انوری ابیوردی

۱۳۹۶-۰۵-۱۱

403 بازدید

اوحدالدّین علی بن محمّد انوری معروف به انوری ابیوردی و «حجّه الحق» از دانشمندان و شاعران ایرانی سده ۶ قمری در دوران سلجوقیان است. انوری، در فلسفه، ریاضیات، نجوم و موسیقی دانشمند بود. او «عیون الحکمه» بوعلی را بازنویسی کرده و در البشارات فی شرح الاشارات ، اشارات او را شرح کرده است.

انوری ابیوردی، در قصیده، غزل، و قطعه شعر سروده است. اهمیت غزلیات او در تأثیری است که بر سعدی گذاشته است. سبب قوت شعری انوری در قصاید اوست. روحیه طنزآمیز و متناقض وی در اشعارش جلوه‌گر است. اوحدالدین، ابتدا – به اعتبار نسبتش به خاوران – به خاوری و در دوران کمال به انوری تخلص می‌کرده است. نورالله شوشتری او را شیعه دانسته است.

زندگی نامه

او در قریه بادنه از توابع خاوران[۱]، یا بدنه از توابع ابیورد[۲] به دنیا آمد. پدرش از صاحب‌منصبان آن روزگار به شمار می‌رفت ، از این رو، امکان دانش اندوزی برای وی به خوبی فراهم بود. انوری در مدرسه منصوریه طوس علوم عقلی و نقلی را آموخت[۳] چندان که خود در قطعه‌ای[۴] اشاره می‌کند، در علوم گوناگون به کمال رسید. افزون بر آن در حکمت ، فلسفه و ریاضیات نیز سرآمد دوران شد.[۵]

مقبره الشعراء در تبریز

تاریخ وفات انوری همچون سالزادش به درستی دانسته نیست ، اما می‌توان گفت که او در ربع اول سده ۶ ق متولد شد و در اواخر همین سده درگذشت.[۶] وی در بلخ وفات یافت و در مقبره سلطان احمد خضرویه[۷] یا مقبره الشعرای تبریز _کنار آرامگاه خاقانی و ظهیر فاریابی_ به خاک سپرده شد.[۸]

مذهب

درباره مذهب انوری اختلاف نظرهایی وجود دارد. شوشتری[۹] او را شیعه اثناعشری می‌داند، اما با توجه به اشعار و محیط زندگانی وی می‌توان گفت که به تسنن گرایش داشته است. او در اشعار خود خلفای راشدین را ستوده، و به پیامبر (ص) و علی (ع) نیز مهر ورزیده است.[۱۰]

ویژگی‌های شعری

فهم شعر انوری با دانستن علوم و معارف مورد استفاده او پیوندی جدی دارد.[۱۱]قزوینی[۱۲] او را در لطف سخن همانند ابوالعتاهیه دانسته.

در شعری منسوب به جامی، انوری در کنار فردوسی و سعدی، یکی از پیامبران سخن شمرده شده؛

در شعر سه تن پیمبرانند                         هرچند که لانبی بعدی

اوصاف و قصیده و غزل را                   فردوسی و انوری و سعدی

غزلیات انوری بر جریان غزل­سرایی فارسی پس از خود تأثیرگذار بوده است. بدیع‌­الزمان فروزان­فر غزل سرایی سعدی را متأثر از انوری می‌داند. شفیعی کدکنی در مقدمۀ کتاب «مفلس کیمیا فروش» می‌نویسد:

«‌شاید کمتر به این نکته توجه شده باشد که هنر سعدی در غزل‌­ها، بیشتر در زبان شعر است و در داخل زبان شعر یکی از مهم‌­ترین مراکز هنرنمایی او استفاده­ شگفت‌آوری است که از حروف اضافه در زبان غزل دارد و این نکته‌­ای‌ است که بی‌هیچ تردیدی آن را از انوری آموخته است و جای آن هست که کسی در باب آن رساله‌­ای مفرد ترتیب دهد.»[۱۳]

انوری، نام­‌آوری‌اش را مدیون قصیده‌­سرایی است و بسیاری، او را تنها به‌عنوان شاعری قصیده‌­سرا می­‌شناسند. بسیاری از ابیات قصیده‌­گویی در ستایش و نیایش حضرت حق سروده شده‌­اند:

در جهانی و از جهان پیشی                     همچو معنی که در بیان باشد

قطعات او هم به لحاظ کمی و کیفی درخور توجهند و حتی برخی اهل ادب همانند دکتر حلبی صراحتاً اوج هنرنمایی انوری را در قطعه سرایی می‌­دانستند و نه قصیده‌­سرایی. او در قطعاتش نسبت به قصایدش چشم­‌انداز گسترده­‌تری را به نمایش می­‌گذارد.[۱۴]

طنزپردازی در بسیاری از اشعار انوری، حضوری پررنگ دارد؛

پیوسته حدیث می‌ به گوشت بادا                             قوتم ز لب شکر فروشت بادا

بی من چو شراب ناب گیری در دست                    شرمت بادا ولیک نوشت بادا

او در نگاه منتقدان قدیم، بیش از منتقدان جدید ارج دارد.[۱۵] از دیدگاه نقد جدید، این که انوری یکی از ۳ یا ۵ شاعر بزرگ ادب فارسی است، مردود اعلام شد. ناقدان ، غالباً، بر رد همپایگی او با فردوسی و سعدی انگشت نهادند و صدور چنین حکمی را عین بی‌انصافی شمردند.[۱۶] بیشتر ناقدان معاصر بر اینکه انوری از سرآمدان روزگار خویش و از ستون‌های استوار شعر پارسی است و نیز ید بیضایی در پروردن انواع معانی و مضامین دارد، تصریح کرده‌اند.[۱۷] به عقیده آنان انوری در طنز، به معنی تصویرِ هنری اجتماع نقیضین؛ در هجو، به معنی تأکید بر زشتی‌های یک چیز؛ و در هزل ، به معنی نزدیک شدن هنجارِ گفتار به اموری که بر طبق قراردادهای رسمی یک جامعه حرام (تابو) به شمار می‌آید، استاد مسلم است.[۱۸]

سبک شعری

سبک انوری در شاعری، واسطه سبک خراسانی و عراقی است. بدین معنا که او با تکمیل سبک شاعری ابوالفرج رونی، راه را برای ظهور سبک عراقی هموار ساخت.[۱۹] استفاده از کنایات و امثال، از ویژگی‌های سبک انوری است؛ چنان‌که بسیاری از سخنان او به صورت ضرب‌المثل در آمده‌اند که البته معلول ساختار طبیعی زبان شاعر است.[۲۰] مضمون آفرینی و استخراج معانی تازه از لابه‌لای آیات، روایات، تلمیحات و حتی مطالب عادی از مشخصات بارز سبک انوری است که همان شیوه متنبی (شاعر معروف عرب) را در اذهان تداعی می‌سازد.[۲۱]

آثار

انوری به ابن سینا اعتقادی تام داشت و گفته‌اند که برخی از آثار او را به خط خود نوشته بوده است.[۲۲] وی همچنین کتابی در شرح اشارات ابن سینا با عنوان البشارات فی شرح الاشارات تألیف کرده بود.[۲۳] انوری ظاهراً کتابی در حکمت یا نجوم نگاشته و به شاه قطب الدین، صاحب موصل، تقدیم کرده بود که به گمان شفیعی کدکنی،[۲۴] گویا همان کتاب مفید است که دولتشاه سمرقندی بدان اشاره دارد.

حاصل تلاش انوری در عرصه شعر و ادب، دیوانی مشتمل بر قصاید، قطعات، غزلیات و رباعیات است که حدود ۱۴۷۰۰ بیت دارد.[۲۵] در این مجموعه که می‌توان به تناقض درونی سراینده‌اش پی برد، هم از زهد و هم از حرص سخن رفته است؛‌ گاه صحبت از خردگرایی است و‌ گاه خرد ستیزی؛ هم مباهات به شعر و هم نفرت از آن وجود دارد.[۲۶]

معرفی کتاب

دیوان انوری به تصحیح سعید نفیسی و مدرس رضوی رسیده است. درباره او کتاب‌های زیادی به فارسی نوشته شده که «مفلس کیمیا فروش» شفیعی کدکنی، «انوری ابیوردی – روایت پست و بلند کار او» فریدون پور احمدیان، «‌حکمت شادان؛ گزیده آثار طنز انوری ابیوردی» سید عبدالجواد موسوی از آن جمله هستند.

پی نوشت:

  1. فصیح، مجمل فصیحی، ص۲۶۷
  2. دولتشاه، تذکره الشعراء، ص۶۷
  3. عوفی، جوامع …، ج۲، ص۴۷۸؛ دولتشاه، تذکره الشعراء، ص۶۷
  4. انوری، دیوان ، ج۲، ص۶۸۶-۶۸۷)
  5. عوفی، جوامع …، ج۲، ص۴۷۸؛ صفا، تاریخ …، ج۲، ص۶۵۷
  6. شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۲۹
  7. دولتشاه، تذکره الشعراء، ص۶۹؛ بختاورخان، مرآهالعالم، ص۵۲۹؛ معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۵۹۴
  8. مستوفی، نزهه…، ص۸۹؛ فصیح، مجمل فصیحی، ص۲۶۷- ۲۶۸
  9. شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۶۲۳
  10. نک: انوری، دیوان، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۷
  11. شفیعی، مفلس کیمیا فروش، صص۴۳، ۵۹ -۶۳
  12. قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ص۳۶۱
  13. نک: موسوی، حکمت شادان، فصل اول
  14. نک: موسوی، حکمت شادان، فصل اول
  15. نک: دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، مدخل انوری
  16. شبلی نعمانی، شعر العجم ، ج۱، ص۲۱۷؛ بهار، دیوان، ج۱، ص۶۶۷
  17. نک: صفا، تاریخ… ، ج۲، ص۶۸۸
  18. شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۵۱ -۵۲
  19. محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی، ص۵۶۸
  20. شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۷۲، ۷۳، ۷۷
  21. شمیسا، سبک شناسی شعر، ص۱۲۰
  22. صفا، تاریخ، ج۲، ص۶۵۷
  23. مدرس، ریحانه الادب، ج۱، ص۱۹۷
  24. شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۲۴
  25. نفیسی، تاریخ نظم و نثر…، ص۸۲
  26. نک: شفیعی، مفلس کیمیا فروش، ص۱۱۲-۱۱۳

منابع

  1. انوری، محمد، دیوان، به کوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
  2. بختاورخان، محمد، مرآهالعالم: تاریخ اورنگ زیب، به کوشش ساجده س. علوی، لاهور، ۱۹۷۹م.
  3. بهار، محمدتقی، دیوان، تهران، ۱۳۶۸ش.
  4. دایره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم بجنوردی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۰ش.
  5. دولتشاه سمرقندی، تذکره الشعراء، به کوشش محمدرمضانی، تهران، ۱۳۳۸ش.
  6. شبلی نعمانی، محمد، شعر العجم، ترجمه محمدتقی فخرداعی گیلانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
  7. شفیعی کدکنی، محمدرضا، مفلس کیمیا فروش، تهران، ۱۳۷۲ش.
  8. شمیسا، سیروس، سبک شناسی شعر، تهران، ۱۳۷۴ش.
  9. شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ش.
  10. صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۳۹ش.
  11. عوفی، محمد، جوامع الحکایات، به کوشش امیر بانو مصفا و مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۵۳ش.
  12. فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
  13. قزوینی، زکریا، آثار البلاد و اخبار العباد، بیروت، ۱۹۶۰م.
  14. محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۵۰ش.
  15. مدرس، محمدعلی، ریحانه الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش.
  16. مستوفی، حمدالله، نزهه القلوب، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
  17. معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۱۸ش.
  18. موسوی، سید عبدالجواد، حکمت شادان (گزیده آثار طنز انوری ابیوردی)، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی وابسته به انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۹ش.
  19. نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، تهران، ۱۳۴۴ش.

منبع مقاله: دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، انوری با حذف و اضافات