اشاره:
یکی از مهمترین خاستگاههای مذهب حقه جعفری سرزمین عالمخیز آذربایجان است. این منطقه مستعد، صدها فقه متبحر و دهها عارف و عالم فاضل را در دامان خویش پرورانده تحویل جهان اسلام داده است. یکی از چهرههای پرفروغ حوزههای علمیه، فیلسوف بزرگ شیعه حضرت آیت الله سید حسین بادکوبهای است. او با تدریسهای ماهرانه، رسالت الاهی خویش را به خوبی انجام داد و ستارگان فروزانی را در آسمان دانش و فضیلت پروراند. برای آشنایی با مقام علمی ایشان به فرازهایی از زندگانی او اشاره میکنیم.
ولادت
سید حسین در سال ۱۲۹۳ هـ.ق[۱] در روستای زیبای «خوددلان»[۲] پا به عالم خاکی گذارد. پدرش، سید رضا، فرزند سید موسی حسینی لاهیجی،[۳] از بزرگان و شخصیت های مورد احترام بود. او در سلک روحانیت بوده و به مسائل شرعی مردم رسیدگی مینمود.
تحصیلات
دانشمند فرزانه، بادکوبهای از ابتدای نوجوانی به تحصیل دانش اسلامی روی آورد و مقدمات علوم حوزوی را نزد پدر فراگرفت. پس از رحلت پدر گرامیاش جهت فراگیری علوم اسلامی وطن خود را ترک گفت و به تهران رفت و در مدرسه «صدر» ساکن شد. ایشان به مدت هفت سال در تهران اقامت گزید و از محضر علمی نوابغ روزگار مانند: حکیم متأله سید ابوالحسن جلوه (۱۲۳۸ـ۱۳۱۴ هـ.ق)[۴] فیلسوف نامی میرزا هاشم اشکوری (متوفای ۱۳۳۲ هـ.ق)[۵] و علامه علی آقا زنوزی (۱۲۳۴ـ۱۳۰۷ هـ.ق)[۶] خوشهها چید و در فقه، اصول و فلسفه تبحر یافت.
هجرت به نجف اشرف
ایشان در عنفوان جوانی با عشق به آقا امیرالمومنین علی علیه السلام راهی عراق گردید و در حوزه کهن نجف اشرف مشغول فراگیری علوم اسلامی شد. وی در ابتدای ورود، در حوزه درسی و پربار ملا محمدکاظم خراسانی (۱۲۵۵ـ۱۳۲۹ هـ.ق) حاضر گردید و بهرهها برد. در همان زمان در درس فقه آقا شیخ محمدحسن مامقانی (۱۲۳۷ـ۱۳۲۳ هـ.ق) حاضر شد و شایستگی علمی خویش را به اثبات رسانید.[۷]
تدریس
این عالم فرهیخته، در پی سالها تحقیق و پژوهش در محضر فرزانگان مشهور حوزه به چنان درجهای از علم دست یازید که نامش زبانزد فضلا و دانشوران حوزه علمیه نجف گردید. محفل درس او آکنده از حضور مشتاقان علوم اسلامی بود و حدود چهار دهه به تدریس سطوح عالیه فقه، اصول، فلسفه، عرفان و کلام پرداخت. در اثر نبوغ و استعداد ذاتی وی، تدریس فلسفهاش شهرت بسزایی یافت و از درس فقه و اصول او پیشی گرفت و در نجف کمتر کسی در علوم عقلی همتراز او بود.[۸]
شاگردان
وی در طول سالها تدریس در حوزه علمیه نجف، عالمان بسیاری پرورش داد و آنان را به سر منزل مقصود رسانید. دانشورانی که از استادان بزرگ و عالمان ردیف اول حوزه بشمار میرفتند و چرخ تدریس، تألیف و تحقیق به برکت وجود آنها به حرکت درمیآمد. برخی از شاگردان ممتاز ایشان عبارتند از:
سید ابوالقاسم خویی (۱۳۱۷ـ۱۴۱۳ هـ.ق).[۹]
سید محمدحسین قاضی طباطبایی (۱۳۲۱ـ۱۴۰۲ هـ.ق).[۱۰]
سید محمدحسن الهی قاضی طباطبایی (۱۳۲۵ـ۱۳۸۸ هـ.ق).[۱۱]
سید مرتضی مرعشی نجفی (۱۳۲۵ـ۱۴۱۶ هـ.ق).[۱۲]
سید محمد بادکوبهای (۱۲۸۵ـ۱۳۸۹ هـ.ق).[۱۳]
میرزا علیاکبر آقا مرندی (۱۳۱۴ـ۱۴۱۵ هـ.ق).[۱۴]
شیخ مجتبی لنکرانی (متوفای ۱۴۰۶ هـ.ق).[۱۵]
سید عبدالاعلی سبزواری (۱۳۲۸ـ۱۴۱۴ هـ.ق).[۱۶]
سید علیاصغر خویی (۱۳۱۳ـ۱۴۰۲ هـ.ق).
سید علیاکبر طسوجی (متولد ۱۳۱۹ هـ.ق).
سید محمد اشکوری (۱۳۲۰ـ۱۳۹۴ هـ.ق).
سید صدرالدین کوهپایی اصفهانی.
میرزا کاظم دینوری (۱۳۲۳ـ۱۴۱۶ هـ.ق).
شیخ غلامحسین جعفری همدانی (متولد ۱۳۲۵ هـ.ق).
شیخ محمدرضا مهدوی قمشهای (متوفای ۱۳۸۸ هـ.ق).
شیخ محمدتقی آملی (۱۳۰۴ـ۱۳۹۱ هـ.ق).[۱۷]
آقا سید محمد نجفی بادکوبهای (۱۳۱۴ـ۱۳۹۹ هـ.ق).
ویژگیهای اخلاقی
صفات پسندیده آیت الله بادکوبهای زبانزد خاص و عام بود. تواضع، زهد، تقوا، سادهزیستی مطالعه بسیار، برخورداری از حافظه قوی و ذوق سرشار و علاقه وافر به علم و عمل از صفات نیکویی است که در وجود آن بزرگوار جمع شده بود. این فقیه و فیلسوف بزرگ الهی از برجستهترین استادان حوزه بوده و بیشتر کتابهای فلسفی و عرفانی را تدریس مینمود. وی به شاگردانش عشق میورزید و علاقه فراوانی به تعلیم و تربیت آنها داشت. و در شکوفانمودن استعداد شاگردانش نقش بسزایی ایفا میکرد.
از نگاه اندیشمندان
مرجع تقلید شیعه، آیت الله خویی همیشه از ایشان به بزرگی یاد مینمود و معتقد بود که او بهتر از محقق اصفهانی، اسفار و دیگر کتابهای فلسفی را تدریس میکرده است. [۱۸]
علامه حسن زاده آملی در ذکر استادان علامه طباطبایی به بعد معنوی مرحوم آیت الله بادکوبهای اشاره کرده مینویسد: «مرحوم آقا سید حسین بادکوبهای هم، خیلی مراقب بود. حرف نمیزد مگر به ضرورت».[۱۹]
علامه فرزانه شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره بعد علمی ایشان مینویسد: «آیت الله سید حسین بادکوبهای در فلسفه و علوم عقلی اشتهار پیدا نمود و در آن رشته با مهارت، خبرویت و تحقیق و تدقیق شناخته شد و جمعی از افاضل طلاب از حوزه درسی او فارغ التحصیل شدند. او و علامه شیخ محمدحسین اصفهانی، مشهور به کمپانی، دو چهره ممتاز و متمایز بودند که علوم خود را بین مشتغلین پخش مینمودند و آسیاب درسهای علوم عقلی بر محور این دو شخصیت علمی میچرخید و حقیقتاً شایسته این مقام بودند».[۲۰]
مفسر بزرگ قرآن و شاگرد ممتاز آیت الله بادکوبهای در مورد تحصیل خود در محضر استاد خود مینویسد: «در فلسفه نیز به درس حکیم و فیلسوف معروف وقت مرحوم آقا سید حسین بادکوبهای موفق شدم. در ظرف شش سال که نزد معظمله تلمذ میکردم منظومه سبزواری و اسفار و مشاعر ملاصدرا و دوره شفای بوعلی و کتاب «اثولوجیا و تمهید القواعد» ابن ترکه که در عرفان و اخلاق ابن مسکویه را خواندم. مرحوم بادکوبهای از فرط عنایتی که به تعلیم و تربیت نویسنده داشت برای این که مرا به طرز تفکر برهانی آشنا سازد و به ذوق فلسفی من تقویت بخشد، امر فرمود به تعلیم ریاضیات بپردازم و در امتثال امر معظمله به درس مرحوم سید ابوالقاسم خوانساری که ریاضیدان زبردستی بود، حاضر شدم و یک دوره حساب استدلالی یک دوره هندسه مسطحه و فضایی و جبر استدلالی را از معظمله فراگرفتم».[۲۱]
استاد زبردست حوزه، آیت الله سبحانی در مورد شخصیت بینظیر ایشان مینویسد: «در نجف اشرف او (علامه طباطبایی) با حکیم بزرگی برخورد میکند که از فحول فلاسفه و از استادان بس لایق این دانش بوده، یعنی حکیم فیلسوف وقت خود سید حسین بادکوبهای رضوان الله علیه آشنا میگردد این حکیم معروف که هنوز حتی جامعه علمی او را به خوبی نشناخته است یکی از متفکران عصر خود بود و او بود که توانست علامه طباطبایی را با حقیقت فلسفه و عرفان، بالاخص تفکر فلسفی آشنا سازد».[۲۲]
رحلت
سرانجام دانشور نامی و فیلسوف بزرگ الاهی آیت الله سید حسین بادکوبهای پس از شصت و پنج سال تلاش و مجاهدت و احیا و بزرگرداشت شعائر دینی در بیست و هشتم شوال (۱۳۵۸ هـ.ق)[۲۳] دارفانی را وداع گفت و به دیار معبود شتافت. پیکر مطهر وی پس از تشییع و اقامه نماز، در جوار مرقد قدسی حضرت امام علی علیه السلام به خاک سپرده شد.[۲۴]
پی نوشت:
۱.برابر با ۱۲۵۴ هـ.ش و ۱۸۷۶ م.
۲.خوددلان یکی از روستاهای با صفای نزدیک باکو است.
۳.لاهج از توابع نزدیک قفقاز است.
۴.در آسمان معرفت، حسن حسن زاده آملی، ص ۳۵۱ـ۳۲۹.
۵.بزرگان تنکابن، محمد سماوی حائری، ص ۲۹۲ و ۲۹۱.
۶.تاریخ مرند، حسن جلالی عزیزیان، ص ۴۰۹ـ۴۰۷.
۷.نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج ۲، ص ۵۸۵ و ۵۸۴.
۸.دایره المعارف تشیع، حاج سید جوادی، خرمشاهی، فانی، ج ۳، ص ۱۸.
۹.یادنامه آیت الله العظمی خویی، موسسه خیریه آیت الله خویی، ص ۴۷.
۱۰.در آسمان معرفت، ص ۹۸ـ۱۷.
۱۱.ستارگان حرم، گروهی از نویسندگان، ماهنامه کوثر، ج۷، ص ۲۶ـ۱۱.
۱۲.همان، ج ۳، ص ۲۸۱ـ۲۶۶.
۱۳.ر.ک: مقاله نگارنده در گلشن ابرار، ج ۵.
۱۴.مفاخر آذربایجان، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ج ۱، ص ۴۷۱.
۱۵.گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج ۳، ص ۱۰۶.
۱۶.غروی اصفهانی نابغه نجف، محمد صحتی سردرودی، ص ۸۹.
۱۷.در آسمان معرفت، ص ۲۲۲ـ۲۰۱.
۱۸.یادنامه آیت الله خوی، ص ۵۹.
۱۹.در آسمان معرفت، ص ۸۵.
۲۰.نقباءالبشر، ج ۲، ص ۵۸۴.
۲۱.نقباءالبشر، ج ۲، ص ۵۸۴.
۲۲.همان، ص ۵۵.
۲۳.اثرآفرینان، سید کمال حاج سید جوادی، ج ۲، ص ۷.
۲۴.نقباءالبشر، ج ۲، ص ۵۸۵.
منبع:محمد الوانساز خویی،سید حسین بادکوبه ای، تلخیص از کتاب گلشن ابرار، جلد ۴، صفحه ۳۲۴