آخرین صحابى و نخستین زائر حسینى

۱۴۰۰-۰۴-۰۶

454 بازدید

یکى از راههاى عمیق و در عین حال ساده و آسان براى شناخت اسلام ‏و آثار سازنده آن، مطالعه زندگى اصحاب خاص پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و امامان‏ معصوم علیهم السلام است. آنها که تا آخر عمر در خط پیامبر و امامان بودند و از جانب آن بزرگوران مورد تایید قرار گرفتند. جابر بن عبد الله انصارى از افراد نادرى است که به راستى شاگرد فهیم ، عارف ، پارسا ، مجاهد و وارسته پیامبر (ص) بود. وى بیش از۹۰ سال عمر پر برکت ‏خود را در راه اسلام و گسترش آن صرف کرد و شیرمردى مخلص و نستوه ، عابدى وارسته و عاشق و عالمى پرتلاش ‏بود. جابر پنج امام را درک کرد ، از شاگردان و یاران مخصوص همه ‏آنها بود و در نشر اندیشه آنان ، سهمى بزرگ داشت. «جابر بن عبد الله انصارى‏» کسى بود که هم اسلام او را پرورش‏داد و هم او موجب رشد و گسترش اسلام شد. در این میدان ، گوى ‏سبقت از همرهان ربود و چنان درخشید که وى را از « اصفیا » مى‏دانند. او به دو موضوع ، که در مکتب اسلام بسیار مهم و سرنوشت ‏ساز است ، اهمیت ‏بسیار مى‏داد: ۱- پاسدارى و نگهبانى عمیق و جدى از خط راستین ولایت و رهبرى ‏امامان برحق ۲- نقل و نشر احادیث پیامبر و امامان علیهم السلام و گسترش‏ فرهنگ اسلام. او چنان به نشر روایات اهمیت مى‏داد که در تمام ‏کتب احادیث اسلامى ، نام او به عنوان ناقل حدیث و ناشر فرهنگ‏ اهل بیت علیهم السلام مى‏درخشد. پس ضرورى است که زندگى این‏ بزرگوار را مورد مطالعه قرار داده ، از آن درس گیریم و درزندگى خود به کار بندیم.

جابر کیست؟

جابر بن عبد الله انصارى یار با وفاى پیامبر(ص) و شیفته حق و پاسدار جان برکف اسلام ، حدود پانزده سال قبل از هجرت در مدینه و در خانواده‏اى محترم ، از خاندان « خزرج‏ » متولد شد. پدر جابر« عبد الله بن عمرو » از نخستین کسانى است که قبل از هجرت‏ پیامبر (ص) از مکه به مدینه ، اسلام را پذیرفت. او تمام زندگى ‏اش‏را وقف گسترش اسلام کرده و بیش از صد سال عمر داشت. در جنگ بدر شرکت کرد و در جنگ احد به درجه رفیع شهادت نائل گردید . نام مادر جابر «نسیبه‏» بود و دختر عقبه بن عدى به شمار مى‏آمد.

جابر در عصر پیامبر ( ص )

جابر در عصر پیامبر (ص) عنصرى پاک ، مجاهدى مخلص و صحابى رسول‏ خدا (ص) شمرده مى‏شد و همراه پیامبر (ص) در ۱۹ غزوه شرکت کرد.امام باقر (ع) فرمود: از جابر بن عبد الله انصارى شنیدم که‏ مى‏گفت:از رسول خدا (ص) در مورد سلمان پرسیدم ، فرمود: سلمان دریاى علم‏ و معرفت است که نمى‏توان به آخر آن رسید. سلمان داراى علم ‏گذشته و آینده است. خداوند دشمن دارد ، کسى را که با سلمان ‏دشمنى کند و دوست دارد آن را که با سلمان دوستى ورزد. عرض کردم در باره ابوذر غفارى ، مقداد ، و عمار یاسر چه مى‏فرمایى؟حضرت پاسخ را تکرار کرد. از محضر رسول خدا (ص) بیرون آمدم ، تا این چهار تن (سلمان ، ابوذر ، مقداد ، عمار یاسر) را دیدار کنم و به آنها بشارت دهم. وقتى از حضور رسول خدا (ص) حرکت کردم ، فرمود: « الى یا جابر و انت منا ، ابغض الله من ابغضک و احب من‏احبک ‏» اى جابر ، تو از خاندان ما هستى ، خداوند دشمن دارد آن‏را که با تو دشمنى ورزد و دوست دارد آن را که با تو دوستى‏کند.

