابط نامشروع قرار گرفته در منع قانونی ازدواج تا زمان به دست آوردن رشد فکری، لازم نمی بیند، بلکه سفارش می کنند:

خانواده و جامعه بکوشند، همزمان با بلوغ جنسی دختران و پسران، آنان را با مسائل خانواده و با وظیفه ای که در برابر خانواده دارند، آشنا سازند همان گونه که در عبادات نیز به دختر ۱۵ ساله نازپرورده که شب و روز خود را به سرگرمی وغفلت به سر می برد و مفهوم مناجات عبد با خدا را در نمی یابد، نمی گوید: هر وقت درک عبادت کردی، عبادت بر تو واجب می شود، بلکه به او امر می کند به انجام عبادت بپردازد و در ضمن، با روشنگری توسط آیات و روایات، او را با مفهوم عبادت و ارزش آن آشنا می سازد.

خداوند بر پدر و مادر، لازم می شمارد که فرزند خویش را با معارف اسلامی آشنا سازند. بر جامعه با عنوان امر به معروف، لازم می شمارد که مکلّفان را باعبادت آشنا سازند و بر فرد مکلف نیز آموختن مسائل و احکام مورد نیاز را واجب می سازد.

تجربه ای که غرب آموخت برای ما اندک نیست. بالا بردن سن ازدواج برای آن که دختر و پسر آمادگی جسمانی و فکری لازم جهت ازدواج را داشته باشند. دختران و پسران آزمند بر مسائل جنسی را وادار به ایجاد ارتباط جنسی خارج از کانون خانواده کرد و روشن است که این روابط چه آسیب ها و زیان های جبران ناپذیری بر دختر، پسر و قربانیان این روابط، کودکان نامشروع و ناخواسته، خواهد زد.

جالب این است که در بیش تر کشورهایی که سن قانونی ازدواج ۱۶ یا ۱۸ سال است، استفاده از لوازم پیشگیری از حاملگی برای دختران دوازده یا سیزده ساله، از نظر قانون آسان است.

آیا بهتر نیست از زمانی که امکان دارد فرد دارای گرایش های جنسی گردد، امکان ازدواج نیز فراهم آید، ولی با برنامه ریزی فرهنگی به دختر و پسر فهمانده شود که با نیاز خویش، عاقلانه برخورد کنند.

او را با بزرگی مسئولیت تشکیل خانواده آشنا سازیم تا خود، گرایش های خویش را کنترل کند و توانایی ورود در کانون خانواده را نیز در خویش به وجود آورد و از طرفی اگر توانا به کنترل غرایز خویش نبود، بتواند از راه مشروع و قانونی، نیاز خود را در قالب ازدواج برطرف سازد؟

بی گمان، با ازدواج، زوایای دیگر این پیوند نیز رشد خواهد یافت و دختر و پسر دارای رشد فکری و اجتماعی نیز خواهند شد.

ییادآوری: در بحث ولایت پدر یا جد پدری در ازدواج دختر شماری از فقها، پایان مهلت این ولایت را بلوغ و رشد دختر مطرح کرده و بیان داشته اند: از زمانی که دختر بالغ و نیز دارای رشد فکری شد، می تواند برای ازدواج خویش تصمیم بگیرد.

بدین گونه، این شبهه پیش نمی آید: دختر نه ساله اگر پدر نداشته باشد، امکان دارد فریب بخورد و تن به ازدواجی نادرست بدهد؛ چرا که دختر فقط اگر رشد لازم را داشت، می تواند برای ازدواج خویش تصمیم بگیرد و درغیر آن، پدر یا جد پدری او، تنها به شرط آن که ازدواج برابر مصلحت دختر باشد، می توانند دختر را به عقد ازدواج پسری درآورند.

امام خمینی، در تحریر الوسیله می نویسد: (از زمانی که دختربالغه رشیده شد، احتیاط آن است که اذن پدر یاجدّ و نیز اذن دختر، هر دو در امر ازدواج دختر، در نظرگرفته شود.) ۱۴۰

صاحب جواهر نیز می نویسد: (پدر و جد بر بکر رشیده در دائم و منقطع، ولایت ندارند.) ۱۴۱

همو می نویسد: (عباره المرأه معتبره فی العقد مع البلوغ والرشد (ای العقل) فیجوز لها ان تزوّج نفسها.)

