ادگار بلوشه (۱۹۳۷- ۱۸۷۰م )

۱۳۹۹-۰۱-۱۴

187 بازدید

سطور ذیل عبارت است از شرح احوال مرحوم ادگار بلوشه‏۱کتابدار شعبه شرقی از نسخ خطی کتابخانه ملی پاریس که نویسنده این مقاله محمد بن عبد الوهاب قزوینی‏ پس از رحلت فقید مزبور در پنجم ماه سپتامبر ۱۹۳۷ میلادی(۱۶ شهریور ۱۳۱۶) در پاریس از دفتر کتابخانه مشارالیها بدست آوردم و آنچه را که روزنامهتان‏۲مورخه نهم همان ماه سپتامبر در خصوص آن مرحوم نگاشته بود نیز بر آن علاوه نمودم،و در همان اوقات میخواستم که برای قضای دین وجدانی خود نسبت بآن مرحوم که هم بسمت‏ اینکه من فردی از افراد ایرانیان هستم و او بواسطه تألیفات و نشریات خود خدمات‏ شایان فناناپذیری بزبان و تاریخ و ادبیات ایران نموده است و هم شخصا و بنحو خصوصی‏ بواسطه حقوق بیکرانی که آن مرحوم بر ذمه شخص خود من ایجاب نموده است ترجمه احوال او را در یکی از مجلات ایران منتشر سازم چه اولا آن مرحوم مدّت چهل سال‏ تمام از عمر فعال پرکار خود را از سنه ۱۸۹۵ میلادی که تاریخ ورود او بکتابخانه ملی‏ پاریس است الی سنه ۱۹۳۵ که تاریخ تقاعد او بود تماما و بدون اشتغال بهیچ کار دیگر صرف طبع و نشر و تألیف کتب مفیده که صورت اسامی مهمات آنها بعد ازین مذکور خواهد شد و عمده آنها راجع بادبیات ایران و تاریخ ایران و نقاشیهای ایران و معرفه الکتب ایران است نموده است و مخصوصا تهیه فهارس نسخ خطی فارسی محفوظه‏ در کتابخانه ملی پاریس در چهار مجلد که شاهکار تألیفات و نتیجه تمام عمر اوست و محتوی است بر وصف دوهزار و چهارصد و هشتاد و یک نسخه خطی فارسی،و تصحیح مجلد دوّم از قسمت مغول از جامع التواریخ تألیف رشید الدین فضل اللّه وزیر غازان و اولجایتو که مشمتل است بر تاریخ جانشینان چنگیز خان از اوکتای قا آن‏بن چنگیز خان تا آخر سلطنت تیمور قاآن‏بن چیم کیم بن قوبیلای قاآن‏بن تولی بن چنگیز خان باحواشی‏ و تعلیقات بسیار مفصل و مبسوط در ۶۸۹ صفحه،و این مجلد دوّم جامع التاریخ که‏ مرحوم بلوشه طبع نموده دنباله طبع مجلد اوّل از همان کتاب است که در سنوات‏ ۱۸۵۸-۱۸۸۸ میلادی بتوسط مستشرق معروف روسی برزین‏۱در سه جلد با سه جلد علیحده ترجمه روسی در پطرز بوزغ درنهایت دقت و صحت و ضبط و اتقان بطبع‏ رسیده است،و این قسمت مشتمل است بر تاریخ قبایل مختلفه مغول و اتراک و تاریخ‏ اجداد چنگیز خان و تاریخ مفصل و مبسوط خود چنگیزخان از ابتدا ولادت او تا حین وفات او،ولی بدبختانه این قسمت از جامع التواریخ یعنی آنچه برزین طبع نموده‏ مدتهای مدید است که از کبریت احمر نایاب‏تر و عزیز الوجودتر شده است و مطلقا و اصلا در هیچ جای دنیا بهیچ قیمتی نسخه از آن بدست نمی‏آید بطوریکه این نسخه چاپی بدون‏ هیچ اغراق از اصل نسخ خطی جامع التواریخ کمیاب‏تر شده است و حتی آنکه در کتابخانه عریض و طویل ملی پاریس و همچنین در اغلب کتابخانه‏های معروف اروپا مطلقا نسخه از آن موجود نیست،ایکاش اولیای دولت فعلی روسیه شوروی بفکر تجدید طبع این قسمت از جامع التواریخ که زنده کرده مستشرق شهیر مملکت خودشان است‏ می‏افتادند و باین طریق منتی بزرگ بر متتعبین تاریخ مغول نهاده کار آنها را بی‏نهایت‏ آسان‏تر می‏نمودند.

و ثانیا مدّت بیست و اند سال از حدود ۱۹۰۸ ببعد در اوقاتی که نویسنده این‏ سطور بقصد طبع و تصحیح تاریخ جهانگشای جوینی در پاریس اقامت داشته در تمام این‏ مدّت با مرحوم بلوشه محشور و معاشر بودم و از راهنمائیها و اطلاعات وسیع او در تاریخ مغول چه شفاها و چه از حواشی و تعلیقات او بر مجلد دوّم جامع التواریخ که آن‏ کتاب نیز در همان اوقات باهتمام او در تحت طبع بود و او اجزا متفرقه آن کتاب را قبل‏ از طبع نهائی دائما و بدون مضایقه در اختیار من مینهاد استفاده کامل مینمودم و آنمرحوم‏ با وجود اینکه مابین رفقا و همقطاران خود مشهور بسو خلق و سختی معاشرت بود معذلک با اینجانب درنهایت مهربانی و همراهی و ملایمت مانند یک رفیق شفیق صدیق از بذل هیچگونه مساعدتی در تسهیل جمیع وسائل طبع و تصحیح جهانگشای جوینی که‏ اینجانب مشغول بدان بودم چون تماس نزدیک با عین کار خودش در این موضوع یعنی طبع‏ جامع التواریخ داشت چه موضوع هر دو کتاب تاریخ مغول است مطلقا و اصلا کوتاهی‏ نمینمود و حتی بمن سپرده بود که هر وقت محتاج بکتابی میشدم برای تسریع عمل و عدم‏ تفویب وقت در حاضر کردن کتاب بتوسط مستخدمین کتابخانه که غالبا بواسطه تفتیش یک‏ کتاب مابین چندین ده هزار کتب دیگر مورث معطلی زیاد برای طالبین میشود بخود او شخصا رجوع کنم،و من با وجود نهایت خجالتی که از این کار یعنی از زحمت دادن مرد محترم فاضل عالمی مثل او و اتلاف وقت او داشتم ولی چون میدیدم که او این تقاضا را با نهایت صداقت و لطف و مهربانی از من کرده بود و حکایت تعارف و ظاهرسازی که‏ هیچ موضوعی مابین ما نداشت در میان نبود و بعلاوه برأی العین میدیدم که فی الواقع از کمک کردن بکسانی که بمساعدت او محتاج بودند قلبا خوشحال و مشعوف میشود لهذا با همه کراهت قلبی که ازین کار داشتم معذلک گاهگاه و مخصوصا در وقتیکه احتیاج مبرمی به‏ بیش از سه کتاب پیدا میکردم(چه برحسب مقررات داخلی کتابخانه در آن واحد دادن‏ بیشتر از سه عدد نسخه خطی بکسی ممنوع است)ناچار باو متوّسل میشدم و آنمرحوم‏ که خدایش از من جزای خیر دهاد و او را غریق رحمت واسعه خود گرداناد با آن مقام‏ شامخ در علم و فضل و رتبه ریاست در شعبه خود شخصا برمیخاست و بمخزن کتب میرفت‏ و خودش بدست خود کتب مطلوبه را در طرفه العین چون بجای هریک از آنها را در مخزن‏ وسیع کتب بخوبی میدانست و خودش یکیک آنها را معاینه و مطالعه نموده و فهرست کرده‏ بود برای من حاضر میکرد و مرا فی الواقع غریق خجالت و انفعال و رهین لطف و افضال‏ خود مینمود و من تا آخرین دقیقه عمر خود هیچوقت این مساعدتهای صادقانه او را در حق خویش فراموش نمیکنم و در آنا لیل و اطراف نهار همیشه آن قیافه مخصوص او با پیشانی گشاده و عینک یک چشم و ظاهری نسبه عبوس و باطنی باعلی درجه کریم و جوانمرد و خوش‏فطرت در نظرم مجسم است.

باری در آن اوقات که در پاریس بودم نتوانستم چنانچه قصد داشتم ترجمه احوال‏ فقید مرحوم را در مجله از مجلات فارسی که با هیچیک از آنها آشنائی نداشتم‏ منتشر سازم و طولی نکشید که بواسطه ظهور جنگ عالمگیر در اوایل سپتامبر ۱۹۳۷ مجبور شدم که با خانواده پاریس را ترک گفته بایران مراجعت نمایم و در اینجا در طهران‏ افسردگی خاطر و پریشانی حواس و سختی زندگی و سایر آلام و مصائب عمومی مسبب از جنگ که تمام دنیا را فراگرفته بود و بعلاوه موجود نبودن یک مجله ادبی لایق این اسم‏ در طهران مرا موقتا از آن خیال منصرف نمود تا این اواخر که مجله یادگار باهتمام دوست‏ دانشمند ارجمند من آقای عباس اقبال متعنا اللّه بطول بقائه تأسیس شد خواستم بخیال‏ دیرین خود صورت خارجی دهم و ترجمه احوال فقید مرحوم را در آن مجله منتشر سازم‏ ملتفت شدم که عکسی از آن مرحوم حاضر ندارم از اتفاقات حسنه در چند ماه قبل آقای‏ هانری کربن‏۱مستشرق فاضل فرانسوی که ایشان هم مانند مرحوم بلوشه از اجزا کتابخانه ملی پاریس میباشند برای مطالعه بعضی نسخ خطی که در کتابخانه‏های ایران‏ موجود است بطهران تشریف آوردند و من موقع را غنیمت شمرده از ایشان خواستار شدم که اگر ممکن است عکسی از مرحوم بلوشه همقطار ارشد ایشان برای ما از پاریس‏ بدست بیاورند و ایشان نیز بعادت مألوف خود با نهایت ملاطفت قبول این زحمت را فرموده بدون فوت وقت بکتابخانه ملی پاریس مکاتبه نموده عکسی از اواخر اوقات‏ عمر آن مرحوم که در این شماره بطبع رسیده است برای ما بدست آوردند،موقع را مغتنم‏ شمرده تشکرات صمیمی خود را از این همراهی خدمت ایشان اظهار میدارم. بنابراین اینجانب نیز چون شرایط را موجود و موانع را مفقود دید مقاله ذیل را که خلاصه از ترجمه احوال فقید مرحوم است ترتیب داده برای ادا عشری از اعشار و (۱)- Monsier Henri Corbinیکی از هزاران هزار حقوق آن فقید مرحوم بر ذمه خود در این مجله منتشر ساختم:

مرحوم گابریل ژزف ادگار بلوشه‏۱در روز ۱۲ دسامبر ۱۸۷۰ در شهر بورژ۲متولد گردید.دوره تحصیلات او با موفقیتهائی درخشان انجام یافت و چند بار در مسابقات و امتحانات باخذ جوایزی نایل آمد.

مرحوم بلوشه در ایام تحصیل استعدادی خاص برای فراگرفتن ریاضیات داشت‏ و با اینکه بعدها متوّجه تحصیل السنه و تاریخ و آثار قدیمه شده ذوق ریاضی را از دست‏ نداده بود و قدرت استدلال و منطقی که در تحقیقات خود در این رشته‏ها ظاهر میکرد نتیجه همین ذوق و استعداد ریاضی او بود.

بلوشه در مدرسه السنه شرقیه پاریس عربی عامیانه و فارسی را فراگرفت و در این‏ دو رشته باخذ تصدیقنامه موفق گردید،در ضمن مدرسه معارف عالیه دار الفنون پاریس‏۳ را هم تمام کرد و در آنجا مأمور دادن کنفرانسهائی شد و در سال ۱۸۹۵ در کتابخانه ملی پاریس در قسمت نسخ خطی قبول استخدام نمود و چهل سال تمام در همین قسمت‏ ابتدا بعنوان معاون کتابدار سپس کتابدار و از سال ۱۹۲۹ بسمت معاونت ریاست‏ کتابخانه بمطالعه و کار اشتغال داشت و در این مدت چند سالی نیز در مطبعه ملی تصحیح‏ نسخه‏هائی را که بزبانهای شرقی بطبع میرسد عهده‏دار بود و در تاریخ ۱۳ آوریل‏ ۱۹۲۸ بدریافت نشان«لژیون دنور»سرافراز گردید.

در ماه نوامبر ۱۹۳۵ بر اثر خستگی و کار زیاد متقاعد شد لیکن دوره راحت‏ او پس از این تاریخ زیاد طولی نکشید چه قریب بدو سال بعد یعنی در روز ۵ سپتامبر ۱۹۳۷(۱۴ شهریور ۱۳۱۶ شمسی یا ۲۹ جمادی الآخره ۱۳۵۶ قمری)این‏ دنیا را وداع گفت و دوستان خود را بفراق مبتلی ساخت.

آثاری که از مرحوم بلوشه باقی مانده و مجموعه آنها تنوّع و عمق و وسعت‏ دانش او را میرساند زیاد است و بهمین جهت تعداد آنها در اینجا برای ما ممکن نیست‏ و از آنها مقداری در مجلات متعدده فرانسه و خارجه منتشر شده و اهمّ این مجلات که مستشرق دانشمند مزبور در آنها مقالاتی نوشته بقرار ذیل است:

سالنامه‏های موزه گیمه بعنوان مجله تاریخ و مذهب-اسناد مربوط بمراکش- کتاب‏شناسی جدید-مجله آکادمی هی‏پن-مجله فرانسه برای نقل نقاشیهای نسخ خطی‏ مجله برلینگ‏تن-مجله صنایع مستظرفه-روزنامه آسیائی-موزئون-مجله آثار تاریخی- مجله انتقادی-مجله معرفت باحوال آشور و آثار تاریخی شرق-مجله شرق عیسوی- مجله شرق لاتینی-مجله کتابخانه‏ها-مجله تحقیقات مربوط بعالم یهود-مجله عالم‏ اسلامی-مجله تاریخی-مجله سامی-مجله ایتالیائی راجع بشرق-مجله سمی ناریوم‏ کنداکویانوم و غیرها.

غیر از مقالاتی که مرحوم بلوشه در این مجلات نوشته در تألیف بعضی از دایره المعارف‏ها و مجموعه‏ها نیز شرکت داشته چنانکه ای پاره‏ای از مقالات دایره- المعارف بزرگ فرانسه بقلم اوست و رساله‏ای را که بعنوان:«فهرست جغرافیائی بلاد ایران»در سال ۱۸۹۵ در پاریس جداگانه منتشر ساخته ابتدا برای مجموعه‏ای که‏ بنام:«مجموعه تحقیقات مربوط بزبان و آثار تاریخی مصر و آشور»در دوازده صفحه نوشته‏ بوده است همچنین مقاله‏ای از او در صورت مجلس شعبه علوم اخلاقی و تاریخی و زبانی آکادمی لین‏چین‏۱(جلد ششم قسمت اول،جلسه روز ۲۱ ژون ۱۹۲۵)بطبع‏ رسیده و مقاله‏ای نیز از او در کتابی که بیاد دستور جی صاحب کورستجی ار اشجی پاوری‏ در ژانویه ۱۹۳۴ نوشته شده انتشار یافته است.

از این مراتب گذشته مرحوم بلوشه بطبع و نشر یک عدّه از کتب مهم دست‏زده‏ که از آن جمله است:

۱-فرهنگ پاره‏ای از قسمتهای اوستا که دارمستتر۲منتشر کرده بود و این‏ فرهنگ که ۱۶۷ صفحه است در سال ۱۹۰۱ در آلانس‏۳چاپ شده.

۲-دیگر کتاب مآخذ شرقی منظومه«دیوین کمدی»دانته شاعر ایتالیائی در ۲۱۵ صفحه و شانزده صفحه مقدّمه(پاریس ۱۹۰۱) (۱)- Lineei

(۲)- Darmesleter

(۳)- Alencoh

۳-دیگر کتاب:«پرستش آفرودیت اناهیتا در میان عرب جاهلیت»،۵۵ صفحه‏ (پاریس ۱۹۰۲).

۴-دیگر:«تحقیق در باب صرف و نحو زبان پهلوی»در ۱۷۲ صفحه(پاریس‏ ۱۹۰۵).

۵-دیگر:«مقدّمه بر جامع التواریخ رشید الدین فضل اللّه»که در سال ۱۹۱۰

در ۳۹۸ صفحه در لندن در جز سلسله انتشارات اوقاف گیب بطبع رسیده.

۶-دیگر:«قسمتی از جامع التواریخ رشیدی یا تاریخ مبارک غازانی»متضمن‏ تاریخ جانشینان چنگیز تا هولاگو که در ۶۱۷ صفحه متن و ۷۰ صفحه ذیل در لندن‏ باز در جز همان سلسله انتشارات اوقاف گیب انتشار یافته.

۷-دیگر:«تاریخ سلاطنی ممالیک»تألیف مفضل بن ابی الفضائل،متن عربی و ترجمه فرانسه آن در مجله‏ای بنام پاترولوژیا اریانتالیس‏۱در سه شماره متضمن‏ ۷۷۲ صفحه.

۸-دیگر:«سفرنامه کاریلیه دوپی‏نون‏۲در مشرق زمین»که آنرا مرحوم بلوشه‏ در سال ۱۹۲۰ در ۳۲۲ صفحه در پاریس با حواشی تاریخی و جغرافیائی منتشر ساخته.

چون مرحوم بلوشه بالأختصاص ذوقی بمعرفت آثار قدمیه و نقاشیهای شرقی داشت‏ چند کتاب مهم در باب این رشته‏ها تألیف کرده مثل کتاب:«نقاشیهای نسخ خطی عربی‏ و فارسی و ترکی کتابخانه ملی پاریس»که در سال ۱۹۱۱ در ۳۱ صفحه با ۶۴ تصویر انتشار یافته،دیگر کتاب:«نقاشیهای نسخ شرقی کتابخانه ملی»که بقطع بزرگ در ۳۲۵ صفحه و ۸۶ تصویر در ۱۹۲۰ منتشر شده،دیگر کتاب تذهیب‏های نسخ خطی ترکی و عربی و فارسی کتابخانه ملی»در ۱۶۴ صفحه با ۱۲۳ تصویر که چهار عدد آنها رنگی است(پاریس ۱۹۲۶)،دیگر کتاب نقاشیهای شرقی مجموعه پودزی‏۳و فهرست اسامی چهار یادداشتی که‏ در باب نقاشیهای شرقی منتشر شده،»۱۷۷ صفحه و ۵۶ تصویر(ماکن و پاریس ۱۹۲۸)

دیگر:«نقاشی اسلامی»که آنرا از فرانسه پی نیون‏۴بانگلیسی ترجمه کرده و مرحوم‏ سردنی‏سن‏رس بر آن مقدّمه نوشته و در سال ۱۹۲۹ در ۱۲۴ صفحه با ۲۰۰ تصویر چاپی و عکسی در لندن منتشر شده،

دیگر:«شرح تصویر اسکندر در دریاهای شرقی»که از یکی از نسخ ترکی کتابخانه ملی‏ نقل و کار یکی از شاگردان بهزاد است(در دو صفحه با یک تصویر پاریس ۹۳۲)

اما کار مهمتر مرحوم بلوشه باین علت که در قسمت نسخه‏های خطی کتابخانه ملی‏ کار میکرد تألیف چند فهرست نفیس است از این نسخ مثل«فهرست نسخ عربی و فارسی‏ و ترکی مسیو شارل‏شفر»که دولت آنرا پس از مرگ او خریده بود در ۲۳۱ صفحه‏ (پاریس ۱۹۰۰).

دیگر:«فهرست نسخ زند و پهلوی و پارسی و فارسی مربوط بآئین زردشت»که‏ در ۱۳۲ صفحه بسال ۱۹۰۰ در بزانسن بطبع رسیده.

دیگر:«صورت و شرح نقاشیهای نسخ شرقی کتابخانه ملی»در ۲۷۸ صفحه‏ (پاریس ۱۹۰۰).

دیگر:«فهرست نسخ فارسی کتابخانه ملی»در چهار مجلد که جلد اول آن در سال ۱۹۰۵ و جلد آخر آن در ۱۹۳۴ انتشار یافته متضمن شرح و وصف ۲۴۸۱ نسخه فارسی‏ مجموع صفحات این چهار جلد بر ۱۷۴۰ صفحه بالغ است.

دیگر:«صورت کتب عربی مجموعه دکوردمانش»شامل ۲۳ صفحه که در ۱۹۰۶ در بزانسن بچاپ رسیده.

دیگر:«فهرست کتب عربی و فارسی و ترکی که مسیو دکوردمانش بکتابخانه ملی‏ هدّیه کرده»،در ۹۰ صفحه(پاریس ۱۹۰۹).

دیگر:«ملاحظاتی در باب نسخ فارسی و عربی مجموعه مارتو»که در ضمن‏ مجموعه‏ای‏۱بسال ۱۹۲۳ بچاپ رسیده.

دیگر:«فهرست نسخ عربی کتابخانه ملی که بین سنوات ۱۸۸۴ و ۱۹۲۴ تحصیل‏ شده بوده است»شامل ۴۲۴ صفحه متن و ۱۱ صفحه مقدمّه(پاریس ۱۹۲۵).

دیگر:«فهرست نسخ ترکی کتابخانه ملی»در دو جلد مجموعا دارای ۷۱۴ صفحه‏ (پاریس ۱۹۳۲-۱۹۳۳).

گذشته از اینها مرحوم بلوشه در سال ۱۹۲۵ نسخ خطی شرقی را که در (۱)-مجموعه Sotiees et Exraitsجلد شصت و یک صفحه ۹۱-۳۹۸٫نمایشگاه بین المللی پاریس در این سال بمعرض تماشا گذاشته شده بود و بعد فهرستی از آن منتشر شد درضمن آن معرّفی کرده است.

این جمله که ذکر شد محصول کار دانشمندی است که بوسیله آنها در ایام حیات خود چه در فرانسه چه در خارج مورد تعظیم و احترام بوده و پس از او نیز هرکس با علوم و ادبیات‏ شرقی سروکار داشته باشد نام او را در خاطر خود جاوید خواهد داشت.

ذکر مرحوم بلوشه نه تنها بر اثر هنر و کارهای او مخلد خواهد ماند بلکه دوستان‏ او هیچگاه مقامات علمی و اخلاقی و صحبت شیرین و حاضر جوابیهای بجا و دستورات‏ قاطع و فکر روشن و خاطر تیزبین و پیشگوئیهای او را غالبا درست درمی‏آمد فراموش‏ نخواهند کرد.

اگرچه مرحوم بلوشه بظاهر تند و تلخ بود لیکن باطنا قلبی حساس و پر از لطف‏ و مهربانی داشت و خوبیهائی که از او صادر شده فراوان است.

در حدود ری یکی دیوانه بود                  سال و مه کردی به سوی دشت گشت
در تموز و دی به سالی یک دو بار           آمدی در قلب شهر از طرف دشت
گفتی ای آنان کتان آماده بود                زیر قرب و بعد ازین زرینه طشت
قاقم و سنجاب در سرما سه چار           توزی و کتان به گرما هفت و هشت
گر شما را با نوایی بد چه شد              ورچه ما را بود بی‌برگی چه گشت
راحت هستی و رنج نیستی                بر شما بگذشت و بر ما هم گذشت

(انوری)

منبع: مجله یادگار ، خرداد ۱۳۲۵ – شماره ۲۰

محمد قزوینی