ارتباط با یکدیگر (کودک و نوجوان)-1

ارتباط با یکدیگر (کودک و نوجوان)-۱

۱۳۹۶-۱۱-۱۹

427 بازدید

وقتی انسان ها با یکدیگر تماس برقرار می‌کنند، یک ارتباط ایجاد می‌شود. این ارتباط می‌تواند مستقیم و از راه صحبت کردن اتفاق بیفتد؛ در این صورت علاوه بر ارتباط کلامی، حرکات میمیک چهره، اندام ها، وضعیت قرار گرفتن بدن، ارتباط چشمی و آهنگ صدا، نقش مهمی ایفا می‌کنند.

این نوع ارتباط از زمان به وجود آمدن انسان، وجود داشته است. چند هزار سال بعد، هنگامی که انسان خط را آموخت، ارتباط نوشتاری به وجود آمد. پس از آن، ارتباط تلفنی رایج شد که در این نوع ارتباط، صدا و آهنگ صدا بر جمله های فرد گوینده اثر می‌گذارد. از دستاوردهای وسیله های ارتباطی جدید، فکس، ایمیل و پیام کوتاه(SMS) است که باز هم در دسته وسایل ارتباطی نوشتاری قرار می‌گیرند.

پیدا کردن لحن مناسب کار سختی نیست

نوع و شیوه ای که انسان ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند، از قوانین نانوشته بسیاری پیروی می‌کند که ما مجموعه آنها را احترام می‌نامیم و سطح آن به رفتار افراد با یکدیگر بستگی دارد. می‌توان احترام را با قوانین راهنمایی مقایسه کرد؛ زیرا عدم رعایت آن، سبب برخورد و در نتیجه آسیب و خسارت می‌شود.

هر فرهنگ و هر اجتماعی، رفتار مناسب خود را می‌طلبد. طبیعی است که این رفتار هم، با گذشت زمان تغییر می‌یابد؛ همان طور که گفتار، سبک لباس پوشیدن و معماری نیز به مرور زمان دگرگون می‌شود. انسان های باادب تا حدی در برابر انسان های دیگر احساس مسئولیت می‌کنند. گفتن کلمه های درست و به موقع و حرکات بدنی صحیح و بجا همیشه راهگشاست؛ مانند کلیدی که قفل یک در را باز می‌کند. آنچه در پشت در قرار دارد، یک علامت آشنا و واکنش دوستانه است.

اگر کلمه مناسب را بدانید، این فرآیند به همین راحتی اتفاق می‌افتد. می‌توانیم بچه ها را به تدریج به استفاده از جمله های مناسب در اجتماع عادت دهیم و راه استفاده صحیح از کلمه ها را از کودکی به آنها بیاموزیم.

در زمان گذشته، دنیای بزرگسالان از دنیای کودکان فاصله زیادی داشت. بچه ها درگیر دنیای خودشان بودند و بزرگسالان هم؛ ولی به تدریج این فاصله کم و کمتر شد، به طوری که امروز دنیای پدر و مادرها و دنیای بچه ها به شدت در هم تنیده است.

به علاوه، پدر و مادرها ترجیح می‌دهند که توانایی های خودشان را به فرزندان خود نشان دهند و از سازمان دهی پیچیده مراقبت از فرزند شانه خالی کنند یا برنامه های مورد علاقه خود را با وظایف پدری یا مادری پیوند دهند، به هر حال، وظیفه شماست که فرزند خود را تشویق کنید تا حد معینی با بزرگسالان ارتباط داشته باشد و از این رابطه لذت ببرد.

در نهایت کودک نیاز دارد که از راه بازی و در هنگام بازی، آداب و قوانین ادب و احترام را تمرین کند؛ چون بیشتر وقت ها، کاستی در رفتار سبب شرمندگی و احساس جهل و نادانی می‌شود و همه اینها به از بین رفتن اعتماد به نفس منجر می‌شود. دانستن راه صحیح به او اعتماد به نفس می‌دهد و سرانجام اعتماد به نفس به احترام منجر می‌شود. در عین حال، شیوه رفتاری افراد خانواده شما با یکدیگر در ذهن کودک نقش می‌بندد.

صبح ها حتی اگر هیجان زده هستید و عجله دارید، به فرزند خود صبح به خیر بگویید و با مهربانی او را بدرقه کنید تا به مدرسه برود. در طول روز نیز نگذارید که مسائل خارج از خانه بر رابطه شما و فرزندتان اثر بگذارد.

ادب و احترام نباید به مناسبت های اجتماعی محدود باشد.

سلام دادن

حتماً شما هم تا به حال با بچه ای رو به رو شده اید که هنگام سلام دادن، دست هایش را پشتش پنهان می‌کند، پشت مادرش می‌خزد و صورتش را در لباس او فرو می‌برد؛ در چنین دقایقی، بهترین راه، نادیده گرفتن و اهمیت ندادن به رفتار کودک است.

به هیچ وجه نباید کودک را به سلام دادن وادار کرد؛ زیرا توجهی که کودک از این راه دریافت می‌کند، سبب می‌شود که بار دیگر با شور و شوق بیشتری رفتارش را تکرار کند. به علاوه، سعی شما مسلماً با شکست رو به رو خواهد شد. البته لازم است که بعداً در کمال آرامش با کودک صحبت کنید و به او توضیح دهید که اگر در آینده با چنان شرایطی رو به رو شد، چکار کند و چه واکنشی نشان دهد.

با افزایش سن کودکان، شیوه برخورد آنها هنگام سلام دادن تغییر می‌کند؛ مثلاً هنگامی که به محلی تلفن می‌زنند، نه سلام می‌دهند و نه خودشان را معرفی می‌کنند؛ حتی بعضی از نوجوان ها وقتی به در خانه دوست خود می‌روند، با پدر و مادر او صحبت نمی‌کنند و گاه آنها را اصلاً نادیده می‌گیرند. همه اینها به دلیل ناآگاهی از شیوه ارتباط صحیح با بزرگسالان است و ما پدر و مادرها باید این رفتارهای نوجوان ها را تجربه کنیم و به دنبال راه حلی برای آنها باشیم.

به چشم های من نگاه کن، کوچولو!

ارتباط چشمی، هنگام سلام دادن مهم است و نشانه تمرکز شما بر شخصی است که به او سلام می‌دهید و نگاه نکردن به او نشانه بی ادبی است. این کار بیشتر وقت ها برای کودکان به آسانی امکان پذیر نیست؛ زیرا قد بزرگسالان خیلی بلندتر از آنهاست و بیشتر وقت ها خود به خود در برابر کودک خم می‌شوند.

بیشتر بچه ها هنگامی که در شرایط سلام دادن قرار می‌گیرند، غافلگیر می‌شوند؛ بنابراین با یک لبخند و نگاهی مهربان، اعتماد به نفس آنها را تقویت کنید.این کار در برخورد اول، تأثیر بسزایی دارد. بهتر است ارتباط چشمی خود را با کودک قطع نکنید؛ چون بیشتر وقت ها به اطراف نگاه کردن، خجالت را در کودک تقویت می‌کند. در آخر، بچه ها هنگامی می‌توانند بفهمند که با آنها احوالپرسی می‌کنید که واقعاً نشان دهید که آنها را دیده اید و روی سخنتان با آنهاست.

از اولین فرصت استفاده کنید

اولین تأثیری که از یک انسان (حتی انسانی کوچک) می‌پذیریم، بیشتر وقت ها اثر تعیین کننده ای دارد. افسوس که خیلی از بزرگسالان فرصت یک ارتباط خوب را از دست می‌دهند. در حالی که استفاده از فرصت ها کار سختی نیست. کسی که بداند در برخورد با هر فردی چه حد و مرزی را باید رعایت کند، به مرور زمان به رفتار متناسب دست می‌یابد. در ضمن منظور از حد و مرز در این کتاب، رعایت بایدها و نبایدها در ارتباط با دیگران یا به عبارتی همان ادب و احترام است.

لطفاً دست بده!

حتی چپ دست ها هم هنگام دست دادن، با دست راست دست می‌دهند؛ وگرنه وقتی یک راست دست و چپ دست به هم بر می‌خورند، حسابی گیج می‌شوند؛ ولی آیا باید همیشه با همه دست داد؟ البته که نه؛ چون هنگام سلام دادن، فرد مسن تر تصمیم گیرنده است، و وقتی او دست دراز می‌کند، کودک یا نوجوان یا حتی بزرگسال جوان تر با دست راست دست او را بگیرد و با مهربانی فشار دهد.

پس تنها لمس کردن دست دیگری کافی نیست؛ چون احساس ناخوشایند تردید و خجالت را به فرد منتقل می‌کند؛ بنابراین، یک بار دست دادن با فرزند خود را امتحان کنید و بفهمید که او چگونه دست می‌دهد.(البته در مورد کودکان پیش دبستانی طبیعی است که با احتیاط دست بدهند و نه محکم).

ما بیشتر وقت ها فراموش می‌کنیم که بچه ها نسبت به لمس شدن، بسیار حساس تر از بزرگسالان هستند. شاید به این دلیل که قدری احساس ناتوانی می‌کنند؛ با وجود این، اگر می‌بینید که فرزند شما از هرگونه نوازش و تماس بدنی که در زندگی خانوادگی معمولی برقرار می‌شود، فرار می‌کند، به دلخواه او عمل نکنید؛ زیرا او باید اجتماعی زندگی کند و در دنیای اجتماعی امروز آداب و رسومی وجود دارد که دست دادن با دیگری، یکی از ابتدایی ترین شکل آن به شمار می‌رود.

رفتار درست

وقتی دختر یا پسر جوانی با یک خانم مسن رو به رو می‌شود، اگر خجالت می‌کشد که با صدای بلند سلام بدهد، دست کم می‌تواند با خم کردن سرش به پایین، به او ادای احترام کند.

ولی اگر کسی واقعاً بخواهد آداب سلام دادن به یک بزرگ تر را بیاموزد، باید به او بگویید: بایستد، دستش را از توی جیبش درآورد و کلاهش را از سرش بردارد! اگر بزرگسالی وارد محلی می‌شود که جای خالی برای نشستن نیست، فرد جوان تر باید جای خود را به او بدهد. همواره به فرزند خود یادآوری کنید که هنگام سلام دادن، اگر دستش در جیبش باشد، عملی ناپسند است و اگر جلو پای کسی که سلام می‌دهد، بلند نشود، عملی بی ادبانه است.

نمی خواهی خاله را ببوسی؟!

به نظر بچه ها، بوسیدن یک بزرگسال، بیشتر وقت ها چندش آور است و نباید آنها را وادار به بوسیدن کرد و باید اجازه دهیم که هر طور دلشان می‌خواهد، عمل کنند. به زور بوسیدن، کودک را فراری می‌دهد. از طرفی ممکن است با واکنش شدید او رو به رو شوید و خطر اصابت سر او با صورت شما پیش می‌آید. و وقتی بوسه برای هر دو طرف دردناک می‌شود، خشونت جای مهربانی را می‌گیرد.

جالب است بدانید که بیشتر فرانسوی ها فقط صورت خود را به سمت چپ و راست صورت دیگری می‌چسبانند؛ چون لمس و تماس به هر صورتی امکان پذیر و دوست داشتنی است؛ بنابراین شما به عنوان یک بزرگسال باید احساس کودکانه فرد مقابل خود را درک کنید و اگر تمایلی به بوسیدن نداشت، از بوسیدن او صرف نظر کنید.

چه کسی باید اول سلام کند؟

هرکسی که کوچک تر است، اول باید سلام بدهد. به طور کلی، آقایان به خانم ها، بچه ها به بزرگ ترها و دخترها به مردهای بزرگ تر. در اینجا بزرگسالان می‌توانند اولین قدم را بردارند و به کودک میدان دهند، حتی در مورد نوجوان هایی که احتمالاً خودشان را کنار می‌کشند یا خجالتی هستند، بهتر است که یک بزرگسال انگیزه سلام دادن را به او بدهد، در اصل: بیشتر وقت ها، سلامی که با تماس چشمی و حرکات بدنی همراه است، حتی به کودکان مردد هم علامت می‌دهد که می‌خواهم که تو به من سلام کنی.

البته هر بزرگسالی وقتی وارد محلی می‌شود، سعی می‌کند زودتر از دیگری سلام بدهد؛ مثلاً وقتی وارد مغازه ای می‌شود، به همه سلام دهد و فرقی نمی‌کند که چند ساله است و می‌داند به یک کوچک تر سلام دادن هم ضرری ندارد.

معرفی و آشنایی بهتر

کسی که کوچک تر است، باید به بزرگ تر معرفی شود یا خودش، خود را معرفی کند؛ مثلاً هنگامی که یک مادر و دختر وارد محلی می‌شوند، یا مادر می‌گوید:” این دختر من است.” یا خود دختر پس از سلام، خود را معرفی می‌کند. سپس مادر به دخترش توضیح می‌دهد که خانمی که به او سلام دادیم، کیست.

شاید برای این کار چند جمله اضافه به شناخت کودک کمک کند:” این خانم مادر…” یا ” شغل این خانم…” به این ترتیب، کودک می‌تواند او را بهتر به خاطر بسپارد، به اسامی توجه کند و تکه ای از پازل به هم ریخته ارتباط را در ذهنش منظم کند. در این صورت، کودک در دنیای بزرگسالان با اطمینان بیشتری حرکت می‌کند.

وقتی کودک یا نوجوانی مسیری را تنها طی می‌کند و مثلاً یکی از هم مدرسه ای هایش را می‌بیند، می‌تواند خودش را با اسم و فامیل به او معرفی کند و در صورتی که لازم بود، توضیحی اضافه بدهد:” من همکلاسی امیر هستم.” یا ” ما با هم توی یک تیم فوتبال بازی می‌کنیم.” کودکان هم می‌توانند کودکان دیگر را معرفی کنند؛ مثلاً وقتی کودک شما دوستی را با خود به خانه می‌آورد، مانعی ندارد اگر خودش او را معرفی کند.

تو او را نمی‌شناسی!

بچه ها آرام و زیر لب صحبت می‌کنند یا اصلاً حرفی نمی‌زنند. دست کم هنگام سلام دادن که این عادت در آن ها بسیار شایع است و به نظر مخاطب رفتاری بی ادبانه می‌آید. فرد مخاطب باید بداند با چه کسی سر و کار دارد؛ به خاطر همین هر کودکی باید بیاموزد که در برخورد اول، نام خود را واضح و با صدای بلند و مؤدبانه بیان کند.

بزرگسالی هم که مخاطب اوست، باید به همین ترتیب نام خود را بگوید و حتی اگر بگوید که دوست دارد کودک به چه نامی او را صدا بزند، بهتر است. برای کودکان پیش دبستانی دانستن نام کوچک افراد کفایت می‌کند؛ مگر این که عملاً بخواهیم فردی را با نام خانوادگی اش صدا بزنند. فراموش نکنید که اگر کودکتان نام دوستی را از شما پرسید، هرگز با بی توجهی به او پاسخ ندهید:” تو که او را نمی‌شناسی!” یا ” دانستن اسم او، چه فایده ای برای تو دارد.”

راحت بگو، سلام…

کاش می‌شد همه بچه ها قبل از ورود به دبستان، سلام دادن را بیاموزند. بعضی از بچه ها حتی در دوران دبستان هم وقتی وارد محلی می‌شوند، سرشان را پایین می‌اندازند و بی آن که به دیگران نگاه کنند، بی توجه به اطرافیان در گوشه ای می‌نشینند و به کسی سلام نمی‌دهند.

بعضی ها از روی خجالت و بعضی ها از روی نادانی این کار را انجام می‌دهند؛ زیرا پدر و مادر یا بزرگ تری ضرورت این کار را به آنها تذکر نداده است؛ در حالی که یک سلام ساده و یک روی خوش، موقعیت و شرایط خوبی هم برای بزرگسال و هم برای کودک ایجاد می‌کند و می‌تواند زمینه ای برای ارتباط مثبت بعدی باشد. به فرزند خود یادآوری کنید همیشه کسی که وارد محلی می‌شود یا به گروهی می‌پیوندد، باید سلام بدهد. خودتان نیز فراموش نکنید که وقتی جواب سلام کودک را به گرمی می‌دهید، انگیزه او را برای سلام دادن تقویت می‌کنید.

سلام دادن در خانواده

این روزها که بیشتر خانواده ها درگیر مسائل اقتصادی و پرتنش هستند، کمتر در خانه ها صدای سلام به گوش می‌رسد. حتی در بین اعضای خانواده، گفتن سلام به تدریج اهمیت خود را از دست داده و می‌دهد؛ ولی این وظیفه ما به عنوان پدر یا مادر است که جای آن را تحکیم کنیم.

شنیدن سلام صبحگاهی از دهان تک تک اعضای خانواده، شروع خوبی برای فعالیت روزانه است و سبب هماهنگی و نزدیکی می‌شود، وقتی گفتن سلام به عنوان یک امر لازم و ضروری در خانه باب می‌شود، احساس شادی و شکرگذاری از با هم بودن را موجب می‌شود. این نکته حتی در مورد زن و شوهرهای بی فرزند نیز صدق می‌کند. ممکن است بسیاری از کدورت ها با ادای این کلمه جادویی از بین برود و جای خود را به صلح و آرامش بدهد.

در مورد نوجوانان، سلام دادن نشان می‌دهد که چه کسی، کجا بوده، اکنون چه حالی دارد و روز را با چه روحیه ای سپری خواهد کرد. پدر و مادر مادر می‌توانند با یک سلام ساده، تا حدودی وضعیت کنونی فرزند خود را محک بزنند و اگر از فرزند خود شناخت کافی داشته باشند، معمولاً اشتباه نمی‌کنند. پس بهتر است که از همان سال های اول کودکی، گفتن سلام را در خانه مرسوم کنید؛ به طوری که نگفتن آن در ذهن افراد خانواده سؤال برانگیز باشد.

ادامه دارد…