اشاره:
برخی از مدافعین آیین زرتشت به توجیه آتش پرستی پرداخته و می گویندآتش پرستی به عقیده برخی افراد به معنای عبادت کردن آتش است، اما آتش پرستی در لفظ درست به معنای پرستاری کردن از آتش است. یعنی اینکه زرتشتیان از آتش مراقبت و نگهداری میکنند نه اینکه آن را خدای خویش میدانند و آن را عبادت میکنند. نوشته پیش رو این مسئله مورد بررسی قرار داده است.
در اینکه زرتشتیان بعد از آمدن دین اسلام و نپذیرفتن و ایمان نیاوردن آن کافر محسوب میشوند. چون مسلمان کسی است که دین اسلام را پذیرفته باشد و لا اقل شهادتین را به زبان جاری نموده باشد. ولی سخن در این است که آیا آیین زرتشت مانند مسیحیت و یهودیت توحیدی بوده است و آموزههای آن بر مبانی توحید استوار است یا خیر؟ و اینکه آتش پرستی موجب کفر زرتشتیان میشود یا خیر؟ بستگی به این دارد که آنان در واقع چه چیزی را می پرستند. برای روشن شدن این مطلب توجه به امور زیر لازم می باشد. ۱.
1. خدای زرتشت
همواره نزد محققان و پژوهشگران این سؤال مطرح بوده است که آیا زرتشت یگانه پرست بوده است یا خیر؟ آنچه میان مورخان و محققان و ایران شناسان معروف است اینکه زرتشت ثنوی مذهب بوده و آئین او مبتنی بر دوگانه پرستی است. این نسبت را بدین جهت به زرتشت دادهاند که بطور کلی اشیاء در این آئین به دو نوع تقسیم میشوند: نوع خوب و نوع بد، تمام خوبیها و خیرها یک مبدأ و یک ریشه دارند که به نام «اهورامزدا» یا «سپند مینو» نامیده شده است و تمام بدی و شرور هم مبدأ دیگری دارند به نام «اهریمن» یا “انگره مینو” و منشی ناپاک و پلید و هرچه زشتی و پلیدی و تیرگی و سیاهی در جهان دیده میشود زاده و آفریده اوست. طبق این نظریه اهورا مزدا و اهریمن رودرروی هم هر دو آفریننده و خالق هستند.[۱]
رابرت ا.هیوم میگوید: «… یکی از مشخصات اصلی و متمایز دین زرتشتی در میان همه ادیان عالم همین نظریه اعتقاد به ثنویت جهانی است، یعنی یک خداوند نیک و یک شیطان بد که علیه یکدیگر مبارزه میکنند. این دو قدرت از آغاز زمان وجود داشته تا پایان جهان نیز به کار محدود نمودن یکدیگر مشغولند.»[۲]
البته برخی دیگر از نویسندگان و محققان[۳] زرتشت را یکتاپرست دانستهاند. و برخیها بر این عقیدهاند که خود زرتشت یکتاپرست بود و آئینش توحیدی بود لکن به مرور زمان و ورود آئین و مراسم خرافی توسط برخی افراد نادان و علماء بی خرد، دستخوش تغییر، تحول و تحریف قرار گرفت و آئین زرتشتیان به ثنوی مذهب معروف گشت. شهید مطهری در این باب مینویسد: بدون شک زرتشتیان مقارن ظهور اسلام همچون مانویان و مزدکیان ثنوی مذهب بودهاند و این ثنویت را در دورههای بعد از طلوع اسلام نیز حفظ کردهاند… تنها در نیم قرن اخیر است که زرتشتیان دعوی توحید دارند و گذشته خود را یکباره انکار میکنند… ما مدعی نیستیم که دین زرتشت حتماً از اصل یک دین ثنوی بوده است و بنابراین زرتشت که قطعاً مدعی پیامبری است کاذب بوده است، خیر ما چنین ادعایی نداریم. مسلمانان از صدر اول غالباً با زرتشتیان به روش اهل کتاب عمل کردهاند یعنی مدعی بودهاند که این آئین در اصل و ریشه یک دین توحیدی و آسمانی بوده است و در ادوار بعد، هم چنانکه مسیحیت منحرف شد و به تثلیث گرائید آیین زرتشتی به ثنویت گرائید. به همین جهت شخص زرتشت نزد ما محترم است.”[۴]
۲. پرستش آتش
جان ناس که یکی از دانشمندان بزرگ تاریخ ادیان است در این زمینه مینویسد: از تشریفات و آداب عبادات و اعمال مذهبی از مذهب اصلی زرتشت چیز مهمی باقی نمانده همین قدر معلوم است که زردشت رسوم و مناسک آریانهای قدیم را که مبتنی بر اعتقاد به سحر و جادو و بت پرستی بوده و رو به زوال میرفته به کلی منسوخ نموده است، تنها یک رسم و یکم عبادت از زمان زرتشت باقی مانده است و آن چنان که گفتهاند وی در هنگام انجام مراسم پرستش در محراب آتش مقدس به قتل رسید و در هنگام عبادت جان سپرد. ولی باید دانست که زرتشت خود آتش را نمیپرستید. و آن عقیده که پیشینیان و نیاکان او در باره این عنصر مقدس داشتهاند وی نداشته است و معتقد است او با آنچه بعدها آتش پرستان اخیر عنوان کردهاند، اختلاف دارد، بلکه آتش را فقط یک رمز قدسی و نشانی گرانبها از اهورامزدا میدانسته است که به وسیله او به ماهیت و عصاره حقیقت علوی خداوند دانایی میتوان برد.[۵]
کریستین سن میگوید: در مباحثهای که یکی از «مغان» با «گیورگیسن» عیسوی کرده چنین گفته است: «ما به هیچ وجه آتش را خدا نمیدانیم، بلکه به وسیله آتش خدا را میستائیم…» [۶]. پس این مسلم است آتش خدای زرتشتیان نیست بلکه به وسیله آن خدای خود را می پرستند. بنا براین این سخن درست است که رو به سوی آتش و عبادت کردن به خودی خود موجب شرک و کفر نمی شود اما اگر آتش به عنوان خدا و آفریننده مورد پرستش قرار گیرد قطعا کفر وشرک است و لی زرتشتیان به وسیله آن از میان دو خدا یک خدا را که اهورامزدا باشد میپرستند و علت اصلی کفر آیین زرتشت این عقیده است که آنان معتقد به ثنویت و دو خدایی می باشد. و اگر به فرض اینکه قائل به یک خدا باشند توحیدی بودن آن ثابت می شود و لی مسلمان بودن و کافر نبودن از نظر دین مبین اسلام بعد از مبعوث شدن محمد مصطفی (صلیالله علیه و آله) به نبوت و پیامبری ایمان و اعتقاد به اسلام و نبوت آن حضرت می باشد به فرضی که اگر اصل آیین زردشت توحیدی بوده باشد پیروان این آیین بعد از آمدن اسلام چه آتش را عبادت بکنند و چه نکنند کافر محسوب می شوند.
پی نوشت:
[۱] . الهامی، داود، ایران و اسلام، انتشارات مکتب اسلام، ۱۳۷۴ ص ۶۷ و ۶۸.
[۲] . رابرت ا.هیوم، ادیان زنده جهان، ترجمه دکتر گواهی، عبدالرحیم، چاپ سوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۳. ص ۲۸۱ و ۲۸۲.
[۳] . همچون ابراهیم پورداوود، دکتر معین و جان بیناس.
[۴] . مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، چاپ دوازدهم، انتشارات صدرا، ۱۳۶۲. ص ۲۰۱.
[۵] . بیناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه حکمت، علی اصغر، چاپ هفتم، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۳.
[۶] . کریستین سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، چاپ نگین، تهران، بیتا.