اصول اساسی در تربیت دینی

اصول اساسی در تربیت دینی

۱۳۹۴-۱۲-۱۰

444 بازدید

اساسا” تربیت و آموزش فرزندان تا شش سالگى، به عهده والدین است و از آن پس، اطفال، مراحل تربیت مدرسه اى را طى مى‌کنند و مربیان و آموزگاران و دبیران آشنا می‌شوند و محیط رسمى مدرسه، کنار محیط غیررسمى و عاطفى خانه قرار می‌گیرد.

با توجه به این که محصلان ابتدایى تا پیش دانشگاهى کشور ما، تقربیا” یک چهارم جمعیت کشور ما را تشکیل می‌دهند و نیز با پذیرش این اصل که کیفیت و مطلوبیت برنامه تعلیم و تربیت هر کشور، رمز توسعه و پیشرفت آن کشور می‌باشد و تربیت دینى، یکى از اصول عمده تربیت در آموزشگاه ها به شمار می‌آید؛ لذا ابعاد و حساسیت موضوع، بیشتر احساس می‌شود.

اهمیت و توجه و عنایت به تربیت دینى و مذهبى دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلى، بر هیچ کس پوشیده نیست، به ویژه در مقطع ابتدایى و راهنمایى، آن هم قبل از هر چیز، بدان سبب است که دانش آموزان هنوز در نهادهاى بزرگتر اجتماعى وارد نشده اند و بیشترین تاثیرات خود را از دو نهاد خانه و مدرسه می‌گیرند. لذا دو نهاد عمده تربیت فرزندان یعنى خانه و مدرسه باید با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ داشته تا تربیت دینى نوجوانان و جوانان را بر عهده گیرند.

نباید فراموش کنیم که اصل وراثت و اصل اکتساب نیز هر دو در خانه و مدرسه ریشه دارند. امروزه از نظر تحقیقات روان شناسى، به نظر می‌رسد که طرز بیان و سخنورى، حضور ذهن و سرعت انتقال، علایق و انگیزه، استعدادهاى هنرى و حتى خوش خطى، جنبه ارثى و ژنیتیکى داشته باشد. اما از طریق مدرسه، چیزى به دانش آموزان به ارث نمی‌رسد. تمام آموزش هاى مدرسه، اکتسابى است.

از طرف دیگر، دانش آموزان فقط ۹ ماه از سال را در مدرسه به سر می‌برند و در این مدت نیز حدودا “۶ روز از سال را تعطیلى دارند. حال این که خانواده در موقعیت هاى مختلف و متنوع، امکان نفوذ و تاثیرگذارى به زوایاى روحى، باور داشت ها، اعتقادات، تربیت دینى و معنوى فرزند خود را دارد و می‌تواند در شکل گیرى شخصیت او موثر باشد.

مسلما” مدرسه، به تنهایى نمى‌تواند نظارت کاملى برزندگى آموزشى و تربیت دینى دانش آموز اعمال کند؛ ولى با هماهنگى و همدلى اولیاء، می‌توان برخى نیازها، نقایص معنوى، لغزشهاى احتمالى و گرایشات او را در مدرسه کشف کرد و با همکارى خانواده اش، در رفع آنها کوشش نمود. لذا اصول هشت گانه عمده پیشنهادى که در تربیت دینى نوجوانان و جوانان موثر بوده و مورد توجه مربیان و اولیاء و… قرار گیرد.

اصل اول: ترغیب و تشویق مقدم بر ترس و منع

اساسا” انسان ها، ترغیب و تشویق و زیبایى اعمال را بهتر استقبال می‌کنند تا عواقب احتمالى و ایجاد رعب و ترس ها در خصوص لغزش ها و کوتاهى را؛ به طور مثال در بیان زیبایى و عظمت نیایش و نماز، به جاى تذکر خشن و دید منفى به تخطى ها و غذاب ها که هم بجا و به حق است،

از شیوه ترغیب استفاده نماییم و یادآور شویم که اولین چیزى که پس از توحید و یکتاپرستى بر پیامبر اسلام و پیروان او واجب شد، نماز بود و از اینجا عظمت نماز که اساس ارتباط انسان با خداوند و قدردانى نعمت هاى بى پایان اوست، روشن می‌شود. همچنین در اصل ترغیب از لذت نیایش و وصل به معبود و نورانیت روح و پذیرش دعاها و خواسته ها با پروردگار عالم، راز و نیاز کنیم.

اصل دوم: استفاده از روش هاى غیرمستقیم به جاى روش هاى آمرانه و دستورى

ایجاد ارتباط به شیوه غیرمستقیم و مشوقانه و دادن فرصت انتخاب و قضاوت و داورى و دادن میدان سئوال و چون و چرا کردن به نوجوان و جوان در خصوص مسایل دینى، بذر رغبت و علاقه و کنجکاوى را در دل او به رشد می‌رساند؛ زیرا بسیار تجربه شده است که روش هاى دستورى و آمرانه و غیر تلطیف شده، باعث دلزدگى و نفرت و دین گریزى می‌شود.

اصل سوم: در تربیت دینى، چگونه گفتن، مقدم بر چه گفتن است

از موارد بسیار مهم و قابل تامل در تربیت معنایى و تربیت دینى، چگونه گفتن است؛ زیرا نوجوانان و جوانان که شخصیت اجتماعى آنان، در حال شکل گیرى است، احتیاج فراوانى به همکارى و همدلى و لطافت کلامى و بیان مهرآمیز دارند و تجارب کافى در تحولات زندگى ندارند و انتظار دارند که با احترام از جانب افراد بزرگتر و مربیان و بالاخص مشاوران دینى و مسایل مذهبى و مربیان پرورشى [مورد خطاب قرار گیرند]. از این رو، باید هماره سعى کنیم بذر امید را در دل آنها بکاریم تا علایق شان رشد کند.

اصل چهارم: در تربیت دینى پیام ها، تحمیل کردنى نیست بلکه پذیرفتنى است

نسل جدید باید در عین حفظ تربیت دینى، با چشمان باز، مسایل جدید را بنگرد تا در معرض تحمیل قرار نگیرد؛ بنابراین دین، امر لطیفى است و تربیت دینى کارى است بس ظریف. مربیان تربیت دینى، در ارائه پیام های  دینى و تربیتى، نقش موثرى را دارند.

اصل پنجم: تکیه بر زیبایی هاى دینى در تربیت دینى

اگر در دوران جوانى و نوجوانى، مباحث توحید و اثبات وجود خدا با استدلال و زیبایی هاى خاص که در آنها موج مى‌زند مطرح می‌گردد، حقایق روشن وحدانیت را با زیبایى یک روح پرستنده می‌پذیرد. لذا باید درهاى زیبایى و لطایف تربیت دینى را بر روح و روان مخاطبین بگشاییم.

اصل ششم: ارتباط عاطفى مقدم بر ارتباط دستورى خشک

روانشناسان معتقدند که نخستین امرى که بر اثر پیوندهاى ارتباطى و معنوى یا معنایى و دوستى مى‌شکفد، محبت است و محبت، در ابتدا، امرى مستقل و فراگیر است؛ همان گونه که قرآن کریم نیز انسان ها را به نیکی ها و انجام اعمال نیک ترغیب فرموده و از کارهاى زشت، برحذر می‌دارد. لذا مربى مسایل دینى نیز باید انسان ها را و مخاطبان پاک و صالح خود را بشارت پاداش دهد و سپس انسان هاى بدکردار را از عذاب الهى بترساند.

اصل هفتم: اصل عینیت بخشى و ارائه بینش و رساگویى مقدم بر کلى گویى و مبهم گویى

رسول گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) که الگوى مربیان دینى است، در فصاحت و بلاغت و بیان روان ساده و عینى گویى چنان بود که مردم مى‌گفتند: اى رسول خدا! ما کسى را فصیحتر از تو نیافتیم و حضرت در پاسخ مى‌فرمودند: چه چیزى مرا از این گونه گفتن، باز دارد در حالى که قرآن که فصیح ترین کلام است، بر زبان من جارى شده است.

اصل هشتم: اصل انگیزش و امید به جاى منفى نگرى و انتقاد شدید

امام على(علیه السلام) در خصوص تربیت نوجوان مى‌فرماید: باید شتاب کرد و نباید نوجوان را به حال خود گذاشت. حتى امام على(علیه السلام) در خصوص نوع بیان که مبادا وجهه منفى انگارانه داشته باشد، تاکید مى‌فرمایند:

” و لا تقل ما راى یحب آن یقال لک “؛ به مردم سخنانى نگو که دوست ندارى همان را به تو بگویند.

نتیجه‌گیرى

در قرآن کریم و در تربیت انسان ها، امیدوارى را از جانب خدا و یأس و ناامیدى را از شیطان می‌داند و می‌فرماید: از رحمت و امید به خدا ناامید نشوید که تنها قوم کافران از رحمت خدا ناامید می‌شوند. بنابراین در تربیت دینى موثر و واقعى، محور اصلى خداست و در هر کارى توفیقات او قرین رحمت است.

لذا سخن و بحث، همواره با نام اوست که او، همه نعمت و رحمت و مثبت و خیر است. در نتیجه قرآن نیز انسان ها را به انجام اعمال پسندیده ترغیب می‌کند و از ارتکاب اعمال نکوهیده، به شدت برحذر می‌دارد؛ لذا سخنان مربى دینى باید این گونه باشد. او باید دل پاک نوجوان و جوان بى آلایش را بشارت داده و با کلام مثبت، به معرفى الگوها بپردازد.

 رحیمه مس سازى

منابع

۱-قرآن کریم

۲-مجله تربیت ماهنامه پرورشى وزارت آموزش و پرورش آبان ماه ۱۳۷۹