احترام و نیکى به والدین در قرآن

احترام و نیکى به والدین در قرآن

۱۴۰۰-۰۸-۱۷

183 بازدید

در مورد احترام به پدر و مادر در آیات و روایات خیلى سفارش شده است. ما در این‌ جا فقط به بعضى نکات که نشان‌دهنده اهمیت احسان به پدر و مادر است اشاره می‌کنیم:

۱-نیکى به پدر و مادر در کنار توحید

«لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،۱

«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،۲

«أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،۳

«وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،۴

«یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ».۵

از این آیات معلوم می‌شود که عقوق والدین بعد از شرک به خدا در شمار بزرگترین گناهان و یا خود این از بزرگترین آنها است و از آن طرف هم معلوم می‌شود که واجب‌ترین واجب‌ها احسان به پدر و مادر است.۶

۲-احترام انبیاء نسبت به پدر و مادرشان

از بعضى آیات این درس مهم را از انبیاء می‌آموزیم خداوند در مورد یحیى(علیه السلام) می‌فرماید:

«وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ»۷

و در مورد عیسى(علیه السلام) می‌فرماید:

«وَ بَرًّا بِوالِدَتِى وَ لَمْ یَجْعَلْنِى جَبَّاراً شَقِیًّا»۸
«خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است و جبار و شقى قرار نداده است.

در سال‌هاى آغاز بعثت پیامبر اسلام (صلّى الله علیه و آله و سلم) بود. روزى آن حضرت، فرشى پهن فرموده بود و روى آن نشسته بود که در این موقع شوهر حلیمه به حضور آن حضرت آمد، پیامبر (صلّى الله علیه و آله و سلم)  به یاد مهربانی‌هاى او، برخاست و او را احترام زیادى کرد و گوشه‌اى از فرش خود را گسترد و پدر رضاعى خود را روى آن نشاند طولى نکشید که مادرش حلیمه وارد شد، حضرت گوشه دیگر فرش را براى او پهن کرد و او را روى آن نشانید و محبت فراوانى به مادر رضاعى خود کرد.۹

۳-سفارش به همه مردم نسبت به تمام پدران و مادران

در آیات به انسان‌ها سفارش شده است که نسبت به پدر و مادر احترام و احسان کنند و نگفته است که اى مسلمان‌ها به پدر و مادر خود احترام کنید «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً».۱۰

و از طرف مادران و پدران هم احترام آنها اختصاصى به پدران و مادران مسلمان ندارد بلکه هر کس که پدر و مادر است باید مورد احترام فرزندان قرار گیرد چون در آیات سخن از «والدین» است بدون هیچ قیدى به ایمان و اسلام.

«وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِى ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِى الدُّنْیا مَعْرُوفاً».۱۱

در این آیه با آن‌که پدر و مادر کافر هستند و فرزند را دعوت به کفر می‌کنند خداوند فقط در این مورد اجازه عدم اطاعت داده است امّا با این حال می‌فرماید: و لو این‌ که آنها کافرند ولى با آنها در دنیا به طور شایسته‌اى رفتار کن.

۴-سفارش به فرزندان شده نه والدین

در قرآن آیات زیادى تأکید بر رعایت حقوق پدر و مادر آمده است امّا به والدین نسبت به فرزندان سفارش کمتر می‌شود مگر در مورد نهى از کشتن فرزندان که یک عادت شوم و زشت در عصر جاهلیت بود. این هم به خاطر آن است که پدر و مادر به حکم عواطف نیرومندشان کمتر ممکن است فرزندان خود را فراموش کنند در حالى که زیاد اتفاق می‌افتد که فرزندان پدر و مادر خود را مخصوصاً در دوران پیرى فراموش کنند.۱۲

۵-شکر والدین هم ردیف شکر خدا

«أَنِ اشْکُرْ لِى وَ لِوالِدَیْکَ»۱۳ (به او توصیه کردم) که براى من و پدر و مادرش شکر به جا آور» همان طور که ملاحظه می‌شود در این آیه خداوند و شکر والدین در یک ردیف قرار گرفته‌اند، لذا امام رضا(علیه السلام) می‌فرماید: خدا امر فرموده به شکرگذارى از خودش و براى والدین، پس اگر کسى والدین را شکر نکند خدا را هم نمی‌کند.۱۴

۶-تواضع و فروتنى نسبت به آنها آشکار باشد

در آیه «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ»۱۵ در رابطه با تواضع و فروتنى نسبت به پدر و مادر است. جناح به معناى پر و بال گستران است که کنایه از مبالعه در تواضع و خضوع زیانى و عملى است مثل جوجه‌اى که بال و پر خود را باز میکند تا مهر و محبت مادر را تحریک کند و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد از این‌ که در این آیه جناح مقید به «ذُل» شده استفاده می‌شود که انسان باید در معاشرت و گفتگو با پدر و مادرش طورى رفتار کند که پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس کنند و بفهمند که او را در برابر آنها خوار می‌کند و نسبت به ایشان محبت و مهر دارد.۱۶

یکى از آثار مهم احترام و نیکى کردن به پدر و مادر، غفران الهی است. خداوند در سوره اسراء بعد از آن که دستور می‌دهد که نسبت به پدر و مادر نیکى و احترام و خضوع داشته باشید بعد از آن می‌فرماید:

«ربکم اعلم بما فى نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفورا».۱۷

«خدا به آنچه در دلهاى شما است از خود شما آگاه‌تر است اگر همانا در دل اندیشه صلاح دارید خدا هر که را با نیت پاک به درگاه او تضرع و توبه کند البته خواهد بخشید».

و یکى از آثار بی حرمتى به پدر و مادر گرفتار شدن به عذاب الهى است:

«و الذى قال لوالدیه افٍ لکما اتعداننى ان اخرج و قد خلت القرون من قبلى و هما یستغیثان الله ویلک ءامن ان وعد الله حق فیقول ما هذا الا اساطیر الاولین».۱۸

این آیه در مورد فرزند بى ایمان و حق نشناسى است که مورد عاق والدین واقع شده است و به پدر و مادر اف گفته و می‌گوید:

«آیا به من وعده می‌دهید که من در روز قیامت مبعوث می‌شوم در حالى که قبل از من هم اقوامى بودند و مردند و هرگز مبعوث نشدند». این پدر و مادر مؤمن در مقابل این فرزند تسلیم نمی‌شوند آنها فریاد مى زنند و خدا را به یارى می‌طلبند که واى بر تو اى فرزند! ایمان بیاور که وعده خدا حق است اما او همچنان لجاجت می‌کند و در مقابل پدر و مادر می‌گوید اینها چیزى جز افسانه‌هاى پیشین نیست.

از این آیه معلوم می‌شود این فرزند کاملا به پدر و مادر بى احترامى کرده و به حرف پدر و مادر گوش نداده بلکه حتى آنها را مسخره هم کرده است سرانجام کار چنین افرادى را در آیه بعد روشن می‌کند و می‌فرماید: اولئک الذین حق علیهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس انهم کانوا خاسرین.۱۹

آنها کسانى هستند که عذاب الهى در باره آنها حتمى است و همراه با اقوام کافر از جن و انس که قبلا از آنها بوده گرفتار مجازات دردناک می‌شوند و اهل دوزخ‌اند.۲۰

پى‌نوشت‌ها

۱-سوره بقره، آیه ۸۳؛
2-سوره نساء، آیه ۳۶؛
3-سوره انعام، آیه ۱۵۱؛
4-سوره اسراء، آیه ۲۳؛
5-سوره نعمان، آیه ۱۴،۱۳؛
6-محمّد حسین طباطبایى، المیزان، مترجم سید محمّد باقر موسوى همدانى،(قم، انتشارات اسلامى) ج ۷، ص ۵۱۵؛
7-سوره مریم، آیه ۱۴؛
8-سوره مریم، آیه ۳۲؛
9-محمّد مهدى اشتهاردى، داستان دوستان،(قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، چاپ اول، ۱۳۶۹) ج ۳، ص ۴۷؛
10-سوره عنکبوت،‌آیه ۸؛
11-سوره نعمان،‌آیه ۱۵؛
12-ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه،(تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهاردهم،‌۱۳۷۴)، ج ۱۷، ص ۴۱؛
13-سوره لقمان، آیه ۱۴؛
14-محمّدى ری‌شهرى، میزان الحکمه،(ناشر مکتب الاعلام الاسلامى، چاپ اول، ۱۳۶۳) ج ۱۰، ۷۰۹؛
15-سوره اسراء،‌آیه ۲۴؛
16-محمّد حسین، طباطبائى، تفسیر المیزان، مترجم سید محمّد باقر موسوى همدانى(قم، انتشارات اسلامى) ج ۱۳، ص ۱۰۹؛
17-اسراء ۲۵
18-احقاف ۱۷؛
19-احقاف ۱۸؛
20-ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه(تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم ۱۳۷۱)، ج۲۱، ص۳۳۷؛

منبع : مرکز مطالعات و پژوهش‌هاى فرهنگى حوزه علمیه؛ نویسنده: محمد رضا هفتنانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *