اهمیت سبک زندگی در زندگی هدفمند

۱۳۹۴-۱۲-۲۲

111 بازدید

سبک زندگی، در زندگی دارای هدف اهمیت می‌یابد

تمدن اسلامی، به معنای فضایی است که در آن تمام ابعاد جامعه چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی باید رشد داشته باشد. اگر از مجموعه سبک زندگی صحبت به میان می‌آید کنار هم قرار گرفتن مجموعه‌ای از این مفاهیم است که سبک زندگی اسلامی را به نتیجه مطلوب می‌رساند. در این میان باید دید که چه مفاهیمی از نگاه مقام معظم رهبری سبک زندگی اسلامی را معنا دار می‌کند.

اولین نکته‌ای که در گسترش هر منظومه فکری در جامعه نیاز است، ایجاد فهم شبکه‌ای از آن مفهوم در سطح جامعه است. به عنوان مثال بسیاری از ما در ابعادی از زندگی اطمینان داریم که زندگی را بر اساس دین به پیش می‌بریم اما بعد از مدتی متوجه می‌شویم که نگاه دینی ما با آنچه تصور می‌کرده‌ایم متفاوت است.

استاد مطهری در مقاله “خورشید دین هرگز غروب نمی‌کند” راز ماندگاری دین را الهی بودن آن در زندگی بشر می‌داند و اصل دین را مورد توجه قرار می‌دهد و این که اصل دینداری و دین همیشه در زندگی بشر از بین نرفته اما اشکالش دچار تغییر شده است.

بشر همواره به چیزهایی که نیاز دارد، به بهترین شکل ممکن آن را نگهداری می‌کند اما وقتی به چیزی احساس بی‌نیازی کنیم، به مرور از زندگی ما کنار زده می‌شود. دو قاعده نیاز یا لذت و رضایت است که باعث نگهداری آنچه انسان بدان نیاز دارد می‌شود. به عنوان مثال فردی که در مناطق گرمسیری زندگی می‌کرده با مهاجرت به مناطق سردسیری، نیاز به وسایل خنک‌کننده ندارد و تمایلی به نگهداری آن‌ها ندارد.
حال سوالی که اینجا مطرح می‌شود آنست که آیا ما نسبت به دین، احساس بی‌نیازی می‌کنیم یا احساس نیاز داریم؟

در مسئله سبک زندگی، اولین نکته، فهم نیاز است و تا کسی نداند که این نیاز اساسی است، دریافت نکات بعدی امکان نخواهد پذیرفت. این امر در سیره امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، به تکرار قابل اشاره است که مردم را مخاطب قرار داده که ما به چه چیزهایی نیاز داریم. به عنوان نمونه امام خمینی(ره) در یک سخنرانی خطاب به رژیم پهلوی می‌فرمایند که من می‌خواهم شما مستقل باشید این بد است؟

سوالاتی که رهبری در مهرماه سال ۹۱ در خراسان شمالی مطرح کردند، سوالاتی است که در زندگی بسیاری از افراد مخفی شده است. مسائلی که به ظاهر ساده می‌آیند اما در زندگی هر شخصی بسیار تاثیرگذار هستند. در جامعه کنونی، مساله سبک زندگی به گونه‌ای شده که دوگانگی و یا چندگانگی بین مردم به وجود آمده است و مردم زبان یکدیگر را در این زمینه متوجه نمی‌شوند.

در برخی از شهرهای بزرگ، اقدامات فرهنگی و فکری در حال شکل‌گیری است که گاه اگر با این مسایل به صورت انضباطی برخورد نشود، ممکن است به آفت تبدیل شود. به عنوان مثال مشاهده می‌شود که برخی افراد با حیواناتی همچون سگ در جامعه حضور می‌یابند و این مساله برای بسیاری از مردم مساله‌ای غیر متعارف است.

به تعبیر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، همه کودکان، فطرت خداجوی دارند اما ممکن است کودکی در خانواده‌ای رشد یابد که از نظر فرهنگی، وضعیت نامناسبی داشته باشند و کودکی نیز در خانواده‌ای پرورش یابد که به مسایل دینی اعتقاد دارند و در این دو زندگی، مسائلی مانند محرم و نامحرم، شبهه و غیرشبهه، نجس و پاک، شنیدنی‌ها و نشنیدنی‌ها و . . . . با یکدیگر متفاوت است و پیش از امر و نهی باید در این گونه مسایل آموزش صورت گیرد.

اگر می‌بینیم که برخی از سوالات در عین داشتن پاسخی واضح اما در جامعه اسلامی تکرار می‌شود، به دلیل آنست که جامعه باید پیش فرض‌ها را تعریف کرده تا سطح عموم جامعه بالا رود که این امر در قرآن بسیار تکرار شده است. همچون آیاتی با این تعابیر که آیا پاداش نیکوکاری جز نیکوکاری است؟ این گونه اعتراف برای بالا بردن سطح جامعه لازم است.

یکی از وظایف رهبر جامعه اسلامی، هدایت کلان جامعه است. در سیره امام علی (علیه السلام) می‌بینیم که حضرت برخی احادیث را در عین سادگی با نهایت اهتمام مطرح می‌کنند تا باعث پیشرفت سطح عمومی جامعه از لحاظ دینی شود. مقام معظم رهبری در پاسخ به تهاجم فرهنگی، مثال دهل زدن امروز و شنیده شدن صدای آن فردا، را می‌زنند و می‌گویند اگر امروز دقت لازم را در مسایل فرهنگی انجام ندهیم اتفاقاتی در آینده می‌افتد که نمی‌توان جلوی آن‌ها را گرفت.

در سوره بقره آمده است که مخاطبان دین الهی، اجازه ندارند که قسمتی از دین را دریافت کنند و قسمت دیگری را دریافت نکنند و در این صورت دین اثرگذاری خود را نخواهد داشت. این امر برای ما ضرورت نگاه شبکه‌ای به فرمایشات مقام معظم رهبری را گوشزد می‌کند. یکی از مبنایی‌ترین نکاتی که در آیات و روایات وجود دارد و رهبری نیز نسبت به آن اهمیت ویژه‌ای قائل هستند، مفهوم تمدن و زندگی اسلامی است.

اگر ما تصویری گذرا و موقت و نگاهی محدود به زندگی خود و اطرفیان خود داشته باشیم درخواهیم یافت که سبک زندگی برای ما ضرورت پیدا نخواهد کرد. سبک زندگی در شرایطی در زندگی دارای اهمیت می‌شود که زندگی دارای هدف، فلسفه و برنامه منسجم باشد. رهبری در ۱۴ شهریور ماه ۹۲ در دیدار با خبرگان رهبری، آمال نظام اسلامی را در ایجاد تمدن اسلامی خلاصه کردند. از لحاظ رهبر انقلاب تمدن اسلامی به معنای فضایی است که در آن تمام ابعاد جامعه چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی باید رشد داشته باشد.

با مشاهده در کشورهای دنیا، کشورهایی مشاهده می‌شوند که ادعاهای بزرگی ندارند، زندگی معمولی داشته و ایده و آرمان خاصی را مطرح نمی‌کنند و تمدنی نیز برای آن‌ها معنا ندارد اما در نگاه اسلامی انسان مسلمان نمی‌تواند نسبت به گذشته و آینده خود بی‌تفاوت باشد. از لحاظ اسلامی باید به گونه‌ای زندگی کرد که انگار می‌توانی تا ابد زندگی کنی و با توجه به آخرت نیز به گونه‌ای باید زندگی کرد که انگار فردا خواهی مرد.

در روایات اسلامی نقل است که در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مسلمانی را می‌خواستند دفن کنند و افرادی که مسئول کندن و دفن جنازه بودند کار را به درستی انجام نمی‌دادند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدا رحمت کند کسی را که کاری که به او واگذار شده محکم و استوار آن را انجام دهد.

وقتی به فرمایش پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) باید ساخت قبر، ساختن خانه باید به درستی صورت گیرد پس تربیت فرزند به چه روشی باید باشد؟ برای تربیت فرزند باید نگاه تمدنی داشت چرا که فرزند باقیات صالحات والدین است.

متاسفانه امروزه دانشجویان و دانش‌آموزان ما نیز به گونه‌ای درس می‌خوانند که مطالب را تنها تا جلسه امتحان به خاطر می‌سپارند و پس از آن فراموش می‌کنند. در درس خواندن و مطالعه کردن نیز باید نگاه تمدنی داشت. از فرمایشات معصومین (علیهم السلام) است که مقید کنید علم را با کتابت و نوشتن. اگر کسی دغدغه داشته باشد و به دنبال نکته‌ای باشد، باید آن را بنویسد تا فراموش نکند.

مقام معظم رهبری نیز در بحث زندگی مکررا به واژه تمدن تاکید داشته و توصیه کرده‌اند که نگاه تمدنی داشته باشید. ایشان در سخنرانی‌های ۲۹ آبان ۹۲ در دیدار با فرماندهان بسیج و ۱۸ تیر ۹۰ در دیدار با اساتید و فارغ‌التحصیلان مهدویت، در خصوص تمدن سخن گفته‌اند. سوالی که در اینجا به ذهن می‌رسد آنست که آیا داشتن نگاه تمدنی به معنای پرداختن به بحث‌های نژادی و قومی و قبیله است؟

در تمدن اسلامی این که چه کسی با چه رنگ و نژادی می‌تواند در ساختن تمدن اسلامی کمک‌کننده باشد مهم نیست چرا که اگر این تمدن شکل بگیرد، تمامی قوم‌ها و نژادها را به حد تعالی می‌رساند و آن نیز به این دلیل است که تشکیل تمدن اسلامی در نهایت همان تمدن مهدویت است و به روز رسانی مطالب با فهم مخاطبان جهانی از هر گروه و قشری به عبارت دیگر همان تشکیل تمدن اسلامی است. اگر گفته می‌شود که تمدنی فکر کنید عبارت الاخری مهدوی فکر کردن است. باید آماده‌سازی مهدویت در سبک زندگی دیده شود.

ما به عنوان مسلمان و شیعه موظفیم که به این عقیده ایمان داشته باشیم که ظهور نزدیک است هر چند ادیان دیگر، ظهور را بسیار بعید و دور می‌دانند. نزدیک دیدن ظهور، تغذیه روحی بدون مبنا نیست. اگر من وظیفه‌ام را در این زمان به درستی انجام دهم در زمان ظهور جزیی از ظهور خواهم بود. ضرب المثل “چو فردا شود فکر فردا کنیم” از معارض‌ترین ضرب المثل‌ها با دین ماست. انسان مسلمان باید برای فردای خود برنامه‌ریزی داشته باشد.

حال که به تمدن دست یافتیم چه می‌شود؟ اینجاست که واژه “حیات طیبه” مطرح می‌شود. اگر همه انسان‌ها از لحاظ مادیات در بهترین وجه ممکن باشند، آیا این کافی است؟ آیا این اوج آن چیزی است که خداوند از خلقت انسان‌ها خواسته و اوج خواسته اسلام است؟

رسیدن به مادیات باید باشد اما هدف اصلی نیست؛ یعنی نظام اسلامی موظف است با کمک مردم، زندگی مادی و رفاه مادی جامعه را فراهم سازد اما این، هدف اصلی اسلام نیست. همه ما نماز می‌خوانیم و روزه را نیز می‌گیریم اما این نیز هدف اسلام نیست. در سوره انفال آمده است که‌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و رسول را وقتی شما را برای زنده شدن می‌خوانند اجابت کنید.

در این آیه خطاب خداوند به کسانی است که ایمان آورده‌اند نه همه انسان‌ها. در تفسیر المیزان در خصوص این آیه شریفه می‌فرماید: زنده شدن، با حیات حیوانی بسیار متفاوت است. خداوند می‌داند که همه انسان‌ها زندگی می‌کنند اما زندگی دینی، زندگی حیوانی نیست. رسیدن به حیات طیبه، به معنای خورد و خواب و خوراک نیست. فرد مومن باید بداند که برای چه می‌خورد و برای چه می‌خوابد. این، هدف اسلام است. اکنون می‌توان با نگاه تمدنی به دنبال حیات پاک و پاکیزه بود.

رهبر معظم انقلاب در ۱۲ بهمن ماه سال ۶۸ در دیدار با مهمانان کنفرانس اندیشه اسلامی، حیات طیبه را زندگی گوارا معنا می‌کنند. اگر از سبک زندگی اسلامی در زندگی صحبت می‌شود، منظور لذتبخش بودن آنست. اگر از آن لذت کافی را نمی‌بریم، پس راه را اشتباه می‌رویم. در قرآن خطاب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که‌: ای پیامبر! به مردم بگو چه کسی زینت‌ها را برای شما حرام کرده است چرا خود را به اذیت می‌اندازید بگو این برای اهل ایمان آفریده شده است.

اگر اهل ایمان، دینداری را تلخ معنا می‌کنند، مشکل از خودشان است که مسیر را اشتباه می‌روند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمودند: من بر دین ساده و آسان مبعوث شده‌ام. و به حضرت علی (علیه السلام) تاکید می‌کنند که وقتی به بصره رفتی با مردم ساده سخن بگو و مردم را بشارت بده و تلخ سخن مگو. دین اسلام ساده است اما این بدان معنا نیست که من بر اساس برداشت خود از دین رفتار کنم. کسانی که می‌خواهند سبک زندگی را ترویج دهند نباید آن را نفرت‌آور گسترش دهند بلکه باید برای همگان لذت آور باشد.

مقام معظم رهبری در دیدار با مردم ساری در تاریخ ۲۲ مهر سال ۷۴ حیات طیبه را این گونه تفسیر می‌کنند: حیات طیبه، هم روح است، هم جسم، هم دنیاست و هم آخرت. سکینه و اطمینان در آن هست. سعادت و استقلال و آزادی عموم در آن تامین است. زندگی که رفاه، امینت، علم، اخلاق، حلم، گذشت و خلاصه همه چیز در آن هست و ما با این‌ها فاصله داریم و باید به آن‌ها برسیم.

مردم درست نمی‌شوند مگر با درست بودن والیان و والیان درست نمی‌شوند مگر با استقامت مردم. اگر جامعه‌ای خواهد به کمال رسد هم مردم و هم مسئولان به تربیت درست نیاز دارند. در خصوص صدا و سیما کشورمان که بعضا برنامه‌هایی نامتناسب با نظام جمهوری اسلامی پخش می‌کند همه موظف به تذکر هستیم حتی اگر تنها نیز باشیم باز هم مکلفیم که تذکرات و نقد خود را به گوش مسئولان صدا و سیما برسانیم.

رهبری صدا و سیما را به دانشگاه تعبیر کرده‌اند اما در حال حاضر با این جایگاه فاصله بسیاری داریم. متاسفانه برنامه‌ای که با مضامین غیردینی پخش می‌شود، انبوهی از تشکرها به این برنامه ارسال می‌شود اما از طرف دیگر وقتی برنامه‌ای مذهبی پخش می‌شود مذهبی‌ها نیز نسبت به آن غافل می‌شوند.

در نگاه غیردینی و در سبک زندگی غربی انسان موفق انسان پیروز در ابعاد ظاهری است و کسی که به این درجات نرسد موفق تلقی نمی‌شود. طبق آمار سازمان جهانی بهداشت در جهان امروزه بیشترین آمار خودکشی مربوط به کشورهای مرفه و صنعتی است چرا که وقتی انسانی به موفقیت‌های مد نظر جامعه دست نیابد و پایه‌های اعتقادی وی نیز سست باشد نمی‌تواند شکست‌ها را تحمل کرده و دست به خودکشی می‌زند.

اما از نگاه اسلام، انسان موفق کسی است که توفیق نزدیک شدن به خداوند را داشته باشد حتی اگر در بین مردم نیز دیده نشود. انجام کاری خالص برای خداوند، اوج موفقیت است. امام علی (علیه السلام) تمام زهد را در این آیه شریفه از قرآن کریم می‌دانند که اگر چیزی را از دست دادی، خود را شکست خورده تلقی نکن و اگر چیزی بدست آوردی، خوشحالی بسیار نکن و یا به اصطلاح از جا در نرو.

در نگاه اسلامی، اگر ما حتی به اندازه‌ای کوچک و ناچیز نیز در تمدن‌سازی نقش داشته باشیم در نهایت نام ما در این لیست نوشته خواهد شد. امام علی (علیه السلام) در یکی از جنگ‌ها در حال حرکت به سمت جبهه بودند که یکی از رزمنده‌ها به ایشان گفت: برادرم بسیار دوست داشت که در این جنگ، هم رکاب شما باشد اما محروم شد. حضرت فرمودند: آیا خواست قلبی برادرت این گونه بوده است؟ پاسخ داد: آری. حضرت فرمودند: از هر بلندی که ما بالا رویم و هر شمشیری که بزنیم او با ماست.

اگر امروز ما در تمدن‌سازی قدمی برداریم، به طور قطع در آن مسیر خواهیم بود. موفقیت و عدم موفقیت در سبک زندگی با نیت بستگی دارد نه با مقدار و میزان حضور. اگر می‌توانستیم بیشتر در این مسیر گام بر می‌داشتیم و موفقیت ما با این نگاه سنجیده می‌شود.

منبع: حرم مطهر، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، محمد طیب صحرایی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (علیه السلام)