پرسش : روایات اسلامی چه کسانی را به عنوان مصداق «اهل البیت» در آیه «تطهیر» معرفی می نمایند؟
پاسخ اجمالی:
مصداق عبارت «اهل البیت» در آیه «تطهیر» پیامبر(ص)، على، فاطمه، حسن و حسین(ع) میباشند. دلیل آن چهار دسته روایت است که دسته ای می گوید: آیه تطهیر شامل همسران پیامبر(ص) نمی شود. یک دسته تاکید دارد که بعد از نزول این آیه، پیامبر(ص) چندین ماه هنگام نماز صبح کنار درب خانه فاطمه(س) می ایستاد و این آیه را قرائت میفرمود و دسته چهارم که صراحتا مى گوید: این آیه درباره رسول خدا(ص)، على، فاطمه، حسن و حسین(ع) نازل شده است.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در آیه ۳۳ سوره احزاب می فرماید: «… إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» ؛ (… خداوند فقط مى خواهد پلیدى [گناه] را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد).
جمعى از مفسّران اهل سنت «اهل البیت» را به معنى همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) دانسته اند. ولى تغییر سیاق آیه و تبدیل ضمیرهاى جمع مؤنت در ماقبل و مابعد این آیه به جمع مذکّر دلیل روشنى است که این جمله محتواى جداگانه ای دارد و منظور از آن چیز دیگرى است، مگر نه این است که خداوند حکیم است و قرآن در حد اعلاى فصاحت و بلاغت و همه تعبیرات آن روى حساب است.
گروهى دیگر از مفسران آن را مخصوص به پیامبر و على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) دانسته اند و روایات فراوانى که در منابع اهل سنت و شیعه وارد شده و در ذیل بحث به بخشى از آنها اشاره مى کنیم گواه بر این معنى است.
شاید به دلیل وجود همین روایات است که حتى کسانى که آیه را مخصوص به این بزرگواران ندانسته اند معنى وسیعى براى آن قائل شده اند که هم این بزرگواران را شامل مى شود و هم همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) را، و این تفسیر سومى در آیه است.
امّا روایاتى که دلیل اختصاص آیه به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) و بانوى اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) و دو فرزندشان حسن و حسین(علیهما السلام) مى باشد ـ همان گونه که اشاره شد ـ بسیار زیاد است، از جمله هجده روایت تنها در تفسیر «الدّر المنثور» نقل شده است که پنج روایت از امّ سلمه، سه روایت از ابو سعید خدرى، یک روایت از عایشه، یک روایت از انس، دو روایت از ابن عباس، دو روایت از ابى الحمراء، یک روایت از وائله بن اسقع، یک روایت از سعد، یک روایت از ضحاک بن مزاحم و یک روایت از زید بن ارقم است!(۱)
مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان، روایاتى را که در این باره وارد شده بیش از هفتاد روایت مى شمرد و مى فرماید: «آنچه از طرق اهل سنت، در این زمینه نقل شده بیش از آن است که از طریق شیعه وارد شده است!» و راویان دیگرى را غیر از افرادى که در بالا نام بردیم نیز بر آنها مى افزاید (راویانى که روایت آنها در غیر تفسیر الدّر المنثور آمده است).
بعضى نیز تعداد روایات و کتبى که این روایات در آن نقل شده بالغ بر صدها ذکر کرده اند و بعید نیست چنین باشد.
در اینجا تنها قسمتى از آن روایات را با ذکر منابع آنها مى آوریم تا روشن شود آنچه «واحدى» در «اسباب النزول» مى گوید: «اِنَّ الآیَهَ نَزَلَتْ فِى النَّبىِ(صلى الله علیه و آله) وَ عَلىِّ وَ فاطِمَهَ و الْحَسَنیْنِ(علیهم السلام) خاصَّهً لا یُشارِکُهُمْ فیها غَیْرُهُمْ»(۲)؛ (این آیه در خصوص پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و على و فاطمه و حسنین(علیهم السلام) نازل شده و کس دیگرى در آن با آنها مشارکت ندارد) یک واقعیت است.
این احادیث را مى توان در چهار بخش خلاصه کرد:
۱ـ روایاتى که از بعضى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده و با صراحت مى گوید، هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) سخن از این آیه شریفه مى گفت، از حضرتش سؤال کردیم که آیا ما هم جزء این آیه هستیم؟ فرمود: «شما خوبید اما مشمول این آیه نیستید!».
از جمله ثعلبى در تفسیر خود از ام سلمه همسر گرامى پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در خانه خود بود که فاطمه(علیها السلام) غذایى نزد آن حضرت آورد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «همسر و دو فرزندت حسن و حسین(علیهما السلام) را صدا کن»، آنها آمدند، سپس غذا خوردند. بعد پیامبر(صلى الله علیه وآله) عبایى بر آنها افکند و گفت: «اللّهُمَ! هؤُلاءِ اَهْلُ بَیْتى وَ عِتْرَتى فَاذْهِبْ عَنْهُمُ الرَّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهیراً»(۳)؛ (خداوندا اینها اهل بیت من و عترت من هستند، پلیدى را از آنها دور کن، و از هر گونه آلودگى پاکشان گردان) و در اینجا بود که آیه «اِنَّما یُریدُ اللهُ» … نازل شده … من گفتم اى رسول خدا! آیا من هم با شما هستم؟! فرمود: «اِنَّکِ اِلى خَیْر»؛ (تو بر نیکى هستى [امّا در زمره این گروه نیستى]).
ثعلبى از علماى معروف اهل سنت که در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم مى زیسته و «تفسیر کبیر» او معروف است، از عایشه همسر پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین نقل مى کند: هنگامى که از او درباره جنگ جمل و دخالتش در آن جنگ ویرانگر سؤال کردند [باتأسف] گفت: این یک تقدیر الهى بود! و هنگامى که درباره على(علیه السلام) سؤال کردند، چنین گفت:
«تَسْأَلُنى عَنْ اَحَبِّ النّاسِ کانَ اِلى رَسُولِ اللهِ، وَ زَوْجِ اَحَبِّ النّاسِ کانَ اِلى رَسُول اللهِ، لَقَدْ رَأِیْتُ عَلیَّاً وَ فاطِمَهَ وَ حَسَناً وَ حُسَیْناً وَ جَمَعَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) بِثَوْب عَلَیهِمْ، ثُمَ قالَ: اللّهُمَ هؤلاءِ اَهْلُ بَیْتى وَ حامَتى فَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْهُمْ تَطْهیراً، قالَتْ فَقْلْتُ یا رَسُول اللهِ اَنَا مِنْ اَهْلِکَ قال تَنَحّى فَاِنَّکِ اِلى خَیْر»(۴)؛ (آیا از من درباره کسى سؤال مى کنى که محبوب ترین مردم نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود، و از کسى مى پرسى که همسر محبوب ترین مردم نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بود؟ من با چشم خود دیدم على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) را که پیامبر(صلى الله علیه وآله) آنها را در زیر پارچه اى جمع کرده بود، و فرمود: خداوندا! اینها خاندان من هستند و حامیان من، رجس و پلیدى را از آنها ببر و از آلودگى ها پاکشان فرما، من گفتم اى رسول خدا آیا من نیز از آنها هستم؟ فرمود: دور باش تو بر خیر و نیکى هستى [اما جزء این جمع نمى باشى]).
این گونه احادیث با صراحت مى گوید که همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) جزء اهل بیت در این آیه نبودند.
۲ـ داستان حدیث کساء در روایات فوق العاده فراوانى با تعبیرات مختلف وارد شده و قدر مشترک همه آنها این است که پیامبر(صلى الله علیه وآله)، على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) را فرا خواند ـ و یا به خدمت او آمدند ـ پیامبر(صلى الله علیه وآله) عبا ـ یا پارچه اى و … ـ بر آنها افکند و گفت: «خداوندا! اینها خاندان من هستند؛ رجس و آلودگى را از آنها دور کن» و در این هنگام آیه «اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ الرَّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ» نازل گردید.
قابل توجه اینکه این حدیث، در «صحیح مسلم» از قول عایشه آمده و هم چنین حاکم در «مستدرک» و بیهقى در «سنن» و ابن جریر در تفسیرش و سیوطى در «الدّر المنثور» آن را نقل کرده اند.(۵)
حاکم حسکانى نیز در «شواهد التنزیل» آن را آورده است(۶) در صحیح «ترمذى» نیز کراراً این حدیث نقل شده، در یک جا از عمرو بن ابى سلمه و در جاى دیگر از امّ سلمه.(۷)
نکته دیگر اینکه فخر رازى به مناسبتى در ذیل آیه مباهله (آیه ۶۱ سوره آل عمران) بعد از نقل این حدیث (حدیث کساء) مى افزاید: «وَ اعْلَمُ اَنَ هذِه الرَّوایهَ کَالمُتَّفَقِ صِحَّتِها بَیْنَ اَهْلِ التَّفْسیرِ وَ الْحَدیثِ»(۸)؛ (بدان که این روایت هم چون روایتى است که صحتش مورد اتفاق در میان علماى تفسیر و حدیث است).
این نکته نیز قابل توجه است که امام احمد حنبل در «مسند» خود، این حدیث را از طرق مختلف آورده است.(۹)
۳ـ در بخش دیگرى از روایات که آن نیز متعدد و فراوان است مى خوانیم که بعد از نزول آیه تطهیر، پیامبر(صلى الله علیه وآله) چندین ماه ـ در بعضى شش ماه و در بعضى هشت یا نُه ماه آمده است ـ هنگامى که براى نماز صبح از کنار خانه فاطمه(علیها السلام) مى گذشت صدا مى زد: «الصَّلوه! یا اَهْلَ البَیْتِ! اِنَّما یُریْدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»؛ (هنگام نماز است اى اهل بیت! خداوند فقط مى خواهد پلیدى [گناه] را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک سازد!).
این حدیث در «شواهد التنزیل» نوشته مفسر معروف حاکم حسکانى از انس بن مالک نقل شده است.(۱۰) و در همان کتاب، حدیث دیگرى به عنوان هفت ماه از ابى الحمراء آمده است و نیز در همان کتاب، این جریان به عنوان هشت ماه از ابو سعید خدرى نقل شده است.(۱۱)
تفاوت این تعبیرات، طبیعى است؛ زیرا ممکن است انس شش ماه این مطلب را دیده باشد و ابوسعید خدرى هشت ماه و ابى الحمراء هفت ماه و ابن عباس نُه ماه.(۱۲) هر کس آن چه را دیده نقل کرده است، بى آنکه تضادى در میان سخنان آنها باشد.
به هر حال ادامه این برنامه و تکرار این سخن در آن مدت طولانى از سوى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) یک مسأله حساب شده بوده است. او مى خواسته به وضوح و با تأکید پى در پى روشن سازد منظور از «اهل بیت» تنها اهل این خانه اند، تا در آینده تردیدى براى هیچ کس باقى نماند و همه بدانند این آیه تنها در شأن این گروه نازل شده است و عجب اینکه با این همه تکرار و تأکید، باز مسأله براى بعضى مفهوم نشده است. راستى حیرت انگیز است. به خصوص اینکه تنها خانه اى که در ورودى آن به مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله) باز مى شد خانه پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) بود، زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور داد تمام درهایى که به سوى مسجد باز مى شد ببندند جز این دو در.
پیدا است همیشه جمعى از مردم به هنگام نماز، این سخن را در آنجا از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى شنیدند، با این حال شگفت آور نیست که بعضى از مفسران اصرار دارند مفهوم آیه را توسعه دهند تا همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) را نیز شامل گردد، با اینکه همانگونه که گفتیم عایشه همسر پیامبر(صلى الله علیه وآله) که طبق گواهى تاریخ در بازگو کردن فضائل خود و تمام جزئیات ارتباطش با پیامبر(صلى الله علیه وآله) چیزى فروگذار نمى کرد، نه تنها خود را مشمول این آیه نمى دانست بلکه مى گوید: پیامبر(صلى الله علیه وآله) به من فرمود: «تو جزء آن نیستی».
۴ـ روایات متعددى که از ابوسعید خدرى صحابه معروف نقل شده و اشاره به آیه تطهیر کرده، با صراحت مى گوید: «نَزَلَتْ فى خَمْسَه فى رَسُولِ اللهِ وَ عَلىٍّ وَ فاطِمَهَ وِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِمُ السّلامُ»(۱۳)؛ (این آیه درباره رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) نازل شده است).
کوتاه سخن اینکه: روایاتى که درباره آیه تطهیر و اختصاص آنها به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) و فاطمه و امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) در منابع معروف اسلامى آمده به قدرى زیاد است که آن را در ردیف روایات متواتره قرار مى دهد و از این نظر جاى تردیدى در آن باقى نمى ماند. تا آنجا که در «شرح احقاق الحق» آن را از بیش از هفتاد منبع از منابع معروف اهل سنت (علاوه بر منابع معروف پیروان اهل بیت) نقل مى کند و مى گوید: «اگر همه این منابع را احصاء کنیم از هزار هم مى گذرد»!(۱۴)،(۱۵)
پی نوشت ها:
(۱). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى، جلال الدین، کتابخانه آیه الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ ق، ج ۵، ص ۱۹۸، «قوله تعالى إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس الآیه» .
(۲). المیزان فى تفسیر القرآن، طباطبایى، سید محمد حسین، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق، ج ۱۶، ص ۳۱۱.
(۳). مجمع البیان فى تفسیر القرآن، طبرسى فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش، ج ۸، ص ۵۵۹، المعنى، ذیل آیه مورد بحث؛ حاکم حسکانى در شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، حسکانی، عبید الله بن عبدالله، محقق / مصحح: محمودى، محمدباقر، التابعه لوزاره الثقافه و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ ق، ج ۲، ص ۶۲، «و منها: روایه أم المؤمنین عائشه الصدیقه(رضی الله عنها» حدیث فوق را آورده اند.
(۴). مجمع البیان فى تفسیر القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش، ج ۸، ص ۵۵۹، المعنى، ذیل آیه مورد بحث.
(۵). صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، تحقیق محمد فؤاد عبد الباقی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا، ج ۴، ص ۱۸۸۳، ح ۲۴۲۴ (باب فضائل اهل بیت النّبى(صلى الله علیه وآله)).
(۶). شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، حسکانی، عبید الله بن عبدالله، محقق / مصحح: محمودى، محمدباقر، التابعه لوزاره الثقافه و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ ق، ج ۲، ص ۵۶، (و منها: روایه أم المؤمنین عائشه الصدیقه(رضی الله عنها))، ح ۶۷۶.
(۷). الجامع الصحیح سنن الترمذی، محمد بن عیسى أبو عیسى الترمذی السلمی، تحقیق أحمد محمد شاکر و آخرون، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج ۵، ص ۶۹۹، ح ۳۸۷۱ (باب فضل فاطمه).
(۸). مفاتیح الغیب، فخرالدین رازى ابوعبدالله محمد بن عمر، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ ق، ج ۸، ص۲۴۷، [سوره آل عمران، آیه ۶۱].
(۹). مسند أحمد بن حنبل، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی، المحقق: السید أبو المعاطی النوری، عالم الکتب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ ق. ۱۹۹۸ م، ج ۴، ص ۱۰۷؛ مسند أحمد بن حنبل، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی، المحقق: السید أبو المعاطی النوری، عالم الکتب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. ۱۹۹۸ م، ج ۶، ص ۲۹۲.
(۱۰). شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، حسکانی، عبید الله بن عبدالله، محقق / مصحح: محمودى، محمدباقر، التابعه لوزاره الثقافه و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ ق، ج ۲، ص ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۳، ۲۵ و ۸۰ (توجه داشته باشید که شواهد التنزیل این روایت را به طرق متعددى نقل کرده است).
(۱۱). همان، ص ۴۶ و احقاق الحق و ازهاق الباطل، قاضى نور الله شوشتری، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج ۲، ص ۵۰۳ تا ۵۴۸.
(۱۲). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى، جلال الدین، کتابخانه آیه الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ ق، ج ۵، ص ۱۹۹، (قوله تعالى إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس الآیه).
(۱۳). در شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، حسکانی، عبید الله بن عبدالله، محقق / مصحح: محمودى، محمدباقر، التابعه لوزاره الثقافه و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ ق، ج ۲، ص ۴۱ و ۱۳۷و ۱۳۹ چهار حدیث در این زمینه آمده است.
(۱۴). اقتباس از احقاق الحق و ازهاق الباطل، قاضى نور الله شوشتری، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج ۲، ص ۵۰۲ تا ۵۶۳.
(۱۵). گردآوری از کتاب: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ش، چاپ نهم، ج ۹، ص ۱۴۰.