اشاره
حق و باطل از اموری است که در عقاید، عمل و گفتار انسان راه پیدا می کند. در دنیا ادیان و مذاهب متعددی وجود دارد که همه آنها ادعای حقانیت می کنند اما در واقع فقط یکی از آنها حق است. حق بالذات فقط خدای متعال است و سایر امور حقانیت خود را ز خداوند می گیرند. در برابر حق باطل قرار دارد. باطل بر اموری اطلاق می شود که یا وجود نداردّ یا عمل و گفتاری است که از سوی خداوند مورد تأیید نیست. در اینجا به احادیثی اشاره می شود که از حق و باطل سخن می گوید.
(۱) پیامبر صلى الله علیه و آله:
یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّما هُوَ اللّه وَ الشَّیطانُ وَ الحَقُّ وَ الباطِلُ وَالهُدى وَ الضَّلالَهُ وَ الرُّشدُ وَ الغَىُّ وَ العاجِلَهُ وَ الآجِلَهُ وَ العاقِبَهُ وَ الحَسَناتُ وَ السَّیِّئاتُ فَما کانَ مِن حَسَناتٍ فَلِلّهِ وَ ما کانَ مِن سَیِّئاتٍ فَلِلشَّیطانِ لَعَنَهُ اللّه ؛ اى مردم! جز این نیست که خداست و شیطان، حق است و باطل، هدایت است و ضلالت، رشد است و گمراهى، دنیاست و آخرت، خوبى هاست و بدى ها. هر چه خوبى است از آنِ خداست و هر چه بدى است از آنِ شیطان ملعون است.
(کافى(ط-الاسلامیه) ج ۲، ص ۱۶)
(۲) امام على علیه السلام :
لا یعابُ المَرءُ بِتَاخیرِ حَقهِ اِنمَا یعابُ مَن اَخَذَ ما لَیسَ لَهُ؛ برای انسان عیب نیست که حقش تاخیر افتد، عیب آن است که چیزی را که حقش نیست بگیرد.
(نهج البلاغه(صبحی صالح) ص ۵۰۰)
(۳) امام على علیه السلام :
ظَـلَمَ الْحَقَّ مَنْ نَصَرَ الْباطِلَ؛ هر کس باطل را یارى کند، به حق ستم کرده است.
(تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص۷۱)
(۴) امام على علیه السلام :
لا یُؤنِسَنَّکَ اِلاَّ الْحَقُّ وَ لا یوحِشَنَّکَ اِلاَّ الْباطِلُ؛ مبادا جز حق، با تو اُنس بگیرد و جز باطل، از تو بهراسد.
(نهج البلاغه(صبحی صالح) ص ۱۸۸)
(۵) امام على علیه السلام :
اَما اِنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِـعَ – فَسُئِلَ عَنْ مَعْنى قَولِهِ هذا، فَجَمَعَ اَصابِعَهُ وَ وَضَعَها بَیْنَ اُذُنِهِ وَ عَیْنِهِ – ثُمَّ قالَ: اَ لْباطِلُ اَنْ تَقولَ: سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ اَنْ تَقولَ: رَأَیْتُ؛ هان! میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. از آن حضرت درباره معناى این فرمایش سؤال شد. امام انگشتان خود را به هم چسباند و آنها را میان گوش و چشم خود گذاشت و آن گاه فرمودند: باطل این است که بگویى: شنیدم و حق آن است که بگویى: دیدم.
(نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۱۹۸)
(۶) امام على علیه السلام :
فَلَوْ اَنَّ الْباطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلى المُرتادینَ وَ لَوْ اَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْباطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ اَلْسُنُ الْمُعانِدینَ وَلکِنْ یُوْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ؛ اگر باطل با حق درنیامیزد، بر حقیقت جویان پوشیده نمى مانَد و اگر حق با باطل آمیخته نشود، زبان دشمنان آن بریده مى شود، لیکن مشتى از آن برداشته مى شود و مشتى از این. (و بدین ترتیب حق و باطل درهم آمیخته مى شود و شبهه پیش مى آید).
(نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۸۸)
(۷) امام صادق علیه السلام :
اَبَى اللّه اَنْ یُعَرِّفَ باطِلاً حَقّا اَبَى اللّه اَنْ یَجْعَلَ الْحَقَّ فى قَلْبِ الْمُؤْمِنِ باطِلاً لا شَکَّ فیهِ وَ اَبَى اللّه اَنْ یَجْعَلَ الْباطِلَ فى قَلْبِ الْـکافِر الْمُخالِفِ حَقّـا لا شَکَّ فیهِ وَ لَوْ لَمْ یَجْعَلْ هذا هکَذا ما عُرِفَ حَقٌّ مِنْ باطِلٍ؛ خداوند اِبا دارد از این که باطلى را حق معرفى نماید، خداوند اِبا دارد از این که حق را در دل مؤمن، باطلى تردیدناپذیر جلوه دهد، خداوند اِبا دارد از این که باطل را در دل کافر حق ستیز به صورت حقى تردیدناپذیر جلوه دهد، اگر چنین نمى کرد، حق از باطل شناخته نمى شد.
(محاسن، ج ۱، ص ۲۷۷)
(۸) امام صادق علیه السلام :
لا یَسْتَیْقِنُ الْقَلْبُ اَنَّ الْحَقَّ باطِلٌ اَبَدا وَ لا یَسْتَیقِنُ اَنَّ الْباطِلَ حَقٌّ اَبَدا؛ هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل یقین نمى کند.
(تفسیر العیاشى، ج ۲، ص ۵۳)
(۹) پیامبر صلى الله علیه و آله :
اَمّا عَلامَهُ التّائِبِ فَاَرْبَعَهٌ: اَلنَّصیحَهُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ وَ تَرْکُ الْباطِلِ وَ لُزومُ الْحَقِّ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْخَیْرِ ؛ نشانه توبه کننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها کردن باطل، پایبندى به حق و حریص بودن بر کار خیر.
(تحف العقول، ص ۲۰)
(۱۰) امام على علیه السلام :
وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ تَفسیرِ السُّنَّهِ وَ الْبِدْعَهِ وَ الْجَماعَهِ وَ الْفُرْقَهِ : اَلسُّنَّهُ ـ و اللّه ـ سُنَّهُ مُحمِّدٍ صلى الله علیه و آله وَ الْبِدْعَهُ ما فارَقَها وَ الْجَماعَهُ ـ وَ اللّه ـ مُجامَعَهُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَهُ مُجامَعَهُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ کَثُروا؛ در پاسخ به پرسش از معناى سنّت، بدعت، جماعت و تفرقه فرمودند: به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت محمّد صلى الله علیه و آله است و بدعت آنچه خلاف آن باشد و به خدا قسم، جماعت، همدست شدن با اهل حق است هر چند اندک باشند و تفرقه، همدستى با اهل باطل است هر چند بسیار باشند.
(کتاب سلیم بن قیس الهلالی،ج۲، ص۹۶۴)
(۱۱) امام على علیه السلام :
اَلا وَ مَنْ اَکَلَهُ الْحَقُّ فَاِلَى الجَنَّهِ وَ مَنْ اَکَلَهُ الباطِلُ فَاِلَى النّارِ؛ بدانید که هر کس در راه حق از دنیا برود، به بهشت و هر کس در راه باطل از دنیا برود، به جهنم مى رود.
(نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۳۷۴)
(۱۲) امام على علیه السلام :
الْحَقُّ سَیْفٌ قَاطِع؛ حق شمشیر برنده ایست.
الْحَقُّ سَیْفٌ عَلَى أَهْلِ الْبَاطِل؛ حق شمشیری است بر اهل باطل.
(تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص ۶۸ حکمت های ۹۱۶ و ۹۲۱)
(۱۳) امام على علیه السلام :
قَلیلُ الْحَقِّ یَدْفَعُ کَثیرَ الباطِلِ کَما اَنَّ الْقَلیلَ مِنَ النّارِ یُحْرِقُ کَثیرَ الْحَطَبِ؛ اندکى حقّ، بسیارى باطل را نابود مى کند، همچنان که اندکى آتش، هیزم هاى فراوانى را مى سوزاند.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۶۸)
(۱۴) امام صادق علیه السلام :
لَیْسَ مِنْ باطِلٍ یَقومُ بِاِزاءِ الْحَقِّ اِلاّ غَلَبَ الْحَقُّ الْباطِلَ وَ ذلِکَ قَولُهُ: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الباطِلِ فَیَدْمَغُهُ…»؛ هیچ باطلى نیست که در برابر حق بایستد مگر آن که حق بر باطل چیره مى شود و این سخن خداوند است: «بلکه حق را بر سر باطل مى زنیم که آن را در هم مى کوبد…».
(کافى(ط-الاسلامیه) ج ۸ ، ص ۲۴۲)
(۱۵) پیامبر صلى الله علیه و آله :
اَلْحَقُّ ثَقیلٌ مُرٌّ وَ الْباطِلُ خَفیفٌ حُلْوٌ وَ رُبَّ شَهْوَهِ ساعَهٍ تورِثُ حُزْنا طَویلاً؛ حق، سنگین و تلخ است و باطل، سبک و شیرین و بسا خواهش و هوا و هوسى که لحظه اى بیش نمى ماند، اما غم و اندوهى طولانى به دنبال مى آورد.
(الامالی(طوسی) ص ۵۳۳)
(۱۶) امام على علیه السلام :
اِصْبِرْ عَلى مَرارَهِ الْحَقِّ وَ ایّاکَ اَنْ تَنْخَدِعَ لِحَلاوَهِ الباطِلِ؛ تلخى حق را تحمل کن، و مبادا که فریب شیرینى باطل را بخورى.
(شرح آقا جمال الدین خوانساری برغررالحکم و درر الکلم ج۲،ص۲۳۷)
(۱۷) امام کاظم علیه السلام :
قُلِ الْحَقَّ وَ اِنْ کانَ فیهِ هَلاکُکَ فَاِنَّ فیهِ نَجاتَکَ… اِتَّقِ اللّه وَ دَعِ الْباطِلَ وَ اِنْ کانَ فیهِ نَجاتُکَ فَاِنَّ فیهِ هَلاکَکَ؛ حق را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد، زیرا که نجات تو در آن است… تقواى الهى پیشه کن و باطل را فرو گذار هر چند [به ظاهر] نجات تو در آن باشد، زیرا که نابودى تو در آن است.
(تحف العقول ص ۴۰۸)
(۱۸) امام على علیه السلام :
عُبیدُاللّه بْنُ اَبى رافِعٍ : اِنَّ الحَروریَّهَ لَمّا خَرَجَتْ وَ هُوَ مَع عَلِىِّ بنِ اَبى طالِبٍ قالوا: لا حُکْمَ اِلاّ لِلّهِ، قالَ عَلىٌّ: کَلِمَهُ حَقٍّ اُریدَ بِها باطِلٌ؛ عبیداللّه بن ابى رافع : زمانى که حروریه (خوارج) سر به نافرمانى برداشتند، او با على بن ابى طالب بود. آنها مى گفتند: داورى جز از آنِ خدا نیست. على علیه السلام فرمودند: این سخن حقى است براى نیّت باطلى.
(الاخبار فی مناقب امام الابرار ص۴۶۳)
(۱۹) امام على علیه السلام :
اِنَّ مَنْ لا یَنْفَعُهُ الْحَقُّ یَضُرُّهُ الْباطِلُ وَ مَنْ لا یَسْتَقیمُ بِهِ الْهُدى تَضُرُّهُ الضَّلالَهُ وَ مَنْ لا یَنْفَعُهُ الْیَقینُ یَضُرُّهُ الشَّکُّ؛ براستى که هر کس را حق سود ندهد، باطل زیانش رساند و هر کس به راه هدایت نرود، به کجراهه گمراهى افتد و هر کس یقین، او را سود نبخشد، شکّ زیانش رساند.
(تحف العقول ص ۱۵۲)
(۲۰) امام على علیه السلام :
اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا یُعْرَفانِ بِالنّاسِ، وَ لکِنِ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّباعِ مَنِ اتَّبَعَهُ وَ الْباطِلَ بِاجْتِنابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ؛ حق و باطل به مردم (و شخصیت افراد) شناخته نمى شوند بلکه حق را به پیروى کسى که از آهن (حق) پیروى مى کند بشناس(یعنی افراد-به غیر از معصوم- حجت نیستند مگر اینکه به سوی حق حرکت کنند) و باطل را به دورى کردن کسى که از آن (باطل) دورى مى کند.
(امالى(طوسى) ص ۱۳۴)
(۲۱) امام على علیه السلام :
لا تُقاتِلوا (تَقْتُلوا) الخَوارِجَ بَعْدى، فَلَیسَ مَنْ طَلَبَ الحَقَّ فَاَخْطَـأَهُ کَمَنْ طَلَبَ الْباطِلَ فَأدْرَکَهُ؛ بعد از من با خوارج نجنگید (آنان را نکشید)؛ زیرا کسى که طالب حق باشد و به آن نرسد، با کسى که جویاى باطل باشد و به آن دست یابد، یکسان نیست.
(نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۹۴)
(۲۲) امام باقر علیه السلام :
ما بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ قِلَّهُ الْعَقْلِ. قیلَ: وَ کَیْفَ ذلِکَ یَابْنَ رَسولِ اللّه ؟ قالَ: اِنَّ الْعَبْدَ یَعْمَلُ الْعَمَلَ الَّذى هُوَ لِلّهِ رِضا فَیُریدُ بِهِ غَیْرَ اللّه فَلَو اَنَّهُ اَخْلَصَ لِلّهِ لَجاءَهُ الَّذى یُریدُ فى اَسْرَعَ مِنْ ذلِکَ؛ میان حق و باطل جز کم عقلى فاصله نیست. عرض شد: چگونه، اى فرزند رسول خدا؟ فرمودند: انسان کارى را که موجب رضاى خداست براى غیر خدا انجام مى دهد، در صورتى که اگر آن را خالص براى رضاى خدا انجام مى داد، زودتر به هدف خود مى رسید تا براى غیر خدا.
(محاسن ج ۱، ص ۲۵۴)
(۲۳) پیامبر صلى الله علیه و آله :
ایّاکُمْ وَ التَّلَوُّنَ فى دینِ اللّه فَاِنَّ جَماعَهً فیما تَـکْرَهونَ مِنَ الْحَقِّ خَیْرٌ مِنْ فُرْقَهٍ فیما تُحِبّونَ مِنَ الْباطِلِ وَ اِنَّ اللّه سُبْحانَهُ لَمْ یُعْطِ اَحَدا بِفُرْقَهٍ خَیْرا مِمَّنْ مَضى وَ لا مِمَّنْ بَقىَ ؛ از چند رنگى و اختلاف در دین خدا بپرهیزید، زیرا یکپارچگى در آنچه حق است ولى شما آن را ناخوش مى دارید، از پراکندگى در آنچه باطل است اما خوشایند شما مى باشد، بهتر است. خداى سبحان به هیچ یک از گذشتگان و باقى ماندگان بر اثر تفرقه و جدایى خیر و خوبى عطا نکرده است.
(نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۲۵۵)
(۲۴) امام على علیه السلام :
اَلْکَـیِّسُ صَدیقُهُ الْحَقُّ وَ عَدُوُّهُ الْباطِلُ؛ انسان زیرک، دوستش حق است و دشمنش باطل.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۶۸)
(۲۵) امام على علیه السلام :
ثَلاثٌ فیهِنَّ النَّجاهُ: لُزومُ الْحَقِّ وَ تَجَنُّبُ الْباطِلِ وَ رُکوبُ الْجِدِّ؛ نجات و رستگارى در سه چیز است: پایبندى به حق، دورى از باطل و سوار شدن بر مرکب جدّیت.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۶۹)
(۲۶) حضرت مسیح علیه السلام :
خُذُوا الْحَقَّ مِنْ اَهْلِ الْباطِلِ وَ لا تَأْخُذُوا الْباطِلَ مِنْ اَهْلِ الْحَقِّ، کونوا نُقّادَ الْکَلامِ؛ حق را از اهل باطل فراگیرید و باطل را از اهل حق فرا نگیرید. سخن سنج باشید.
(بحارالانوار(ط-بیروت) ج ۲، ص ۹۶)
(۲۷) امام سجاد علیه السلام :
اللّهُمَّ اِنّى اَعوذُ بِکَ مِنْ… ایثارِ الْباطِلِ عَلَى الْحَقِّ…؛ خدایا به تو پناه مى برم از این که باطل را بر حق ترجیح دهم.
(صحیفه سجّادیه ص۵۶)
(۲۸) امام سجاد علیه السلام :
اَللّهُمَّ… وَ اَزْهِقِ الْباطِلَ عَنْ ضَمائِرِنا وَ اَثْبِتِ الْحَقَّ فى سَرائِرِنا، فَاِنَّ الشُّکوکَ وَ الظُّنونَ لَواقِحُ الْفِتَنِ وَ مُکَدِّرَهٌ لِصَفْوِ الْمَنائِحِ وَ الْمِنَنِ؛ بار الها… باطل را از درون ما محو نما و حق را در باطن ما جاى ده. زیرا که تردیدها و گمان ها فتنه زایند و بخشش ها و نعمت ها را تیره مى سازند.
(الوافی ج۱، ص ۳)
(۲۹) پیامبر صلى الله علیه و آله :
ثَلاثُ خِصالٍ مَنْ کُنَّ فیهِ فَقَدِ اسْتَـکْمَلَ خِصالَ الاْیمانِ: اَلَّذى إذا رَضىَ لَمْ یُدْخِلْهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَ اِنْ غَضِبَ لَم یُخرِجْهُ مِنَ الحَقِّ وَ لَو قَدَرَ لَمْ یَتَعاطَ ما لَیْسَ لَهُ؛ سه ویژگى است که در هر کس یافت شود، ویژگى هاى ایمان کامل مى گردد: آن که وقتى خشنود گردد، خشنودى اش او را به باطل نکشاند و خشمش او را به هنگام خشم، از حق برون نبرد و هر گاه توان یافت، به آنچه از او نیست، دست درازى نکند.
(الاصول السته عشر(ط-دارالحدیث) ص ۱۷۳)
(۳۰) امام باقر علیه السلام :
اِتَّقُوا اللّه وَ اسْتَعینوا عَلى ما اَنْتُمْ عَلَیْهِ بِالْوَرَعِ وَ الاْجْتِهادِ فى طاعَهِ اللّه فَاِنَّ اَشَدَّ ما یَکونُ اَحَدُکُمْ اغْتباطا ما هُوَ عَلَیْهِ لَوْ قَدْ صارَ فى حَدِّ الآْخِرَهِ وَ انْقَطَعَتِ الدُّنْیا عَنْهُ فَاِذا کانَ فى ذلِکَ الحَدِّ عَرَفَ اَنَّهُ قَدِ اسْتَقْبَلَ النَّعیمَ وَ الْکَرامَهَ مِنَ اللّه وَ الْبُشْرى بِالْجَنَّهِ وَ اَمِنَ مِمَّنْ کانَ یَخافُ وَ اَیْقَنَ اَنَّ الَّذى کانَ عَلَیْهِ هُوَ الْحَقُّ وَ اَنَّ مَنْ خالَفَ دینَهُ عَلى باطِلٍ هالِکٍ؛ تقواى خدا پیشه کنید و در راهى که برگزیده اید از پارسایى و تلاش در اطاعت فرامین الهى کمک بجویید، که اگر چنین کردید بیشترین غبطه به حال یکى از شما آنگاه خواهد بود که به سر حدّ آخرت برسد و ارتباط وى از دنیا قطع شده باشد، پس آنگاه که به چنین منزلگاهى رسید ، مى فهمد (مى بیند) که نعمت و کرامت از طرف خداوند به وى رو نموده و بشارت بهشت به وى داده مى شود و ایمن مى شود از آنچه مى ترسید و یقین مى کند که راهش بر حق بوده و هر کس بر خلاف راه او بوده بر باطلى هلاک کننده بوده است.
(بحارالانوار(ط-بیروت) ج ۶، ص ۱۸۷)
(۳۱) امام صادق علیه السلام :
اِنَّ مِنْ حَقیقَهِ الاْیمانِ اَنْ تُؤْثِرَ الْحَقَّ وَ اِنْ ضَرَّکَ عَلَى الْباطِلِ وَ اِنْ نَفَعَکَ وَ اَنْ لا یَجوزَ مَنْطِقُکَ عِلْمَکَ؛ از حقیقت ایمان این است که حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نیز از حقیقت ایمان آن است که گفتار تو از دانشت بیشتر نباشد.
(محاسن ج ۱، ص ۲۰۵)
(۳۲) امام صادق علیه السلام :
اِنَّ لِلْحقِّ دَوْلَهً وَ لِلْباطِلِ دَوْلَهً وَ کُلُّ واحِدٍ مِنْهُما فى دَوْلَهِ صاحِبِهِ ذَلیلٌ؛ براستى که حق را دولتى است و باطل را دولتى، و هر یک از این دو، در دولت دیگرى ذلیل است.
(کافى(ط-الاسلامیه) ج ۲، ص ۴۴۷)
(۳۳) امام صادق علیه السلام :
لَنْ تَبْقَى الاَرْضُ اِلاّ وَ فیها عالِمٌ یَعْرِفُ الْحَقَّ مِنَ الباطِلِ؛ هرگز زمین باقى نمى ماند مگر آن که در آن دانشمندى وجود دارد که حق را از باطل مى شناسد.
(محاسن ج ۱، ص ۲۳۴)
(۳۴) امام صادق علیه السلام :
قُلْتُ لاَبى عَبْدِ اللّه علیه السلام : اُطْعِمُ سائِلاً لا اَعْرِفُهُ مُسْلِما؟ فَقالَ: نَعَمْ اَعْطِ مَنْ لا تَعْرِفُهُ بِوِلایَهٍ وَ لا عَداوَهٍ لِلْحَقِّ اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ یَقولُ: «و قولوا لِلنّاسِ حُسْنا» و لا تُطْعِمْ مَنْ نَصَبَ لِشَىْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ اَوْ دَعا اِلى شَىْ ءٍ مِنَ الْباطِلِ؛ آیا به فقیرى که نمى دانم مسلمان است غذا بدهم؟ حضرت فرمود: آرى، به کسى که نمى دانى دوست است یا دشمن حق، غذا بده؛ زیرا خداوند مى فرماید: «با مردم به نیکى سخن بگویید» ولى به کسى که با حق دشمنى مى کند و یا به باطلى دعوت مى کند غذا مده.
(کافى(ط-الاسلامیه)ج ۴، ص ۱۳)
(۳۵) پیامبر صلى الله علیه و آله :
لا یُکْمِلُ الْمُؤمِنُ ایمانَهُ حَتّى یَحتَوىَ عَلى مِائَهٍ وَ ثَلاثِ خِصالٍ:… لا یَقْبَلُ الْباطِلَ مِن صَدیقِهِ وَ لا یَرُدُّ الْحَقَّ مِنْ عَدُوِّهِ…؛ ایمان مؤمن کامل نمى شود، مگر آن که ۱۰۳ صفت در او باشد:… باطل را از دوستش نمى پذیرد و در مقابله با دشمن، حق را پایمال نمى کند.
(مستدرک الوسائل، ج ۱۱،ص۱۸۰)
(۳۶) امام صادق علیه السلام :
کَلامٌ فى حَقٍّ خَیرٌ مِن سُکوتٍ عَلى باطِلٍ؛ سخن گفتن درباره حق، از سکوتى بر باطل بهتر است.
(من لا یحضره الفقیه ج ۴، ص ۳۹۶)
(۳۷) امام على علیه السلام :
اِتَّقوا خِداعَ الاْآمالِ فَکَمْ مِنْ مُؤَمِّلِ یَوْمٍ لَمْ یُدْرِکْهُ وَ بانى بِناءٍ لَمْ یَسْکُنْهُ وَ جامِعِ مالٍ لَمْ یأکُلْهُ وَ لَعَلَّهُ مِنْ باطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ اَصابَهُ حَراما وَ احْتَمَلَ بِهِ اَثاما؛ از خدعه و حیله آرزوها بپرهیزید. چه بسیار آرزومندِ روزى که به آن روز نمى رسد و چه بسیار سازنده اى که در ساخته اش ساکن نمى شود و چه بسیار جمع کننده مالى که از آن استفاده نمى کند و شاید آن مال را از باطل به دست آورده و یا از حق کسى جلوگیرى کرده، تا به آن مال رسیده است و باید بار همه آن گناهان را به دوش کشد.
(شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم ج۲ ، ص۲۶۵)
(۳۸) امام على علیه السلام :
اَیُّهَا النّاسُ لَوْ لَمْ تَـتَخاذَلوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنوا عَنْ تَوْهینِ الْباطِلِ، لَمْ یَطْمَعْ فیکُمْ مَنْ لَیْسَ مِثْلَکُمْ وَ لَمْ یَقْوَ مَنْ قَوىَ عَلَیْکُمْ… ؛ اى مردم! اگر در یارى حق کوتاهى نمى کردید و در خوار ساختن باطل سستى نمى نمودید، کسانى که همپایه شما نیستند، در شما طمع نمى کردند و هیچ قدرتى بر شما مسلط نمى شد.
(نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۲۴۱)
(۳۹) امام على علیه السلام :
مَنْ رَکِبَ الْباطِلَ اهلکهُ مَرْکَبُهُ؛ کسى که بر باطل سوار شود، مَرکبش او را هلاک خواهد کرد.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۷۱ ، ح۱۰۳۲)
مَن تَعَدَّى الحَقَّ ضاقَ مَذْهَبُهُ؛ کسى که از راه حق منحرف شود راه بر او تنگ خواهد شد.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۷۰ ،ح۱۰۰۷)
(۴۰) امام على علیه السلام :
نَحْنُ اَقَمْنا عَمودَ الْحَقِّ و هَزَمْنا جُیوشَ الْباطِلِ؛ ما (اهل بیت) ستون هاى حق را استوار و لشکریان باطل را متلاشى کردیم.
(تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص۱۲۰)
(۴۱) امام صادق علیه السلام :
اِنَّ الْقَلْبَ لَیَـتَجَلْجَلُ فِى الْجَوْفِ یَطْلُبُ الحَقَّ فَاِذا اَصابَهُ اطْمَاَنَّ وَ قَرَّ؛ به راستى که دل در درون سینه بى قرار است و به دنبال حق مى گردد و چون به آن رسید، آرام و قرار مى گیرد.
(کافى(ط-الاسلامیه) ج ۲، ص ۴۲۱)
(۴۲) امام حسن مجتبی علیه السلام :
إنّا أهلُ بَیتٍ إذا عَلِمنَا الحَقَّ تَمَسَّکَنا بِهِ؛ ما خاندانى هستیم که هرگاه حق را شناختیم ، بدان چنگ در مىزنیم .
(بحار الانوار(ط-بیروت)ج۴۴،ص۶۰)
(۴۳) امام حسین علیه السلام:
لا یکمل العقل إلا باتباع الحق؛ عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
(بحار الانوار(ط-بیروت) ج ۷۵، ص ۱۲۷)