از بعثت تا ولایت

۱۳۹۷-۰۱-۱۸

410 بازدید

 انقطاع وحی و تداوم بعثت ولایت،تداوم بعثت

 حادثه مبارک بعثت به راستی انفجار نور در قلب تاریکی‌ها و فریادی در خاموشی‌ها و هشداری در اوج غفلت‌ها بود. عظمت و اعجاز این حرکت بزرگ و توفنده را می‌توان با مطالعه کارنامه جهان پیش از بعثت به دست آورد.

 قرن ششم میلادی را باید عصر حاکمیت سیاهی و تباهی نامید، چرا که در آن زمان ابرهای متراکم نادانی، سایه شوم و سنگین خود را بر زندگی بشر افکنده بود و جوامع آن روز در تنگناهای اقتصادی و اجتماعی مرگباری قرار داشتند، لیکن سنت تاریخ و قانون طبیعت و مشیت حق تعالی، همواره به اثبات رسانیده که در چنین مقاطع حساس و یأس آور است که روشنایی و امید از اعماق ظلمت و یأس پیدا می شود و بهار سبز و خرم از دل زمستان سرد و بیجان متولد می گردد.

در عصری، پیام روح بخش بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر کالبد افسرده و مرده جهان دمیده شد که پانصد سال و به نقلی هفتصد سال از ظهور عیسی بن مریم گذشته بود. در این فترت و فاصله ممتد کسی به پیامبری مبعوث نگردید،جهل و ظلم بر سراسر گیتی حکومت می‌کرد و جنگ نامعقول ایران و روم نابسامانی‌ها و افسردگی های فراوانی به بار آورده بود.

شاعر دانشمند، نظامی گنجوی اوضاع راچنین ترسیم می‌کند:

نشد اندر آن مدت دیر باز

به تاج رسالت سری سرفراز

به محراب طاعت قدی خم نشد

کسی در عبادت مصمم نشد

نَزَد کس به راه شریعت قدم

نشد چشم کس تر ز اشک ندم

چنین بود اوضاع عالم خراب

که ناگه بر آمد برون آفتاب

آری، مشیت الهی بر این بود که از گریبان تاریکی، سپیده شکافته شود و آفتاب تابناک نیّر اعظم و فخر بنی آدم، حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله طلوع کند.

امام علی علیه السلام می‌فرماید: خداوند متعال پیامبر اسلام را هنگامی فرستاد که از عصر پیامبران پیشین مدت زمان بسیاری سپری شده بود و ملت‌ها در خواب عمیقی فرو رفته بودند. فتنه و فساد، جهان را از کران تا کران فراگرفته بود و اعمال زشت و پلید رواج محسوسی داشت. آتش جنگ همه جا شعله‌ور بود و دنیا،چهره‌ای بی‌فروغ و پر از مکر و فریب به خود گرفته بود. برگ‌های درخت زندگی زرد و پژمرده گشته و از میوه آن خبری نبود. آب حیات [معنوی و اخلاقی] فرو خشکیده و نشانه‌های هدایت،کهنه و خراب، و پرچم هدایت،سرنگون گشته و بیرق‌های پستی و گمراهی همه جا در اهتزاز بود. زندگی با سیمایی کریه و عبوس با اهل دنیا روبرو بود. میوه درختش، فتنه و خوراکش،مردار و بر دل‌های مردم وحشت و اضطراب و بر برون آنان شمشیر حاکم بود.(۱)

انقطاع وحی و تداوم بعثت

پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وحی منقطع شد،ولی بعثت همواره پویا بود و به حرکت خود ادامه می‌داد. پیامبر اکرم در عصر بعثت، دین را تبیین و تمام عوامل سعادت و بدبختی را برای جامعه بیان کرد و تحولی در جهان به طور کلی و در جزیره العرب به گونه اخص ایجاد نمود. یکی از دانشمندان غربی می نویسد: “اگر من در قرن بیستم در مقابل پیشوایان دانش اروپا با صدای بلند بگویم: روح حضرت محمد بزرگ‌ترین روحی است در میان بشر که از بدو پیدایش وی تا امروز شخصیتی همانند او پیدا نشده است،کسی نمی‌تواند در صحت گفتار من تردید کند و اگر کسی در این سخن تردید نماید، می‌گویم در جهان مردی را نشان دهید که به تنهایی در یکی از این امور موفق شده باشد:

۱ ـ ملتی را مانند ملت عرب که به قبایل مختلف منقسم و دشمن یکدیگر بودند،متحد کند؛

۲ ـ رذایل موروثی ملت را نابود ساخته و آنان را به فضایل بیاراید؛

۳ ـ عقاید باطل و خرافی را از میان ملتی بردارد و آنان را به دینی معتقد کند که تا امروز در عالم،توسعه و انتشار روز افزون داشته و در آینده انتظار آن هست که بر همه ادیان جهان غالب آید؛

۴ ـ قانونی برای زندگی و نجات بشر بیاورد که ملت دور افتاده عرب را در سایه آن قانون بر دنیا سیادت دهد.(۲)

به برکت بعثت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آلهبود که علم و دانش عمومی شد و از انحصار شاهزادگان و مؤبدان و درباریان در آمد. حکومتی مبتنی بر عدل و داد و مردم سالاری دینی بر پا شد که به فرموده قرآن: “لِیَقُومَ النّاسُ  بالقسط” پیامبران با دلیل و برهان و معجزه و کتاب آمدند تا مردم خود به پا خیزند و قسط و عدالت را جاری سازند.

ولایت، تداوم بعثت

پیامبر اکرم با داشتن مقام ولایت و امامت،محتوای بعثت را پیاده کرد و با ایجاد عالی‌ترین شکل حکومت، به بعثت تداوم بخشید. در خطابه‌ای که در حجه الوداع ایراد کرد و حضرت علی علیه السلام را به عنوان جانشین بعد از خود منصوب کرد،حیات مجددی در کالبد بعثت دمید که پس از امام علی علیه السلاماین حرکت به وسیله فرزندان معصومش ادامه یافت تا عصر غیبت کبری فرا رسید.

تداوم بعثت تا ظهور حجت

حرکت پر برکت بعثت به یاری اهل‌بیت پیامبر تا عصر غیبت تداوم یافت و هم اکنون نیز به یمن علمای اسلام و مراجع تقلید که نواب عام آن حضرت می‌باشند،همچنان پیش می رود تا منجی بشریت،موعود ملل، امام زمان(عج) ظهور نماید و دنیا را از عدل و داد لبریز سازد و احکام روح بخش اسلام را از کران تا کران حاکم قرار دهد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: “اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند،خداوند متعال آن روز را به قدری طولانی خواهد کرد تا مردی از اهل‌بیت من که نامش هم نام من و کنیه‌اش مانند من است، خروج و قیام کند: یَمْلأ ُاللّه بِه الأَرْضَ قِسْطَاً وَ عَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.”(۳)

همان گونه که بعثت پیامبر اکرم در بدترین عصر تحقق یافت،ظهور حضرت حجت(عج) نیز در هنگامی است که ظلم و جور و یأس و نومیدی جهان را فراگرفته باشد. در آن زمان از اسلام جز اسمی و از قرآن جز درسی باقی نمی ماند. ابی بصیر از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که فرمود: “به خدا سوگند گویا می بینم که بین رکن و مقام، بر کتاب و برنامه جدید از مردم بیعت گرفته و بر ملت عرب سخت میگیرد. آن گاه فرمود: وَیْلٌ لِطُغاهِ الْعَرَبِ مِنْ شَرٍّ قَدْ اِقْتَرَبَ؛ وای بر سرکشان ملت عرب از شرّی که تحقیقاً به زودی آنان را فرا خواهد گرفت.”(۴)

اللهم عجل فرجه و اجعلنا من انصاره و اعوانه.

پی نوشت ها:

۱ـ نهج البلاغه دشتی،خطبه ۸۹٫

۲ ـ به نقل از : مکتب اسلام، شماره پنجم،سال اول، ص ۲۲٫

۳ ـ سنن ابی داود،ج ۴، ص ۱۰۷/کنز العمال، ج ۱۴،ص ۲۶۴٫

۴ـ بحار الانوار، ج ۵۲،ص ۱۳۵/ ینابیع الموده،ص ۴۸۹٫

منبع : نشریه با معارف اسلامی آشنا شویم ،شماره ۵۵ .

محمدباقر شریعتی سبزواری