شماری از فقیهان دیگر نیز از جمله ابن ادریس در سرائر۱۴۲، به این مسئله اشاره کرده اند.

در صورتی که ازدواج به مصلحت دختر باشد، حال آن که دختر هنوز به رشد لازم جهت تصمیم گیری برای ازدواج خویش نرسیده و در ضمن پدر و پدربزرگ نداشته باشد، برابر نظر برخی فقها می توان با اجازه حاکم شرع، برابر مصلحت دختر، عقد کرد.

۱۱- شماری، از زیان های ازدواج زودرس را از دست دادن موقعیت تحصیلی و کسب مهارت های شغلی و موقعیت اقتصادی دختران یاد کرده اند. بی گمان این امور به دلیل باورهای غلط افراد است. سفارش مکرر در قرآن که مبنای زندگی مشترک باید معاشرت به معروف باشد۱۴۳ و سفارش و تاکید بسیار شرع مقدس اسلام بر علم آموزی روشن می سازد که در فرهنگ اسلامی، ازدواج مانع ادامه تحصیل نخواهد بود.

اگر ازدواج را از پیرایه هایی که خود بر آن بسته ایم رها سازیم، آشکار می گردد که ازدواج می تواند سبب آرامش خاطر شود. آرامشی که موجب می شودفرد تمرکز بهتری جهت فراگیری علم داشته باشد. مردی که سفارش های مکرر خداوند را در امساک به معروف و معاشرت به معروف با همسر خویش نادیده نمی گیرد، رشد معنوی را حق زن می داند و نه تنها مانع تحصیل او نخواهد شد، بلکه مشوق او نیز در این رشد عقلی و ادراکی خواهد بود.

کسب مهارت های شغلی نیز ارتباط چندانی با تجرد یا تاهل ندارد. برخی می پندارند که شغل تنها به کار خارج از خانه و به مفهوم غربی آن اطلاق می شود، غافل از آن که مبانی فکری مسلمانان، با آنچه توسط سازمان های بین الملل ارائه می گردد، گاه فاصله بسیار دارد.

در تفکر اسلامی ما، خانه داری شغلی شریف است و زن علاوه بر پذیرش مسئولیت خانه داری، نگهداری و تربیت فرزند، می تواند شغل دیگری نیز برگزیند و البته زن مسلمان ما، همسر و فرزند را قربانی موقعیت شغلی خویش نمی کند. موقعیت اقتصادی دختران نیز با ازدواج، نه تنها به خطر نمی افتد، بلکه تا حدی برآورده نیز می گردد.

دختر با ازدواج، حق دریافت مهریه و نفقه دارد و به ازای زحماتی که در منزل می کشد، می تواند از همسر خود اجرت المثل دریافت کند و در صورتی که همسرش از دنیا برود از دارایی او ارث می برد و نیز می تواند از اوقات خویش بهره بیش تری برده، شغلی نیز برگزیند.

۱۲- در صورت احتمال ضرر در ازدواج، می توان به تقاضای فردی یا مدعی العلوم، حکم به معاینه پزشکی دختر داد و در صورت اثبات ضرر، منع قانونی جهت ازدواج قرارداد.

۱۳- از همه مهم تر آن که: اکنون نیز در ثبت ازدواج دختران کمتر از ۱۳ سال منع قانونی وجوددارد، از این روی، هر چند در قانون مدنی کمترین سن ازدواج ۹ سال است، ولی در عمل، سن ازدواج را ۱۳سال قرار داده ایم.

۱۴- از این امر مهم، نباید غفلت کرد که حذف هر ماده یا تبصره مصوب پس از انقلاب اسلامی، بسیاری را گستاخ خواهد کرد تا با فشار تبلیغاتی و فرهنگی روزافزون، ما را وادار به حذف سایر مصوبات پس از انقلاب کنند و قانون ها را تا جایی که امکان دارد برابر با قانون های بین المللی (وبیگانه با احکام دینی) قرار دهند.

پیشنهاد پایانی

برای رفع دشواری های اجرای قانون های مربوط به سن ازدواج دختران بر مبنای فقه غنی شیعه پیشنهاد می شود:

الف. مراد از مصلحت در نکاح دختر زیر سن نه سال مشخص گردد، بویژه در جامعه های دگرگونی یافته امروز که عوامل بسیار در انتخاب همسر مناسب دخالت دارد.

ب. روشن شود که چه مرجع قانونیی، مسئول بررسی وجود مصلحت یا نبود آن در ازدواج دختر یا پسر صغیر است، تا در صورت نبود مصلحت، حکم به باطل بودن یا نفوذ نداشتن عقد بدهد.

ج. بیان شود: در صورت راضی نبودن دختر و پسر پس از بلوغ (یا پس از رشد) نسبت به این ازدواج، حکم به فسخ عقد ازدواج داده شود. این حکم برابر پاره ای از روایات۱۴۴ بوده و نیز به دلیل وجود ضرر در زندگی مشترک بدون میل و رغبت و حکم به پرداخت نفقه و مهریه توسط زوج با این که راضی به این زندگی با زن نیست، و حکم به تمکین و پذیرش سیطره شوهر توسط زن بر خلاف هرگونه میل و رغبتی به این ازدواج. در اساس، وجود این ضرر، دلالت می کند بر نبود مصلحت در درستی این نوع ازدواج.

د. زمان تصمیم گیری دختر برای ازدواج خود، از زمان بلوغ و رشد عقلی دختر جهت تصمیم گیری، طرح گردد و پیش از رشد، اذن پدر یا جد (یا در صورت نبود آنان، حاکم) به شرط رعایت مصلحت دختر، در ازدواج او مطرح گردد. درنتیجه، امکان ازدواج دختر پیش از رشد، به دلیل وجود مصلحت برای دختر، وجود داشته باشد.

هـ. تا پیش از نه سالگی، ازدواج ممنوع است و پس از آن نیز، اگر ثابت شد که آمیزش زیان دارد مانع قانونی جهت این امر، تا برطرف شدن زیان، قرار داده شود.

پی نوشت ها

۱- سوره (توبه) ، آیه ۵۹

۲- سوره (نور) ، آیه ۵۸

۳- سوره (نساء) ، آیه ۶

۴- سوره (انعام) ، آیه ۱۵۳؛ (اسراء) ، آیه ۳۴

۵- سوره (یوسف) ، آیه ۲۲

۶- سوره (کهف) ، آیه ۸۲

۷- سوره (حج) ، آیه ۵

۸- سوره (قصص) ، آیه ۱۳

۹- سوره (غافر) ، آیه ۶۷

۱۰- سوره (احقاف) ، آیه ۱۵

۱۱- (وسائل الشیعه) ، شیخ حر عاملی، ج۱۰۴/۲، دار تحقیق مؤسسه آل البیت.

۱۲- همان مدرک، ج۳۶۵/۱۹؛ (تهذیب الاحکام) ، شیخ طوسی، ج۱۸۴/۹، دارالتعارف، بیروت؛ (فروع کافی) ، ثقه الاسلام کلینی، ج۶۸/۷، دارالتعارف، بیروت.

۱۳- (وسائل الشیعه) ، ج۴۱۱/۱۸؛ ج۳۶۷/۱۹؛ (من لایحضره الفقیه) ، شیخ صدوق، ج۲۲۱/۴، دارالتعارف، بیروت.

۱۴- (وسائل الشیعه) ، ج۴۳/۱؛ ج۲۰/۲۸؛ (فروع کافی) ، ج۱۹۸/۷

۱۵- (وسائل الشیعه) ، ج۴۳/۱؛ ج۳۶

منبع: کاوشی نو در فقه اسلامی؛ دوره ۵؛ شماره ۱۸-۱۷؛ پاییز ۱۳۷۷ صفحه ۲۰۰-۲۸نویسنده: زهرا آیت الهی