وصیت مخصوص پیامبر(ص) به جابر

از ویژگیهاى جابر بن عبد الله انصارى وصیت پر راز و رمز رسول‏ خدا (ص) به اوست. این امر شگفت‏ انگیز بیانگر مقام ارجمند و شخصیت عظیم جابر است. رسول خدا (ص) به جابر فرمود: « امید آن‏است که عمر طولانى کنى تا فرزندى از من را که از نسل حسین (ع) است و محمد نام دارد ، ببینى که علم دین را مى‏شکافد و تشریح‏مى‏کند. وقتى او را ملاقات کردى، سلامم را به وى برسان. »

جابر بعد از پیامبر(ص)

از گفتار و روش جابر و قراین بسیار استفاده مى‏شود که جابر بن‏ عبد الله انصارى ، بعد از رحلت پیامبر (ص) ، هیچگاه به راه دیگران‏ نرفت و با کمال شهامت در خط راستین اسلام پابرجا ماند. و ازافراد نادرى است که فراز و نشیبها وى را نلغزاند. ابو زبیرمکى مى‏گوید: جابر را دیدم بر عصایى تکیه داده ، از کوچه‏ هاى‏ مدینه عبور کرد ، به محل اجتماع مردم مدینه آمد و گفت: على (ع) بهترین انسانهاست ، پس هرکس منکر این‏ موضوع شود ، راه کفر پیموده است. اى مردم مسلمان مدینه ، فرزندان خود را بر اساس دوستى و عشق على (ع) تربیت کنید ، هر کس‏ مانع از آن شد ، بنگرید که مادرش چگونه او را زاده است. ( اصالت‏ خانوادگى ندارد.) «ابو زبیر» مى ‏گوید: از جابر پرسیدم:على (ع) چگونه شخصى بود؟ جابر ابروانش را که روى چشمانش افتاده بود ، بالا زد و گفت:على (ع) بهترین افراد بشر در روى زمین بود. در زمان رسول‏ خدا (ص) هرگاه مى‏خواستیم منافقان را بشناسیم ، معیار ما ارتباط با على (ع) بود. یعنى هر که با على (ع) رابطه خوبى نداشت ، منافق‏ بود و هر که روابط خوبى با حضرت داشت ، مسلمان حقیقى بود.

ناشر افکار خاندان نبوت

تلاش بى‏وقفه از ویژگیهاى جابر بود در نشر افکار و فرهنگ ‏امامان علیهم السلام در زمانى که دشمنان براى پوشاندن فرهنگ‏ اهل‏ بیت علیهم السلام تلاش مى‏کردند ، جابر گاه براى دریافت‏ حدیثى ‏از پیامبر (ص) از مدینه به سوى شام (با وسایل آن زمان) حرکت ‏مى‏کرد. در مورد وثاقت جابر ، امام باقر (ع) فرمود: «جابر هرگز دروغ نمى‏گوید.» در این باره ، تاریخ‏ نویسان گفته‏ اند: « جابر در نقل گفتار و فرهنگ اسلام بسیار کوشا بود و از پاسداران سنتهاى اسلام به‏شمار مى‏آمد.»

نخستین زائر کوى حسینى(ع)

آنچه بر شهرت جابر افزود و نام او را جهانى و جاودانه ساخت ، این بود که در روز اربعین سال ۶۱ هجرى ، به عنوان « نخستین ‏زیارت ‏کننده مرقد شریف امام حسین علیه السلام ، به کربلا آمد و به زیارت ‏پرداخت.» پیوند مقدس و مخلصانه با امام حسین (ع) به وى رنگ‏ حسینى داد و او در کنار امام حسین (ع) بر قله رفیع جهان و زمان ‏قرار گرفت ، زیرا زیارت او زیارتى معمولى نبود ، بلکه زیارتى ‏سیاسى ، انقلابى و پایه‏ گذار شکستن زرق و برق طاغوت زمان (یزید) و طاغوتهاى دیگر بود. این زیارت چون پتکى بر سر یزیدیان و بردگان زر و زور فرود آمد.

چگونگى زیارت جابر

« عطیه عوفى‏ » مى‏گوید: من با جابر بن عبد الله انصارى به زیارت قبر حسین (ع) رفتم. وقتى به کربلا رسیدیم ، جابر نزدیک شط فرات رفت ، غسل کرد .قطیفه ‏اى به کمر بست و قطیفه ‏اى دیگر بر دوش افکند. سپس کیسه‏ اى‏ که همراهش بود ، گشود و از آن آرد « سعد » (ریشه خوشبوى کوفى) برون آورد و خود را خوشبو کرد. سپس به طرف مرقد شریف امام‏ حسین (ع) حرکت کرد ؛ در حالى که مشغول ذکر خدا بود ، خود را نزدیک قبور رساند و گفت: مرا به قبر حسین (ع) برسان تا آن را لمس کنم. دستش را گرفتم و به قبر رساندم. هنگامى که دستش به‏ خاک مرقد حسین (ع) رسید ، از شدت اندوه بیهوش شد و به روى قبر افتاد. من بر وى آب پاشیدم. وقتى به هوش آمد ، سه بار گفت: یا حسین! یاحسین! یاحسین! سپس گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه‏» آیا دوست ‏جواب دوستش را نمى‏دهد؟! بعد گفت: چگونه جواب دهى که خون از رگهاى گلویت ‏بر سینه و شانه‏ات فرو ریخته و میان سر و بدنت جدایى‏افتاده است! من گواهى مى‏دهم تو فرزند بهترین پیامبران ، سرور مؤمنان ، اسوه تقوا و پرهیزکارى ، زاده هادیان و رهبران، پنجمین تن از اصحاب کسا ، فرزند بزرگترین نقبا على (ع) و فرزند سرور زنانى. چرا چنین نباشى که دست ‏سید المرسلین تو را پروراند ، در دامن‏ پرهیزکارى بودى ، در زندگى و هنگام مرگ پاک بودى . قلب مؤمنان ، از فراقت‏ سوخت. آنها شک ندارند که تو زنده‏اى ، سلام‏ و خشنودى خدا بر تو باد. عطیه عوفى مى‏گوید: سپس جابر ، به اطراف قبر امام ‏حسین (ع) متوجه شد و سایر شهیدان کربلا را چنین زیارت کرد: « درود و سلام بر شما ارواحى که در محور قبر امام حسین(ع) جاى ‏گزیدید. و شتر خود را در آستان او خوابانیدید. گواهى مى‏دهم ‏شما نماز را به پا داشتید ، زکات را ادا کردید ، امر به معروف ‏و نهى از منکر انجام دادید و با منحرفان و ملحدان جنگیدید. شما خدا را عبادت کردید تا مرگتان فرا رسید. سوگند به خدایى ‏که محمد (ص) را به راستى فرستاد، ما با شما در آنچه بدان وارد شدید، شریک بودیم. عطیه عوفى مى‏گوید: از او پرسیدم: ما چگونه در جهاد و پیکار آنها (شهیدان کربلا) شرکت داریم؟ ما در فراز و نشیب همراه آنها نبودیم و شمشیر نکشیدیم ؛ ولى این ‏شهیدان جانبازى کردند ، به گونه ‏اى که سرهایشان از بدنشان جدا شد و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه گشتند؟! جابر در پاسخ ‏گفت: اى عطیه ، از حبیب خود رسول خدا (ص) شنیدم که مى‏گفت: هر کس ‏قومى را دوست‏ بدارد ، با آنها محشور مى‏شود و هر کس عمل قومى را دوست ‏بدارد ، در آن عمل با آنها شریک است. سوگند به خداوندى که‏ محمد (ص) را به راستى فرستاد ، نیت من و اصحابم همان نیت امام ‏حسین (ع) و اصحاب اوست ؛ نیتى که بر اساس آن به شهادت رسیدند.

دیدار با امام سجاد(ع) و همراهان آن حضرت

آیا جابر در روز اربعین کاروان اهل بیت علیهم السلام را نیز زیارت کرد؟ در این باره ، دو نظر وجود دارد: ۱- امام سجاد (ع) و همراهانش در همان اربعین اول (۲۰ صفر سال‏۶۱) از شام به کربلا آمد و در همان روز با جابر ملاقات کردند. ۲- این ملاقات ، در اربعین سال بعد (سال ۶۲ هجرى) تحقق یافت.

نام جابر بر ضریح امام حسین(ع)

جالب توجه اینکه در بالاى ضریح مقدس امام حسین (ع) که به وسیله ‏شیعیان از هندوستان تهیه شده و ۵/۵ متر درازا و ۵/۴ متر پهنا دارد ، با آب طلاى خالص آیه نور و پس از آن ، این حدیث نبوى ‏نگاشته شده است: « یا جابر زر قبر الحسین فان زیارته تعدل ‏مأه حجه و ان قبر الحسین بن على ترعه من ترع الجنه … و ان ‏کربلا ارض الجنه‏» اى جابر ، قبر حسین (ع) را زیارت کن ؛ زیرا پاداش زیارت قبر حسین (ع) با پاداش انجام دادن صد حج (مستحبى) برابر است ؛ و در حقیقت قبر حسین بن على (ع) گلزارى از گلزارهاى‏ بهشت است… و زمین کربلا ، زمین بهشت‏ به شمار مى‏آید.» جابر به ‏سفارش پیامبر (ص) عمل کرد و به عنوان نخستین زائر ، در موقعیتى ‏دشوار ، این سنت عظیم را بنیان نهاد.

رحلت جابر

پس از آنکه جابر ، پیام رسول خدا (ص) را به امام باقر (ع) رساند ، امام باقر (ع) به جابر فرمود: وصیت‏ خود را آماده کن ؛ زیرا تو در مسیر حرکت ‏به سوى خدایى! قطرات اشک از چشمان جابر سرازیر شد و به امام باقر (ع) عرض کرد: آقاى من ، این خبر را قبل از شما رسول خدا (ص) به من داد و فرمود: «چند روز پس از دیدار با محمد بن على از دنیا مى‏روى.» امام باقر (ع) فرمود: «اى جابر ، سوگند به خدا ، خداوند علم گذشته ، حال و آینده تا روز قیامت را به من عنایت ‏فرموده است.» جابر وصیت کرد و آماده سفر شد. سر انجام در ۷۳یا ۷۴ یا ۷۸ قمرى در ۹۴ سالگى در مدینه از دنیا رفت. طبق بعضى از روایات ، امام صادق (ع) فرمود: جابر ، آخرین نفر از اصحاب بود که باقى مانده بود. ابان بن ‏عثمان ، که در آن وقت‏ حاکم مدینه بود ، بر جنازه جابر نماز خواند. او برای فرزندان جابر پیام فرستاده بود وقتى پدرتان از دنیا رفت ، او را به خاک نسپارید تا من بر جنازه ‏اش نماز بخوانم. زیرا حاکمان نماز خواندن بر جنازه بزرگان را امتیاز و افتخار مى‏دانستند. گرچه جابر بن عبد الله انصارى ، در میدان نبرد با دشمن به شهادت ‏نرسید ، ولى با شمشیر قلم و بیان و در مسیر مبارزه پیوسته با دشمنان بود. او با افشاگریهایش بینى دشمنان کینه ‏توز را به‏ خاک مالید و از حریم مقدس امامان معصوم دفاع کرد. بى‏ تردید ، جابر از مصداقهاى روشن این سخن رسول خدا (ص) به شمار مى‏رود: «اذا کان یوم القیامه یوزن مداد العلماء مع دماء الشهداء فیرجح مداد العلماء على دماء الشهداء» هنگامى که روز قیامت‏ مى‏شود ، مرکب قلم دانشمندان را با خون شهیدان مى‏سنجند ؛ پس مرکب ‏قلم دانشمندان بر خون شهیدان برترى مى‏یابد.

منبع :ماهنامه کوثر؛شماره ۲۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *