آیا درباره سرنوشت حضرت مسیح(ع) قرآن تناقض گویی کرده است؟

۱۴۰۱-۰۲-۲۱

188 بازدید

شبهه

گفته شده که سرنوشت حضرت عیسی (علیه السلام) در سوره ۳ آیه ۵۵ ـ ۵۹ با سوره نساء آیات ۱۵۷ و ۱۵۸ تناقض دارد چگونه به این شبهه جواب داده می شود؟

پاسخ شبهه

بر اساس تحقیق از بیست و سه مورد که در قرآن کریم راجع به حضرت عیسی روح الله (علیه السلام) مطالبی بیان شده، فقط در دو مورد یکی در آیه صد و پنجاه و هفت سوره مبارکه نساء و دیگر در آیه پنجاه و پنج سوره مبارکه آل عمران، از سرنوشت آن حضرت سخن گفته شده است که هیچ گونه تناقض در آن وجود ندارد.

برای رفع ابهام و توضیح بیشتر، ابتداء ترجمه هر دو آیه را ذکر نموده و بعد به مقایسه بین آن دو می پردازیم:

۱. خداوند متعال در آیه ۵۵ سوره مبارکه آل عمران می فرماید: «یاد کن» هنگامی را که خدا گفت: ای عیسی من تو را بر گرفته و به سوی خویش بالا می برم. و تو را از «آلایش» کسانی که کفر ورزیده اند پاک می گردانم، و تا روز رستاخیز، کسانی را که از تو پیروی کرده اند، فوق کسانی که کافر شده اند قرار خواهم داد آن گاه فرجام شما به سوی من است، پس در آن چه بر سر آن اختلاف می کردید میان شما داوری خواهم کرد».(۱)

۲. و در آیه ۱۵۷ سوره مبارکه نساء می فرماید: «و گفته ایشان، که ما مسیح، عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم و حال آن که او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که درباره او اختلاف کردند، قطعا در مورد آن دچار شک شده اند و هیچ علمی بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروی می کنند، و یقینا او را نکشتند».(۲)

همان گونه که ملاحظه می شود آیه ۵۵ سوره آل عمران ادامه آیات مربوط به زندگی حضرت مسیح (علیه السلام) است، و معروف در میان مفسّران اسلامی، به استناد آیه ۱۵۷ سوره نساء این است که هرگز کشته نشد و از توطئه ای که یهود با همکاری بعضی از مسیحیان خیانتکار برای او چیده بودند رهائی یافت، و خداوند او را به آسمان برد. هر چند مسیحیان طبق انجیل های موجود می گویند مسیح کشته شد و دفن گردید و سپس از میان مردگان برخاست و مدّت کوتاهی در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد.(۳)

آیه ۵۵ سوره آل عمران ناظر به همین معنی است، می فرماید: به یاد آرید «هنگامی را که خدا به عیسی فرمود: من تو را بر می گیرم و به سوی خود بالا می برم. بعضی تصور کرده اند که واژه «متوفیکم در آیه از ماده «وفات» به معنای «مرگ» است، به همین دلیل چنین می پندارند که با عقیده معروف میان مسلمانان درباره عدم مرگ حضرت عیسی (علیه السلام) و زنده بودن او منافات دارد.

در حالی که چنین نیست، زیرا ماده «فوت»، به معنای از دست رفتن است ولی «توفی» بر وزن «ترقّی» از ماده «وفی» به معنای تکمیل کردن چیزی است و اینکه عمل به عهد و پیمان را وفا می گویند به خاطر تکمیل کردن و به انجام رسانیدن آن است، و نیز به همین دلیل اگر کسی طلب خود را به طور کامل از دیگری بگیرد، عرب می گوید: «توفی دینه» یعنی طلب خود را به طور کامل گرفت.

در آیات قرآن نیز توفی به معنای گرفتن به طور مکرّر به کار رفته است مانند: وَهُوَ الَّذِی یتَوَفَّاکُم بِاللَّیلِ وَیعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ یبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیقْضَی أَجَلٌ مُّسَمًّی ثُمَّ إِلَیهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ ینَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۴). او کسی است که روح شما را در شب می گیرد و از آن چه در روز انجام می دهید آگاه است. آن گاه بامدادان شما را زنده میسازد تا آن هنگام که مدت معین عمرتان به پایان رسد. سپس بازگشتتان به نزد اوست و شما را از آنچه کردهاید آگاه میکند. در این آیه مسأله خواب به عنوان توفی روح ذکر شده، همین معنی در آیه ۴۲ سوره زمر و آیات دیگری از قرآن بیان شده و آمده است. درست است که واژه توفی گاهی به معنای مرگ آمده و متوفی به معنی مرده است، ولی حتی در این گونه موارد نیز حقیقتاً به معنای مرگ نیست، بلکه به معنی تحویل گرفتن روح می باشد و اصولا درمعنای توفی مرگ نیفتاده، و ماده فوت از ماده وفی به کلی جدا است.(۵)

با توجه به آنچه گفته شد معنای آیه ۵۵ آل عمران روشن می شود که خداوند متعال می فرماید: « ای عیسی تو را می گیریم و به سوی خود می بریم البته اگر توفی تنها به معنای گرفتن روح باشد، لازمه آن مرگ است.(۶)

بنابراین نه تنها میان این دو آیه تناقض نیست بلکه هر دو آیه همسو یک مطلب را مورد اشاره قرار داده و تأئید می کند که حضرت عیسی روح الله بر خلاف پندار مسیحیان کشته نشده و از توطئه یهود نجات یافته بلکه خداوند او را به آسمان برد.

آیه مبارکه سوره نساء کشته شدن آن حضرت را نفی نموده و آیه ۵۵ سوره آل عمران عروج او را به سوی خداوند و به آسمان بردن او را مورد اشاره قرار داده که من تو را بر می گیرم، زنده از زمین به آسمان بلند می سازم.(۷)

پی نوشت:

۱. آل عمران : ۵۵.

۲. نساء : ۱۵۷.

۳. انجیل مرقس، باب ۱۶، انجیل متی، باب ۲۸. انجیل لوقا، باب ۲۴، یوحنا، باب ۳۱.

۴. انعام : ۶۰.

۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۶۹.

۶. همان.

۷. ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات فراهانی، ۱۳۶۰ش، ج۴، ص۹۲.

منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *