اشاره:
اهل بیت به دو معناست یکی معنای لغوی و دیگر معنای اصطلاحی، معنای لغوی شامل همه افراد خانواده مانند فرزندان، همسران و وابستگان دیگر میشود، ولی در اصطلاح قرآن و سنت پیامبر مخصوص پنج نفر است، رسول الله، امام علی، فاطمه زهرا، حسن و حسین علیهم السلام.
«اهل» در لغت به معنای انس و قرابت آمده[۱] و «بیت» هم به معنای محل سکونت و جای بیتوته است.[۲] اصل اهل البیت در لغت به معنای خویشان فرد است که با او قرابت و خویشاوندی داشته باشند،[۳] ولی به طور مطلق در معنای عامتری که شامل تمامی افرادی که در نسب، دین، مسکن، وطن و شهر با فردی شریک باشند نیز استعمال شده است.[۴]
«اهل بیت» در اصطلاح قرآن، حدیث و علم کلام، به معنای خانوادۀ پیامبر گرامی اسلام (ص) است. این اصطلاح در این معنا در آیۀ تطهیر؛ یعنی آیۀ ۳۳ سورۀ احزاب به کار رفته است: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً؛ همانا خدا می خواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».
همۀ مفسران شیعه[۵] و بسیاری از مفسران اهل سنت[۶] اعتقاد راسخ دارند که آیۀ تطهیر در شأن اصحاب کسا؛ یعنی حضرت محمد (ص)، علی (ع)، فاطمه (س)، حسن (ع) و حسین (ع) نازل شده است و منظور از اهل بیت آنان هستند. هم چنین در احادیث زیادی که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده، این اصطلاح بر بقیۀ امامان؛ یعنی از امام علی بن الحسین (امام سجاد) تا امام زمان (عج) نیز اطلاق شده است[۷].
مسلمانان به پیروی از قرآن کریم و سخنان پیامبر صلی الله علیه وآله کلمه اهل بیت را در اهل بیت پیامبرخدا صلی الله علیه وآله استعمال کرده اند و این مسأله به گونه ای شهرت یافته که اراده معنای دیگری از این کلمه، محتاج قرینه است.
ما برای بررسیِ این مسأله، از قراین درونی و برونی آیه مورد نظر، مدد میجوییم:
قرائن درونی
الف: کسانی که همسران پیامبر خدا را مشمول آیه میدانند، به این نکته تمسک کرده اند که جملات پیش و پس از آیه تطهیر، همگی در باره همسرانِ پیامبر صلی الله علیه وآله است. اما باید توجه داشت که مسأله یادشده نه تنها دلالتی بر شمول آیه نسبت به زنان پیامبر صلی الله علیه وآله ندارد، بلکه همین مسأله، خود قرینه روشنی است بر این که مخاطب آیه تطهیر، کسانی غیر از همسران پیامبرند، چرا که در جملات پیشین و پسینِ آیه، تمامی ضمایر به صورت مؤنث آمده (کنتنّ، امتعکنّ، اسرحکنّ، تدرن، لستن، اتقیتنّ، فی بیوتکنّ.
در حالی که در آیه تطهیر، جهتِ خطاب تغییر کرده و ضمایر آن، به صورت مذکر «عَنْکُمُ» ، «یُطَهِّرَکُمْ» آمده است و این به وضوح دلالت دارد که مصادیق آیه کسانی غیر از همسران پیامبرند.
ب: لسان آیه تطهیر، لسان مدح و ستایش و حاکی از مقام بلند اهل بیت است، در حالی که لسان آیه های مربوط به همسران پیامبر صلی الله علیه وآله لسان پرهیز دادن و ترساندن است. به همین دلیل، هرگز نمیتوان هر دو لسان را مربوط به یک گروه دانست.
ج: مفاد آیه تطهیر، اعطای نوعی مصونیت از گناه و لغزش و عصمتِ دارندگان مقام تطهیر است، در حالی که همسران پیامبر صلی الله علیه وآله به اتفاق مسلمانان، مصون و معصوم از خطا و گناه نبودهاند.
د: منظور از «اراده» در آیه شریفه تطهیر «إِنَّما یُرِیدُ اللهُ…» اراده تکوینی است. حال با توجه به این نکته، میتوان پرسید: آیا مراد از زدودن پلیدی از اهل بیت علیهم السلام در آیه شریفه، دور ساختن و دفع پلیدی است، یعنی این که آنها از خارج هیچ گونه پلیدی نداشتهاند. یا برداشتن و رفع آن است؟ یعنی آلودگی بوده اما خداوند آن را برطرف کرده است .
اگر فرض نخست منظور باشد، در این صورت تمام زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا دست کم بیشتر آنان، پیش از اسلام در پلیدی (شرک و کفر) بوده اند و در نتیجه از حکم آیه خارج اند.
و اگر فرض دوم منظور باشد، (برداشتن پلیدی) چاره ای نداریم جز آن که پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله)را از حکم آیه خارج بدانیم; زیرا در زندگی پیامبر هیچ گونه پلیدی وجود نداشته است. در حالی که پیامبر خدا به طور قطع در حکم آیه داخل است. پس فرض نخست ثابت می شود و فرض دوم منتفی می گردد و زنان پیامبر به طور قطع از حکم آیه خارج می گردند.
مقصود از اهل بیت در آیه تطهیر، اهل بیت پیامبرند که منحصراً ساکن یک خانه بوده اند، یعنی فاطمه زهرا، امیرالمؤمنین و دو فرزندشان حسن و حسین(علیهما السلام) . و این که برخی گفته اند مقصود از آیه، همسران پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله)هستند، درست نیست، چون خانه های همسران آن حضرت یک خانه نیست، بلکه خانه های متعدد بوده است که اینان در آن ساکن بوده اند. دلیل این مطلب، سخن خداوند در صدر آیه تطهیر است که می گوید: «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ»[۸]که خطاب متوجه کسانی است که در خانه های پیامبر(صلی الله علیه وآله) می زیسته اند.
قرائن برونی
افزون بر قرائن درونی آیه، قرائن برونی دیگری نیز وجود دارد که همسران پیامبر صلی الله علیه وآله را از شمول آیه تطهیر خارج می سازد.
بدون شک در آیه تطهیر، از سوی خداوند مقام بزرگی برای اهل بیت ثابت و به همه مسلمانان اعلام شده است. حال چگونه می توان تصور کرد که همسران پیامبر صلی الله علیه وآله از سوی خداوند به چنین مقام ارجمندی نایل آمده باشند، اما خود آنان از وجود چنین فضیلتی برای خود غافل باشند، چنان که حتی یک نفر از آنان، برای یک بار هم که شده، چنین فضیلتی را برای خود یادآور نشده و دیگران بدان توجه نداده باشد؟
نه تنها تاریخ از آنان چنین چیزی نقل نکرده، بلکه از قول خود آنان نقل کرده که گفته اند: آیه تطهیر در حق غیر ایشان (یعنی خمسه طیبه) نازل شده است.
بهترین راه برای تعیین دقیقِ مصادیق اهل بیت، مراجعه به روایاتی است که از قول خود پیامبر(صلی الله علیه وآله) ، به تفسیر آیه شریفه میپردازد.
طبق روایات فراوانی که از طریق شیعه و سنی به دست ما رسیده، پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله پس از نزول آیه تطهیر، پارچهای به دست گرفت و علی علیه السلام، فاطمه علیها السلام، حسن و حسین علیهما السلام را به زیر آن بُرد و سپس فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلاَءِ أَهْلُ بَیْتِی وَ عِتْرَتِی فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِیراً»؛ پروردگارا! اینان اهل بیت من و اهل و خاندان من هستند، پس هرگونه آلودگی را از آنان دور گردان و به طور کامل پاکشان نما.
تعداد این روایات که نزد شیعه و سنی به «حدیث کِساء» شهرت یافته، به ده ها مورد بالغ میشود و جمع کثیری از صحابه پیامبر خدا آن را نقل کرده اند.
ام سلمه همسر پیامبر خدا صلی الله علیه وآله که طبق نقل بیشتر روایات، این جریان در خانه او روی داده، از پیامبر تقاضا می کند تا اجازه دهند او نیز به جمع اصحاب کسا بپیوندد و از این فیض بزرگ بهره مند شود، اما پیامبر خدا از پیوستن او به جمع اصحاب کسا مانع شده و با تعابیر محبت آمیزی چون: «یرحمکِ الله، انتِ علی مکانِکِ و أنتِ علی خیر و إلی خیر، وإنّک مِن أزواج النبیّ و…»[۹] «رحمت خدا بر تو باد، تو همواره به راه خیر و صلاح بوده ای و… از او دلجویی میکند. از همسران پیامبر به جز امّ سلمه، عایشه و زینب نیز عین ماجرای فوق را نقل کرده و تصریح کردهاند که آیه تطهیر در مورد خمسه طیبه نازل شده است.
روش دیگری که پیامبر برای تعیین مراد از آیه تطهیر، و بیان مصادیق آن برگزیدند، این است که ایشان سپیده دم، هنگامی که برای اقامه نماز صبح از خانه خارج می شدند، به در خانه فاطمه(علیها السلام) رفته، میفرمود:
السَّلاَمُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه ُ أَهْلَ الْبَیْتِ } إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا{ اَلصَّلاهُ رَحِمَکُمُ اللهُ؛ درود و رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت باد. «خداوند اراده نمود تا هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت دور گرداند و به طور کامل پاکتان سازد.» وقت نماز است، مهیا شوید رحمت خدا بر شما باد.
مدت این روشِ رفتاریِ پیامبر را «ابوسعید خدری»[۱۰] چهل روز، «انس بن مالک»[۱۱] شش ماه، «ابوحمراء»[۱۲] شش و در نقلی هفت یا هشت ماه و «ابن عباس»[۱۳] نه ماه، اعلام داشته اند
به نظر می رسد علت اختلاف در مدت زمان مذکور، این بوده که هریک از راویان ماجرا، تنها مدتی را که خود شاهد آن بوده، روایت کرده است. بنابراین، نقل های یادشده با هم ناسازگار نیست
بدان گونه که ذکر شد پیامبر خدا از همان آغاز نزول آیه تطهیر، مصداق اهل بیت را معین نموده و راه را بر هر گونه تفسیر ناروا در مورد اهل بیت بسته اند. این اقدام پیامبر موجب شده است تا جز معدودی از کسانی که نظراتشان وزنی ندارد، کسی در اختصاص این آیه به پنج تن تردید نکند.
پی نوشت:
[۱] . فیومی، المصباح المنیر ، مؤسسه دارالهجره، چاپ اول، قم، ۱۴۰۵ق ص ۲۸.
[۴] . راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، داودى، صفوان عدنان، ص ۲۹، دارالعلم/ الدار الشامیه، چاپ اول، دمشق/ بیروت، ۱۴۱۲ق.
[۵] . به عنوان نمونه ر.ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۶، ص ۳۱۲، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، قم، ۱۴۱۷ق.
[۶] .به عنوان نمونه ر.ک: طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲۲، ص ۶-۷، دار المعرفه، چاپ اول، بیروت، ۱۴۱۲ق.
[۷] . مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۳۶، ص ۳۳۶، ح ۱۹۹، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.
[۹] . حاکم حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، تهران، اول، ۱۴۱۱ ق، ج، ۲، ص ۳۴، ۳۸، ۴۳، ۴۴، ۵۰، اسماعیل بن عمر ابن کثیر، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۹ ق، ج ۳، صص ۴۹۲ و ۴۹۴؛ أبو عبد الله الحاکم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدویه بن نُعیم بن الحکم الضبی الطهمانی النیسابوری المعروف بابن البیع (المتوفى: ۴۰۵هـ)، المستدرک على الصحیحین، دار الکتب العلمیه – بیروت، الأولى، ۱۴۱۱ – ۱۹۹۰مستدرک حاکم، ج ۳، صص ۱۴۶ و ۱۵۰.
[۱۰] . شواهد التنزیل، ج۲، ص ۴۴، ص۶۶۵؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، دار الفکر – بیروت، ج۶، ص۶۰۶.
[۱۱] . تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۴۹۲، شواهد التنزیل، ج۲، صص۱۸، ۲۱، ۲۲ و ۲۵.
[۱۲] . الدرالمنثور، ج۶، صص۶۰۷ و ۶۰۶، تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۲.
[۱۳] . الدرالمنثور، ج۶، ص۶۰۶.