چند دعای قرآنی برای رفع و برطرف کردن مشکلات

۱۳۹۸-۰۴-۰۴

348 بازدید

یکی از نیازهای فطری بشر، راز و نیاز با خداوند است. وقتی در زندگی پیامبران وارد می شویم می بینیم که این انوار الهی برای هر لحظه ای در زندگی یک دعای خاصی داشته اند. قرآن کریم کتاب زندگی ماست و هر آنچه که برای تکامل روح و سازندگی شخصیت انسان لازم است در آن آمده است. خداوند می خواهد بندگانش سعادت دنیا و آخرت را داشته باشند. برای این منظور خداوند اراده نموده که بندگانش با دعا با خدای خود ارتباط برقرا نمایند.در این مجال به مختصری از این دسته دعاهای قرآنی می پردازیم:

 متن دعاها و مناجات هایی که از زبان اهل معرفت و انسان های الهی و وارسته برخاسته است دارای ظرافت های لفظی و معانی گسترده ای است به گونه ای که در کلام و دعای دیگران یافت نمی شود. و این خود رمز جاودانگی و قابل سرمشق بودن این دعاهاست.

یک بخش از کتب احادیث ما، دعاها و مناجات هایی است که بر زبان اولیای الهی جاری شده است که با آن کلمات همواره خدا را می خوانده اند و یا این که به پیروانشان تعلیم داده اند که با آن خدا را بخوانند. عمده این گونه متون در «کتب دعا» گرد آمده است.

لیکن دعاهایی در قرآن کریم آمده است که از زبان فرشتگان و پیامبران و بندگان صالح صادر شده و یا تعلیم خداوند به بندگانش است که به آنها به طور مستقل کمتر پرداخته شده است. در ای مقاله به بخشی از این دعاها اشاره شده است.

دعای آدم و حوا علیهما السلام

آدم و حوا داستان پر رمز و رازی دارند. خداوند آنان را در بهشت جای داد و دستور داد تا از فلان میوه یا دانه نخورند. اما شیطان آنان را وسوسه کرد و آنان از آن خوردند و گرفتار شدند. خداوند به آنان گفت: «آیا من شما را از آن نهی نکردم و نگفتم که شیطان دشمن آشکار شماست.»

در این هنگام، آدم و حوا توبه کردند و دست به دعا برداشتند و گفتند: رَبّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکونَنَّ مِنَ الخاسِرینَ؛[۱]  بارالها، ما به خود ستم کردیم که نافرمانی تو کردیم اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی ما از زیان کاران خواهیم بود.

خوب است در این روزگاری که گناه، زیاد از ما آدم ها سر می زند به رسم توبه ی پدر و مادرمان حضرت آدم و حوا علیهما السلام توبه کنیم.

هر جایی منزل کردید، این دعا را بخوانید

در سوره مؤمنون آمده است: «ما نوح را به سوی قومش فرستادیم. او به مردم گفت: ای قوم من، خداوند را بپرستید، به جز او برای شما خدایی نیست، آیا پروا نمی کنید؟»

گروه کافران گفتند: «نوح چون شما بشر است که می خواهد بر شما برتری جوید؛ اگر خداوند می خواست پیامبری بفرستد فرشتگانی را به پیامبری می فرستاد، نوح دیوانه است.»

در این هنگام نوح دست به دعا برداشت و گفت: رَبِّ انْصُرْنی بِما کذَّبُونِ؛[۲] بارالها، در برابر تکذیب این مردم مرا یاری کن.

خداوند می فرماید: «به نوح وحی کردیم که زیر نظر و راهنمایی ما کشتی بساز، و هرگاه فرمان رسید و آب از تنور فوران کرد از هر یک از حیوانات دو عدد و خانواده ات را سوار بر کشتی کن، و هرگاه تو و همراهان در کشتی مستقر شدید بگو: اَلْحَمْدُ للّه الَّذی نَجّینا مِنَ الْقَوْمِ الظالمِینَ * وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنی مُنْزَلاً مُبارَکاً وَأنْتَ خَیرُ المُنْزِلینَ؛[۳]. حمد برای خدایی است که ما را از دست ستمکاران نجات داد. و بگو: بارالها، مرا در منزلگاهی مبارک جای ده، [زیرا] تو بهترین فرود آورندگانی.»

پیامبر گرامی (صلی‌الله علیه و آله) و سلم به حضرت علی علیه السلام فرمود: «ای علی، هرگاه در جایی منزل کردی بگو: اللّهمّ أنزِلنی مُنْزَلاً مبارَکاً وأنت خیر المنزِلین؛ چرا که خیر و خوبی آن منزل روزی تو می شود و شرّ و بدی آن از تو دور می شود.»[۴]

از تأخیر دعا مأیوس نشو

ابراهیم و اسماعیل دست به دعا برداشتند: رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ العَلِیمُ * رَبَّنا وَاجْعَلْنا مُسْلِمَینِ لَک وَمِنْ ذُرِّیتِنا أُمَّهً مُسْلِمَهً لَک وَأَرِنا مَناسِکنا وَتُبْ عَلَینا إِنَّک أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ * رَبَّنا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِک وَیعَلِّمُهُمُ الکتابَ وَالحِکمَهَ وَیزَکیهِمْ إِنَّک أَنْتَ العَزِیزُ الحَکیمُ؛[۵]

بارالها، از ما بپذیر؛ تو شنوا و دانایی. بارالها، ما (دو نفر) را تسلیم خود قرارده و از فرزندان ما نیز تسلیم امر تو باشند، عبادات ما را به ما بیاموز و توبه ما را بپذیر، تو توبه پذیر مهربانی. بارالها، در میان فرزندان ما پیامبری برگزین که آیات تو را بر مردم بخواند و کتاب و حکمت به آنان آموزد و آنها را تزکیه کند؛ همانا تو عزیز و حکیمی.

  نتیجه:

در آیه ۱۲۹ سوره بقره ملاحظه شد که ابراهیم و اسماعیل از خداوند خواستند در میان امتی از ذریه آنان پیامبری برگزیند که آیات الهی را بر مردم بخواند و کتاب و حکمت به آنان آموزد و آنان را تزکیه کند، این دعای ابراهیم و اسماعیل چه زمانی مستجاب شد؟

در حدیث آمده است که پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) فرمود: «أَنَا دَعْوَهُ أَبی إِبْراهیم؛[۶] من به واسطه دعای پدرم ابراهیم به دنیا آمدم و مبعوث شدم.»

بنگر بین زمان دعای ابراهیم، و مستجاب شدن آن و به دنیا آمدن و مبعوث شدن حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله) وسلم چقدر فاصله است! و از تأخیر استجابت دعا مأیوس مشو.

ایوب پیامبر هم امتحان می شود

ایوب یکی از پیامبران الهی است که به خاطر صبرش زبانزد همگان است. خداوند به ایوب نعمت بسیار داده و او هم به طاعت الهی کمر بسته و شکرگزار نعمت های الهی بود. شیطان به بندگی ایوب حسد برد و گفت: خداوندا، اگر ایوب فرمانبر است به خاطر نعمت هایی است که به او داده ای، و گرنه فرمان نمی برد.

سرانجام، زمینه و زمان آزمایش ایوب فرا رسید و گرفتار امتحان الهی شد.

ایوب ثروت و مکنت و فرزندان را یکی پس از دیگری از دست داد. در تمام مراحل این آزمایش بزرگ، صبر ایوب بر حوادث و پیشامدهای تلخ چیره شد و آن گاه که نیمه جانی بیش برایش نمانده بود دست به دعا برداشت و چنین گفت: أَنّی مَسَّنِی الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرّاحِمینَ؛[۷]

بارالها، ضرر و زیان به جان من رسید و تو ارحم الراحمین هستی.

شیخ طبرسی گوید: «این سخن ایوب، کنایه ای ظریف برای طلب حاجات است.»[۸]

به هر حال، دعای ایوب مستجاب شد و از این امتحان بزرگ سربلند برآمد و بر شیطان و پیروانش روشن شد که ایوب در شادی و غم، دارایی و نداری، تندرستی و بیماری خدا پرست و خدا دوست است.

ندا رسید: «با پایت زمین را بخراش، چشمه ای بر می آید که آبش بیماری های تو را مداوا می کند و هم نوشیدنی گوارا برای تو است.» خداوند سلامتی را به او بر گرداند و از فرزندان و خاندان دو چندان به او عنایت کرد. ثروت و مکنت رفته باز آمد و زندگی او بیش از پیش رونق یافت.

درباره تفسیر «از فرزندان دو چندان به او عنایت کرد» از امام صادق علیه السلام پرسیدند، آن حضرت فرمود: «علاوه بر فرزندانی که در این امتحان بزرگ از دنیا رفته بودند، فرزندانی که پیش از آن هم از ایوب وفات یافته بودند، زنده شدند.[۹] ».

کلام آخر:

چه خوب است در زندگی امروز نیز از این دعاها برای برهه های مختلف زندگی مدد بگیریم تا ان شاء لله از مشکلات بهتر و زودتر بیرون بیاییم.

پی نوشت ها

[۱] . اعراف ـ آیه ۲۳.

[۲] . مؤمنون، ۲۶.

[۳] . مؤمنون، ۲۹.

[۴] . شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه‏، ج۲، ص۲۹۸، قم،  دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.

[۵] . بقره، ۲۷-۲۹.

[۶] . تفسیرالبرهان، ج۱، ص۱۵۶.

[۷] . انبیاء ، ۸۳.

[۸] . مجمع البیان، ج۷، ص۵۹.

[۹] . صافی، ج۳، ص۳۵۱.

منبع:بیتوته