آسیب های خانواده از دیدگاه قرآن و روایات-بخش اول

۱۴۰۰-۰۸-۱۹

1155 بازدید

عوامل تهدیدکننده کیان خانواده

اشاره

آنچه در پی می‌آید تحلیلی پیرامون آسیب‌های جدی تهدیدکننده کیان خانواده است که بر اساس روایات و آموزه‌های ائمه اطهار(علیهم السلام) استخراج و تدوین شده است. این آسیب‌ها شامل آسیب‌های کلی مربوط به خانواده و آسیب‌های مربوط به زن و شوهر است. گفتنی است این مطلب از کتاب تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث انتخاب گردیده که اینک با هم آن را از نظر می‌گذرانیم:

خانواده، مانند همه نهادهای پرارزش، در معرض انواع آسیب‌ها و آفت‌هایی است که سلامتی، استواری و پویایی آن را تهدید می‌کند. پیشوایان بزرگ اسلام، درکنار تبیین تحکیم خانواده، رهنمودهای بسیارمهم و ارزنده‌ای را در جهت پیشگیری از این آفات ارائه کرده‌اند.

نکته جالب توجه این که بسیاری از این رهنمودها، همخوان با پژوهش‌های میدانی مرتبط با عوامل فروپاشی خانواده است. این پژوهش‌ها- که گستره وسیعی از کارهای میدانی و تحقیقات آماری و جامعه شناختی را در برمی گیرند- در واقع، زنگ خطر پرآوایی را برای مسئولان فرهنگی جامعه‌ها به صدا درمی‌آورند؛ خطری که حتی بسیاری از خانواده‌های اصیل و مذهبی را نیز به طور جدی تهدید می‌کند. از این رو، آشنایی با رهنمودهای اسلام در این زمینه – به ویژه برای خانواده‌های متدین مذهبی- می‌تواند بسیار کارساز باشد.

رهنمودها به سه دسته تقسیم می‌شوند:

الف. آسیب‌های کلی خانواده؛

ب. آسیب‌هایی مرتبط با مرد؛

ج. آسیب‌های مرتبط با زن.

الف- آسیب‌های کلی

این گونه آسیب‌ها، آفاتی هستند که معمولا از ناحیه زن و یا شوهر نیستند؛ بلکه پدر یا مادر و یا اشخاص دیگر، آنها را ایجاد می‌کنند. البته در برخی از موارد، ممکن است مرد یا زن نیز در شکل‌گیری آنها سهیم باشند. این آسیب‌ها عبارت اند از:

۱-تحمیل پیوند زناشویی

نخستین شرط تشکیل خانواده پایدار، آزادی دختر و پسر در انتخاب همسر و تحمیل نکردن پیوند زناشویی بر آنها است. سخنی از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره منشأ روانی الفت و اختلاف همسران، نقل شده که می‌فرماید:

الارواح جنود مجنده، فما تعارف منها ائتلف، و ما تناکر منها اختلف؛

روح‌ها (همچون) سپاهیانی هستند فراهم آمده، که هر کدام از آنها با هم، آشنایی (و سازگاری) داشته باشند، با هم الفت می‌گیرند و هر کدام از آنها که با هم ناآشنا باشند، با هم اختلاف پیدا می‌کنند.(دوستی در قرآن و حدیث: ص۸۸ حدیث۱۶۰)

بدین سان، طبیعی است که ازدواج‌های تحمیلی، پایدار نمی‌مانند. کلینی، گزارش کرده که شخصی به نام ابن أبی یعفور از امام صادق(علیه السلام) می‌پرسد: من مایلم با زنی ازدواج کنم؛ ولی پدر و مادرم می‌خواهند که با زن دیگری ازدواج نمایم. چه کنم؟ امام(علیه السلام) پاسخ داد.

تزوج التی هویت و دع التی یهوی ابواک؛

با کسی ازدواج کن که خودت می‌خواهی و آن شخصی را که پدر و مادرت می‌خواهند، رها کن!

در روایتی دیگر از جابر بن عبدالله آمده که مردی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: دختر یتیمی پیش ماست که دو مرد از او خواستگاری کرده اند: یکی توانگر و دیگری تنگ دست. او مرد فقیر را می‌خواهد و ما به توانگر تمایل داریم!

پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: لم یر للمتحابین مثل النکاح؛

برای دو دلداده، چیزی همانند ازدواج، دیده نشده است.

پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به روشنی اعلام می‌کنند که دو طرف ازدواج در انتخاب همسر، آزادند و ثروت نمی‌تواند جایگزین محبت دو نفری که به هم علاقمند هستند، گردد. جامعه شناسان نیز از دیرباز، ازدواج‌های تحمیلی را زمینه ساز اختلافات خانوادگی و فروپاشی خانواده می‌دانند و برخی، این گونه ازدواج‌ها را به فروش دختران، تشبیه کرده‌اند.

البته باید توجه داشت که راهنمایی پدر و مادر برای انتخاب همسر مناسب، فوق العاده ضروری است و جوانان باید بدانند که در تشکیل خانواده بی‌نیاز از بهره‌گیری از مشورت والدین خود نیستند. هر چند در نهایت، خود آنها هستند که باید همسر آینده شان را انتخاب کنند، نه پدر و مادر!

کلینی، گزارش کرده که شخصی به نام ابن أبی یعفور از امام صادق(علیه السلام) می‌پرسد: من مایلم با زنی ازدواج کنم؛ ولی پدر و مادرم می‌خواهند که با زن دیگری ازدواج نمایم. چه کنم؟ امام (علیه السلام) پاسخ داد:

تزوج التی هویت، ودع التی یهوی ابواک؛

با کسی ازدواج کن که خودت می‌خواهی و آن شخصی را که پدر و مادرت می‌خواهند، رهاکن!

۲-مهریه سنگین

حکمت وجود مهریه، تعدیل روابط زن و مرد و نیز پیوند دادن آنها به یکدیگر است. مهریه، از آن جا پدید آمد که در متن خلقت، نقش هر یک از زن و مرد، مغایر نقشه دیگری است.

مرد، در مقابل غریزه، از زن ناتوان تر است. این ویژگی، همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم او نشود. برعکس، مرد را وادار کرده است که به زن، اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام نماید. یکی از آن اقدامات، این بوده که مرد برای جلب رضای همسر و به احترام موافقت او، هدیه‌ای نثار او می‌کرده است.

مهریه، با حیا و عفاف زن، هم ریشه است. زن به الهام فطری دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد. قرآن کریم، با لطافت و ظرافت بی‌نظیر می‌فرماید:

«کابین زنان را ]که به آنها تعلق دارد و[ عطیه‌ای است از شما به آنها، به خودشان بدهید.(نساء/۴)

در این آیه کوتاه، به سه نکته اساسی اشاره شده است:

یک. از مهریه، با نام «صدقه»(به ضم دال) یاد شده، از ماده «صدق» بدان جهت که نشانه صداقت و راستین بودن علاقه مرد است.

دو. الحاق ضمیر «هن» به «صدقات»، اشاره به آن است که مهریه، به خود زن تعلق دارد، نه پدر و مادر وی و به اصطلاح، «شیربها» نیست.

سه. کلمه «نحله»، به روشنی دلالت دارد که مهریه، در واقع، چیزی جز هدیه و پیشکش مرد به زن نیست.

اما نکته مهمی که در آسیب شناسی خانواده باید به آن توجه داشت، این است که میزان مهریه، نباید با حکمت آن در تضاد باشد، چون در این صورت، آفت تحکیم نهاد خانواده می‌گردد. ۱

مهریه، باید حقیقتاً مفهوم هدیه را به ذهن تداعی کند، نه داد و ستد و گروگانگیری را. از این رو، سنگینی مهریه، نشانه شوربختی زن، و سبکی آن، نشانه برکت زن شناخته شده است، مانند روایتی از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که می‌فرماید:

خیر الصداق أیسره؛

بهترین مهریه، سبک‌ترین آن است.

در حدیثی دیگر آمده است: لا تغالوا بمهور النساء، فانما هی سقیا الله سبحانه؛

در مهریه‌های زنان، زیاده روی نکنید؛ چرا که زنان، در واقع، باران خداوند سبحانند.

همچنین سنگینی مهریه، موجب کینه و دشمنی خانوادگی معرفی شده است:

«در مهریه، آسان بگیرید؛ زیرا مرد، با این که مهریه(ی سنگینی) را به زن می‌پردازد. اما کینه آن، نسبت به زن، در دلش می‌ماند.»

در جای دیگری، این تعبیر آمده است: لاتغالوا بمهور النساء، فتکون عداوه؛

در مهریه‌های زنان، زیاده روی نکنید؛ چون مایه دشمنی می‌شود.

۳- ازدواج با انگیزه‌های غیرارزشی

نخستین ادب از آداب تشکیل خانواده، درستی انگیزه آن است، از این رو، ازدواج کردن با هدف تقویت طایفه، خودنمایی، شهرت طلبی، و بهره‌گیری از ثروت یا موقعیت خانوادگی همسر، ضدارزش و نکوهیده شمرده شده است.

موضوع قابل توجه، این است که رعایت نکردن این ادب، آفت نهاد خانواده و زمینه ساز فروپاشی آن است. از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که می‌فرماید:

لاتزوجوا النساء علی قراباتهن، فانه یکون من ذلک القطیعه؛

زنان را(به خاطر تقویت روابط خویشاوندی) با خویشاوندانشان تزویج نکنید؛ زیرا این کار، به بریده شدن روابط خویشی می‌انجامد.

و نیز روایت شده است که فرمود: «هر کس با زنی، به خاطر قدرتش ازدواج کند، خداوند، جز بر خواری او نمی‌افزاید و هر کس با زنی، به خاطر دارایی‌اش ازدواج کند، خداوند، جز بر ناداری او نمی‌افزاید! و هرکس با زنی، به خاطر بزرگ زادگی‌اش ازدواج کند، خداوند، جز بر پستی او نمی‌افزاید و هر کس با زنی، فقط برای این ازدواج کند که چشمش را (از حرام و نامحرم) فرو بپوشاند، یا دامنش را پاک نگه دارد، یا پیوند خویشاوندی‌اش را برقرار بدارد، خداوند، در آن مرد و زن برای یکدیگر برکت می‌دهد.

و در روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده است که: «هرگاه مردی با زنی، به خاطر زیبایی یا دارایی‌اش ازدواج کند، به همان (زیبایی یا دارایی) واگذار می‌شود، و هرگاه به خاطر دینش با او ازدواج کند، خداوند، زیبایی و دارایی را نیز روزی‌اش می‌کند.

انگیزه‌های غیراخلاقی در ازدواج، از سوی خانواده‌های طرفین، آفت اصلی ترین ارکان تحکیم خانواده- یعنی محبت و قداست- است. از این رو، خانواده‌هایی که دچار این آفت اند، در معرض فروپاشی قرار می‌گیرند.

لاتغالوا بمهور النساء، فانما هی سقیا الله سبحانه؛

در مهریه‌های زنان، زیاده روی نکنید؛ چرا که زنان، در واقع، باران خداوند سبحان اند.

۴- ازدواج، پیش از رشد عقلی

هر چند روایات اسلامی، به خانواده‌ها تأکید کرده اند که هنگام بلوغ فرزندان، زمینه ازدواج آنها را فراهم کنند و به جوانان نیز توصیه کرده اند که برای حفظ پاک دامنی خود هرچه زودتر ازدواج نمایند، اما پیشوایان ما، ازدواج کودکان را- چنان که در برخی از اقوام رسم بوده- مصلحت نمی‌دانند. از این رو، طبق نقل مرحوم کلینی، امام (علیه السلام) در پاسخ به پرسش هشام بن حکم درباره این موضوع، فرمود:

اذا زوجوا و هم صغار لم یکادوا یتألفوا؛

چنانچه آنها را در خردسالی به ازدواج هم درآورید، به سختی ممکن است انس و الفتی میان آنها برقرار شود.

این سخن می‌تواند به این مفهوم باشد که ازدواج پیش از رشد عقلی زوجین، آفت تحکیم خانواده است و ممکن است به جدایی بینجامد. از این رو، برخی از پژوهش‌ها نشان می‌دهند که طلاق، در جوانانی که زیر نوزده سالگی ازدواج کرده اند، بیشتر از جوانانی است که پس از آن ازدواج کرده‌اند.

۵-خویشاوند بودن هوو با همسر اول

بر پایه برخی روایات، ازدواج مرد با خویشاوندان همسر فعلی‌اش، آفت زندگی خانوادگی است. متن روایت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره، چنین است:

لا تزوجوا النساء علی قراباتهن، فانه یکون من ذلک القطیعه؛ ۴

زنان را با خویشاوندانشان تزویج نکنید؛ زیرا این کار، به بریده شدن روابط خویشی می‌انجامد.

این سخن، بدین معناست که برای زن، تحمل هوویی که از نزدیکان و خویشان خودش باشد، مشکل‌تر است و این گونه ازدواج‌ها، موجب اختلاف خانوادگی و از عوامل فروپاشی خانواده است.

ب- آسیب‌های مرتبط با مرد

آسیب‌هایی که از ناحیه شوهر، نهاد خانواده را تهدید می‌کنند و چه بسا موجب فروپاشی آن می‌گردند، عبارت اند از:

۱- آزار دادن همسر

زن، از محیط گرم خانواده خویش به درون خانه‌ای پا می‌نهد که همه چیز آن برای وی، تازه و بدون سابقه است. از جایی که به طور متعارف، خدمت گیرنده و محبت بیننده بوده، به سرایی قدم می‌نهد که خدمت و محبت در آن، دو سویه است.

در این حالت، اگر در قبال محبت و تلاشی که بروز می‌دهد، پاسخ محبت آمیز نگیرد و حتی در عوض آن، آزار ببیند، دیر یا زود، از محبت دهی، دست می‌کشد و کانونی که باید با محبت و مودت گرم شود، به سردی می‌گراید. روشن است که کمتر همسری با این وضعیت، حاضر به ادامه زندگی است و اگر هم آن را ادامه دهد، چنین زندگی‌ای را نمی‌توان یک زندگی سالم و یک کانون پرحرارت خواند.

گفتنی است آزارهای روانی و جسمی، هر دو در این میان، یکسان عمل می‌کنند و شاید آزارهای زبانی و روانی، زیان‌های بیشتر و ضربه‌های کاری‌تری را به پیکر ازدواج وارد کنند. روایات، افزون بر کتک زدن زن، تحقیر او و حتی بغض و دشمنی درونی را هم زمینه فروپاشی تدریجی خانواده‌ها دانسته اند.

از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که می‌فرماید:

«هر کس به زنی آزار برساند تا آن زن (با بخشیدن مهریه اش)، جان خود را از او بخرد، خدای تعالی برای آن مرد، به کیفری کمتر از آتش، رضایت نداده است؛ چرا که خداوند متعال برای زن، همان گونه به خشم می‌آید که به خاطر یتیم.» در حدیث دیگری آمده است:

هر مردی که به زنش سیلی بزند، خداوند به مالک- نگهبان دوزخ-، دستور می‌دهد که در آتش جهنم، هفتاد سیلی بر گونه او بزند و هر مردی از شما بر موی زنی مسلمان (و نامحرم) دست نهد، میخ‌هایی از آتش، در کف دست او می‌کوبد. همچنین از امام علی روایت شده است که می‌فرماید:

انهن أمانه الله عندکم، فلا تضاروهن و لاتعضلوهن؛ ۴

«زنان، امانت خدا در نزد شما هستند. بنابراین، به آنان آسیب نرسانید و با ایشان بدرفتاری نکنید.» از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز روایت است که فرمود:

انی أتعجب ممن یضرب امراته و هو بالضرب أولی منها؛

در شگفتم از کسی که زنش را می‌زند، در حالی که خود او، به کتک خوردن سزاوارتر است!

۲-بدخویی

انسان‌های تندخو، گاه بدون آن که بخواهند، به دیگران آزار می‌رسانند. بسیاری از اینان بد ذات نیستند و دوست ندارند که دیگران- به ویژه نزدیکان و خویشان و همسران خود- را اذیت کنند؛ اما حساسیت زیاد، حرارت و تندی اخلاقی و کم طاقتی ایشان، موجب می‌شود که دیگران از آنها دلخور و دل تنگ شوند و به صورت باری سنگین و تحمیلی بر دوش دیگران درآیند.

این دسته، افزون بر آن که زندگی خود را آشفته می‌کنند، عیش دیگران را نیز منقص می‌سازند و محیط عصبی، حساس، شکننده و گاه در آستانه انفجار به وجود می‌آورند و خود و خانواده شان را در آن می‌سوزانند. اگر این وضعیت ادامه یابد و یا تشدید شود، اطرافیان و به ویژه همسر، به مقابله به مثل با همسر و یا گریز از شوهر و حتی خانه، روی می‌آورد و اینها از هم پاشیدگی خانواده را در پی دارد.

آمار فعلی دادگاه‌های خانواده، بدخویی مرد را از علت‌های قابل توجه متلاشی شدن خانواده برمی شمرند. بر همین اساس، با وجود ترغیب به تزویج جوانان از سوی اسلام، امام رضا(علیه السلام) در راهنمایی حسین بن بشار که خویشاوند بدخویش به خواستگاری دخترش آمده است، می‌فرماید:

لا تزوجه ان کان سیی الخلق؛

اگر بدخلق است، دخترت را به همسری وی در نیاور.

از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که می‌فرماید: «هر کس به زنی آزار برساند تا آن زن (با بخشیدن مهریه اش)، جان خود را از او بخرد، خدای تعالی برای آن مرد، به کیفری کمتر از آتش، رضایت نداده است؛ چرا که خداوند متعال برای زن، همان گونه به خشم می‌آید که به خاطر یتیم.»

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *