نماز جماعت، کیفیت و شرایط آن

نماز جماعت، کیفیت و شرایط آن

۱۴۰۰-۰۷-۱۸

1069 بازدید

اشاره:

نماز جماعت، نمازی که به صورت دسته‌جمعی اقامه می‌شود و یکی از با فضیلت‌ترین عبادات اسلامی است. گفته‌اند نماز جماعت جنبۀ عبادی-اجتماعیِ دین را در بر دارد. در نماز جماعت، کسی را که جلو می‏‌ایستد و مردم به او اقتدا می‏‌کنند امام و نمازگزارانی را که به او اقتدا می‌کنند «مأموم» می‌گویند. از برخی احادیث استفاده می‌شود که آغاز تشریع نماز به صورت جماعت بوده است.[۱] اولین نماز جماعت را پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) اقامه کردند.

نماز جماعت علاوه بر آثار عبادی و اخلاقی، فواید سیاسی و اجتماعی بسیاری دارد از جمله بروز و ظهور همگانی عبادت خدا، ظهور و تجلی دین در سطح جامعه، همیاری برای انجام دادن کارهای نیک و دوری از گناهان، هویت یافتن جامعه اسلامی، آگاهی بیشتر مردم از یکدیگر، ایجاد الفت و ارتباط بین مسلمانان در پرتو انضباطی خاص.[۲]

در روایات تأکید فراوانی برای شرکت در نماز جماعت، حتی با تحمل سختی شده است[۳] و ثواب فراوانی برای آن ذکر شده تا جایی که اگر تعداد نمازگزاران بیش از ده نفر باشند، ثواب هر رکعت قابل شمارش نیست. نماز جماعتْ سنّت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) معرفی شده که اگر کسی بدون عذر آن را ترک کند، به نماز واقعی دست نمی‌یابد.[۴]

در دو جای قرآن امر به نماز جماعت شده است:

۱. «وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعین: و نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و با رکوع‏‌کنندگان رکوع کنید».[۵] رکوع دسته‌جمعی کنایه از نماز جماعت است.

۲. «یا مَرْیمُ اقْنُتی لِرَبِّک وَاسْجُدی وَارْکعی مَعَ الرَّاکعینَ؛:ای مریم، فرمانبرِ پروردگار خود باش و سجده کن و با رکوع‌کنندگان رکوع نما».[۶]

در روایات علاوه بر توصیه‌های مؤکد بر نماز جماعت، آثار و برکات فراوانی برای نماز جماعت بیان شده است که در بخش «آثار نماز جماعت» به آنها اشاره خواهد شد.

ترک بدون عذر نماز جماعت از عوامل عدم قبول نماز شمرده شده و کوچک شماردن آن به منزله کوچک شمردن خداوند بیان شده است.[۷]

تعداد حاضران در نماز جماعت، هر چه بیشتر باشد نزد خدا محبوب‌تر[۸] و پاداش آن بیشتر است: اگر مأموم یک نفر باشد فضیلت نماز ۱۵۰ برابر و اگر دو نفر باشند ۶۰۰ برابر است و چنانچه از ۹ نفر فزونتر شوند پاداش چنین نمازی را جز خدا نمی‌داند.[۹]

بعضی احادیث یک نماز جماعت را برتر از چهل سال نماز فُرادی در خانه معرفی می‌کنند[۱۰] و در روایتی دیگر فضیلت نماز جماعت به امامت یک عالِم، همچون نماز به امامت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بیان شده است.[۱۱] پیامبر فرمود: هر که به سوی مسجد برود به هر گامی که برمی‌دارد، هزار حسنه در نامه عملش می‌نویسند و هفتاد هزار درجه بدو عطا کنند و اگر در این حال از دنیا برود حق تعالی هفتاد هزار فرشته را مأمور می‌کند در قبر او را زیارت کنند و در تنهایی قبر مونس او باشند تا از قبرش مبعوث شود.[۱۲]

تاریخچه

در قرآن، شرکت حضرت مریم در نماز جماعت ذکر شده است.

اولین نماز جماعتی که در اسلام بر پا شد، به امامت رسول خدا و شرکت حضرت علی بود که بعد از آن جعفر طیار (برادر حضرت علی) به امر ابوطالب (پدر حضرت علی) به این جمع ملحق شد.[۱۳]. حضرت خدیجه(س) اولین زنی بود که در نماز جماعت شرکت می‌کرد[۱۴]

نمازجماعت، مستحب یا واجب؟

نظر فقیهان شیعه استحباب مؤکد نماز جماعت است[۱۵]. حنبلیان و برخی از حنفیان نماز جماعت را واجب عینی دانسته[۱۶] ولی اقامه نماز به جماعت را شرط صحت آن نمی‌دانند[۱۷] و گروهی از شافعیان نماز جماعت را برای مردان در غیر حال سفر، واجب کفایی دانسته‌اند[۱۸]. بیشتر حنفیان و مالکیان و برخی از شافعیان معتقدند که خواندن نماز به جماعت، در تمامی نمازهای واجب، به جز نماز جمعه، از مستحباتِ مؤکد برای همه کسانی است که بدون مشقت، توان حاضر شدن در آن را دارند[۱۹].

به نظر مشهور فقهای شیعه، نماز عید فطر و نماز عید قربان، در صورت وجود همه شرایط وجوب (از جمله حضور امام معصوم)، باید به جماعت خوانده شوند[۲۰]. رأی حنفیان[۲۱] و حنبلیان نیز همین است، ولی مالکیان و شافعیان به جماعت خواندنِ نمازهای عید را مستحب دانسته‌اند[۲۲]. همچنین به نظر همه مذاهب اسلامی، در نماز جمعه، جماعت شرط صحت نماز است[۲۳].

بیشتر فقهای اهل سنت به جماعت خواندنِ تمامی نمازهای مستحب را مجاز می‌دانند[۲۴]. مالکیان و حنفیان به جماعت خواندن برخی نوافل در غیر نمازهای مستحبی ماه رمضان و نیز نماز آیات را مکروه دانسته‌اند[۲۵]. فقیهان شیعه به جماعت خواندن نمازهای مستحب، جز نماز باران (نماز استسقاء)، را مشروع ندانسته و همه اقسام نمازهای جماعت مستحب، از جمله نماز تراویح، را بدعت شمرده‌اند[۲۶]؛ البته به نظر برخی فقها برگزاری نماز عید فطر و عید قربان به جماعت، در عصر غیبت جایز و مستحب است.

کیفیت نماز جماعت

شیوه برگزاری نماز جماعت در نمازهای واجب، در همه مذاهب اسلامی تقریباً یکسان است. در این نماز، امام جماعت، به نمایندگی از نمازگزاران، در رکعتهای اول و دوم حمد و سوره را می‌خواند و نمازگزاران، ضمن پیروی از امام در حرکات و اعمال نماز، بقیه ذکرهای نماز را در این دو رکعت و همه رکعتهای بعد با صدای آهسته می‌خوانند. نمازگزار (مأموم) نباید در افعال نماز به عمد از امام جماعت پیشی بگیرد. به نظر مشهور فقهای شیعه و برخی مذاهب اهل سنّت، پیروی نمازگزاران از امام جماعت در افعال نماز شرط صحت آن نیست، هرچند برخی فقها این امر را شرط صحت و شماری دیگر آن را شرط جماعت بودن نماز می‌دانند.[۲۷]

شرایط صحت نماز جماعت

فقهای شیعه و اهل سنت، برای اقامه صحیح نماز جماعت، رعایت شرایطی را لازم دانسته‌اند، از جمله:

حضور حداقل دو نفر در نماز جماعت، که یک نفر از آنان امامت را برعهده بگیرد. این شرط در مورد نمازهای جمعه و عید به گونه دیگری مطرح می‌شود.

یکسان بودن نماز امام جماعت با نمازگزاران از نظر وجوب یا استحباب (در نمازهای مستحبی که می‌توان به جماعت خواند)

تقدمْ نداشتنِ جایگاه نمازگزاران بر محل امام جماعت

نبودن مانع میان صف اول و امام جماعت، به گونه‌ای که نمازگزاران بتوانند امام را ببینند.

اتصال صفوف نماز جماعت به یکدیگر

بلندتر نبودن جایگاه امام جماعت از دیگر نمازگزاران؛[۲۸] از این رو، معمولاً در مساجد سطح محراب پایین‌تر از سطح مسجد ساخته می‌شود.

امام جماعت

در نماز جماعت، آنکه جلو می‌‏ایستد و مردم به او اقتدا می‏کنند، «امام‏» نام دارد. در نظام اجتماعی-سیاسی اسلام، آنکه پیشوایی جمعی را به عهده دارد باید از یک سری ‏فضیلت‏ها و برتری‏هایی برخوردار باشد، تا فضایل او، الهام‏ بخش دیگران نیز باشد. در نماز جماعت نیز، پیشنماز، علاوه بر داشتن عدالت و قرائت صحیح نماز باید در علم و عمل و تقوا برتر از دیگران باشد، مورد اطمینان مردم بوده[۲۹] و لیاقت رهبری معنوی نمازگزاران در دنیا[۳۰] و شفاعتشان در آخرت را داشته[۳۱] و زینت مسجد به حساب آید.[۳۲]

فقهای شیعه بر این شرط عدالت درباره امام جماعت بسیار تأکید کرده و صریحاً نماز جماعت با امام فاسق را باطل دانسته‌اند.[۳۳]

به نظر همه مذاهب فقهی، زن نمی‌تواند برای نمازگزارانی که در میان آنان مرد وجود دارد، امام جماعت باشد، اما به نظر برخی فقهای شیعه، امامت او برای جماعت زنان مجاز است.[۳۴]

آداب نماز جماعت

بهتر است نمازگزار محافظت بر صف اول[۳۵] داشته باشد که پاداش جهاد در راه خدا دارد،[۳۶] متوجه نماز خود باشد و از توجه به دیگران و اعمالشان خودداری کند، هماهنگی با امام جماعت را رعایت کرده و نظم جماعت را بر هم نزند، بهترین لباسهای خود را پوشیده و خود را معطر کند، در صفها مزاحم دیگران نشود، بوی بدن یا دهان او دیگران را آزار ندهد، به هنگام نماز صدای او دیگران را آزار ندهد، با برادران دینی احوالپرسی کرده و جویای احوال غائبین باشد. امام جماعت نیز باید حال شرکت کنندگان در نماز را مراعات کند.[۳۷]

آثار نماز جماعت

تأکید فراوان دین بر نماز جماعت نشان دهندۀ آثار و برکات فراوان آن در زندگی اجتماعی و معنوی مسلمانان است. از مهم‌ترین این آثار می‌توان به این موارد اشاره کرد: آشکار و عمومی شدن اسلام و اخلاص در بین مردم،[۳۸] عامل دوری از نفاق[۳۹]، خشنودی خدا و ملائکه،[۴۰] آمرزش گناهان[۴۱]، آسانی سختی‌های قیامت، ورود به بهشت،[۴۲] عامل استجابت دعا و[۴۳] توفیق شفاعت دیگران،[۴۴] نشان عظمت دین، هراسی در دل دشمنان و مایۀ آرامش مؤمنان، گسترش و تعمیق فرهنگ نماز در جامعه، تقویت کننده ‏روحیه اجتماعی و همدلی بین برادری دینی و زدودن روحیه استبدادی و تک روی، همکاری و تعاون و رسیدگی به مشکلات برادران دینی، آموزش علم و تقوا و عدالت و نظم، همنشینی با صالحان،… اشاره کرد.

مهم‌ترین نمازهای جماعت

از مهمترین نمازهای جماعت می‌توان به نمازهای مسجدالحرام و مسجدالنبی اشاره کرد که در طول قرن‌ها شاهد حضور مسلمان‌ها از ملیت‌های مختلف و با مذاهب مختلف در کنار هم بوده و باعث ایجاد وحدت و همدلی در بین مسلمانان می‌شود. نماز جماعت مسجدالحرام در شلوغ‌ترین ایام حج با شرکت حدود ۴ میلیون نمازگزار اقامه می‌شود.

آیت الله محمد حسین کاشف الغطا در سال ۱۳۵۰ق از سوی علمای عراق در «کنگره اسلامی قدس» شرکت کرد و شخصیت او باعث شد در مسجدالاقصی نماز به امامت او بر پا شده و هزاران مسلمان از جمله علمای مذاهب مختلف عضو کنگره به او اقتدا کردند. آن زمان شیعه حتی در بیروت نمی‌توانست بدون تقیه در مسجدی نماز بگذارد اما بعد از این سفر اوضاع به عکس شده و به شیعه مانند دیگر مذاهب اسلامی نگریستند.

پی نوشت:

  1. اشتهاردی، ج۲، ص۸۴.
  2. ابن بابویه، ۱۳۸۶، ج۱، ص۲۶۲، ج۲، ص۳۲۵.
  3. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):الصلاه جماعه و لو علی رأس زج در نماز جماعت شرکت نمایید، گر چه آن را بر سر آهن و نوک نیزه انجام دهید. یعنی هر قدر سخت و دشوار باشد، از حضور در جماعت دریغ نکنید. بحار الانوار، ج,۸۸ ص۴.
  4. کلینی، ج۳، ص۳۷۲.
  5. بقره: ۴۳.
  6. آل عمران: ۴۳.
  7. من حقره فانما یحقرالله. من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۷۷.
  8. ما کثر فهو احب الی الله. کنزالعمال، ج۸، ص۲۵۸.
  9. مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۸۷، رساله حضرت امام، مسئله ۱۴۰۰.
  10. رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره اهمیت جماعت، فرمود: «صلاه الرجل فی جماعه خیر من صلاته فی بیته اربعین سنه. قیل: یا رسول الله! صلاه یوم؟ فقال صلی الله علیه و آله: صلاه واحده»، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۸۸.
  11. قال رسول الله – صلی الله علیه وآله -:من صلی خلف عالم فکانما صلی خلف رسول الله؛ کسی که پشت سر عالم نماز به جا آورد، مانند کسی است که پشت سر پیغمبر خدا نماز خوانده است. بحارالانوار، ج۸۸، ص۱۱۹
  12. ثواب الاعمال، ص۲۵۹، بحار، ج۸۵، ص۴۳۴
  13. بحارالانوار ج۸۵ ص۳
  14. اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۴۱۴
  15. طوسی، ۱۳۸۷، همانجا؛ نراقی، ج۸، ص۱۱ـ۱۲
  16. ابن اثیر، ج۵، ص۵۶۴، ۵۶۶
  17. زحیلی، ج۲، ص۱۱۶۹
  18. خطیب شربینی، ج۱، ص۲۲۹ـ۲۳۰
  19. نووی، ج۴، ص۱۸۸؛ زحیلی، ج۲، ص۱۱۶۷ـ ۱۱۶۸
  20. ابن بابویه، ۱۴۱۵، ص۱۴۹؛ محقق حلّی، ج۱، ص۷۸؛ نراقی، ج۶، ص۶
  21. برای نمونه رجوع کنید به کاسانی، ج۱، ص۶۱۶
  22. رجوع کنید به خطیب شربینی، ج۱، ص۲۲۵؛ بهوتی حنبلی، ج۱، ص۵۵۳
  23. ابوالفضل موصلی، ج۱، ص۸۳؛ علامه حلّی، ج۱، ص۵۱؛ بهوتی حنبلی، ج۱، ص۵۵۲ ۵۵۳
  24. ابن قدامه، ج۱، ص۷۷۵ـ ۷۷۶؛ جزیری، ج۱، ص۳۷۰ـ۳۷۱
  25. شمس الائمه سرخسی، ج۲، ص۳۷؛ جزیری، ج۱، ص۳۷۰
  26. طوسی، ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷، ج۱، ص۵۳۰
  27. جزیری، ج۱، ص۳۸۱ـ ۳۸۵؛ بروجردی، ج۱۷، ص۲۲۹ـ۲۳۲
  28. پورتال انهار، توضیح المسائل مراجع.
  29. مستدرک الوسائل، ج۱ ص۴۹۰
  30. مستدرک الوسائل، ج۱ ص۴۹۱، وسائل، ج۵ ص۴۱۶.
  31. وافی، ج۲ ص۱۷۷.
  32. نورالثقلین، ج۲ ص۱۹.
  33. ابن قدامه، ج۲، ص۲۲
  34. شافعی، ج۱، ص۱۹۱؛ طوسی، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۵۷؛ ابن قدامه، ج۲، ص۳۳؛ نووی، ج۴، ص۲۵۵
  35. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):و من حافظ علی الصف الاول و التکبیره الاولی لا یؤذی مسلما اعطاه الله من الاجر ما یعطی المؤذنون فی الدنیا و الاخره کسی که محافظت و مداومت بر صف اول و تکبیر اول نماید، و مسلمانی رااذیت نکند، خداوند به او اجری معادل اجری که مؤذن در دنیا و آخرت دریافت می‌کند، عطاخواهد کرد. وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۸۷
  36. قال ابوالحسن موسی بن جعفر – علیه‌السلام -:ان الصلوه فی الصف الاول کالجهاد فی سبیل الله – عز و جل -؛ نماز خواندن در صف اول، مانند جهاد در راه خداست. وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۸۷
  37. قال علی (علیه‌السلام): و قد سئلت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) حین وجهنی الی الیمن کیف اصلی بهم؟ فقال صل بهم کصلوه اضعفهم و کن بالمؤمنین رحیما. هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا به سوی یمن می‌فرستاد، از ایشان پرسیدم: چگونه با آنان نماز بخوانم؟ آن حضرت فرمود؟ نمازی بخوان همچون نمازی که ناتوان‌ترین آنها می‌خواند و نسبت به مؤمنان رحیم و مهربان باش.نهج البلاغه، نامه ۵۲.
  38. امام رضا علیه‌السلام فرمود: «انما جعلت الجماعه لئلا یکون الاخلاص والتوحید والاسلام والعباده لله الا ظاهرا مشکوفا مشهورا؛ علت تشریع نماز جماعت آن است که اسلام و توحید و بندگی و اخلاص به خداوند متعال در معرض دید عموم و ظاهر و مشهور در میان مردم باشد». وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۷۲.
  39. مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۸۸.
  40. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):ثلاثه یضحک الله الیهم: الرجل اذاقام باللیل یصلی و القوم اذا صفوا فی الصلاه، و القوم اذا صفوا فی قتال العدو. سه گروهند که خداوند از آنان خشنود است:۱- کسی که نماز شب می‌خواند.۲- جمعی که نماز جماعت تشکیل می‌دهند.۳- دسته‌ای که در برابردشمن در راه خدا صف آرایی کرده‌اند. ثواب الاعمال، ص۹۶.
  41. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):من اتی الجماعه ایمانا واحتسابا استأنف العمل کسی که در نماز جماعت با ایمان و قصد پاک و خشنودی خدا داخل شود، اعمال خود را از سر گیرد. (کنایه از این است که گناهان گذشته‌اش بخشیده می‌شود. ثواب الاعمال، ص۸۷
  42. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):فما من مؤمن مشی الی الجماعه الا خفف الله علیه اهوال یوم القیامه، ثم یأمر به الی الجنه. پس مؤمنی نیست که در راه نماز جماعت قدم بردارد مگر این که خداوندتبارک و تعالی ترس وهراس روز قیامت را برای او سبک می‌گیرد، سپس او راامر می‌کند به ورود به بهشت. وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۷۲.
  43. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):ان الله یستحیی من عبده اذا صلی فی جماعه ثم سأله حاجه ان ینصرف حتی یقضیها زمانی که بنده‌ای نمازش را به جماعت بخواند، خداوند از او حیاء می‌کند وهنگامی که از او طلب حاجت کرد، منصرف نشود، مگراین که حاجتش رابرآورد. بحار الانوار، ج,۸۸ ص۴.
  44. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):ان الله وعد ان یدخل الجنه ثلاثه نفور بغیرحساب و یشفع کل واحد منهم فی ثمانین الفا، المؤذن و الامام، و رجل یتوضا ثم یدخل المسجد فیصلی فی الجماعه همانا خداوند به سه گروه وعده داد، بدون حساب واردبهشت شوند، و هریک از این سه گروه (روز قیامت) می‌توانند هشتاد هزار نفر راشفاعت کنند وآنها عبارتند از: ۱- مؤذن. ۲- امام جماعت. ۳- کسی که وضو بگیرد، سپس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت به جا آورد. مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۸۸.

منابع

  1. قرآن کریم.
  2. ابن اثیر، جامع الاصول فی احادیث الرسول، چاپ عبدالقادر ارناؤوط، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
  3. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
  4. ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم [بی تا. ].
  5. ابن بابویه، المقنع، قم ۱۴۱۵؛
  6. ابن حجرعسقلانی، تلخیص الحبیر، [بیروت ]: دارالفکر، [بی تا.].
  7. ابن حجرعسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بیروت: دارالمعرفه، [ بی‌تا. ].
  8. ابن حزم، المحلّی ‘، چاپ احمد محمدشاکر، بیروت: دارالجیل، [بی تا. ].
  9. ابن عابدین، حاشیه ردّ المحتار علی الدّرالمختار: شرح تنویرالابصار، چاپ افست بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
  10. ابن قدامه، المغنی، بیروت: دارالکتاب العربی، [ بی‌تا.].
  11. ابن ماجه، سنن ابن ماجه، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، [قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴]، چاپ افست [بیروت، بی‌تا. ].
  12. عبداللّه بن محمود ابوالفضل موصلی، الاختیار لتعلیل المختار، تعلیقات محمود ابودقیقه، استانبول ۱۹۸۴.
  13. سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
  14. علی پناه اشتهاردی، تقریر بحث السید البروجردی، قم ۱۴۱۶.
  15. محمدحسین اصفهانی، بحوث فی الفقه، قم ۱۴۱۸.
  16. محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، [چاپ محمد ذهنی افندی]، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
  17. مرتضی بروجردی، المستند فی شرح العروه الوثقی، تقریرات درس آیه اللّه خوئی، ج۱۷، قم ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
  18. منصوربن یونس بهوتی حنبلی، کشاف القناع عن متن الاقناع، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
  19. محمدبن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۱، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳.
  20. توضیح المسائل مراجع: مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظّم تقلید، گردآوری محمدحسن بنی هاشمی خمینی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
  21. عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
  22. حرّعاملی؛ وسایل الشیعه.
  23. محمدبن علی حصکفی، الدّرالمختار، درابن عابدین، همان منبع.
  24. محمدبن احمد خطیب شربینی، مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، مع تعالیق جوبلی بن ابراهیم شافعی، بیروت: دارالفکر، [بی تا.].
  25. احمد خوانساری، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، علق علیه علی اکبر غفاری، ج۱، تهران ۱۳۵۵ ش.
  26. ابوالقاسم خوئی و جوادتبریزی، صراط النجاه: استفتاءات لآیه اللّه العظمی الخوئی مع تعلیقه و ملحق لآیه اللّه العظمی التبریزی، قم ۱۴۱۶ـ ۱۴۱۸.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *